بایسته ها و نبایسته های دیپلماسی ترجمه؛ زبان روسی

چگونه با ادبیات خود در روسیه نفوذ کنیم

۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۴۷۲۸ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمد صادق امینی
محمد صادق امینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: بررسی سیر ترجمه فارسی به روسی در دوره معاصر و روزگار ما و رویکرد روس ها به ادبیات و متون دینی، عرفانی، تاریخی مجال مفصلی می طلبد که در این نوشتار مقدور نیست، اما باید اشاره کرد که حرکت ترجمه از این سو هیچ گاه متوقف نشده و جریان داشته و دارد. از سوی دیگر، در قرن بیستم، ترجمه نوشته های روس ها به فارسی نیز آغازی داشت که راه را برای ترجمه های بعدی گشود. ترجمه آثار کلاسیک روسیه به ویژه الکساندر پوشکین و نوشته های فرهنگی و ادبی دیگری همچون آثار تولستوی، ماکسیم گورکی، آنتوان چخوف، داستایوفسکی، تورگنیف از بارزترین آن بودند که تا به هنوز خوانندگان بسیاری دارد. 
چگونه با ادبیات خود در روسیه نفوذ کنیم

دیپلماسی ایرانی: 

اشاره

زبان روسی نه تنها زبان کشور فدراسیون روسیه است و در کشورهای آسیای میانه، قفقاز و اروپای شرقی هم رواج دارد، حتی گویشورانی در ایالات متحده آمریکا، چین، فنلاند، ترکیه، قبرس و چند کشور معدود دیگر نیز دارد. شمار روسی زبانان را بیش از یکصد و پنجاه و سه میلیون نفر رقم زده اند که اگر آنانی را که در پهنه گیتی، زبان روسی زبان دوم شان است را به عدد روسی زبانان بیافزاییم به رقم قابل توجهی دست خواهیم یافت.

قابل ذکر است، نفوذ فرهنگ ناشی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و حاکمیت دوره اتحاد جماهیر شوروی در کشورهای آسیای میانه و قفقاز و تحولات بعد از گلاسنوست گورباچف، زبان روسی در این کشورها هنوز اهمیت خود را از نظر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نزد مردم و جامعه آکادمیک و دولت دارد و استقلال و هویت یابی مردم مسلمان نیز منافاتی با زبان روسی نمی تواند داشته باشد. این زمینه و اهمیت راهبردی ارتباط جمهوری اسلامی ایران و روسیه در سال های اخیر و لزوم برنامه ریزی و پیشبرد عمق راهبردی کشورمان از نظر فرهنگی در کشورهای آسیای میانه و قفقاز با تاکید بر مشترکات اسلامی فرهنگی، ایجاب می کند که در حوزه دیپلماسی ترجمه فعال ظاهر شویم و مکتوبات فاخر اسلامی ایرانی را به خانه های دل مردمان این سرزمین ها برسانیم و از آن سو نیز در برگردان و احیاء آثار مشترک دینی فرهنگی و نوشته های اندیشمندان برای جامعه ایرانی اهتمام ورزیم.

نقش ترجمه در ارتباطات فرهنگی میان ایران و روسیه

تمدن کهن ایرانی از دیرباز مورد توجه مردم روسیه بوده و به تبع آن، آثار متفکران، فلاسفه، عارفان و شعرای ایرانی را ترجمه کرده اند. تلاش های محققان و ایران شناسان روس برای دستیابی به آثار دانشمندان و ادباء ایرانی، محل تحقیق و بررسی بسیار است. 

در مقاله منتشره در مجله پژوهش های زبان های خارجی، شماره ۴۳، ۱۳۸۷ نوشته خانم نرگس محمدی بدر، نکاتی هر چند به اجمال درباره زمینه های مناسبات فرهنگی ایران و روسیه مطرح شده است، زمینه هایی که به دوره پتر اول ارجاع داده شده و دائر شدن مدرسه زبان فارسی در سال ۱۷۳۲ میلادی و ۱۸۱۸ با تدریس زبان فارسی در مرکز تربیت معلم سن پترزبورگ و توسعه آن در سایر مناطق روس زبان. همین زمینه ها بود که نزدیک به یک قرن بعد با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، دانشگاه سن پترزبورگ به زبان فارسی میدانی داد و مسکو نیز با تاسیس انستیتو خاورشناسی به فارسی و ایران شناسی توجه ویژه ای کرد. از این زمان بود که آشنایی به زبان فارسی در روسیه بیشتر شد. با ایجاد کرسی فارسی در دانشگاه دولتی مسکو و دیگر دانشگاه ها، ایران شناسان فارسی دان سربرآوردند و زمینه ترجمه آثار فارسی را فراهم کردند. به طور مشخص و مثال، اشعار حافظ، سعدی، مولوی، خیام و فردوسی مرکز توجه روس زبانان ایران شناس قرار گرفت و به روسی ترجمه شد.

