حمله به سفارت آذربایجان را ساده‌سازی نکنیم

جنگ‌زادگی آذربایجان و توهم پیروزی بر ایران!

۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۱۷۵۶۸ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: سیاستگذاری عمومی به‌خصوص سیاستگذاری خارجی که بر مبنای مدل سطل زباله باشد، بیشتر بر بحران‌آفرینی و تشنج‌زایی در مناسبات منطقه‌ای و نظام جهانی استوار بوده و بقای یک سیاستگذار یا حاکم را با ایجاد و افروختن منازعه، تضمین می‌کند. این مدل حکمرانی در بسیاری دولت‌های شکننده جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از دولت‌هایی که پیوسته از مدل سطل زباله در سیاستگذاری خارجی خود استفاده می‌کند، دولت جمهوری آذربایجان به رهبری الهام علی اف است. این دولت نشان داده به پشوانه دلارهای نفت و گاز خود و حمایت‌های سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و حتی نظامی ترکیه، اسرائیل و امریکا، همواره به دنبال مشکلات و تنش‌هایی در نظام منطقه‌ای است تا به آنها ورود کرده یا بحران‌های جدیدی را برافروزد! الگوی سطل زباله سیاستگذاری خارجی دولت علی‌اف، بیشتر بر این اصل استوار است که تنها "منازعه و جنگ" می‌تواند بقای دولت ایشان را تضمین کند و حکمرانی غیر دموکراتیک وی را مشروعیت بخشد. 
جنگ‌زادگی آذربایجان و توهم پیروزی بر ایران!

دیپلماسی ایرانی: سیاستگذاری عمومی، فرآیندی است که بخش مهمی از آن بر درس‌آموزی و یادگیری سیاست‌ها و الگوهای پیشین موفق و کارآمد یا شکست خورده و ناکارآمد استوار است. نقشه راه بسیاری سیاستگذاران را می‌توان همان سیاست‌ها و سیاستگذاری‌های پیشین قلمداد کرد که مورد احیاء قرار گرفته، با کمی تغییر و بروزرسانی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.

الگوهای پیشین سیاستگذاری که آماده بوده و مورد استفاده قرار می‌گیرند، در قالب همان "مدل سطل زباله" قابل تحلیل هستند. بسیاری سیاستگذاران و حکمرانی‌ها به جای نوآوری در ساخت سیاست‌های جدید و سیاستگذاری های کارآمد، از سطل زباله یا همان انبان سیاست‌های پیشین که دارند، استفاده می‌کنند.

در تعریف چنین مدلی از سیاستگذاری یا تصمیم‌گیری (مقابل تصمیم‌سازی) می‌توان گفت تصمیم‌ها و سیاست‌های پیشین که به درون سطل زباله یا جعبه‌ای انبارگونه انداخته شده‌اند، با کمی بازسازی ظاهری مورد استفاده مجدد قرار می‌گیرند، بدون توجه به شرایط زمانی و مکانی کنونی. در واقع سیاستگذار یا حکمران، این‌گونه سیاست‌ها و تصمیم‌ها را برای چنین شرایطی انبار کرده است تا بتواند به صورت آنی از آنها بهره ببرد!

سیاستگذار و حکمرانی شکننده و ناتوان در سیاستگذاری مطلوب، همواره دارای تصمیم‌ها و سیاست‌های آماده و بلاتکلیف هستند که برای اجرای آنها به دنبال مشکلات، احساسات و موقعیت مناسب هستند. این الگو از سیاستگذاری که همان مدل سطل زباله است، بر تقلید، یادگیری و درس‌آموزی نسنجیده از الگوهای پیشین سیاستگذاری استوار است.

