تاکتیکی که به راهبرد تبدیل شد

سیاست‌های تکراری از اشغال سفارت‌خانه‌ها تا توقیف کشتی‌ها

۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۲۵۴۳ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: اسلام ذوالقدرپور
اسلام ذوالقدرپور در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: ایران طی حدود چهار دهه اخیر دارای چرخه تدوین و اجرای تاکتیک‌های تکراری و تبدیل یک تاکتیک تکراری به یک سیاستگذاری راهبردی بوده است. نمودهای این‌گونه سیاستگذاری نابسامان را می‌توان در ابعاد مختلف سیاستگذاری عمومی ایران مشاهده کرد، اما حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملی ایران طی چهل سال گذشته به آوردگاه سیاستگذارانی تبدیل شده که به تاکتیک‌های تکراری و راهبردی‌نما گرفتار شده است.
سیاست‌های تکراری از اشغال سفارت‌خانه‌ها تا توقیف کشتی‌ها

دیپلماسی ایرانی: یکی از جلوه‌های نابسامانی در سیاستگذاری عمومی و حکمرانی مطلوب را می‌توان فرآیند تبدیل یک تاکتیک موقت به یک سیاست راهبردی دانست که خسارات و آسیب‌های بسیاری به حوزه سیاستگذاری مربوطه وارد می‌کند. سیاستگذارانی که از یک تاکتیک مشخص که شاید تنها در یک وضعیت و بر اساس ضرورت خاص می‌تواند موفق باشد در تمامی حوزه‌های سیاستگذاری خود به صورت تکراری استفاده می‌کنند، سرانجام به دام تکرار گرفتار می‌شوند.

برخی تاکتیک‌ها و سیاست‌ها تنها بر اساس شرایط و ضرورت‌های زمانی و مکانی خاص دارای برخی مزایا و کاربردهایی هستند که فقط مختص همان شرایط و ضرورت‌ها هستند. اما سیاستگذارانی که ابزارها و منابع معدودی در اختیار دارند همواره به تکرار تاکتیک‌ها و سیاست‌های پیشین خویش متوسل می شوند و به شرایط زمانی و مکانی اجرای این سیاست‌های خود توجهی ندارند. سیاستگذارانی که از یک تاکتیک خاص در شرایطی خاص سود برده و مزایایی از آن به دست آورده‌اند، علاوه بر معرفی آن تاکتیک به عنوان یک سیاست راهبردی در سیاستگذاری خود، به تکرار این تاکتیک در سایر شرایط و حوزه‌های سیاستگذاری نیز اقدام می کنند و تاکتیک مذکور را به عنوان یک اصل راهبردی خویش ثبت می کنند و به همه حوزه‌های سیاستگذاری تعمیم می‌دهند.

ایران طی حدود چهار دهه اخیر دارای چرخه تدوین و اجرای تاکتیک‌های تکراری و تبدیل یک تاکتیک تکراری به یک سیاستگذاری راهبردی بوده است. نمودهای این‌گونه سیاستگذاری نابسامان را می‌توان در ابعاد مختلف سیاستگذاری عمومی ایران مشاهده کرد، اما حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملی ایران طی چهل سال گذشته به آوردگاه سیاستگذارانی تبدیل شده که به تاکتیک‌های تکراری و راهبردی‌نما گرفتار شده است.

توقیف دو کشتی نفتکش یونانی با نام‌های پردنت اند ریور (Prudent Warrior) و دلتا پوزیدون (Delta Poseidon) توسط ایران در خلیج فارس را می‌توان در همان فرآیند تاکتیک‌های تکراری و تبدیل یک تاکتیک خاص و مصلحتی به یک سیاست راهبردی مورد توجه و بررسی قرار داد:

یکم - تاکتیک اشغال سفارت خانه‌های خارجی: یکی از تاکتیک‌هایی که طی چهل سال اخیر در ایران تکرار شده و البته خسارات و آسیب‌های گسترده‌ای به ایران و شهروندانش وارد ساخته، تاکتیک تهدید و اشغال سفارت‌خانه‌های خارجی در ایران بوده است.

نقطه عطف این تاکتیک به 13 آبان 1358 و اشغال سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران برمی‌گردد که تاکتیکی موقت محسوب می‌شد. اما همین تاکتیک انقلابی برای اشغال سفارت و تهدید دولت آمریکا از سوی دانشجویان ایرانی به یکی از اصلی‌ترین موضوعات سیاستگذاری عمومی به‌خصوص سیاست خارجی ایران برای بیش از دو سال تبدیل شده است و بلکه پیامدهای آن تاکنون نیز ادامه دارد.