بررسی سیر ترجمه فارسی به روسی در دوره معاصر و روزگار ما و رویکرد روس ها به ادبیات و متون دینی، عرفانی، تاریخی مجال مفصلی می طلبد که در این نوشتار مقدور نیست، اما باید اشاره کرد که حرکت ترجمه از این سو هیچ گاه متوقف نشده و جریان داشته و دارد. 

از سوی دیگر، در قرن بیستم، ترجمه نوشته های روس ها به فارسی نیز آغازی داشت که راه را برای ترجمه های بعدی گشود. ترجمه آثار کلاسیک روسیه به ویژه الکساندر پوشکین و نوشته های فرهنگی و ادبی دیگری همچون آثار تولستوی، ماکسیم گورکی، آنتوان چخوف، داستایوفسکی، تورگنیف از بارزترین آن بودند که تا به هنوز خوانندگان بسیاری دارد. 

با رواج اندیشه فلسفی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی مارکس در جهان، آثار بنیانگذاران و رهبران مارکسیسم نیز در ایران و خارج از کشور به فارسی ترجمه و گرایش های مارکسیستی را در ایران موجب شد. آثار فوئرباخ، مارکس، لنین و... که برای همه روزگار، مرجع شناخت مارکسیسم و سوسیالیسم است.

ایرانیان همیشه خوانندگان پروپاقرص و علاقمند آثار نویسندگان روسی بوده اند و انتشار مکرر آنها در ایران گواهی بر آن است.

بررسی آسیب شناسی شناختی و روشی ترجمه به زبان روسی

مباحث مطروحه زیر، چکیده تحریری است از نظرات اساتید زبان روسی دانشگاه تهران (دکتر علیرضا ولی زاده، دکتر زهرا محمدی) و دکتر آبتین گلکار (استاد زبان روسی در دانشگاه تربیت مدرس) و دکتر رسول اسماعیل زاده دوزال (تورکولوگ و کارشناس آسیای میانه و قفقاز و رئیس وقت مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی) در نشست علمی سال ۱۳۹۵ در دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران.

ابعاد مختلف، تاریخچه و مشکلات ترجمه به زبان روسی از جنبه تخصصی و علمی قابل ارزیابی است. با این دیدگاه که این موضوع تاکنون پیگیری نشده است. در کشور ما بخش های پژوهشی و آموزشگاه های تخصصی که به ارزیابی علمی ترجمه بپردازد، وجود ندارد و بررسی ها جنبه سلیقه ای دارد. اما، نقطه مثبت این است که جای کار و فعالیت زیاد هست. گفتنی است، در هر علمی کار ذوقی و شخصی در کنار بررسی های علمی می تواند در ارتقاء سطح کیفی کار مؤثر باشد. کمبودها و جنبه های مثبت هم هست. باید مهم و مهم ترها را بازشناسی، مسیر کار را مشخص، نیازها را تأمین و دیگران را نیز با معیار ها آشنا سازیم. جهت گیری علمی و شناخت معیار ها می تواند در ارتقاء کیفیت ترجمه تاثیر بگذارد و کار را از جنبه سلیقه ای خارج کند. واقعیت این است که معیارهای دسته بندی شده و تخصصی وجود ندارد. موضع ما در این زمینه ها می تواند راهکار باشد، مهم این است که بی تفاوت نباشیم. در کشور ما کارهای رونویسی شده ای هست که اگر بررسی نشود معیارهای غلط رایج می شود. باید معیار های استاندار را بشناسیم و تجربیات مان را در اختیار دیگران قرار دهیم.

