پیامدهای ژئوپلتیکی یک قشر مغفول مانده
ظهور علویان پدیده بزرگ انتخابات ترکیه
دیپلماسی ایرانی: دکتر محمد مسجد جامعی، دانش آموخته دکتری ژئو پلتیک از دانشگاه پیزای ایتالیا و عضو هیات علمی دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه و سفیر سابق ایران در واتیکان و مغرب در یک نشست ویدئو کنفرانسی با موضوع «ترکیه امروز گسل های اجتماعی –سیاسی»، طرح موضوع علوی بودن یکی از رقبای انتخابات آتی ریاست جمهوری ترکیه را موضوعی با اهمیت خواند که می تواند اثرات حضور جریان علوی را پس از سالها کمون و بی توجهی در جامعه ترکیه را بروز و ظهور دهد. دکتر مسجد جامعی گفت: موضوع صحبت درمورد ترکیه امروز گسل های اجتماعی –سیاسی البته باتوجه به پیامدهای ژئوپلتیک آن است. دکتر محمد مسجد جامعی درمورد پیامدهای ژئوپلتیک ترکیه با توجه به انتخابات این کشور گفت: نکته ای که در این انتخابات مطرح شده، اظهارات یکی از نامزدهای ریاست جمهوری است. «کمال قیلیچدار اوغلو» و «رجب طیب اردوغان» دو رقیب هستند. اوغلو رقیب اردوغان صراحتا گفته که من علوی هستم و سوابق مهاجرت از منطقه خراسان بزرگ ایران به ترکیه را مطرح و حتی برخی اجدادش را هم معرفی کرده است. واقعیت این است که در ترکیه امروز بعد از جمهوریت کسی در ملاءعام و در این موقعیتی که آقای اوغلو قرار دارد، در این باره صحبتی نداشته که بگوید من علوی هستم و اوغلو هم که حزبی در ترکیه دارد سابقه نداشته که بگوید من علوی هستم و حالا صریحا می گوید که او یک علوی است. بسیاری از این گفته ایشان استقبال کردند و آن را نشان دهنده شجاعت او دانستند. صرف بیان اینکه «من علوی هستم» از سوی «کمال»، در شرایط ترکیه بعد از انتخابات فارغ از اینکه اردوغان یا اوغلو به عنوان رئیس جمهوری جدید انتخاب شود، بر سیاست داخلی و خارجی تاثیر خواهد گذاشت. در دهه های گذشته و حتی قبل از حکومت نظامیان، این یک واقعیت بزرگ بود که عملا هیچگاه به جامعه علویان در سیاست داخلی و خارجی اهمیتی داده نشد و اهمیت و نقش این قشر همواره مغفول مانده است.
دکتر محمد مسجد جامعی افزود: اکنون بعد از مدت کمی از سخنرانی اوغلو، بیش از ۱۰۵میلیون نفر در شبکه های اجتماعی آن را پیگیری کردهاند. جمعیت ترکیه حدود ۸۵میلیون نفر است و به جز کودکان جمعیتی حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر و شماری از خارج نشینان ترکیهای به سخنان قلیچدار توجه کرده اند که نشان دهنده اهمیت این موضوع برای ترکها در داخل و خارج از کشورشان است.
وی افزود: این پیامدهای ژئوپلتیک خواه نا خواه و به صورت غیر قابل اجتناب، هم سیاست داخلی ترکیه و هم سیاست خارجی این کشور را حتی در صورت پیروزی اردوغان، تحت تاثیر قرار خواهد داد که البته در اینجا بیشتر مساله سیاست خارجی مطرح است.
به گزارش اطلاعات، وی گفت: در موضوع سوریه طی تقریبا یکی دو ماه اخیر کشورهای عربی از جمله عربستان، به توافقاتی با دولت دمشق دست یافته اند. اکنون موضوعی که مطرح است اینکه ترکیه هم باید با سوریه به گشایش هایی دست یابد. بعد از جریان آقای قلیچدار اوغلو، چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه وقتی از او پرسید که آیا احتمال دیدار اردوغان با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه وجود دارد، گفت: بله ممکن است این ملاقات انجام شود. علیرغم اینکه تمایلاتی برای گشایش وجود دارد، اما حزب حاکم ترکیه از جمله دولت هایی بود که مواضع سختی در قبال دمشق داشت. اینکه اکنون سخن از دیدار احتمالی رهبران ترکیه و سوریه به میان آمده، عملا تحت تاثیر شرایطی است که اوغلو می گوید من علوی هستم. بنابراین صحبت به طور خلاصه مرتبط با پیامدهای ژئوپلتیکی بعد از صحبت های این نامزد انتخاباتی است که ترکیه موجود در آن زیست میکند.
