تحولاتی که زیر نظر است
تاثیرات هوش مصنوعی بر روابط بین الملل
نویسندگان: محمد نصیرزاده، پژوهشگر امور بین المللی و تروریسم و طاهره حسن پور، پژوهشگر امور بین الملل
دیپلماسی ایرانی: هوش مصنوعی یکی از متغییرهای تاثیرگذار در پویایی روابط بینالملل در آینده است و امنیت بینالملل و دیپلماسی حوزههایی هستند که توسعه هوش مصنوعی تاثیر قابل توجهی در آن خواهد گذاشت. تاثیر هوش مصنوعی بر امنیت و سیاست بینالملل و بویژه حوزه دیپلماسی در حالی است که سیاست و رفتار سیاسی یکی از پیچیدهترین رفتارهای انسان بوده و این پیچیدگی در عرصه بینالملل به حد اعلی خود میرسد. با وجود پیشرفت شگرف هوش مصنوعی پیشبینی جهانی که در آن تصمیم و اتخاذ تصمیم سیاسی بویژه در ابعاد بینالمللی آن تصمیم برعهده ماشین گذاشته است دشوار است. تصور یک رئیس جمهور یا وزیر امور خارجه رباتیک دور از ذهن است.
با وجود دور از ذهن بود واگذاری اختیار اتخاذ تصمیم به هوش مصنوعی در عرصه روابط بینالملل و دیپلماسی؛ تحلیل دادهها، روشهای تصمیمگیری و از این طریق راههای نیل به جنگ و صلح و مدیریت منازعه عرصهای است که هوش مصنوعی آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد. قابلیت هوش مصنوعی در تحلیل داده در حجم وسیع، کشف الگوی دادهها و اتخاذ تصمیم در عرصه دیپلماسی و سیاست بینالملل سبب میشود که هوش مصنوعی مکمل انسان در دیپلماسی و ایفا کننده سه نقش تحلیلی، پیشبینی کننده و عملیاتی باشد.
در عرصه سیاست خارجی امروزه با افزایش حجم دادهها با محدودیت ذهن انسان برای تجزیه تحلیل روبهرو هستیم. در نقش تحلیلی هوش مصنوعی از طریق تحلیل حجم عظیم دادهها و کشف الگوها در تصمیمگیری جنگ و صلح و اتخاذ استراتژی دیپلماتیک به انسان کمک میکند. تصمیمگیران سیاست خارجی با محول کردن تحلیل حجم عظیم دادهها به نقش قضاوت و استفاده از این داده قرار میگیرند. نقش تحلیل سریع دادهها در عرصه دیپلماتیک و بویژه در مواقعی که نیاز به واکنش آنی باشد اهمیت خاص دارد.
تحلیل حجم عظیم دادهها به دیپلماتها در فهم سیاست جهان کمک می کند و کاهش عدم قطعیت سبب خواهد شد. علاوه بر این، هوش مصنوعی به مجریان اجازه می دهد تا بدون استفاده از سفارتخانهها به عنوان منبع اصلی، اطلاعات را به دست آورند. در آینده میتوانیم شاهد ناپدید شدن سفارتخانهها به شکل کنونی و جایگزین آنها با سفارتخانههای الکترونیکی یا سفارتخانههای مجازی میشوند که هم میتوانند روابط عمومی را مدیریت کنند و هم اسناد لازم را در اختیار ساکنان خارج از کشور قرار دهند.
با وجود نقش تحلیل اطلاعات توسط هوش مصنوعی در عرصه دیپلماتیک باید این نکته را در نظر داشت که عرصه دیپلماسی عرصه فهم و درک کنش بازیگر مقابل در نظام نمادین کنشگر است و کنش دیپلمات مقابل را باید در نظام معنایی که در نظام ارزشی دارد باید درک شود. براین مبنا درحالی که هوش مصنوعی در تحلیل دادهها با اتکا به دادههای غالب اطلاعات مفیدی در اختیار دیپلماتها قرار میدهد در نظر نگرفتن اطلاعات اندک که نقش مهم در نظام ادراکی بازیگر مقابل دارد به خطای سیاستگذاری منجر میشود.
