آینده پژوهی وضعیت ترکیه در شامات
رویای عثمانی اردوغان، پاشنه آشیل ترکیه در سوریه
نویسنده: رامین فرهودی، کارشناس ارشد علوم سیاسی، مدیر اندیشکده ترند
دیپلماسی ایرانی: خبر هجوم سریع و خشن تروریست های تکفیری ساکن در ادلب با حمایت ترکیه علیه دولت و ارتش سوریه برای بسیاری از مردم کشور و شرکای منطقه ای مان شوک آور بود. کسی باورش نمی شد تمام دستاوردهای مدافعان حرم در عرض یک هفته تحت تاثیر پیشروی های تروریست های تکفیری محبوس در سوریه قرار گیرد. اما به واقع در منطقه چه می گذرد؟ ترکیه چگونه حاضر شد تا در بازی اسرائیل و آمریکا بازیگری کند؟ و مهم تر از همه اینکه ایران چگونه با این وقایع کنار خواهد آمد؟
این روزها تحلیل ها و تفسیرهای متعددی به رشته تحریر درآمده است اما شاید این تحلیل نیز بتواند دریچه ای نو به سوی مسایل شامات باز کند.
ظهور جریان داعش از ابتدا مورد حمایت دولت ترکیه بود. داشتن پاسپورت ترکیه در جیب وحوش داعشی و اصرار اردوغان نخست وزیر ترکیه بر کنار رفتن بشار اسد از راس حاکمیت سوریه را همگی هم دیده ایم و هم شنیده ایم.
یک ادعا، یک بهانه
ترک ها بنا به دلایل تاریخی ای که برای خود موجه می دانند خود را ذی حق و ذی نفع در سوریه معرفی می کنند. یکی از شعارهای دولت نو عثمان گرای ترکیه این است که «هر جا مقبره سرباز ترک و عثمانی باشد آن جا خاک ماست» و برای همین منظور هم بودجه هنگفتی برای بازسازی قبور سربازان و فرماندهان عثمانی و ترک در کشورهای منطقه اختصاص داده است تا با تبدیل آنها به نمادهای تاریخی، آینده مورد نظر خود را در قلمرو این سرزمین ها تحقق بخشد.
سال 93 بود که ارتش ترکیه در عمق 38 کیلومتری خاک سوریه مقبره نمادین سلطان سلیمان از پادشاهان عثمانی را از بیم افتادن در چنگال داعشی ها تخریب کرد و کوشید با تصرف قطعه خاک دیگری در 180 متری مرز خود در داخل خاک سوریه و به اهتزاز درآوردن پرچمش با انتقال این مقبره یک آرامگاه موقتی برای سلطان سلیمان بسازد. البته از این بگذریم که ماجرای نقل و انتقال این مقبره داستان دیپلماتیک بلند بالایی برای خودش دارد اما به جرات می توان وجود این مقبره و اصرار بر باقی ماندن آن در خاک سوریه نخستین دلیل ترکیه برای حضور در این کشور است.
کردهای مخالف ترکیه و سوریه
اما بهانه دوم ترکیه برای حضور در خاک سوریه مسئله کردهای ساکن در این کشورند. بر اساس برآورد سازمان ملل کردهای سوریه 14 درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند و در طول حضور داعش در منطقه شامات و عراق این کردها در انسجام بخشی به فعالیت های خود در قالب «نیروهای سوریه دموکراتیک» سعی داشتند تا سهمی در آینده سیاسی سوریه نصیبشان شود. این نیروها سه گروه عمده YPG، YPJ و گروه های شبه نظامی عرب و مسیحی را شامل می شود که به عنوان شریکی راهبردی برای ایالات متحده آمریکا در داخل سوریه و شمال این کشور عمل می کنند و البته در ارتباط با حزب کارگران کردستان (P.K.K) هستند.
ترکیه برای برخورد با این کردها عملیات هایی را در شمال سوریه، مانند عملیات سپر فرات (۲۰۱۶) و عملیات شاخه زیتون (۲۰۱۸) با هدف حذف نیروهای کرد از مناطق مرزی و جلوگیری از تشکیل یک منطقه خودمختار کردی در نزدیکی مرزهایش به اجرا در آورده است. اما اختلافات هنوز موجود است و نگرانی های عمده ای درباره جریانات کردی برای ترک ها وجود دارد.