سیاستگذاری عمومی به‌خصوص سیاستگذاری خارجی که بر مبنای مدل سطل زباله باشد، بیشتر بر بحران‌آفرینی و تشنج‌زایی در مناسبات منطقه‌ای و نظام جهانی استوار بوده و بقای یک سیاستگذار یا حاکم را با ایجاد و افروختن منازعه، تضمین می‌کند. این مدل حکمرانی در بسیاری دولت‌های شکننده جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

یکی از دولت‌هایی که پیوسته از مدل سطل زباله در سیاستگذاری خارجی خود استفاده می‌کند، دولت جمهوری آذربایجان به رهبری الهام علی اف است. این دولت نشان داده به پشوانه دلارهای نفت و گاز خود و حمایت‌های سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی و حتی نظامی ترکیه، اسرائیل و امریکا، همواره به دنبال مشکلات و تنش‌هایی در نظام منطقه‌ای است تا به آنها ورود کرده یا بحران‌های جدیدی را برافروزد!

الگوی سطل زباله سیاستگذاری خارجی دولت علی‌اف، بیشتر بر این اصل استوار است که تنها "منازعه و جنگ" می‌تواند بقای دولت ایشان را تضمین کند و حکمرانی غیر دموکراتیک وی را مشروعیت بخشد. 

این تفکر منازعه و جنگ‌دوستی دولت آذربایجان در این واقعیت ریشه دارد که دولت آذربایجان ازجمله بازیگرانی است که زاده جنگ بوده و جنگ‌زادگی جمهوری آذربایجان با بقای دولت علی‌اف پیوند خورده است. جمهوری آذربایجان ازجمله کشورهایی است که ساخته جنگ (ایران و روسیه تزاری) هستند و خود نیز جنگ‌جویی می‌کند، همان‌گونه که چارلز تیلی اندیشمند جامعه شناسی می‌گوید: «دولت، جنگ را ساخت و جنگ، دولت را ساخت.»1

این نظریه چارلز تیلی که برای توصیف شکلگیری دولت ملت‌های اروپایی بیان شده را می‌توان مصداق بارز ماهیت و حکمرانی دولت آذربایجان دانست که در سیاستگذاری تهاجمی و گستاخانه آن علیه ایران اتخاذ کرده است. سیاستی که با پیروزی آذربایجان در جنگ 2020 قره باغ وارد فاز تکراری شده و دولت علی اف به تنش‌آفرینی و گستاخی روزمره علیه ایران مشغول شده است!

واکنش تند و فوری دولت آذربایجان به حادثه نفوذ مسلحانه یک ایرانی معترض به درون سفارت آذربایجان در تهران و کشته شدن یکی از کارمندان سفارت را می‌توان در قالب الگوی سطل زباله سیاستگذاری و همچنین نظریه چارلز تیلی، چنین مورد بررسی قرار داد:

یکم – الگوی سیاستگذاری سطل زباله دولت علی‌اف: دولت علی‌اف طی چند سال اخیر نشان داده است که سیاست خارجی خود را بر اساس مدل سطل زباله سیاستگذاری، طراحی و اجرا می‌کند. مدلی که بر مبنای تعدادی معدود سیاست‌ها و تاکتیک‌های تکراری تهاجمی موجود در سطل زباله سیاستگذاران خارجی این کشور استوار است.

یکی از مؤلفه‌های مدل سطل زباله را می‌توان انتخاب و برداشتن شانسی راه‌حل یا سیاست از میان تعداد فروانی راه‌حل موجود در سطل زباله دانست، اما سیاستگذاری خارجی دولت آذربایجان در سطل زباله خود تنها چند راه‌حل معدود، یکسان و همپوشان دارد که رویکرد همه آنها تهاجم و گستاخی نسبت به همسایگان به‌خصوص ایران است. بنابراین راهکارهای سیاست خارجی دولت علی‌اف، کاملاً انتخابی و از پیش تعیین شده هستند.