تحلیل حجم عظیم دادهها و کشف الگوریتم پدیدهها سبب میشود که هوش مصنوعی نقش پیشبینی کننده نیز در عرصه سیاست بینالملل داشته باشد و بتواند روندهایی را کشف کند که برای انسان ناشناخته است. در هر مذاکرهای مذاکره کننده توسط کارشناسان و اندیشکدههای مختلف مخاطب مشورت قرار گرفته و سناریوهای مختلف تحلیل میشود.
تجزیه و تحلیل اطلاعات و کشف الگوریتم و الگوی پدیدهها سبب میشود هوش مصنوعی به پیشبینی سناریوها و خلق سناریوها با منافع بیشتر اقدام کند. این امر از طریق پیشبینی پدیدهها فرصت در اختیار دیپلماتها در عرصه دیپلماسی قرار داده و همچنین انها را از خطرات اینده آگاه میکند. این کاربرد هوش مصنوعی در عرصه مذاکرات بینالملل میتواند با شناسایی مدلهای مذاکراتی و تحلیل اطلاعات مذاکرهکننده مقابل نتایح اتخاذ استراتژیهای مختلف را در اختیار مقامات قرار دهد. در این فرایند هوش مصنوعی میتواند به پیشبینی پیامدهای اتخاذ استراتژی تحریمهای تجاری یا تأثیر سیاسی مداخله نظامی کمک کند.
همان گونه که در مدلهای ابتدایی بروس بئونو د مسکیتا با استفاده از ماشین الگوی رفتاری بازیگران در عرصه دیپلماسی را درصدد بود تا پیشبینی کند. تجزیه و تحلیل حجم عظیم اطلاعات و کشف الگوریتم تحولات سبب میشود که علائم اوله تنش و درگیری شناسایی شود این امر به دیپلماتها اجازه میدهد که اقدامات دیپلماتیک خود را معطوف به آن موضوع سازند و منابع را جهت کاهش تنش اختصاص دهند.
نقش تحلیل اطلاعات و پیشبینی سبب میشود که دیپلماسی هرچند یک هنرانسانی باشد اما بر علم تکیه کند. هوش مصنوعی همچنان در براورد افکار عمومی نیز کاربرد دارد. این عامل سبب میشود تا مذاکرهکنندگان خیلی زود از نتایج تصمیمهای احتمالی بر افکار عمومی اگاه شوند.
مذاکرات دیپلماتیک اغلب شامل منافع پیچیده و بازیگران متعدد با دیدگاههای متفاوت است. الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند دادههای تاریخی مربوط به درگیریهای مشابه را تجزیه و تحلیل کنند، استراتژیهای مذاکره موفق را شناسایی کنند، و توصیههایی را برای دیپلماتها در مورد نحوه رویکرد آنها به فرآیند مذاکره ارائه کنند. این امر می تواند به دیپلماتها کمک کند تا مذاکرات دشوار را طی کنند و شانس دستیابی به توافقی سودمند را افزایش دهند. در پیشبینی سناریوها نیز اتخاذ سناریو خاص توسط دیپلماتها صرفا مبتنی بر الگوریتم هوش مصنوعی تصویر ابرانسان خردمند را به ذهن متبادر میکند در حالی که در عرصه اتخاذ استراتژی خاص؛ علاوه بر عوامل عقلانی مبتنی بر دادههای الگوریتمی عوامل غیر عقلانی همانند عواطف یا هویت نیز مطرح است و مسائل هویتی و هنجاری با اتکاء به اصل رفتار متناسب امکان اتخاذ استراتژی خاص را محدود میکند. در اتخاذ استراتژی مبتنی بر الگوریتم خاص همچنین ممکن است مسئله هنجارهای بینالمللی سبب کنارگذاشتن سناریوی طراحی شده توسط هوش مصنوعی شود.