منافع اقتصادی ترکیه در سوریه
هر چند ترکیه در بحث جنگ داخلی سوریه حمایت های مادی و معنوی بسیار گسترده ای از تروریست های تکفیری داشت و این امر قطع روابط اقتصادی بین این دو کشور را موجب شد اما عملا ترک ها در تلاش برای بهره برداری از موقعیت اقتصادی سوری ها اقدامات متعدد غیر رسمی را شکل داده بودند. ارسال کالاهای ساخت ترکیه به صورت قاچاق به سوریه برای کمک به تصاحب بازار این کشور در برابر کالاهای ایرانی به شکلی گسترده در جریان بود به نحوی که انتقاد تجار ایرانی فعال در سوریه را نیز برانگیخته بود. قاچاق نفت سوریه توسط تانکرهای تروریست ها به مرز ترکیه نمونه بعدی این بهره گیری اقتصادی از اوضاع نابسامان سوریه بود. و سوم اینکه ترکیه با درک موقعیت لجستیکی شهر ادلب به عنوان محل تجمع تروریست های باقی مانده در سوریه تلاش در حفظ مسیر ترانزیتی خود به سمت بندرهای لاذقیه و طرطوس را به کار گرفت.
تقابل منافع ترکیه و ایران
حکومت چند صد ساله ترکان عثمانی بر کشورهای عربی نظیر سوریه، ترک ها را در یک رقابت تاریخی و دیپلماتیک با ایرانی ها قرار داده است. ترکیه کنونی دوست ندارد ایران در مناطقی که قرن ها بر آنها تسلط داشته و رتق و فتق امورش با اراده سلطان عثمانی رقم می خورد مدعی جدیدی را بر سر قدرت ببیند. همان گونه که ایرانی ها به گذشته پرشکوه امپراطوری های پیش از اسلام و صفوی می بالند ترک ها نیز تلاش دارند تا این حس قدرت و افتخار را در بین ملت خود زنده نگه دارند و از آن برای حفظ موقعیت متزلزل دولتشان در داخل بهره برداری کنند.
اردوغان برای ماندن در چارچوب قدرت ترکیه نیاز به یک دستاورد خارجی داشت و سوریه و شرایط ناپایدار آن می توانست این افتخار را برای او رقم بزند. اما آیا این یک دستاورد افتخار آمیز است؟
ترکیه توسط سوریه گرفتار شد
اقدامات دستاوردسازی دولت ترکیه پیش از این در منطقه قفقاز جنوبی نمود یافته بود. دخالت مستقیم در جنگ قره باغ و طرح ادعای دالان تورانی ناتو موسوم به دالان زنگزور مصداق عینی این مسئله است. پیش از آن ترک ها تلاش داشته و دارند تا با برجسته کردن مسائل فرهنگی و قومیتی ترک در قفقاز و آسیای مرکزی نسبت به تغییر هویت جوامع منطقه دامن بزنند و فرهنگ و تاریخ ترک را جایگزین فرهنگ قدیمی ایران و فرهنگ معاصر روس در این مناطق کنند.
از سوی دیگر وجود دو میلیون و 750 هزار آواره سوری در ترکیه و اشباع برخی شهرهای ترکیه از این جمعیت مهاجر، این کشور را با دردسرهای گسترده ای مواجه کرد. عدم حمایت نهادهای بین المللی از دولت ترکیه در تامین خدمات رفاهی و معیشتی آنها و اقتصاد بحران زده اش از سوی دیگر موجب شد تا ترکیه به فکر بازگرداندن این خیل عظیم جمعیتی به سوریه باشد. به عنوان مثال در سال 95 جمعیت آوارگان سوری در شهر 108 هزار نفری کیلیس در 10 کیلومتری مرز با سوریه از 120 هزار نفر گذشت و این دولت برای سامان دادن به این حجم از جمعیت مجبور به ایجاد کمپ های آوارگان سوری در نقاط مختلف این کشور شد.