تاکتیک اشغال سفارتخانه در ایران بار دیگر در تسخیر سفارتخانه انگلیس در تهران در سال 8 آذر 1390نیز تکرار شد. این‌بار نیز دانشجویان ایرانی ظاهراً برای اعلام مخالفت خویش با سیاست‌های دولت انگلیس حمله کرده و این سفارت خانه را اشغال کردند. تاکتیک اشغال سفارتخانه، دیگر تبدیل به یک سیاست راهبردی شده بود، زیرا علی‌رغم مخالفت شدید دولت و شخص محمود احمدی نژاد با چنین اقداماتی، برخی افراد و گروه‌های خاص با قدرت پنهان خود به دنبال اجرای این‌گونه سیاست‌ها بودند که نتیجه آن ادعای خسارت حدود 27 میلیارد تومانی دولت انگلیس از ایران است.

تکرار تاکتیک تهدید و اشغال سفارتخانه در سال 12 دی 1394 به اشغال و آتش زدن سفارت عربستان سعودی در تهران منجر شد. در این رویداد نیز گروهی از ایرانیان خشمگین از اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی بانفوذ شیعه عربستانی، به سفارت این کشور در ایران حمله کردند و آن را به آتش کشیدند و سبب قطع روابط ایران و عربستان و همچنین موضع‌گیری جهان عرب علیه ایران شدند.

به صراحت می‌توان گفت که تاکتیک نه‌چندان کارآمد و مطلوب اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 که در نهایت به یک فرآیند بسیار طولانی و زیان‌بار منجر شد، به یک سیاست راهبردی و انقلابی ایران در مقابله با برخی دولت‌های رقیب تبدیل شده است. سیاستی که خسارات آن بسیار بیشتر از مزایای آن است.

دوم - تاکتیک توقیف قایق‌ها و کشتی‌ها در خلیج فارس: خلیج فارس و تنگه هرمز همواره به عنوان یکی از حوزه‌های اقتدار بین‌المللی ایران قلمداد شده و بخشی از سیاستگذاری خارجی و روابط بین‌المللی منطقه‌ای و جهانی ایران به خلیج فارس تا دریای عمان معطوف بوده است.

وجود برخی رقیبان سیاسی و اقتصادی مانند: عربستان، قطر و امارات متحده عربی به همراه حضور برخی رقیبان جهانی مانند: آمریکا، انگلیس و حتی ترکیه و مصر در حوزه خلیج فارس را می‌توان ازجمله مؤلفه‌های اهمیت راهبردی این حوزه جغرافیایی در سیاستگذاری خارجی ایران برشمرد که یک سیاستگذاری سامانمند و همه‌جانبه اثربخش را می طلبد.

خلیج فارس و دریای عمان به عنوان دو آب‌راه بین‌المللی همواره مورد توجه قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای به‌خصوص در حوزه اقتصادی و امینت تجارت نفت بوده‌اند. ایران طی چند دهه اخیر از خلیج فارس به‌خصوص تنگه هرمز به عنوان یک اهرم فشار بر سایر بازیگران منطقه‌ای و جهانی نام برده و حتی آن را بخشی از سلاح راهبردی خود در تهدید و قطع تجارت جهانی نفت معرفی کرده است.

طی چند سال اخیر برخی تهدیدات در خلیج فارس به عمل منجر شده و تعدادی از کشتی‌های نفتکش خارجی دچار سوانحی مانند انفجار و تصادم شده یا از سوی قدرت‌های منطقه‌ای به‌ویژه ایران مورد تفتیش و توقیف قرار گرفته‌اند. البته برخی کشتی‌های ایرانی نیز در سایر آب‌راه‌های بین‌المللی دچار همین فرآیند سوانح و توقیف از سوی دولت آمریکا و متحدینش بوده‌اند.

ایران طی یک دهه اخیر برای پاسخگویی به برخی تهدیدات نظامی و حتی سیاسی و اقتصادی سایر بازیگران در آسیای جنوب غربی به‌خصوص دولت‌های غربی مانند آمریکا و انگلیس، از تاکتیک تهدید و توقیف شناورهای خارجی در خلیج فارس بهره گرفته است. نمونه برجسته اجرای این تاکتیک در تسخیر و توقیف قایق‌های نظامی انگلیسی و آمریکایی (3 فرودین 1386 با دستگیری 15 نظامی انگلیس و 22 دی 1394 با دستگیری 10 نظامی آمریکایی) در خلیج فارس نمایان است. 

طی دو سال گذشته نیز تهدید و توقیف کشتی‌های نفتکش خارجی با پرچم‌ها و ملیت‌های گوناگون: پانامایی، پاکستانی، ... و انگلیسی از سوی نیروی دریایی ایران به عنوان یکی از جلوه‌های اقتدار و برتری ایران در خلیج فارس مورد استفاده سیاستگذاران خارجی قرار داشته است.