در بحث ترجمه به فارسی، گفته می شود  بیش از هزار تا هزار و پانصد کتاب از روسی به فارسی ترجمه شده است که به نظر می رسد در این حد واقعیت ندارد. البته نیاز به بررسی این ترجمه ها هست تا ایرادهای موجود تکرار نشود. نمی توان از همه این ترجمه ها استفاده علمی کرد و به عنوان منبع پژوهشی به آنها استناد جست. حتی موسس بخش روسی دانشگاه، خانم دکتر آهی هم، کتاب  «پدران و پسران» دکتر تورگینیف را از فرانسه ترجمه کرده و ترجمه های بسیاری دیگری که چندان ارزشمند نیستند. 

یک تجربه جهانی در زمینه ترجمه وجود دارد. در بسیاری از کشورها از بازنشستگان دانشگاه و مراکز پژوهشی در امر ترجمه استفاده می شود و کارهای خوبی هم از آنها سر می زند. 

در خصوص خدمات پژوهشی کار، مشکلاتی وجود دارد. مترجمان درجه بندی کیفی نمی شوند. در حق الزحمه، کف بازار را در نظر می گیریم. نرخ ترجمه با توجه به کیفیت و تخصص ها نیست و نیاز به ساماندهی هست.

درباره اصول و مبانی ترجمه، بحث های زیادی هست. باید عصاره تجربیات شخصی مترجمان را در اختیار اهل نظر قرار داد. توجه به موضوع، سبک و روش ترجمه متن مهم است. برای احاطه بر متن باید سبک آن را بشناسیم. ترجمه با توجه به سبک متن باید انجام شود. در ترجمه متون قدیمی این توجه دیده نمی شود. در ترجمه آیات قرآن کریم اگر به سبک توجه نکنیم، دچار اشتباه خواهیم شد. فضای متن و سبک زبانی و معنا و لحن کلمات و عبارات در متون ادبی مهم است، خصوصا در آثار هنری اگر بدان توجه نشود، متن را ویران می کند. در ادبیات روسی، فرمالیست ها که از متن ادبی سخن می گویند، مجموعه تکنیک هاست، مانند نقاشی و معماری. دکتر شفیعی کدکنی کتابی دارد به نام «رستاخیز کلمات» که در این باره سخن گفته است. محتوا یک چیز است و تکنیک چیز دیگر. اینکه محتوا چگونه باید منتقل شود مهم است که در تئوری ترجمه از آن بحث می شود. تکنیک باید نگذارد محتوا از دست برود. در ترجمه شعر این بحث جدی تر است. و توجه به قالب ها و بسامدهای هر متن و...... 

در زمینه های تبلیغی و هنر و ادبیات باید بدانیم که این جنبه ها یک ابزار هستند و باید با نگاه جهانی به آنها بنگریم، نگاهی که انسان را با ویژگی های عام مورد خطاب قرار می دهد. لازم نیست با مُهر و مارک وارد شویم که حساسیت زا می شود. با مطالعه ادبیات روس تصمیم بگیریم. چه بسا در ادبیات شوروی سابق می توان بسیاری پیام های اخلاقی و انسانی مشترک را یافت که برای ما مفید خواهد بود. اینگونه بهتر می توانیم ادبیات مان را در معرض قرار بدهیم. بگذاریم خودشان انتخاب کنند. تحمیل نکنیم.

و دیگر اینکه، زمینه گفت و گوی فرهنگی و تمدنی را ایجاد کرده و آنگاه بهتر می توان تعاملات را پیش برد.

نگاه آسیب شناسانه دیگر

نتایج جلسات بررسی مسائل و آسیب شناسی ترجمه و نشر تاکنون چه بوده، آیا اجرایی شده است؟ باید که نتایج جلسه ها در جایی اجرایی بشود. در زمینه ترجمه دو محور مهم وجود دارد: انتخاب اثر و مترجم. در انتخاب اثر، هدف نهایی، شناساندن ایران به مخاطبان روس است و ارائه تصویر واقع بینانه و اصلاح تصویر کلیشه ای غلط رسانه ای مخاطب نسبت به ایران. معمولا این حساسیت ها با در نظرداشت جامعه مخاطب نیست، بلکه چون در ارتباط با مطالبات اداری ماست، بنابراین به مسیر درستی پیش نمی رود. این پرسش که آیا اثر منتخب، باید بار فرهنگی داشته باشد یا ایدئولوژیک مدام مطرح است و مباحثی مانند مفاهیم و احکام اسلامی برای سطوح و مخاطبان مشخص. و آیا جذابیت لازم برای مخاطبان روس و نقشی در اصلاح دیدشان دارد و در جامعه روس پاسخگو هست؟