مسجد جامعی اظهار داشت: اشاره به دو نکته درباره صحبت از گسل های اجتماعی –سیاسی ترکیه ضروری است. یکی اینکه گسل ترکیه مانند کشورهایی که گسل داشتند، نیست. نوع گسل موجود در ترکیه نوع دیگری است. سودان تقریبا از دهه ۷۰میلادی به بعد، پیوسته گسل بزرگی با مناطق جنوبی خود که مسیحی نیز بودند، داشت و دیدیم که این گسل به تجزیه سودان و تشکیل کشوری به نام سودان جنوبی منجر شد. سودان در حال حاضر یک گسل مهم با منطقه «دارفور» دارد و بعید نیست که این منطقه نیز از سودان جدا شود. در مورد اندونزی هم یک گسلی با «تیمور شرقی» وجود داشت که این مورد در دوران «سوکارنو» است و بالاخره این گسل باز و این کشور تجزیه شد. گسل هایی هم در اروپا داریم. در اسپانیا به معنای واقعی «کاتولونیایی ها» مایل به جدایی هستند یا «فیلامان ها» در بلژیک و بخشی هایی در انگلستان هم به دنبال استقلال هستند. در اسپانیا دو گسل وجود دارد، «کاتالونیا» و «باسک» که کاتالونیا جدی تر است ولی نوع گسلی که در ترکیه وجود دارد کاملا فرق می کند. اینکه می گویم ترکیه گسل دارد به معنی این نیست که این کشور امنیت و تمامیتش مورد تهدید است. صحبت درباره علوی هاست؛ آنها هم ترک هستند؛ آنها به لحاظ تاریخی، تمدنی و سوابق میراثی ترک هستند. بنابراین یک تصحیح عنوانی باید بشود. این گسلی که درباره آن صحبت می کنیم کاملا با گسل هایی که در اندونزی و سودان، بلژیک و اسپانیا وجود دارد متفاوت است.
مسجد جامعی افزود: موضوع دیگر این است که به معنای واقعی ترکیه موجود یک کشور توسعه یافته در زمینه های مختلف است. در زمینه اقتصادی، مسائل زیربنایی، تجارت، بانک، بیمه، ترابری هوایی و دریایی و مسائل بهداشتی یک کشور توسعه یافته است و این توسعه یافتگی اش بیشتر به بخش خصوصی اش مربوط می شود. یعنی یک تاجر ترک یا یک شرکت ترک، دقیقا رقابت جهانی و تبادلات جهانی را می شناسد. فرض کنید شرکت هواپیمایی ترکیه به معنای واقعی راه های رقابت با شرکت های بزرگ هواپیمایی را می شناسد و به آن عمل می کند و البته سود هم می برد.
وی سپس گفت: همین چندی پیش که رئیس جمهوری فرانسه در غرب آفریقا بود صراحتا گفت که موقعیت ما را دو کشور ترکیه و چین به لحاظ به دست گرفتن پروژه های مختلف و خدمات فنی - مهندسی تهدید می کنند. بنابراین ترکیه علی رغم مشکلات سنگین اقتصادی که درحال حاضر دارد، اما به لحاظ زیربنایی و توسعه بخش های مختلف یک کشور توسعه یافته محسوب می شود. نکته دیگر این است که بررسی مسائل یک کشور هنگامی که توسعه یافته باشد، نیازمند نوع خاصی از ارزیابی است و موقعی که هنوز به توسعه یافتگی نرسیده، حتما باید بتوان شرایط ۵۰ تا ۶۰ سال قبلش را خوب تحلیل کرد چون حتما به یک نوع تحلیل و پاردایم دیگر نیازمند است. برای فهم ترکیه موجود در ابعاد مختلف و از جمله گسل های اجتماعی و سیاسی باید حتما به این نکته توجه داشت که ترکیه فعلی به ویژه در دو سه دهه اخیر به یک قدرت بزرگ تبدیل شده و می تواند مانور بدهد و و من مکرر از کارشناسان سیاسی شنیده ام که ترکیه قدرت مانور زیادی برای بهره گیری از فرصت ها دارد و یکی از علتهای مهمش، همان ظرفیت داخلی است.