در نقش عملیاتی هوش مصنوعی در پیوند با لجستیک و جنگ افزار سبب میشود که نبردهای بینالمللی دقیقتر باشد و تسلیحات مجهز به هوش مصنوعی از ازادی عمل در شلیک برخوردار باشند. هوش مصنوعی بسیاری از تجهیزات جنگی را خودکار می کند و به انها توانایی تحلیل و آتش میدهد. گروهی از پهبادها که با هوش مصنوعی هماهنگ میشوند میتوانند سرنوشت نبرد را دگرگون کنند.
با این وجود اتکاء به پهبادهای خود اتکاء در آتش نیز مسئولیت اخلاق در نبرد را مطرح نموده درحالی که از منظر منطق الگوریتم انسان به تعداد و عدد تقلیل پیدا میکند منطق انسانی نبرد؛ جنگ را کنشی تعریف میکند که برعلیه انسان دشمن در جریان است. باتوجه به گسترش روزافزون هوش مصنوعی و استفاده از اآن در عرصه سیاست بینالملل در نقش ابزاری از آنجا که هوش مصنوعی نیز همانند اتم قابلیت استفاده مثبت و منفی در عرصه بینالملل دارد باید نهادی همانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی با وظیفه کنترل بر توسعه فناوریهای هوش مصنوعی جدید و ایجاد استاندارد پذیرفته شده بینالمللی که رفتار پلتفرمها را تنظیم میکند ایجاد شود.
با وجود نقش هوش مصنوعی در سیاست بینالملل باید بر این نکته توجه داشت که هرچند هوش مصنوعی میتواند بینشها و توصیه های ارزشمندی را ارائه دهد، اما قدرت تصمیمگیری نهایی همچنان در اختیار دیپلماتها و عوامل انسانی است. براین مبنا در عرصه دیپلماسی هوش مصنوعی را باید بهعنوان ابزاری در نظر گرفت که به جای جایگزینی، تخصص انسان را تکمیل میکند. با وجود کارکرد هوش مصنوعی در عرصه دیپلماسی در فرایند اتخاذ تصمیمهای استراتژیک، دیپلماتها باید قضاوت کنند و عوامل مختلفی از جمله تفاوتهای فرهنگی و حساسیتهای سیاسی را در نظر بگیرند که ممکن است هوش مصنوعی نتواند به طور کامل آنها را به تصویر بکشد.
همچنین هوش مصنوعی به ما این امکان را میدهد که تصاویر و ویدئوها را جعل کنیم این امر به میزان زیادی ایجاد اخبار جعلی معتبر را تسهیل میکند. با استفاده از رباتها، انتشار اطلاعات غلط ساده و گسترده می شود همان گونه که در آغاز نبرد حماس و اسرائیل؛ اسرائیل به جعل تصاویر کشته شدهها پرداخته بود. یکی دیگر از نمونههای بارز اخبار جعلی معتبر با استفاده از پتانسیل هوش مصنوعی؛ تولید دیپ فیک است. همان گونه که دیپ فیک تسلیم زلنسکی است که در مارس 2022 منتشر شد. از دیپ فیکها میتوان برای ایجاد اختلال و تضعیف اعتماد به رهبری مخالف استفاده کرد. انتشار اخبار نادرست در مقیاس بزرگ و توسعه هوش مصنوعی توسط شرکتهای فنآور مقدمهای برای به چالش کشیدن نهاد حاکمیت در عرصه بین الملل است.