تحرکات جمهوری اسلامی ایران در سوریه تحت عنوان «محور مقاومت» ترکیه را بر آن داشت تا نقش از دست رفته خود در سوریه را بازیافته و بار دیگر نقش آفرینی خود در غرب آسیا را بازیابی کند. در همین ایام بود که هاکان فیدان، وزیر اطلاعات ترکیه با در تنگنا دیدن منافع ترکیه دست به تاسیس یک شرکت امنیتی موازی با «میت» تحت عنوان «سادات» در سال 2012 به عنوان رقیب سپاه قدس در این کشور زد. اساس کار سادات بهره گیری از نیروهای نیابتی تحت عناوینی چون «گردان سلطان مراد» در تحرکات منطقه ای بود. سادات در شمال سوریه و لیبی نقش آفرینی کرد. هر چند این شرکت امنیتی دخالت های خود در جنگ داخلی سوریه را انکار می کرد اما سال 2014 نشریه جمهوریت با انتشار عکس ها و مستندات متعددی پرده از همکاری این شرکت امنیتی با شورشیان سوریه برداشت و «جان دوندار» سردبیر جمهوریت به دلیل انتشار این گزارش تحت تعقیب قرار گرفت و اکنون در آلمان پناهنده است. چند سال بعد هم «سدات پکر» از مافیاهای ترکیه ای ساکن در امارات دست به افشاگری علیه سادات در رابطه با ارسال سلاح برای تکفیری های «النصره» زد.
حمایت های فیدان از «عدنان تانریوردی» رئیس این شرکت به حدی بود که پای وی را به جلسات هیئت دولت ترکیه نیز باز کرد و همین امر نارضایتی مسئولان احزاب سیاسی نظیر «قلیچداراوغلو» را برانگیخت. با این مستندات می توان به جرئت گفت تجهیز و آموزش تروریست های ساکن در ادلب توسط سادات ترکیه انجام شده و رهبری عملیات اخیر آن در سوریه که به سقوط دولت بشار اسد منجر شد توسط این شرکت امنیتی انجام شده است.
اما اوضاع اخیر سوریه موجبات گرفتاری بیشتر ترکیه در این کشور خواهد شد. ترکیه قصد دارد با عملیات های نظامی علیه کردهای مخالف در این کشور منطقه ای حائل در جوار مرزهای خود ایجاد کند. این عملیات قطعا نیازمند منابع مادی زیادی برای اقتصاد بحران زده این کشور است که این دولت را در تقابل با دو گروه مسلط بر این مناطق قرار می دهد؛ یعنی کردها و آمریکایی ها.
بخشی از کردها مورد حمایت آمریکایی ها قرار دارند و البته اسرائیل نیز تلاش دارد با حمایت از جریان کردهای جدایی طلب در ترکیه، عراق، ایران و سوریه نسبت به احیای رویای کشور کردی در این منطقه یاری رساند. آمریکا هم به گفته ترامپ تنها در پی دستیابی به نفت سوریه است و این امر تجارت غیرقانونی نفت سوریه در بازار ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. با این اوصاف ترکیه و آمریکا در بحث انرژی و کردهای سوریه دچار تقابل منافع می شوند.
رابرت فورد، سفیر اسبق آمریکا در سوریه تاکید کرده است نیروهای دموکراتیک سوریه در روزهای آینده بیشتر تحت فشار قرار خواهند گرفت. برخی مقامات آمریکایی به میدل ایست آی گفته اند حتی تا قبل از حملات اخیر شورشیان تحریرالشام و ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه به حلب، مذاکراتی میان کردها و دمشق برای همگرایی بیشتر در جریان بود اما با توجه به اختلافات میان کردها و دمشق بر سر چگونگی ادغام نیروهای کرد سوریه در ارتش سوریه، این گفت وگوها بدون نتیجه رها شد. رابرت فورد مدعی است اکنون کردها مترصد وضعیت شورشیان و دولت سوریه هستند تا بر اساس آن تصمیم بگیرند، به پیشروی خود در مناطق تحت کنترل دولت ادامه دهند یا بر سر آینده و موقعیت خود با ترکیه و شورشیان وارد مذاکره شوند. او به کردهای سوریه پیشنهاد کرده است به دنبال ایجاد موقعیتی شبیه به اقلیم کردستان عراق، در داخل مرزهای سوریه باشند و با توافق با ترکیه و همکاری با آن موقعیت تازه ای برای خود فراهم کنند. با این حال، موقعیت کردها تا حد زیادی به ادامه یا قطع حمایت واشنگتن از کردهای سوریه، پس از سر کار آمدن ترامپ در 20 ژانویه 2025 بستگی دارد.
