ناگهان سرخورده نشویم
توجه به چند نکته در قصه خرید سوخوهای روسی
دیپلماسی ایرانی: بر خلاف نظر بسیاری از تحلیلگران، صاحب نظران و ناظران، نگارنده معتقد است که دریافت جنگنده های سوخو – 35 یا هر نوع جنگنده یا سلاح دیگری از روسیه یا هر کشور دیگر، برای ایران بسیار مهم است؛ شاید به معنای قلب معادلات منطقه ای نباشد چرا که کشورهای رقیب ایران در منطقه همگی جنگنده ها و تسلیحات پیشرفته تر غربی در اختیار دارند و در حال دریافت مدل های به روز شده جدید هستند، اما دریافت همین جنگنده ها و تسلیحات هم می تواند به قدرتمندتر شدن ایران منجر شود و قدرتمندتر شدن ایران یعنی تاثیر بر معادلات منطقه ای حتی اگر به معنای قلب معادلات نباشد.
اینکه تسلیحات روسی را کوچک بشماریم مثل این است که بخواهیم هند را که از روسیه سلاح تهیه می کند و آن را تامین کننده اصلی تسلیحات خود می داند با پاکستان مقایسه کنیم که تسلیحات اصلی خود را از ایالات متحده وارد می کند. سلاح های روسیه همان قدر به ارتش هند توانایی داده که سلاح های امریکایی به پاکستان با این تفاوت که جغرافیا، منطقه، گستردگی و جمعیت هند در کنار دیگر توانایی های داخلی اش سبب شده است که با وجود سلاح های غربی نزد پاکستان، از آن قدرتمندتر باشد.
سلاح های روسی اگر کارایی نداشتند کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای عربی که همه سلاح های خود را از کشورهای غربی، در راس آنها ایالات متحده، تامین می کنند برای خرید تسلیحات از روسیه صف نمی کشیدند. مصر، امارات متحده عربی و عراق در عین خرید تسلیحات کلان از غرب و امریکا به فکر خرید تسلیحات از جمله جنگنده از روسیه هم هستند. پس این طور نیست که تسلیحات روسی کارایی نداشته باشند یا نتوانند تاثیری بر قدرت کشورها بگذارند یا به اندازه تسلیحات غربی پیشرفته نباشند.
اما نکاتی هست که باید به آن توجه شود و با توجه به سابقه نه چندان درخشان روسیه در همکاری های نظامی با کشورمان، مورد توجه قرار بگیرند:
1- هر مدت به مدت گفته می شود جنگنده های پیشرفته و دیگر تسلیحات روسی در راه ایران هستند و این فصل یا آن فصل به دست ما می رسد، اما فصل ها می گذرند و خبری از این تسلیحات نمی شود. بنابراین ما هنوز دقیقا نمی دانیم چه وقت قرار است این تسلیحات به دست ما برسد.
2- شاید هم هیچگاه این سلاح ها و جنگنده ها به ایران نرسند، روس ها صرفا وعده هایی بدهند و ایران را در موقعیتی قرار دهند تا امتیازات مورد نظر خود را کسب کنند و بعد خلف وعده کنند.
3- روس ها هیچگاه ایران را به چشم متحد ندیده اند، نشانه های آن بسیار است، اعتمادی هم در سطح یک کشور متحد به ایران ندارند، بنابراین هنوز معلوم نیست چه نوعی سلاحی را قرار است به ایران بدهند. آیا این سلاح ها و جنگنده ها همان ادواتی خواهند بود که سفارش داده ایم؟
4- با وجود آنکه هر از گاهی فردی یا نماینده ای چیزی درباره خرید این تسلیحات روسی می گوید اما هنوز هیچ مقامی رسمی خبر ورود این تسلیحات به ایران را نداده است. بنابراین هنوز نمی توانیم با اطمینان بگوییم که خریدهای جدید نظامی ای در راه ایران است. به ویژه منبع آنچه گفته می شود بیشتر در سطح رسانه های روسی است که جنبه رسمی ندارد و معلوم نیست چقدر مطابق با واقعیت باشد.