ماجرای تسخیر و توقیف دو ماهه نفتکش بزرگ انگلیس در تیرماه 1398 که برخی آن را تاکتیکی برای آزاد‌سازی نفتکش ایرانی گریس 1 در تنگه جبل الطارق می‌دانستند نیز سبب شد تا تاکتیک تسخیر و توقیف شناورهای خارجی به‌ویژه نفتکش‌های بزرگ به عنوان یک راهبرد واکنشی به تهدیدات خارجی در دستورکار سیاستگذاران ایران قرار گیرد.

در دی ماه 1399 در حالی که نظام بین‌المللی و افکار جهانی به شدت نگران رویدادهای آسیای جنوب غربی به‌خصوص تهدیدات ایران و آمریکا علیه یکدیگر بودند، توقیف کشتی نفتکش هانکوک چمی (Hankuk Chemi) متعلق به کره جنوبی در خلیج فارس از سوی نیروی دریایی ایران به یک چالش تحریک‌آمیز برای ایران تبدیل شد. واکنش دولت کره جنوبی و کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا به توقیف کشتی مذکور و اصرار آنان بر اتهام راهزنی دریایی به ایران و اعزام نیروی نظامی دریایی کره جنوبی به دریای عمان و خلیج فارس را می‌توان از کم‌ترین آسیب‌های این تاکتیک تکراری ایران در نمایش اقتدار خود در خلیج فارس قلمداد کرد. توقیف کشتی نفتکش کره جنوبی به اتهام نقض پروتکل‌های زیست محیطی در خلیج فارس، شاید تاکتیکی موفق برای تحریک اذهان عمومی شهروندان ایرانی باشد، اما چنین رویکردی در مقابل دولت‌هایی مانند کره جنوبی که پیشینه دوستی و همراهی با ایران داشته‌اند، نتوانست رویکردی مناسب باشد. هر چند بحث آزادسازی مطالبات چند میلیارد دلاری (حدود 9.2 میلیارد دلار اصل طلب و ده‌ها میلیارد دلار بهره و زیان بلوکه شدن آن) ایران از کره جنوبی در شرایط تحریمی آمریکا علیه ایران را می‌توان یکی از دلایل توقیف کشتی نفتکش کره‌ای محسوب کرد، ولی نقش پیامدهای ناخوشاید چنین اقدامی در روابط دو کشور و حتی روابط بین‌المللی ایران اجتناب‌ناپذیر بود. آیا کره جنوبی توان و حتی اراده سرپیچی از تحریم‌های آمریکا و آزادسازی پول‌های بلوکه شده ایران در مقابل آزادسازی نفتکش خود را داشت؟ دولت کره جنوبی توان سرپیچی از تحریم‌های فراگیر آمریکا علیه ایران و آزادسازی مطالبات ایران را نداشت و با وجود چندین دوره مذاکرات برای آزادسازی پول‌های ایرانی و انتشار خبرهای در این زمینه، هیچ پولی برای ایران آزاد نشد. لذا توقیف نفتکش مذکور در آزادسازی پول‌های بلوکه شده ایران هیچ اثری نداشت و اراده دولت کره جنوبی برای میانجیگری و حل مشکلات اقتصادی ایران را نیز تضعیف کرد. این کشتی نفتکش که یکی از اهداف توقیف آن آزادسازی پول‌های بلوکه شده و تحریمی ایران در بانک‌های کره جنوبی بود، سرانجام بعد از مذاکرات بیشمار و بدون آزاد شدن پول‌های بلوکه شده ایران، در اواسط فروردین 1400 آزاد شد و توقیف آن هیچ سودی برای ایران نداشت! 

*

تاکتیک‌های اقتضائی (ضرورتی) که تنها برای شرایط زمانی و مکانی خاص طراحی و اجرا می‌شوند، به یک فرآیند تکراری در میان سیاستگذاران ایرانی تبدیل شده است به صورتی که این تاکتیک‌ها بر اثر تکرار بیش از حد به نوعی سیاستگذاری راهبردی تبدیل شده‌اند. تاکتیک تسخیر و توقیف شناورهای خارجی در خلیج فارس که در برخی موارد نیز مزایایی برای ایران داشته‌اند، اکنون به سیاست راهبردی ایران برای نمایش اقتدار مقابل رقیبان و دشمنان تبدیل شده و حتی فراتر آن یعنی تهدید دوستان ایران را نیز در برگرفته است!
  