سیاست‌ها و اقدامات دولت آذربایجان در مورد مسایل مرزی با ایران، تاریخ رود ارس، ادعای حمایت از آذری‌زبان‌های ایران و در نهایت ماجرای حمله یک شهروند ایرانی به سفارت آذربایجان با انتخاب راه‌حل یا سیاست‌های تهاجمی و گستاخانه علیه ایران همراه بوده است. انتخاب این‌گونه راهکارهای تهاجمی، احتمال نقش‌آفرینی و برنامه‌ریزی دولت علی اف در چنین حوادثی را افزایش می‌دهد.       

سیاستگذاری خارجی دولت آذربایجان وابستگی شدیدی به الگوی سطل سطل زباله برای کنش در روابط منطقه‌ای خود پیدا کرده و تمام سیاستگذاری خود را بر اساس برخی تصمیم‌ها و سیاست‌های تکراری پیشین، مدیریت می‌کند.

دوم - دولت جنگ‌زاده و ستیزه‌جویی در منطقه: دولت آذربایجان که زاده یک رشته جنگ‌های استعماری روسیه تزاری علیه ایران است، جنگ زاده‌ای است که سیاستگذاران آن در اندیشه بازآفرینی سیاست گسترش‌گرایی تزاری با ابزار قومی و زبانی هستند.

دولت آذربایجان به‌خصوص شخص علی‌اف طی چند سال اخیر چنان روندی از دیکتاتوری مطلق را پیگیری می‌کنند که اکنون به فکر اجرای توهم آرمانی خود یعنی تشکیل آذربایجان بزرگ افتاده‌اند. ابزار این سیاست خیالی نیز در همان سطل زباله سیاستگذاری علی اف موجود است؛ تقابل و گستاخی علیه ایران!

جنگ‌زادگی جمهوری آذربایجان و ریشه‌های استعماری آن در سیاستگذاری ستیزه‌جویانه و گستاخانه دولت علی اف به خوبی نمایان است. همان‌گونه که در مقاله "آذربایجان در اشغال ترکیه و علی‌اف دست نشانده اردوغان!" منتشره سایت دیپلماسی ایرانی در مهر ماه 1400 نیز اشاره کرده‌ام، سیاستگذاری ستیزه‌جویانه دولت آدربایجان ادامه خواهد داشت، زیرا الهام علی‌اف مأمور دست‌نشانده سیاست‌های اردوغان و جمهوری آذربایجان نیز دولت دست‌نشانده ترکیه در معادلات منطقه‌ای شده است! 

سوم - سفارت بهانه است، ساده‌سازی نکنیم: حمله یک شهروند ایرانی از اهالی مرند آذربایجان شرقی ایران و آذری زبان به سفارت آذربایجان در تهران را نباید ساده‌سازی کرد و به سادگی از کنار آن گذشت. زیرا برخلاف نمونه‌های پیشین در حمله شهروندان ایرانی به سفارتخانه‌های خارجی، این‌بار تنها یک نفر و با اسلحه جنگی به سفارت یک کشور مدعی حمایت و مشروعیت میان همزبانان آذری خود در ایران، حمله کرده است.

با توجه به موضع‌گیری تند و بسیار آنی دولتمردان جمهوری آذربایجان و اصرار بر تروریستی بودن این حادثه، ماهیت این ماجرا نیاز به واکاوی و شفاف‌سازی بیشتری دارد که آن را به یک مسئله خانوادگی و تصادفی، ساده‌سازی نکنیم.   

واکنش رسانه‌ای در سطح بالای دولتمردان آذربایجانی و ترکیه‌ای، نشان می‌دهد که گویا این دولتمردان برای چنین وضعیتی و اعلام تروریستی بودن این حمله به سفارت آذربایجان، از پیش آماده بوده و سناریوی آن را نوشته بوده‌اند!

چرا نباید این حمله را ساده‌سازی کنیم:

1- اعتراف دختر فرد مهاجم به اینکه با مادرش طی چند روز قبل در تماس بوده و مادرش در باکو بوده است!