5- ما از روسیه سابقه خرید سامانه های اس – 300 را داشتیم که با تاخیر بسیار به دست ما رسید. روس ها بعد از اینکه اس – 300 را به ایران دادند، اس – 400 را به ترکیه و دیگر کشورها نیز فروختند، با این هدف که ضمن ایجاد توازن در روابط منطقه ای شان، دیگران از جمله غربی ها و امریکایی ها و رقبای منطقه ای ایران را از خود نرنجانده باشند یا موازنه را به ترتیبی تغییر نداده باشند که این گونه تعبیر شود روسیه در برابر دیگر کشورهای منطقه یا غرب در کنار ایران ایستاده است.
6- روس ها همواره ثابت کرده اند آن چیزی که بیش از همه برایشان اهمیت دارد، منافعشان است، آنها برای رسیدن به منافعشان از هیچ چیز حتی دست کشیدن از دوستانشان فروگذار نیستند. البته این هدفی است که اکثر کشورهای جهان دنبال می کنند و فقط مختص روسیه نیست و نباید بابت آن روس ها را سرزنش کرد. هنوز روشن نیست در فروش تسلیحات به ایران چه منفعتی برای روسیه قابل تصور است. یک نگاه می تواند تشدید حساسیت های کشورهای غربی نسبت به ایران باشد تا به این ترتیب ضمن افزایش فشارها به ایران، تهران هر چه بیشتر به دامن مسکو بیفتد و به آن وابسته شود و در مقابل حساسیت های غربی ها افزایش یابد. جنبه دیگر اینکه ایران به برگه معامله باارزش تری تبدیل شود تا بتوان آن را در هنگام معامله با غرب در زمان مناسب خرج کرد. شاید جنبه های دیگری هم باشند که برای ما معلوم نباشند.
7- نکته دیگر اینکه، روابط روسیه و اسرائیل به استثنای یک سال اخیری که جنگ اوکراین بر آن تاثیر گذاشته، دوستانه است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل دوستی نزدیکی با شخص رئیس جمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین، دارد و بی شک این روابط دوستانه بر روابط مسکو با تهران تاثیر مستقیم می گذارد. بعید به نظر می رسد روسیه بدون ملاحظات اسرائیل به ارسال تسلیحات به ایران اقدام کند. همان طور که در سوریه، روسیه و اسرائیل با یکدیگر هماهنگی امنیتی داشتند و اسرائیلی ها در برابر چشمان نیروهای روسیه، نیروهای ایرانی و متحدان ایران را بمباران می کردند، در اینجا نیز قطعا روس ها بدون هماهنگی با اسرائیل یا دست کم بدون برانگیختن حساسیت های آنها به فروش تسلیحات به ایران اقدام نخواهند کرد.
8- در سال 2009 اسرائیل به روسیه فشار آورد تا از دادن جنگنده های میگ به سوریه به موجب قراردادی که میان دو کشور امضا شده بود، خودداری کند. در آن سال حتی شیمون پرز، رئیس وقت اسرائیل به مسکو سفر کرد تا جلوی این قرارداد را بگیرد (مشروح این گزارش را در اینجا می توانید بخوانید). در پی آن روسیه به اسرائیل اطمینان داد که جنگنده هایی که به سوریه خواهد داد کاربرد تهاجمی نخواهد داشت. به این ترتیب روسیه با وجود اینکه پول جنگنده ها را از سوریه گرفته بود، برخلاف قرارداد جنگنده هایی را به سوریه داد که قابلیت هایی که در قرارداد بر آنها تاکید شده بود، نداشتند. هیچ بعید نیست مشابه این رفتار را روس ها با ایران هم داشته باشند و سلاح و جنگنده هایی را بفرستند که مغایر با آن چیزی باشد که در قراردادشان با ایران منعقد کرده اند.
دریافت سلاح های روز و مدرن از هر جا که باشد به نفع کشور است. ما بیش از 44 سال است که از غرب تسلیحات وارد نکرده ایم، تنها منبع تامین نیازهای نظامی ما یا توانایی داخلی ما بوده یا کشورهایی نظیر روسیه و چین و کره شمالی. برای همین تامین نیازهای نظامی از هر جای ممکن به نفع کشور است، اما فراموش نکنیم انتظاراتمان از روسیه به اندازه ای بالا نباشد که در آخر سرخورده شویم و خود را بازیچه تصور کنیم.
نظر شما :