کاربرد عملیاتی هوش مصنوعی و ایجاد سیستم های تسلیحاتی خودمختار همچنین در تلاقی با مسئله تروریسم یکی از مهمترین تهدیدهای عرصه نظام بینالملل است. از نظر امنیتی، مسئله ای که بیش از همه در عرصه روابط بینالملل به عنوان یک چالش برجسته می شود، مواجهه با رقابت تسلیحاتی در حال رشد هوش مصنوعی است. از آنجایی که رژیم بینالملل در مورد هوش مصنوعی حداقل در حال حاضر در عرصه بینالملل وجود ندارد قابلیتهای هوش مصنوعی چالشی بنیادین برای امنیت بینالملل محسوب میشود. باید توجه داشت که برخلاف فناوری استقرار هستهای، سیستمهای تسلیحاتی خودمختار مبتنی بر هوش مصنوعی به دلیل هزینههای نسبتا کم که غیر قابل قیاس با تولید تسلیحات اتمی نیستند، به احتمال زیاد به سرعت گسترش مییابند. این گسترس سبب میشود که اصطلاح جنگ نامتقارن بیش از پیش در عرصه روابط بینالملل پررنگتر شده و بازیگران غیردولتی بیش از گذشته بتوانند تاثیرگذار باشند.
گسترش هوش مصنوعی همچنین سبب میشود که کلان روایتها در عرصه دیپلماسی با چالش بنیادین مواجه شده و تصویر برساحته شده توسط دولتها با فروریزی مواجه شود. هوش مصنوعی همچنین پتانسیل فراوانی در مورد تبدیل شدن به ابزاری برای آلوده کردن و تحریف افکار عمومی دارد. ترکیب هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی میتواند خطرات بسیار جدی برای افکار عمومی در عرصه دیپلماسی عمومی عمومی از طریق ایجاد و انتشار گسترده اطلاعات نادرست داشته باشد. هوش مصنوعی میتواند مفاهیم منسجم با افکار خاص را برای انواع خاصی از کاربران را با هزینه کم و غیرقابل تشخیص از متنهایی که توسط یک انسان ایجاد میشود، ایجاد کنند. براین مبنا در عرصه دیپلماسی و دیپلماسی عمومی سوال اصلی این است که چگونه اخبار جعلی را کنترل کنیم؟ و توسعه دهندگان هوش مصنوعی و همچنین کاربران آن از این نظر چه مسئولیتی دارند و مدیران شبکه های اجتماعی چه نقشی باید داشته باشند؟
باتوجه استفاده از هوش مصنوعی در عرصه دیپلماسی و تاثیر آن در امور بینالملل، قابلیت مثبت و منفی هوش مصنوعی و انقلاب عملیاتی و مفهومی این ابزار؛ انقلاب عملیاتی (چگونه کارها را انجام می دهیم) انقلاب مفهومی (چگونه واقعیت اطراف خود را درک می کنیم) بنظر میرسد که کیکی از مهمترین مباحث در عرصه هوش مصنوعی و ارتباط آن با امور دیپلماتیک مسئله مسئولیت و شکاف مسئولیت است. در شکاف مسئولیت باید توجه به این واقعیت معطوف شود که چگونه میخواهیم هوش مصنوعی واقعیت ما، تعاملات ما با دیگران و با محیط بینالملل و جوامع را متحول کند و مسئولیت کاربر هوش مصنوعی در قبال کاربرد آن چگونه احصاء است. و سعی کنید باتوجه به شکاف مسئولیت همچنان که پرشکان کشف بیماری با استفاده از ابزار هوش مصنوعی را گسترش میدهند؛ خود به کنترل تشخیص هوش مصنوعی مبادرت میورزند تا متوجه شوند که هوش مصنوعی چه زمانی اشتباه میکند. کنترل قرائت، تحلیل و پیشبینی هوش مصنوعی سبب میشود که ما بتوانیم از استقلال اتخاذ تصمیم در دیپلماسی محافظت کنیم. محافظتی که خود مبدا چالش اساسی در تلاقی این واقعیت ایجاد میکند که اگر یک دیپلمات تصمیمی متفاوت از آنچه که توسط هوش مصنوعی پیشنهاد شده باشد اتخاذ کند و به نتیجه مثبت دست پیدا نکند مسئولیت شکست چگونه بین توسعهدهندگان تحلیل اطلاعات و خلق سناریو و فرد تصمیمگیرنده تقسیم میشود و چه کسی مسئول خطاهای یک سیستم هوش مصنوعی است؟
نظر شما :