2- موفقیت تاکتیک حمله و نفوذ به سفارت آذربایجان بدون برنامه‌ریزی و سناریوی خاص قبلی، آن‌هم توسط یک فرد عادی، باور‌پذیر نیست.

3- ادعای دزدیدن یا خروج غیرشرعی و غیرقانونی همسر یک شهروند ایرانی از سوی سفارت آذربایجان که تاکنون دولت آذربایجان پاسخی در این مورد نداده است!

4- چگونگی تهیه اسلحه جنگی توسط شهروند و حمل آن به قلب تهران، آن‌هم در شرایطی که کشور با موجی از اعتراضات سراسری و خشونت‌بار طی چند ماه اخیر روبه‌رو بوده است!

5- شرایط روانی و روحی این شهروند آذری زبان، چگونه بوده که حاضر شده است تا ایران و زندگی فرزندانش را فدای یک همسر گریزان از ایران کند!

اگر این پرسش‌ها و ده‌ها پرسش دیگر پیرامون ریشه‌ها و سناریوی این ماجرا به خوبی واکاوی شوند، شاید بتوان به نقش سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی رقیبان منطقه‌ای از جمله اسرائیل، ترکیه و حتی خود جمهوری آذربایجان در این ماجرا رسید. نقشی که جلوه‌های آن در آمادگی از پیش دولتمردان آذربایجان و ترکیه در تروریستی نامیدن این حمله، قابل مشاهده است و گویا دوست داشتند که این ماجرا، کشته‌های بیشتری نیز داشته باشد! 

*

دولت جنگ‌زاده جمهوری آذربایجان (فرزند نامشروع انقعاد قراردادهای گلستان و ترکمنچای) بر اساس همان ماهیت جنگ‌زادگی خود به سیاستگذاری ستیزه‌جویانه تزاری علیه ایران مشغول است.

دولت علی‌اف در سیاستگذاری خارجی خود تنها به یک سیاست تکراری یعنی تقابل و گستاخی علیه ایران متوسل شده و امیدوار است تا شاید توهم آرمانی‌اش یعنی تسلط بر آذربایجان ایران و تشکیل امپراتوری بزرگ ترکی مورد نظر اردوغان را تحقق بخشد!

بر اساس همان اندیشه چارلز تیلی، می‌توان گفت که دولت آذربایجان از جنگ ساخته شده و دولتی است که جنگ‌سازی می‌کند. این دولت بر مبنای پیشینه خود و سیاست گستاخی روسیه تزاری علیه ایران و جداسازی قفقاز و آذربایجان از ایران، می‌خواهد با افروختن یک جنگ جدید به تصرف مناطق آذری‌زبان ایران دست یابد. اما گویا فراموش کرده که ایران، ارمنستان نیست و دولت علی‌اف تاکنون مورد مهر و رحمت ایران و ایرانیان قرار داشته و آذربایجان سرافراز ایران هرگز زیر سلطه دیکتاتور دست‌نشانده ترکیه نخواهد رفت. 

**

واکنش تند و فوری دولت آذربایجان به حمله یک شهروند آذری‌زبان ایرانی به سفارتش در تهران، نشان می‌دهد که دولت علی‌اف به شدت در مسیری برگشت‌ناپذیر از تنش پیش می‌رود. روندی که دلخوش به حمایت‌های اسرائیل و ترکیه بوده و نمایشی از الگوی سطل زباله سیاستگذاری است.

احساس گرایی شدید و انتخاب سیاست‌ها بر اساس تحریک احساسات که بخشی از الگوی سطل زباله است، دولت علی اف را به تاکتیک‌ها و ابزارهای خطرناکی متمایل کرده است. حتی اگر یکی این ابزار، زمینه‌چینی برای حمله به سفارت خود در تهران باشد!