در صورت بالا گرفتن برخوردهای ترکیه با کردهای سوری، تحرکات حمایت گرانه کردهای داخل ترکیه و عراق از هم تباران خود در سوریه دور از انتظار نیست و این یعنی مسدود شدن کریدور «مسیر توسعه» که به ابتکار ترکیه برای فعال کردن بندر فاو در عراق طراحی و اجرا شده است. از دست رفتن این مسیر اقتصادی یعنی روی آوردن دوباره به ایران و فعال شدن اقتصاد دریایی سواحل مکران و خلیج فارس.
اقدام یمنی ها در هدف قراردادن کشتی ترکیه ای عازم به اسرائیل نیز برگ دیگری از دفتر مشکلات ترکیه در سوریه شده است. اردوغان اعلام کرده است که پاسخ یمنی ها را با اقدام نظامی علیه حوثی ها خواهد داد. بلافاصله بعد از این اظهار نظر پاکستان طرفداری خود و واکنش سریع به اقدام ترک ها را رسانه ای کرد. حالا ائتلاف سه جانبه جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان در قفقاز جنوبی هم در خطر قرار گرفته است. به عبارت دیگر دالان تورانی ناتو (زنگزور) با کنار رفتن پاکستان از معادلات قفقاز با چالش امنیتی مواجه خواهد شد. روس ها هم علاقمندند تا در موقعیت پیش آمده نقش ترکیه در قفقاز جنوبی را کم رنگ کنند.
اگر فرض را بر این بگیریم که ترکیه و ایالات متحده و اسرائیل در برنامه ای هماهنگ و همسو با یکدیگر علیه سوریه اقدام کرده اند باید گفت این تحولات به نفع هیچ کدام پیش نخواهد رفت. «تحریر الشام» در بیانیه ای از عزم خود برای حمایت از حماس و جهاد علیه اسرائیل سخن گفته است. نیروهای تروریستی مشارکت کننده در سقوط دولت بشار اسد هم دچار چند جانبه گرایی و عدم وحدت در اصول فکری هستند، لذا در بحث تقسیم قدرت در آینده سوریه دچار تنش و جنگ داخلی خواهند شد. این امر در طولانی مدت برای اسرائیل بسیار خوشایند است اما در کوتاه مدت ممکن است خساراتی را برای صهیونیست ها در پی داشته باشد از این رو این رژیم با نفوذ به داخل سوریه ضمن اقدام به حفر خندق و اشغال القنیطره در تثبیت حاشیه امنیتی در جغرافیای سوریه سعی کرده است و با بمباران زیر ساخت های اطلاعاتی و نظامی این کشور سعی در کند کردن تحرکات آتی علیه خود را دارد.
نتیجه گیری
چیدمان نیروهای معارض و خارجی در سوریه به گونه ای است که ترکیه را وادار به حمایت از تمامیت ارضی سوریه می کند. در صورت بروز (حتمی) اختلاف بر سر تقسیم منافع و قدرت در این کشور توسط عوامل داخلی و خارجی، ترکیه ناچار از ورود در بحرانی است که سال ها این کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. مهم ترین عامل در شکل گیری این بحران حمایت های آمریکا و اسرائیل از استقلال کردهای منطقه و در اختیار داشتن کانون انرژی سوریه توسط آمریکاست.
ترکیه اکنون نگران گسترش دامنه اختلافات خود با سایر جوامع کرد است که می تواند تمام منافع امنیتی و اقتصادی آن را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین تروریست های تکفیری خطر دوم علیه امنیت ترکیه هستند و هر آن امکان انجام عملیات ضد ترکیه در داخل و خارج مرزهایش می رود. ناتو بسیار علاقمند است هزینه این منازعات از جیب کشورهای همسایه سوریه پرداخت شود و ترکیه با لغزیدن در این بازی در شرایطی که اقتصاد بحران زده اش را مدیریت می کند در دام جنگی خواهد افتاد که هزینه اش باید از جیب شهروندان ترکیه ای پرداخت شود و البته وحدت سیاسی این کشور در آینده را تهدید می کند. چه بسا بتوان گفت کردها خیلی دوست دارند از فرصت پیش آمده برای تحکیم پایه های دولت کردی در سوریه و تجزیه ترکیه به عنوان دشمن چندین ساله خود با کمک اسرائیل بهره برداری لازم را بکنند.
نظر شما :