**  
سیاستگذاری خارجی ایران یک فرآیند مشارکتی میان افراد و نهادهای خاص و قدرتمندی است که هر کدام در حوزه خود به ایفای نقش‌های کاملاً متفاوتی می‌پردازند. 
نمایش اقتدار نیروی دریایی ایران در خلیج فارس که یک اصل بنیادین در راهبرد نظامی و دفاعی است، نباید برای برخی تاکتیک‌های تکراری در سیاستگذاری خارجی مورد استفاده قرار بگیرد و سبب تحریک افکار عمومی علیه این نیروی دفاعی ایران شود. زیرا پیامدهای ناخوشایند احتمالی این تاکتیک توقیف کشتی نفتکش کره‌ای و نفتکش‌های یونانی در نهایت تنها بر عهده نیروی دریایی ایران قرار خواهد گرفت. همان‌گونه که اشغال سفارت آمریکا سبب قطع کامل روابط ایران و آمریکا و دشمنی 40 ساله دو کشور شد، اشغال سفارت انگلیس سبب درخواست غرامت 27 میلیاردی از سوی انگلیس شده، اشغال سفارت عربستان موجب قطع روابط ایران و عربستان و برخی دیگر کشورهای عربی شد و ...، توقیف نفتکش کره جنوبی نیز هیچ منفت خاصی برای ایران نداشت.

سیاستگذاران سیاست خارجی ایران که از طراحی تاکیتیک‌ها و سیاست‌های سامانمند و اثربخش برای مقابله و رهایی از تحریم‌های آمریکا عاجز شده‌اند، به جای تدوین سیاست‌های تکراری با پیامدهای نامشخص و چالش برانگیز باید سیاستگذاری هوشمندانه و زیرکانه را در اولویت قرار دهند و دوستان ترسو یا ناتوان (کره جنوبی، یونان و ...) در مقابل آمریکا را به دشمنان ایران در منطقه و جهان تبدیل نکنند. 

اسلام ذوالقدرپور

نویسنده خبر

 کارشناس ارشد مسائل سیاسی و بین الملل و دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: ایران و امریکا ایران و یونان توقیف کشتی توقیف کشتی یونانی توقیف نفتکش انگلیسی توقیف نفتکش بریتانیایی در خلیج فارس توقیف شناور کره جنوبی توقیف دو نفتکش یونانی ایران و کره جنوبی اسلام ذوالقدرپور


( ۱۱ )

نظر شما :

میم ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۵:۰۹
با همین راهبرد تکراری و نابسامان از نظر شما یونان نفتکش توقیف شده ی ما آزاد کرد از نظر برخی ها فقط باید دست بسته بود و کاری نکرد تا خدایی نکرده نظم جهانی و تحریم های مسخره غربی ها به مشکل برنخورد. زبان دنیا فقط اقتدار است
يعقوبيان ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۵:۲۷
تحلیل ابکی به این می گویند.جنابعالی در فضا سیر می کنی.یک کم پایین تر بیا !!!!!!؟؟؟؟؟
خسرو ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۹:۵۹
سیاست گذاری هوشمندانه و زیرکانه را لطفا تعریف کنید انتقاد کور راه به جایی نمی برد -- یعنی وقتی نفتکش ایرانی را یونان با دستور امریکا توقیف میکند نباید مقابله به مثل شود؟ برخی ها فکر میکنند سیاهنمایی ایران برایشان امتیاز محسوب میشود شاید در یک دانشگاه اورپایی پذیرفته شوند یا روزی از جانب غربیها حمایت شوند شاید ذوالقدرپور نمی خواهد بفهمد ولی غربیها فقط با تسلیم بی قید و شرط حاضرند دست از دشمنی بردارند ولی ملت سربلند ایران ، حتی ناراضیان از جمهوری اسلامی ذلت تسلیم را نمی پذیرند
حمید ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۰۰:۰۳
تاکتیک تکراری و نخ نمای کارشناسان مزدور و خودفروخته ،در کوچک کردن اقدامات ایران ، واقعا چندش اور است ، این خائن ها سناریوی امریکا در توقیف کشتی های ایرانی را تهاجم بیهودهٔ غرب قلمداد نمی کنند ، ولی رفتار متقابل ایران در ادب کردن دزدان یونانی و انگلیسی را مذموم می شمارند ، این خائن ها همانهایی هستند که دیپلماسی میدان را غیر لازم می نامند، ولی در مقابل امریکایی ها در غرب اسیا صدهزار نیرو جهت تحکیم دیپلماسی میدان مستقر میکنند تا کفتگو و دیپلماسی کشورشان نافذ گردد
حسن ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۶:۱۷
تاکتیک اقتضائی اسلام ذوالقدرپور هم نفرت انگیزی و تورک هراسی است
یک شهروند درجه ۲ ۲۷ خرداد ۱۴۰۱ | ۰۱:۴۱
متاسفانه چون هنر دیپلماسی نداریم مجبوریم دائما از نیروهای مسلح خرج کنیم