جامعه روسیه، تجربه دوره کمونیستی، فروپاشی و بحران اقتصادی را داشته و بعد از فروپاشی هم به دنبال هویت است. رویکرد جامعه جوان روسیه به سمت ادبیات است. پس ادبیات ایران معاصر باید معیار قرار بگیرد، اما با معیارهای خاص خود و لزوما نمی تواند در رده و دسته ادبیات انقلاب اسلامی باشد. معیارهایی مانند کتاب های برنده جوایز ادبی و آثار پرفروش می تواند مدنظر باشد. ترجمه آثار رضا امیرخانی، هوشنگ مرادی کرمانی و مصطفی مستور اگرچه تجربه هایی خوبند اما باید توجه کرد که در زمینه ادبیات داستانی نکته های تاریکی هم وجود دارد، چرا که این آثار با سلیقه یک رایزن فرهنگی انتخاب شده اند و در عین حال که خوبند می توانند خوب هم نباشند، چون پروسه علمی را طی نکرده و نظر متخصصان در انتخاب آنها دخیل نبوده است. 

باید اولویت های فرهنگی در روسیه را دانست و آنگاه دست به انتخاب اثر زد، دانست که داستان معاصر در روسیه چه ویژگی هایی دارد و متناسب با آن، اثر قابل ترجمه را انتخاب کرد که کار متخصصان است. و باید دانست که شعر معاصر ایران به درستی و به قدر لازم برای جامعه روس ترجمه نشده و کارهای انجام شده ضعیف است. 

استفاده از نیروهای متخصص ضرورت دارد تا کارها به بیراهه کشیده نشود. در ترجمه شفاهی مشکل داشته ایم. چرا قبلا در روسیه از مترجم تاجیک استفاده می شد و مترجم ایرانی نه، که به فارسی مسلط تر است. گاهی استفاده از مترجم غیر ایرانی در مذاکرات توی ذوق می زند. خلاصه در روند انتخاب مترجم پروسه علمی طی نمی شود و تحت تاثیر ارتباطات شخصی افراد است، لذا اتفاق علمی نمی افتد.  شناسایی و استفاده از مترجمان بومی در ترجمه معکوس باید در اولویت باشد. 

همچنین به تجربه کشور روسیه در برگزاری همایش دو سالانه مترجمان ادبی توجه کنیم. این همایش را انستیتو ترجمه ادبیات خارجی و چند نهاد ادبی دیگر در روسیه برگزار می کنند که مترجمان کشورهای دیگر را دعوت می کنند و آنها را با آثار قابل ترجمه از روسی به دیگر زبان ها آشنا می سازند و شناخت و تعامل میان مترجمان و نویسندگان بوجود می آید و در زمینه گرنت نیز باب هایی گشوده می شود و بدین طریق و به صورت نرم و نامحسوس آثار روسی را به زبان های دیگر معرفی می کنند.

حداقل اقدامی که می توان کرد این است که مترجمان خوب را شناسایی و در قالب جلسات کوچک به تبادل نظر پرداخت. معیار یک مترجم خوب این است که هم زبان مبدا و هم مقصد را خوب بداند که بیشتر از میان فارغ التحصیلان روسِ فارسی دانِ خوب پیدا می شوند. از میان فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاه ها، مترجم خوب ادبی نداریم و این یک دغدغه است.

در زمینه ترجمه روسی به فارسی به طوری که بیان شد، در گزارشی آمده بود که هزار تا هزاروپانصد کتاب به فارسی ترجمه شده که به نظر من واقعیت ندارد، چون بسیاری از ترجمه های فارسی از روسی نبوده بلکه از زبان های دیگر بوده است.     