این دیپلمات سابق در ادامه اظهار داشت، موقعی که قطر توسط چهار کشورعربی تحریم شد ترکیه در کمتر از چهار ماه میزان صادرات خود به این کشور را چند برابر کرد و تبدیل به یکی از مهمترین شرکای قطر شد برای اینکه ظرفیت داخلی دارد. ترکیه امروز با توجه به توان صنعتی، تجاری، صادراتی و رقابتی، حضورش در مناطق مختلف دنیا از آمریکای لاتین گرفته تا آفریقا و آسیا حضور پررنگی است واین نشان دهنده ظرفیت بزرگی است که عملا ترکیه به آن رسیده است.
این کارشناس درباره نحوه استقرار ترک ها در ترکیه ادامه داد: درباره موضوع علوی ها و اینکه ترک ها چگونه به آناتولی و به سرزمین ترکیه موجود آمدند، یک سری تئوری وجود دارد، ولی اصیلی ترینش این است که برخی از آنها بعد از سقوط ساسانیان در مناطق آسیای مرکزی در ایران ساکن شدند شمار قابل توجهی نیز از مرزهای غربی ایران خارج شده و به سمت آناتولی و آسیای صغیر رفتهاند. در مسیر رفتن به آناتولی این جمعیت به اصطلاح خیلی ایرانیزه می شوند و آداب و رسوم و حتی غذا، فرهنگ و هنر و ادب ایران را می شناسند و حتی تحصیل کرده های آنها به زبان فارسی حرف می زنند. برای همین است که بسیاری از سلاطین عثمانی نه فقط فارسی می دانستند بلکه حتی به فارسی شعر هم می گفتند و از مهمترین آنها می توان به سلطان محمد فاتح اشاره کرد که اشعاری به زبان فارسی دارد. علت اصلی رفتن به آناتولی و آسیای صغیر وجود مراتع خیلی مرغوب و دائمی بوده و اینها ایلاتی بودند که دامدار بودند و طبیعی است که دنبال مراتع باشند. پس از آن در بخش غربی به لحاظ تشکیلاتی و بعضا هنری از جمله معماری و شاید نوع و سبک و نظم زندگی تحت تاثیر بیزانس ها قرار میگیرند. بخش شرقی (شرق ترکیه امروز) یک قسمت هایی از قفقاز، شمال ایران و غرب سوریه به عنوان یک مجموعه منطقه وسیعی است که به لحاظ مراتع و آب و هوا بسیار برخوردار است و ایلات درآن منطقه مستقر می شوند.
مسجد جامعی ادامه داد: بعد از سقوط عباسیها و به ویژه پس از روی کارآمدن مغولها در این منطقه به دلایل مختلف، محبت نسبت به اهل بیت در حد دریافت آنها، به ویژه نسبت به ائمه اثنی عشر، بدون اینکه شیعه شوند به آن معنی که نزد ما مفهوم است یعنی اعتقادی و فقهی، افزایش یافت. این محبت از شناخت آنها نسبت به حضرت علی (ع) نشأت میگیرد. موضوع دیگر شناخت آنها نسبت به امام حسین (ع) است. لذا در این منطقه شاهد ترکهایی هستیم که دوازده امامی هستند و علی را مظهر فتوت و عدالت میدانند و چنین احساسات و عواطف نیرومندی در این منطقه رشد مییابد. آنچه این جریان را تشدید میکند صوفیهای دورهگردی هستند که اشعار مردمی دارند و چنین فضایی در این منطقه ایجاد میشود. در این منطقه شخصیتی مانند «شیخ صفیالدین اردبیلی» را داریم و مخصوصاً نسل او شاه اسماعیل. با ضعف مغولان، این گروهها دارای جنبه نظامی