چرا باید به حقوق کودکان نسل اینده اهمیت دهیم؟

نگاهی به فردا

۲۲ دی ۱۴۰۳ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۰۳۹۶ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی
محمدمهدی سیدناصری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نباید از یاد برد که حقوق همیشه نظامی هنجاری است که تضمین کننده اعتقادات موجود در جامعه است بنابراین در حقوق بین‌الملل نیز تا زمانی که اندیشه‌ای وارد مجموعه «جامعه‌ی بین‌المللی» نشده باشد نمی‌تواند در نظام حقوق بین‌الملل برای خود جایی باز کند. 
نگاهی به فردا

دیپلماسی ایرانی: امروزه بشر در دوره سیطره کامل، فناوری فرهنگ و محیط زیست و زیست بوم بر زمین زندگی می‌کند؛ هر آنچه آدمی اکنون انجام می‌دهد بی‌تردید در آینده او و همنوعانش تأثیر می‌گذارد و می‌تواند آیندگان را در معرض خطرات جدی و جبران ناپذیری قرار دهد با این همه، عموماً چنین مباحثی اساساً بی ربط قلمداد می‌شوند و اغلب به این بهانه که این پرسش‌ها نشان دهنده مشکلات بالفعل جهان نیستند مورد طعن قرار می‌گیرند برخی مدعی شده‌اند که این بی اعتنایی به عواقب أعمال اکنونیان بر زندگی آیندگان بیشتر از سوی افرادی است که دیگر امیدی به زیست ندارند و احتمالاً سال‌های پایانی عمر خود را سپری می‌کنند و آینده را به آیندگان واگذار کرده‌اند. طبق نگرش خط مقدم این آوردگاه در دستان نسل جوانی است که خود را در معرض تهدیدهای کنونی می‌پندارد و توانسته است برای این بحث در سازمان ملل متحد نیز جایی باز کند. آنچه این موضوع را به نظمی منطقی می‌کشد مفهومی است که «عدالت بین نسلی» یا «انصاف بین نسلی» خوانده می‌شود و در سال‌های اخیر توانسته ادبیاتی مخصوص به خود را در رشته‌های مختلف از جمله سیاست و حقوق به خود اختصاص دهد.

به هر حال نباید از یاد برد که حقوق همیشه نظامی هنجاری است که تضمین کننده اعتقادات موجود در جامعه است بنابراین در حقوق بین‌الملل نیز تا زمانی که اندیشه‌ای وارد مجموعه «جامعه‌ی بین‌المللی» نشده باشد نمی‌تواند در نظام حقوق بین‌الملل برای خود جایی باز کند. 

عدالت بین نسلی این جایگاه را پیدا کرده اما هنوز در مراحل جنین حقوقی به سر می‌برد. به عبارت دیگر هرچند تعهدات بین نسلی در کنوانسیون‌ها و اعلامیه‌های متعدد بین‌المللی به کار رفته است هنوز جایگاه قاعده مدون یا عرفی بین‌المللی را پیدا نکرده است. به صورت سنتی متفکرینی که قصد داشته‌اند پای بحث از عدالت بین نسلی را به نظام موضوعه حقوق بین‌الملل باز کنند از مفهوم «انصاف» و«اصول منصفانه» کمک گرفته‌اند؛ همان اصولی که در حقوق بین‌الملل بارها برای تفسیر قواعد حقوقی مختلف به منظور رسیدن به نتیجه عادلانه مورد استفاده واقع شده است. به عنوان نمونه دیوان بین‌المللی دادگستری بارها برای حل و فصل اختلافات میان دولت‌ها در تخصیص منابع به انصاف استناد و تفسیر خود را از اصول و قواعد متصلب تعدیل و در نتیجه نتایجی عادلانه استخراج کرده است. بر اساس این تحلیل می‌توان عدالت بین نسلی را ابزاری تفسیری بر اساس اصل انصاف دانست که به واسطه آن نسل کنونی می‌بایست طوری از منابع و شرایط زیست استفاده کند که حق نسل‌های بعدی و آیندگان در آن محفوظ بماند و بتوانند از آن بهره‌مند شوند در اینجا سخن از لطف و مکرمت نسبت به آیندگان نیست بلکه در این است که نسل کنونی نوعی «وظیفه» و «تکلیف» دارد که در بهره‌برداری از منابع محیط زیست حقوق نسل‌های آینده را ملحوظ کند. پر واضح است که نظرات متفاوتی در مورد میزان تفکیک حقوق و منافع مربوط به حقوق کودک و حقوق نسل‌های آینده ذیل نظام حقوق بین‌الملل بشر وجود دارد. از یک طرف، از دیدگاهی حمایت می‌شود که «کودکان هم نسل‌های فعلی و آینده را تجسم و نمایندگی می‌کنند»، که نشان دهنده‌ی تمرکز بر مسائل حقوق نسل‌های آینده میان نسلی از طریق نگاه کودکان و حقوق آنها مناسب و مشروع است. از سویی دیگر، همانطور استفاده از کودکان به عنوان یک نماینده یا یک «راه میانبر» برای نسل‌های آینده ممکن است خطر نقض حقوق نسل‌های آینده را در زمینه‌های کلیدی حقوق بین‌الملل بشر به همراه داشته باشد. نگرانی دیگر این است که معادله ظریف این دو گروه از حقوق نیز پیامدهای بالقوه منفی برای کودکان و حقوقشان به همراه دارد.