پیامدهای حمله مسلحانه شهروند آذری‌زبان ایران که مدعی دزدیدن همسرش توسط دولت آذربایجان است، تنها به سود اسرائیل و آذربایجان بوده است. انحراف افکار عمومی جهانی از اعتراضات مدنی فراگیر شهروندان اسرائیلی و حمله اسرائیل به اردوگاه فلسطینی را می‌توان مهم‌ترین پیامد حمله به سفارت آذربایجان در تهران دانست که با تندروی و گستاخی دولت علی‌اف در خروج کارکنان و بستن سفارت خود در تهران، تکمیل شد.

حمله شهروند آذری‌زبان ایرانی به سفارت آذربایجان را نمی‌توان یک اتفاق عادی و ناگهانی محسوب کرد. این ماجرا دارای برنامه‌ریزی و تفکر مبهم و رازآلود خاص و موفقی است که بر فشارهای علیه ایران افزوده و خود یکی از ابزراهای تکنیک ریگ روان و فرو بردن ایران در تنش‌ها و بحران‌های بین‌المللی است.

منابع:

1- Tilly, Charles. (1975).The formation of national states in Western Europe. Princeton: Princeton University. Press, pp 42

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و آذربایجان جمهوری آذربایجان جمهوری اسلامی ایران حمله به سفارت جمهوری آذربایجان الهام علی اف تهران و باکو اسلام ذوالقدرپور آذربایجان و اسرائیل ایران و آذربایجان و اسرائیل


( ۳۲ )

نظر شما :