در بررسی یک ترجمه باید به مدل تهیه ترجمه توجه کرد. آیا ترجمه رونویسی نشده؟ حداقل به عنوان ترجمه بشود دانست که اشتباه ترجمه قبلی در کجا بوده است؟ معیار های پژوهشی در ترجمه نداریم، ولی باید به این سو حرکت کنیم، با استاندار سازی معیار ها در زبان و محتوا می توان نواقص را بر طرف کرد.

نکته دیگر این که پایگاه های الکترونیکی برای معرفی آثار ایرانی خصوصا در زمینه آثار داستانی نیست تا در اختیار روس زبانان قرار بگیرد. روس ها به ادبیات داستانی ایران در فضای مجازی دسترسی ندارند تا انتخاب و ترجمه کنند. در ممیزی هم تجدید نظر لازم است. عدم تحمیل و ایجاد فضای دسترسی به آثار اهمیت زیادی دارد. 

نگاهی از زاویه ای دیگر

از زاویه دیگر باید گفت، برای توسعه فعالیت، به همایشی مانند همایش روس ها برای گرد هم آوردن اساتید و مترجمان به زبان روسی نیاز داریم که برای پرورش مترجمان لازم است. دعوت از مترجمان کشورهای مختلف باعث می شود تبادل نظر لازم صورت بگیرد. بدین ترتیب مترجمان خواهند دریافت که چه نوع آثاری از کشور در جهان ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته است؛ و این به گسترش کار کمک می کند. این نکته که در همایش مسکو، مسئولان آثار مورد تایید خود را زیر پوستی معرفی می کنند نقطه منفی این همایش است و ما نباید به این روش عمل کنیم. تبلیغ یک اثر از دید حکومتی و ایدئولوژیک قدری به کار لطمه وارد می کند. مترجم را باید در انتخاب اثر آزاد گذاشت و بهترین معیار همان مترجم خارجی است. مترجم خوب، اثر خوب را انتخاب می کند و این انتخاب از بسیاری از انتخاب های دولتی مناسب تر است.  ترجمه ادبی حتما باید توسط یک نئیتیو انجام بگیرد. کار مشترک همیشه نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و نمونه های خوبی هم تا به حال نداشته ایم. نباید لزوما دنبال اثری برویم که از ما تعریف بکند، باید به سلیقه جهانی توجه کرد.

نباید از ترجمه کتابی که چون گوشه ای منفی از کشور ما را نشان می دهد صرف نظر کرد، زیرا که سلیقه جهانی و دغدغه های انسانی و اجتماعی مشترک وجود دارد. اگر به دغدغه های مشترک نویسنده کشور مقصد توجه کنیم می توان آثار مشابه آن را یافت و ترجمه کرد. شاهکارهای داستایوفسکی تصویر آرمانی ندارد، بلکه دغدغه های انسانی و مشکلات اجتماعی را نشان می دهد. روسیه قبلا با رویکرد ایدئولوژیک این کار را کرد و اثر ماندگاری خلق نشد و تجربه های موفقی هم نبود. به طور کلی تجربه های ما هم موفق نبوده است. گرچه ترجمه کتاب «شطرنج با ماشین قیامت» و کار آقای رضا امیرخانی در مسکو فروش رفت، اما چرا از ترجمه کتاب های خانم زویا پیرزاد حمایت نمی شود که به زبان ارمنی مورد استقبال قرار گرفت و همچنین جعفر مدرس صادقی. باید دغدغه یک نویسنده ایرانی و روس را با هم دید. روس ها به آثار مشرق زمین علاقمند هستند. کتابی که اخیرا یک نویسنده روس درباره زندگی رودکی نوشت مورد استقبال قرار گرفت و در این کشور جایزه گرفت، زیرا که در این کتاب به ذهن و زبان مخاطب روس توجه شد. تنها به جوایز کتاب ها توجه نکنیم بلکه انتخاب مترجم را اصل بدانیم.

و دیگر اینکه در ترجمه ادبی، مترجم نئیتیو حتما لازم است. از طرف دیگر نباید میان کتاب هایی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته اند تمایز قائل شویم. چرا حوزه هنری باید کتاب «زمین سوخته» احمد محمود را یک اثر رئال سوسیالیستی ببیند و ترجمه نکند؟ با این ممیزی ها لطمه می خوریم. اثری که برای مخاطب جذابیت داشته باشد اثری است که به جنبه های عام و مشترک ملل ترجمه کند.