هرگونه بررسی رابطه متقابل و واگرایی میان حقوق کودکان و حقوق نسل‌های آینده برای اهداف حقوق بین‌الملل بشر مستلزم آن است که به دو پرسش کلیدی پاسخ داده شود: نخست، به ترتیب، چه کسانی حق‌داران حقوق کودکان و حقوق نسل‌های آینده هستند؟ منظور ما از منظر حقوق بین‌الملل بشر است. و در وهله‌ی دوم، به‌طور مرتبط، این دسته‌ها یا گروه‌ها یا حق‌داران تا چه حد در زمینه‌ی دامنه کاربرد آن حقوق همپوشانی و واگرایی دارند؟ 

یافتن پاسخ‌های این سوالات با دو ابتکار اخیر در حقوق بشر ضروری شده است: نظریه‌ی تفسیری کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد در باب محیط زیست و حقوق کودک با تمرکز ویژه بر تغییرات آب و هوایی و نظریه‌ی تفسیری کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد در مورد توسعه‌ی پایدار و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

هدف اصلی نظریه‌ی تفسیری « بررسی پیامدهای اجتماعی، حقوقی و سایر مفاهیم مانند … «نسل‌های آینده» «عدالت بین نسلی» و غیره با هدف بهبود قانونگذاری، اداری و سایر اقداماتی که دولت‌ها و سایر ذینفعان برای حمایت از حقوق کودک در زمینه محیط زیست و تغییرات آب و هوایی انجام می‌دهند». با این حال، این کمیته نسل‌های آینده را تعریف نمی‌کند و از مشورت‌های موضوعی مختلف در مورد آن نظر عمومی مشخص شده است که کمیته با درک واضحی از نسل آینده کار نمی‌کند.

بنابراین، واضح است که آگاهی فزاینده‌ای از پیوند بالقوه بین منافع - و ادعاهای حقوقی - کودکان و نسل‌های آینده از سوی نهادهایی که در خط مقدم نظام حقوق بین‌الملل بشر کار می‌کنند وجود دارد. با این حال، این پیوند ساده و بدون چالش نیست: همانطور که کمیته‌ی حقوق کودک به تازگی در پیش ویس نظریه تفسیری خود اشعار کرده که، «باتوجه به پیچیدگی‌های بالقوه در تعریف و رابطه بین کودکان و نسل‌های آینده، تمرکز بیشتر بر «نسل‌های آینده» در پیش‌نویس کنوانسیون در غیاب شناسایی خاص حقوق کودک برای اصلاح بی‌رغبتی فعلی کودکان در پیش‌نویس کنوانسیون کافی نخواهد بود». در طول تاریخ، «عدالت» را غایت دانش حقوق دانسته‌اند و از لحاظ ارزش‌شناسی، آن را جامع ارزش‌ها معرفی کرده‌اند. با این همه، حیطه و موضوع عدالت، کمتر به بحث گذاشته شده است. به تعبیر دیگر، عموماً عدالت را حاکم بر موضوعات و اشخاصی قرار می‌دهند که در اکنونِ جهان حضور دارند، اما آیا آیندگان از عدالت بهره‌ای ندارند؟ این پرسشی است که «عدالت بین‌نسلی» از آن پرده برمی‌دارد. پرسش از این نوع عدالت در سالیان اخیر ‌در پرتو پیشرفت فناوری و گسترده‌ترشدن دست بشر در طبیعت و به تَبَع، خطر نابودی زیست‌بوم طبیعی و انسانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. البته این تلاش تا حدودی مأجور بوده و توانسته باب ادبیات ویژه‌ای را در حقوق بین‌الملل محیط‌زیست در نهادهای سیاسی و قضایی بین‌المللی بگشاید. با این حال، هنوز نمی‌توان چنین عدالتی را جزو قواعد لازم‌الاجرای حقوق بین‌الملل موجود (معاهداتی یا عرفی) قلمداد کرد. عدالت بین‌نسلی در بهترین حالت، آموزه‌ای است برای سوق ‌دادن «حقوق موجود» به سمت «حقوق مطلوب» و تفسیر قواعد حقوق بین‌الملل به روش‌های منصفانه و مبتنی بر «نیازهای جامعه بین‌المللی در کل» که می‌بایست در راستای حفظ «میراث مشترک بشریت» حرکت نماید. بنابراین بحران‌های زیست محیطی کنونی و چالش‌های ناشی از آنها نیازمند تفسیری پویا از کنوانسیون حقوق کودک است تا کلیه حقوق ذیل کنوانسیون برای کودکان محقق شود.

کلید واژه ها: سید محمدمهدی سیدناصری حقوق کودکان حمایت از حقوق کودکان آینده فردا نسل آینده حقوق بین الملل کنوانسیون حقوق کودک


نظر شما :