عراق خستهتر از آن است که دوباره در درون اختلاف های حل نشده پرتاب شود
عبرت کرکوک
دیپلماسی ایرانی: جای خوشحالی است که «دادگاه عالیفدرال عراق» برای برونرفت از اختلافهای گاه به گاه و به تقریب که در جامعه چند قطبی این کشور رخ میدهد، همچنان جایگاه مشروع، مرجع و کاریزماتیک خود را نزد آحاد مردم عراق حفظ کرده است. اگر نبود این جایگاه، غائله اخیر کرکوک میتوانست دنبالهای خطرناک و خونبار در پی داشته باشد.
خاموش شدن آتش غوغای روزهای اخیر در کرکوک بهواسطه حکم دادگاه عالی فدرال البته نه چارهای ماندگار براین امر است، ولی توافق عمومی اعم از عربها(شیعیان، سنی ها ) ترکمنها و کردها بر سر قبول آنچه این دادگاه تصمیم گرفت، نشان از درک واقع گرایانه همه طرفها از حساسیت موضوعی دارد که از سال 1960 میلادی تاکنون بلاتکلیف مانده است. کرکوک، همواره محل اختلاف اصلی میان دولت مرکزی عراق و کردها بوده و ممکن است همچنان باقی بماند؛ اگر طرفها بر سر ایجاد یک توافق ملی در چارچوب «دولت _ ملت» مصالحه نکنند.
آشفتگیها در عراق البته تنها به موضوع کنترل کرکوک محدود نیست. ریشه آن را باید در این مهم دانست که این کشور به رغم همه تجربه و آسیبهایی که در بهویژه چند دهه اخیر و پس از خلاصی از حاکمیت رژیم بعث داشته، هنوز بر روی خاکستری سوزان از اختلافهای قومی، مذهبی به سر میبرد. زیر این خاکستر، همچنان آتش اختلافها مستعد شعله کشیدن است.
جنگ با داعش، خطر جزم اندیشی در گرایشهای مذهبی را به رخ مردم عراق کشید. آنان اعم از عرب، کرد و ترکمن دریافتند که آنچه کیان کشور و حتی مذاهب را دچار ظهور فتنهای چون داعش میکند؛ همانا خط کشیهای مذهبی میان ملتی است که بیش از هر چیز به وفاق ملی و انسجام نیازمندند. اما شوربختانه جنگ با داعش بهویژه برای بخشی از جریانها، این تجربه را به همراه نداشت که اصرار بر ناسیونالیسم قومی هم میتواند به اندازه خطر داعش، کیان ملی _ سرزمینی عراق را در معرض تهدید و خطر قرار دهد. «آلبرت انیشتین» جمله نغزی در باره ناسیونالیسم افراطی دارد که واکنشی به «قوم گرایی بیانعطاف» است. او میگوید: «ناسیونالیسم، بیماری کودکی است؛ ناسیونالیسم سرخک بشریت است.» به عبارت دیگر ناسیونالیسم بستهنگر، فاقد این اصل دموکراتیک است که « زندگی کن و بگذار زندگی کنند.»
ناسیونالیسم قومی اگر تنها به سرافرازی خود ( به عنوان امری مبارک) نیندیشد، به هر شکل که باشد بیتردیدخصلتی محافظهکارانه، توسعه طلب و ناسازگار با هویت مشترک و جمعی «ملت – دولت» خواهد یافت. این وضع به معنای اصرار بر انحصار طلبی هویتی؛ دوری کردن از قبول ارزشهای مشترک ملی به عنوان ضامن ثبات و کامیابی عموم مردم یک کشور؛ و سرانجام ایجاد چندگانگی ارزشی، فرهنگی و سیاسی یک «ملت» در هیئت کلیتی قابل قبول نزد جامعه جهانی خواهد بود.
عراق امروز نیازمند ایجاد توانایی در تحکیم مفهوم «دولت _ ملت» است. دستاورد این امر، تحقق همبستگی فرهنگی و دور شدن از بیگانگی سیاسی است که درد کنونی ملت عراق را شامل شده است. عراق برای رسیدن به ثبات و مصون ماندن از تهدیدهای درون کشوری، نخست لازم است که به وفاق جمعی و در خدمت به منافع عمومی تن داده و تکثر را در چارچوب وحدتملی مهندسی کند. برای این منظور لازم است همه جغرافیای عراق از فشارهای گریز از مرکز که ریشه در مطالبات قومی _ مذهبی و منطقه ای دارد، با تلاش برای دستیابی به تفاهم ملی، رها شود. اصرار برخی اقوام بر حساسیتهای قومی و واکنشهای قهرآمیز در برابر آن، بیگمان فرصتها را برای شکل بخشیدن به هویت جمعی معنادار به عنوان ملت _ دولت، از کف خواهد ربود. به همین دلیل است که عراق پس از آزادی از رژیم بعثی، بهراستی طعم رهایی را نچشیده و هرچه بوده، جنگ، اختلاف بر سر مسندهای قدرت و مسائل ارضی بوده است. قومگرایی جزم اندیش، مبارزه با اصل ملت است.
ماجرای اخیر کرکوک، هشدار دوبارهای بود برای عموم مردم این کشور که اگر همچنان فاقد ایدهای محکم برای همزیستی اقوام و مذاهب نیابند، تکرار حادثه بعید نیست. ایده «تحکیم ملت» لازمترین دستور کاری است که نه تنها دولت مرکزی بلکه همه اقوام اعم از کرد، عرب و ترکمن به آن باید توجه داشته و در تحقق آن بکوشند. ساده اندیشی است اگر تصور شود، پاره شدن عراق سودی را نصیب کسی خواهد کرد.
دادگاه عالی فدرال عراق، اکنون جایگاهی مرجع و محبوب را میان عموم مردم این کشور دارد. این دادگاه عالی، مانند حل اختلافهای انتخاباتی گذشته میان رقیبان غیرمنعطف باردیگر نقش کاریزماتیک خود را در پایان دادن به درگیریهای اخیر کرکوک نشان داد. اما نمیتوان با وجود استخوان لای زخم، به آرامش کنونی دلخوش کرد. لازم است تفاهمها به توافقهای ماندگار و مطابق با خواست منطقی همه اقوام سرانجام یابد. عراق خستهتر از آن است که دوباره در درون اختلاف های حل نشده پرتاب شود./ اعتماد
نظر شما :