آذری تبریز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۶:۵۰
مدتهاست آذربایجان اسرائیلی در رسانه ها سر سختانه بر علیه ایران در همه زمینه ها مشغول اجرای ماموریت فرمایشی از جانب ترکیه و اسرائیل است.تا آنجا که خاکهای ایران را ضمیمه خاک خود دانسته و اینگونه اظهار نظر و نقد میکنند و اسرائیل را برادر اعلام کرده اند.به نظر میرسد علیف در حال احتضار است و پایانش بسیار نزدیک. دست اندازی های طمعکارانه اردوغان به مناطقی از قبرس، شمال عراق و شمال سوریه به بهانه ایجاد منطقه امن، به او چنین مینمایاند که حالا نوبت ایران و جدا کردن گوشه ای از خاک ایران با طراحی موضوعات فرهنگی و رسانه ای فریب افکار ترک نشینان ایران و حمایت و گستاخ کردن رژیم جعلی و اشغالی باکو بر علیه ایران است. تفکر احیای نیو عثمانی اردوغان، منطقه قفقاز رو هم بی نصیب نگذاشت و با چرب زبانی آذربایجان مزدور را به کام خود و اسرائیل خواهد کشاند و در این زمان، عجز لابه های فرزند ناخلف برای نجات، شاید پاسخی از جانب ایران نداشته باشد
رفیع الله خیر اندیش ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۹:۲۳
جناب ذوالقدر در سایه همین سیاستگذاریهای سطل زباله ای امثال شماهاست که روابط خارجی ایران با تمام دول خارجی دچار مشکل شده، در کجای دنیا سفارتخانه ها مسیول ازدواج یا طلاق اتباع خویش با اتباع دیگر کشورها هستند؟ مگر سفارتخانه ها محل حل اختلاف زن و شوهر ها هستند،. چرا مهاجم قاتل به دستگاه قضایی مراجعه نکرده ، آیا هر شخص میتواند به خاطر رسیدن به همسرش جان انسانهای بیگناه را بستاند؟ و ادعای داشتن مشکل روانی مهاجم ، که تا به حال هیچ عملکرد و سابقه ای برای توجیه روانی بودن ندارد، قاتل مهاجم ۴۲ دقیقه مشغول حمله مسلحانه ودر گیری با کارمند سفارت بوده ، که در این مدت پلیس نگهبانی در کیوسک جلوی درب هیچ واکنشی نمیدهد، حتی اگر آمبولانس کمی زودتر می‌آمد کارمند زخمی نجات می یافت چون در اثر خونریزی مرده . به‌نظر مقصر اصلی نگهبان دم در سفارت است که هیچ واکنشی به عملکرد مهاجم قاتل ننمود.
علی ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۹:۳۹
نوشته ای از سری نوشته های ذوالقدرپور وباز هم نشانه رفتن آذربایجان . وقتی به جمله ی "الگوی سطل زباله سیاستگذاری خارجی دولت علی‌اف، بیشتر بر این اصل استوار است که تنها "منازعه و جنگ" می‌تواند بقای دولت ایشان را تضمین کند و حکمرانی غیر دموکراتیک وی را مشروعیت بخشد. " رسیدم من به عنوان کسی که از سیاست گذاری عمومی وخصوصی سر در نمی آورد از خودم پرسیدم حدود بیست درصد از سرزمینهای یک کشور با نامردی و وحشی گری و اعمال قتل عام توسط روسها و به دست ارمنی ها اشغال می شود و این کشور حدود سی سال به دنبال مجامع جهانی برای برگرداندن سرزمینهای اشغال شده اش تلاش دیپلماتیک می کند ولی به دلایلی که همه می دانیم موفق نمیشود وتنها راه حل را در اعمال زور دیده واتفاقاٌ پیروز میدان هم می شود. این کشوراز ابتدای اعلام جمهوریت خود به تاریخ 1918 مرتب مورد هجوم بیگانه به خصوص روسها قرارگرفته و جمهوریتش تشکیل نمی شود ولی از وقتی کشور اذربایجان به تاریخ 1991 رسماٌ اعلام میشود با همه کشورها جز ارمنستان قلابی که در سرزمینهای آذربایجان تشکیل شده است وقاتل میلیونها تورک اذربایجانی در شمال آراز وشهرهای اورمیه سلماس وخوی می باشد، روابط خوب داشته است. واتفاقاٌ یکی از کشورهای بدون جنگ وآرام منطقه بوده است چگونه می تواند جنگ زا باشد. ولی اگر نویسنده دنبال کشوری باشد که این همه برای معرفی آن وصف کرده ولی به اشتباه آذربایجان را مقصود خود بیان نموده است کافی است کمی دقت کند تاببیند چه کشوری است که جنگ زا می باشد.
خسرو ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۲۰:۳۰