میشوند و شخص شاخص آنها به لحاظ شجاعت و شهادمت، شاه اسماعیل بود. لذا شاه اسماعیل به یک نماد خیلی مهم برای آنها تبدیل میشود. او عملاً بنیانگذار صفویها هم هست. در طی جنگ چالدران، ساکنان آسیای صغیر، طرفدار سرسخت شاه اسماعیل بودند و سلطان سلیم مقابل فدائیان شاه اسماعیل قرار گرفت. از این نقطه، تفاوتی بین غرب ترک نشین سرزمین عثمانی و شرق آن ایجاد میشود. نکته این است که عثمانیها خلافت تشکیل میدهند و این یک ضرورت سیاسی بوده است و منطقه خاورمیانه عربی تا شمال آفریقا را میگیرند. برای تثبیت این سلطه، سلطان خودش را در قالب خلیفه معرفی میکند. وقتی بنی عباس با حمله هلاکو سقوط میکند، یکی از آنها در مصر به اعتباری خلافت تشکیل میدهد. یعنی خلافت از بغداد به قاهره و از عباسی به «ممالیک» منتقل میشود و بعد به سلیم و عثمانیها انتقال مییابد. عثمانیها وقتی خلافت به معنی دین ایدئولوژیک را دارند، توده مردم با خلیفه هماهنگ میشوند و مسأله بین ترکهای شاه اسماعیل و سلیم، به تعارض اجتماعی تبدیل میشود. این جریان در طول خلافت عثمانی ادامه مییابد و منجر به این میشود که علویها در مناطق شرقی، در حاشیه جامعه قرار گیرند و مورد ظلم واقع شوند.
وی سپس گفت: در اواخر دوران عثمانی این کشور خیلی ضعیف بود، گروهی از نظامیان جوان عثمانی که تحت تأثیر موجهای ناسیونالیستی اروپا قرار داشتند، از ترک بودن تعریف جدیدی ارائه دادند. این جریان طبقات جامعه مخصوصاً غرب عثمانی را تحت تأثیر قرار داد. در جریان جنگ جهانی اول متحدین و تمام بخشهای ترکیه غیر از منطقه آنکارا توسط اروپاییها اشغال شد. آنچه منجر به احیای ترکیه شد، همان افسرانی هستند که عمدتاً از همان ترکان جوان بودند که در رأس آنها «آتاتورک» قرار داشت. چون اصل بر ترکیسم بوده و علویها هم ترک بودند، لذا فشار از علویها برداشته شد. سیاست رسمی این است که باتوجه به سوابق تاریخی، این افراد شهروند درجه دو محسوب میشوند. منظور، انتقاد از حاکمیت ترکیه نیست، آنها مهمترین همسایه ما هستند ولی عملاً حاکمیت ترکیه طی ۱۰۰ سال بعد از جمهوریت روی خوشی به علویها نشان نداده است و توده مردم هم به همین صورت. علوی بودن یک ویژگی منفی بود و در سالهایی بعضاً کشتار هم شدند. علویان شهروند ترکیه هستند اما نمیتوانند در متن جامعه باشند و علوی بودن خود را کتمان میکنند. اینجا برای اولین بار فردی در قامت آقای قلیچداراوغلو، میگوید که من علوی هستم و این فرد چه انتخاب شود یا نشود، این موضوع در سیاست ترکیه تأثیرگذار است. اینکه کشوری مانند ترکیه مجبور شود که سیاستش را به نوعی تعدیل کند که هم ژئوپلتیک منطقه و تشیع را تغییر میدهد و هم در شرایط سیاست خارجی ایران تأثیر گذار است، جای تأمل دارد. چون ایران مرکز تشیع است. این موضوع میتواند عملاً بحث هلال شیعی را دوباره مطرح کند.