ضرورت توجه به احیاء و معاصرسازی آثار بومی (با توجه به ادبیات نامناسب برخی از متون فارسی برای ترجمه) 

در ترویج معارف اسلامی باید ادبیات کلاسیک را که در سال های دورتر علمای منطقه به جا گذاشته اند را به زبان معاصر تبدیل کرد؛ به اصطلاح، اسلام کلاسیک را معاصر سازی و احیاء کرد. در میان کتاب های روسی و تاتاری در دوره های گذشته، ادبیات بسیار قوی دیده می شود. باید دانست که در محیط روسیه در حوزه علوم انسانی به کدام شاخه تکیه و تاکید کنیم، موسیقی، ادبیات، شعر و یا سایر شاخه های حقوق، روانشناسی، اخلاق و....  در زمینه های مختلف علوم انسانی اولویت با کدام موضوع است؟

از سوی دیگر، در زبان های مختلف در روسیه چقدر متکلم و خواننده وجود دارد؟ باید کتاب های مورد نیاز جمهوری های شوروی سابق که اکنون مستقل هستند را شناسایی کرد. زبان ازبکی مخاطب خاص دارد و نمی توان با زبان روسی همه جامعه ازبک زبان را پوشش داد. سطوح مختلف مخاطبان را نباید نادیده گرفت. آیا با زبان روسی می توان جوانان ازبک را پوشش داد؟ در حالی که این نخبگان هستند که اغلب روسی می دانند. نحوه تنظیم متن با توجه به شرایط مخاطبان از نکاتی است که اغلب از آن غفلت می شود. آیا متون مقدس مانند قرآن کریم، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را دوزبانه چاپ کنیم و یا تنها ترجمه را؟ که اصل بر این است که از باب تقدس، زبان اصلی هم باشد. 

نکته مهم دیگر این است که در تولیدات علمی ضعف های جدی وجود دارد و دچار تکرار مطالب هستیم. گاهی مطالب فقط گرته برداری است فقط جای کلمات عوض شده و اتفاق تازه ای نمی افتد. در بحث معارف اسلامی و حقوق باید توجه داشته داشت که کتاب های مناسب نداریم و ادبیات موجود با استاندارها تطابق ندارد. این ادبیات یا فقهی محض است که باید معاصر سازی شود و به زبان حقوق روز تبدیل شود، یا ادبیاتی که ترجمه از غرب است.

بنیاد مطالعات اسلامی روسیه، تجربه ای موفق در ترجمه و انتشار متون اسلامی

این بنیاد در سال ۱۳۸۶ تشکیل شد. موسسان آن عبارت بودند از خاورشناس و اسلام شناس روسی دکتر پروزوف، حجت الاسلام محمد مهدی ایمانی پور، رایزن وقت فرهنگی در روسیه و حمید هادوی مقدم (مدیر بنیاد)، که توانسته در سال های گذشته در زمینه اسلام شناسی و برگزاری نشست های علمی در جامعه علمی روسیه خدمات مناسبی را ارائه کند. با ترجمه و نشر آثار مکتوب در حوزه معارف اسلامی و تاریخ و تمدن اسلام و ایران توسط این بنیاد، ثمرات آن نه تنها به دست مخاطبان روسیه رسیده است، بلکه مخاطبان کشورهای آسیای میانه و قفقاز هم از آن برخوردار بوده اند. تاسیس نشر صدرا برای بومی سازی فعالیت، تجربه موفقی بود که زیر نظر بنیاد به بار نشست. 

نشر صدرا تاکنون بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب را به زبان روسی در موضوعات اسلام شناسی و ایران شناسی نشر داده و برخی از آثار منتشره آن نیز توانسته است جایزه های فرهنگی را بدست آورد.

محمد صادق امینی

نویسنده خبر

پیشتر وابسته فرهنگی در کشور کنیا، دبیر شورای کتاب و مسئول در امور ترجمه و نشر بین الملل بوده و مقالات و یادداشت هایی از او در زمینه ترجمه و ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: روسیه ایران ایران و روسیه ترجمه آثار روسی زبان روسی زبان فارسی ترجمه از فارسی به روسی دیپلماسی ترجمه ادبیات فارسی ادبیات روسیه


( ۲ )

نظر شما :