ادعاهایی در نوشته مطرح شده است که نظر دادن در مورد آنها فقط بعد از تحقیقات قضایی از طرف دولت قابل اثبات است این نحوه تفکر جمهوری اسلامی ایران را که در این موضوع بسیار متین رفتار کرده است متهم می‌کند میلیونها نفر از مردم ترک ایرانی را متهم می‌کند در قسمت چرا نباید موضوع را ساده سازی کنیم ؟ مواردی مطرح شده که انگشت اتهام بطرف ایران را نشان می‌دهد آذربایجان قسمتی از ایران بوده که در قراردادهای گلستان و ترکمن چای از دست دادیم و هنوز هم می‌تواند باشد و هرگز با جنگ زاده نشده است ذوالقدر پور آسمان و ریسمان می‌کند که ایران با آذربایجان جنگ کند تا دیگران( کردستان خیالی با تجزیه ازایران و عراق و...) از این جنگ زاده شوند و فکر می‌کند اردوغان مانع آن است در حالی که ایران مانع اصلی تجزیه کشورهای منطقه است
مهندس مهراب لاهیجانی ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۲۱:۴۶
آذربایجان سرافراز چشم و چراغ ایران است و اهالی شریف و غیور ان خطه فرزندان ستار خان ، باقر خان و شهیدان باکری بوده و به عنوان یکی از اقوام اصیل در کنار دیگر اقوام عزیز این کشور ، مقید به تمامیت ارضی و منافع ملی ایران هستند. بی تردید هیچ عاملی توان گسست در عشق به وطن را در ایرانیان از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب ندارد. حاکم باد کوبه باید تادیب شود تا اولا شاهد تساعد ادعای او نباشیم و ثانیا درسی به دولت های حامی و اطراف باشد.
کوروش داریوش راده ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ | ۲۳:۱۷
اذربایجان با ایران هیچ دشمنی ندارد و زنگه زور را هم از ارمنستان خواهد گرفت. فلسفه بافی نکنید.
بابک خرمدین ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۰۲:۵۸
جناب آذری تبریز که برای دو قبضه کردن حرفهات و به خیال خامت شاید به خاطر اسم جعلیت کسی باورت کرد، ایران امروز هستی و موجودیت خود را به آذربایجان مدیون است،واگر دلیر مردان آذربایجانی مثل شاه اسماعیل،شاه عباس ،نادر شاه،اقامحمد خان،عباس میرزا،ستار خان،وباکریها و صدها هزار شهید جنگ تحمیلی نبودن امسال تو امروز در ترکیب یک کشور همسایه مثل دری زبانهای افغان جرات تکلم هم نداشتی، برو یک نان بخور و یکی هم در راه خدا احسان کن که در سایه ترکان صاحب وطن شده ای.
علی ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۰۹:۳۴
اگر جنگی بین دو کشور اتفاق بیفتد، شاید کشور آذربایجان پیروز نشود اما قطعا ایران هم پیروز از میدان خارج نخواهد شد. با توجه به اوضاع کنونی، همه دشمنان، یکپارچه به حمایت از آذربایجان خواهند برخاست، از جمله اسرائیل و ترکیه. لذا حماقت است به دام صهیونیستها بیفتیم. حواسمان به دام پهن شده برای ایران باشد.
آذربایجانلی ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۰۹:۵۳
اینهایی که نویسنده محترم مورقوم فرموده اند بیشتر بیانگر سیاست جمهوری اسلامی ایران در منطقه است و با واقعیات حاکم بر ایران بیشتر همخوانی دارد تا با سایر کشورها. لطفا به روابط ایران با تمام همسایگانش نگاهی بیندازید تا تصدیق واقعیات برایتا آسان شود.. از رابطه با افغانستان، پاکستان، امارات، بحرین، عربستان، عراق، ترکیه، آذربایجان و ...
همدان ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۱:۲۳
اگر حمله به سفارت سناریویی از پیش نوشته شده توسط کشوری ثالث و به قول نویسنده " شاید خود آذربایجان" است،چرا پلیس ایران کوتاهی کرده؟ مگر حفاظت از اماکن دیپلماتیک وظیفه کشور میزبان نیست؟ چرا با وجود اینکه حمله حدود سی دقیقه طول کشیده هیچ پلیسی به محل اعزام نشده؟ و اگر فداکاری کارمند سفارت ،واصیف تقی اف نبود ،معلوم نیست این جنایتکار چند نفر دیگر را می کشت.بی تفاوتی پلیس مستقر در کیوسک جلوی سفارت،ترک محل خودروی نیروی انتظامی پس از توقف چند ثانیه ای در دوربین بیرونی سفارت قابل تامل است. و تکرار گفته های جنایتکار به مثابه حقیقت ماجرا و اکتفا به اعترافات ضارب به عنوان یافته های تحقیقات کاراگاهی و اطلاعاتی-امنیتی از پلیس گرفته تا وزارت خارجه ایران واقعا عجیب است.
