مساله ای که مانع توسعه می شود
تله ایزومورفیسم پیش روی ایران
نویسنده: دکتر محمدرضا سعیدی، استاد دانشگاه
دیپلماسی ایرانی: در طبیعت، مگس هایی وجود دارند که خود را به شکل و شباهت زنبور عسل در می آورند. حتی صدای وزوز مشابه ایجاد می کنند و رنگ و ظاهر خود را هم با زنبور عسل همسان سازی می کنند. این پدیده تحت عنوان تقلید (Mimicry) شناخته می شود و اساسا در این وضعیت هدف اصلی شبیه شدن است ولو بدون کارایی واقعی. در دنیای سازمان ها و نهادها نیز مفهوم مشابهی وجود دارد تحت عنوان ایزومورفیسم (Isomorphism) و یا هم شکلی سازمانی، پدیدهای که در آن سازمان ها و نهادها، ساختار، شیوه، نماد و حتی فرهنگ مشابهی را اختیار میکنند تا شبیه به سازمانهای موفق و معروف عمل کنند. این پدیده، گاه به تقلید کورکورانه و بی مغز سازمانها از یکدیگر منجر میشود، به طوری که ظاهری فریبنده و مدرن پیدا می کنند، اما از کارایی و عملکرد مطلوب تهی است. رفتارپژوهان سازمانی برای این پدیده دلیل های مختلفی می آورند:
اول، ایجاد مشروعیت از طریق مشابهت با سازمانهای موفق و جست وجوی اعتبار و پذیرش از سوی جامعه ذینفعان. دوم، کاهش احساس عدم اطمینان یعنی سازمانها بعضا با تقلید از شیوه های موفق خطر شکست در محیط های ناپایدار و نامطمئن را کاهش دهند. سوم، بهبود عملکرد؛ البته واضح است که بعضا تقلید درست شیوه ها، و قابلیت های یک مجموعه دیگر می تواند به بهبود عملکرد منجر شود.
ایزومورفیسم می تواند هوشمندانه و آگاهانه باشد اگرعملکرد (Function) بر شکل و فرم (Form) بچربد. در غیر اینصورت به مثابه تله ای خواهد بود که سازمان در آن می افتد و خارج شدن از آن به آسانی نخواهد بود. بنا براین ایزومورفیسم می تواند مزایای داشته باشد به شرط آنکه امر تعادل در به گار گیری آن رعایت شود. تاکید بیش از حد بر ایزومورفیسم اسباب خفه کردن نوآوری فراهم خواهد کرد. چرا که با تغییر محیط این مشابهت سازی ها جوابگو نخواهد بود و قدرت انطباق سازمان با محیط پیرامون از دست می رود.
تله ایزومورفیسم پیش روی توسعه ایران
این پدیده را اشاره کردم که بگویم متاسفانه پدیده ایزومورفیسم سازمانی (تقلید طوطی وار کورکورانه) در بسیاری از سازمان های دولتی و شرکت های ایرانی مشاهده میشود. تعداد زیادی از نهادها در ایران وجود دارند که ظاهری به غایت مدرن دارند اما از عملکرد و محتوا تهی شده اند و الزاما همان عملکرد نهادهای مشابه در کشورهای پیشرفته را ندارند دقیقا مانند آن مگس که خود را شبیه زنبور میکند بدون آنکه تولید عسل و گرده پراکنی زنبور داشته باشد. شرکت هایی را می شناسم که تقلید و کپی برای شبیه شدن به جای کارایی سالهاست در دستور کارشان است چه آگاهانه و چه از سر بی اطلاعی. مصیبت زمانی است که انتخاب استراتژی تقلید طوطی وار موجب می شود که برخورداری از ظاهری توسعه یافته اسباب پنهان شدن توسعه نیافتگی می شود. ایزومورفیسم به مرور زمان قابلیت هایی را پرورش می دهد که تقلید طوطی وار بیشتری را فراهم میکنند و سازمان در تله قابلیت های نامطلوب (مانند تقلید) خود گیر کرده است و به همین دلیل برخی گفته اند که ایزومورفیسم سازمانی می تواند تدبیری راهگشا برای یک شکست مقتدرانه شود!
به عنوان مثال سازمان توسعه تجارت در ایران با وجود ظاهری مدرن و بین المللی، نتوانسته است در ترویج و توسعه تجارت و کار آفرینی در کشور موفق عمل کند. تاسیس سازمان خصوصی سازی موفقیت اعلام می شود اما اقتصاد روز به روز دولتی تر می شود. جذب تعداد بیشتر دانشجو در دانشگاه افتخار اعلام می شود اما مسئله های کشور لاینحل است. چه بسیار شرکت هایی که در نمایشگاه ها با کاتالوگ های رنگی و بین المللی حضور می یابند اما محصول فاقد کیفیت است. دولت و نهادهای حکمرانی در ظاهر در مدرن ترین شکل مربوطه وجود دارند اما اسباب توسعه یافتگی نمی شوند. ادا و اطوار به وفور اما هیهات از اندکی کارایی و عملکرد مطلوب و برای همین هم عمق نارضایتی روز به روز بیشتر و بیشتر می شود.
متاسفانه این پدیده فرهنگ خود را ایجاد می کند به نحوی که «تلاش برای تظاهر به موفقیت» به جای «تمرکز بر عملکرد واقعی» بیشتر و بیشتر می شود که بلای توسعه در کشورهایی چون ماست و تغییر آن سالها به طول میانجامد. سازمانی که قابلیت های مسئله محور خود را در فرایند تکامل تدریجی پرورش می دهد می تواند زمینه ساز توسعه باشند نه از طریق تقلیدهای کورکورانه و تظاهر به موفقیت./شبکه توسعه
نظر شما :