در ادامه، وی در پاسخ به سوالی درباره احزاب مختلف در ترکیه که برخلاف ایران حضور پررنگی دارند و اینکه توانایی آنها در سازماندهی چقدر میتواند رفتار کردها و علویها را در شرایط خاص پیشبینی پذیر کند، گفت: دموکراسی ترکیه تا اندازهای مانند هند است. یعنی بیشتر یک روحِ مدارا کننده در آن حاکم است. مردم ترکیه مطیع و مدیریت پذیر هستند. ترکها ویژگیهای خاصی دارند. قدرت دوست هستند که به معنی منفی نیست. مردمی هستند که ریشههای صحرانوردی دارند. دیگر آنکه تجربهای که ترکها با ناسیونالیسم ملی خودشان دارند، بقیه ملتهای منطقه ندارند. چون این ترکیسم، ترکیه را نجات داد. ترکیسم در ترکیه بسیار نیرومند است. نکته دیگر آنکه ترکیه سه تجربه مهم داشته است. یکی الحاق به ناتوست. در ترکیه ارتش نیرومند است و پایگاه دارد. طی ۸۰ سال جمهوریت ترکیه، ارتش مهمترین نهاد جامعه ترک است که عضو ناتوست. سربازان ترک یکی از بهترین سربازان ناتو هستند. نکته دوم، تعارض دائمی ترکیه با یونان است. از آنجا که یونان یک کشور مهم برای اروپاییهاست، این موضوع در تعدیل بیانات ترکها خیلی موثر بود. موضوع دیگر این است که همه طبقات ترکیه، تمایل به الحاق به اتحادیه اروپا دارند که مستلزم رعایت حداقل استانداردهای اقتصادی، حقوق بشری و مسأله رسانهای است که ترکیه عملاً به این استانداردها رسیده است لذا در ترکیه احزاب وجود دارند ولی این احزاب باید در بستر طبیعی جامعه در ترکیه دیده شوند و اثرگذار باشند.
مسجدجامعی در پاسخ به سؤال دیگری در ارتباط با اینکه آیا کمال قلیچدار اوغلو سیاستی به نفع علویان خواهد داشت و متمایل به ایران خواهد شد، گفت: در ترکیه آزادی بیان و دموکراسی به معنی «ترکیهای آن» وجود دارد ولی علویها فرصتی برای بروز و ظهور متناسب با شأن و جمعیت خود نداشتند. ولی باتوجه به آنچه گفته شد یک اشاره کوتاه کفایت میکند که این واقعیت نهفته، سرباز کند. بنابراین اصل موضوع این است که هر کس برنده انتخابات باشد مجبور است این واقعیت را لحاظ کند. در واقعیتهای سیاسی- اجتماعی خیلی کم اتفاق میافتد که یک نفر در شأن قلیچدار اوغلو حرفی بزند و فضایی ایجاد کند.
او در پاسخ به این سؤال که بخشی از ترکیه را مناطق کردنشین تشکیل میدهد و آیا مسأله نژاد و زبان میتواند باعث فعال شدن گسلهای سیاسی و اجتماعی ترکیه امروز شود، گفت: جامعه ترکیه به معنای واقعی با توجه به استانداردها، توسعه یافته است. اگر چه مشکلاتی هم هست. صرف توسعهیافتگی، نوع مسائل را به لحاظ کیفی تغییر میدهد. این مسأله اگر در یک کشور جهان سومی رخ میداد، تبدیل به معضل میشد، اما مسأله ترکها و علویها را در بستر یک کشور توسعه یافته باید بررسی کرد. البته در کشور توسعه یافته، معارضین حق و حقوق بیشتری میخواهند، ولی در نهایت در مسأله نژاد و زبان با یکدیگر کنار میآیند.
مسأله رویکرد دولت آینده نسبت به موضوع اعطای شهروندی و پناهندگی، سؤال دیگری بود که مسجد جامعی در پاسخ به آن گفت: موضوع اتباع چه به صورت مهاجرت قانونی یا غیرقانونی، موضوع سنگین و جدیدی است که بخشی مربوط به دولت و بخشی مربوط به مردم است. حتی در کشورهای اروپایی هم احزاب در رقابت های انتخاباتی در مورد مهاجرت طرح موضوع میکنند. آنچه در ترکیه وجود دارد این است که دولت به دلایل مختلف به کسانی که ملک میخرند یا شرکتی تأسیس میکنند، اقامت میدهد. این سیاست به عبارتی، «ابن الوقتی» است. در واقعیت اجتماعی تا اندازهای این موضوع تحمل میشود. مثل مسأله پناهندگان سوری که مشکل بین آنها و مردم وجود دارد. هر دولتی در ترکیه سرکار بیاید، با این مسأله برخورد میکند. در نهایت مردم هر کشوری علی رغم مشکلات، در دراز مدت در کشور خودشان محترمترند تا اینکه بخواهند جای دیگری زندگی کنند. در ترکیه هم به لحاظ اجتماعی در مورد پذیرش اتباع بیگانه و دادن اقامت طولانی و شهروندی، بعید نیست تجدیدنظر شود و این موضوع در دیگر کشورها هم وجود دارد.
نظر شما :