ابراهیم قدیمی ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۳:۲۷
جمع گردن فوق سریع سفارتخانه در تهران با این حادثه که حکومت ایران در ان نقشی وکوتاهی عملی نداشته و به تصور من کوتاهی از ماموران امنیتی سفارت بوده است ( پلیس ایران اجازه ورود به سفارتخانه ها را برای مسائل امنیتی ندارد ومسئولیت امنیت خارجی اند ومرسوم هم نیست که مراجعه کنندگان سفارت توسط پلیس در خیابان تفتیش بدنی شوند)نشان دهنده این است که اطلاعات اذربایجان درمورد حادثه بسیار بیشتر از ایران بوده است۔مطمئنا این تعطیلی فوق سریع سفارت بدرخواست سفارت بوده است و وزارت امور خارجه اذربایجان نقش زیادی نداشته است وبا ان موافقت کرده است ۔سفارتخانه اذربایجان اطلاعات زیادتری از این حادثه وافراد درگیر این حادثه وخود داشته است۔این نوعی فراربود۔
1 ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۴:۲۶
ذوالقدر ترک ستیز چند شب نخوابیده زحمت کشیده بلکه یک مقاله ای را بنویسد تا هم مسلکان خود را شاد کند حقایق هم برایش اهمتی ندارد مهم این است که این را به عنوان یک ژورنالیست بشناسند و در زمینه مسایل سیاسی در ایران فقط مقاله و پایاننامه کسانی مورد تایید است ترک سنیز باشد کارهای ذوالقدر برای بیداری ترک های خواب الود ایران ستودنی است
ایرانی ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۵:۳۰
این حمله کاملا برنامه ریزی شده بوده است. یادمان نرفته که ترکهای داعشی چطور سفیر روسیه را مقابل دوربین‌ها ترور کردند، ولی با یک تماس تلفنی روسای جمهور دو کشور، تنش‌ها فروکش کرد. باکو خودش به تنش علاقه ویژه ای دارد.
آذری تبریز ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۵:۵۹
به بابک خرمدین کافر همه را به کیش خود پندارد را شنیده اید مثل امثال شماست، در آذری تبریزی بودن من شک نکن ولی شما قطعا بابک خرمدین نیستی. نیتی هم که نوشتی باز شما در انحراف عقاید سایرین داشتی نه من. اینها که نام بردید از خطه آذربایجان جانفشانی ها کردند که از اهداف موهوم و خیالی شما و البته حاکم بادکوبه حمایت کنند یا از وطن من؟ چون ظاهرا شما خود را ایرانی نمیدانید، کاسه داغ تر از آشی هستین که در میان افکارتان راه گم کرده اید. غافل از این که کسی که به اصل و ریشه و وطن شعور، ارزش و احترام قایل نباشد، از جانب کمترین کس و کمترین جا، ارزش و احترام نخواهد دید. ثانیا اگر فارس زبانی هم از شما انتقاد کرد حق انتصاب ایشان به افغانها را ندارید، قوم تورک بر قوم فارس و قوم عرب بر لر برتری ندارد و شما هنوز این را یاد نگرفته اید.
مجید ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۱:۰۶
جناب ذوالقدر گیریم فرمایش شما کاملا درست باشد ، اما مگر روابط ما با دیگر کشورها خوب و بهینه است ؟ ببینید چینی ها در همسویی با کشورهای عربی با ایران چگونه برخورد کردند . همین روسیه چگونه بازار نفت ایران را نشانه گرفته ، مثلا اینها دوست هستند . نکته ای که شما هم میدانید اما به دلیل محدودیت هایی که دارید ان را به روی کاغذ نمی اورید این است که ، بله ما با باکو و ریاض و ..... مشکل داریم اما کلید حل این مشکلات در درجه اول در تهران است و نه در انجاها
کامیار ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۳:۱۴
نظرات نویسنده مرا به یاد مقالات شوونیستی و ضد تورکی موحدیان و شعیب خان و ...می اندازد. متاسفانه دیپلماسی ایرانی هر مقاله ضد آذربایجانی و توهین آمیز به ملت آذربایجان را سریعا چاپ میکند ولی ملت مسلمان و شیعه آذربایجان جواب این نژادپرستان را با آزادسازی اراضی اشغالی و قره باغ، داده است.ضمنا از اسامی جعلی در سرزمین های مسلمانان پرهیز کنید.و بد نیست کمی هم مطالعه کنید.