پرونده ویژه نشست شورای حکام
واشنگتن با صدور قطعنامه به دنبال فشار بر تهران برای آغاز مذاکرات از موضع قوی تر است
دیپلماسی ایرانی: از امروز دوشنبه نشست فصلی شورای حکام آغاز به کار می کند؛ نشستی که یکی از دستور کارهای مهمش به پرونده فعالیتهای هستهای ایران و احتمال صدور قطعنامه علیه تهران، ذیل دو گزارش رافائل گروسی، مدیر کل آژانس و هم چنین پیش نویس مشترک ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی اختصاص دارد. در این بین با انتشار دو گزارش دوشنبه گذشته آژانس و تلاش واشنگتن، لندن، پاریس و برلین برای تهیه پیش نویس شاهد تحرکات دیپلماتیک تهران از سفر باقری کنی به نروژ تا دو دور گفت و گوی تلفنی حسین امیرعبداللیهان با جوزف بورل هستیم. اینها علاوه بر آن است که سخنگوی دستگاه سیاست خارجی در واکنش های تند خود طی چند نوبت نسبت تبعات هر گونه تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران هشدار داده است. با این حال به نظر می رسد تمام دست وپا زدن های اسرائیل در ماه های اخیر برای شکست در مذاکرات وین به خروجی مدنظر تل آویو نزدیک شده است. خصوصا که در آستانه برگزاری نشست شورای حکام شاهد سفر مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به اسرائیل نیز بودیم. این سفر نشان می دهد نفتالی بنت تا آخرین ساعات برگزاری نشست شورای حکام دست از تحریک آژانس با اهرم تخریب ایران بر نمی دارد. اما وضعیت بحرانی در سرزمین های اشغالی که به اذعان صریح نخست وزیر اسرائیل در مرز فروپاشی کامل قرار دارد بی ارتباط با دور جدید تقابل تل آویو با تهران نیست. لذا ترور، خرابکاری، برگزاری رزمایش، تحریک آژانس، فشار به اعضای شورای حکام و ...، چه با هدف برون رفت کابینه بنت از بحران داخلی باشد یا خیر نمی تواند سقوط دولتش و برگزاری پنجمین دوره انتخابات زودهنگام پارلمانی در اسرائیل را کم رنگ کند. البته که نباید هشدار جدی و بدون تعارف شورای عالی امنیت ملی ایران را هم در قبال اسرائیل از نظر دور داشت. در کنار آن رفتارهای مخرب کشورهای حاشیه خلیج فارس با صدور بیانیه 11 خرداد هم گامی در جهت تشدید فضای ضدایرانی کنونی بود. به موازاتش بی شک کارشکنی های روسیه بعد از آغاز جنگ اوکراین با درخواست مستثنی شدن روابط تهران – مسکو از تحریم های آمریکا نیز موتور مذاکرات را برای 87 روز خاموش کرد که نتیجه آن قرار گرفتن ایران در آستانه صدور قطعنامه شورای حکام است. پیرو این نکته بی شک صدور قطعنامه بهترین فضا را برای سوء استفاده کرملین ایجاد خواهد کرد تا کماکان از اهرم فشار توقف مذاکرات وین و پرونده فعالیت های هسته ای ایران به نفع خود بهره برداری کند. ناگفته نماند در این شرایط نقش سه کشور اروپایی عضو برجام بیش از پیش پررنگ تر شده است چرا که در صورت صدور قطعنامه و واکنش انتحاری و قهرآمیز احتمالی تهران بیم فعال شدن مکانیسم ماشه توسط آلمان، فرانسه و انگلستان می رود. این در حالی است که تا پیش از این و در میانه های اسفند ماه سال گذشته دیپلمات های اروپایی از فضای مثبت مذاکرات وین و در دسترس بودن توافق سخن می گفتند تا جایی که عکس یادگاری پایان مذاکرات را هم انداخته بودند. در این میان مطرح شدن خواسته های فرابرجامی نیز عملا آن فضای مثبت مذاکرات و نزدیک بودن توافق را به بن بستی سه ماهه کشاند که با توقف ۲۰ اسفند1400/ 11 مارس با توییت معروف جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر «لزوم توقف مذاکرات به دلیل عوامل خارجی» شروع شد. اما به واقع چه شد که طی سه ماه گذشته آن فضای مثبت در وین به فضای ضدایرانی امروز رسید؟ پاسخ به این سوال محوری، موضوع گفت وگو با تنی چند از سفرا، تحلیلگران و کارشناسان امر است تا هر یک از ابعاد و زوایای مختلف این مسئله را مورد بررسی و کالبدشکافی قرار دهند که در نهایت این ارزیابی به دست آید هر کدام از بازیگران فوق با چه اهدافی شرایط کنونی را برای ایران رقم زدند که می تواند به صدور قطعنامه شورای حکام آژانس علیه تهران منجر شود؟ در ادامه سعی شده است واکنش احتمالی جمهوری اسلامی بعد از صدور قطعنامه، آثار مخرب و منفی آن بر کشور، احتمال کشیده شدن پرونده به شورای امنیت، فعال شدن مکانیسم ماشه و ... نیز مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. در این نوبت تحلیل علی نوری پور، تحلیلگر مسائل آمریکا را در خصوص دلایل و اهداف تغییر رفتار بایدن در قبال برجام و ایران می خوانیم:
*** طی هفته های اخیر دولت بایدن به طرز آشکاری لحن و رفتار خود را در قبال مذاکرات وین و جمهوری اسلامی تغییر داده است؛ از تصمیم قاطع مبنی بر عدم خروج سپاه از لیست گروه های تروریستی گرفته تا اعمال دور جدید تحریم ها در خصوص فروش نفت ایران، بازگشت به سیاست گروگانگیری نفتی دوره ترامپ و همچنین تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام با تهیه پیش نویس مشترکی به همراه سه کشور اروپایی و ...؛ اما به واقع دلیل یا دلایل این تغییر رفتار کاخ سفید چیست؟ آیا فشارهای سنا یا تحریکات تل آویو شرایط را به اینجا کشانده است؟
به نظر من دلایل تغییر رفتار آمریکا در شرایط کنونی به بن بست مذاکرات وین و توقف حدود سه ماهه گفت وگوها باز می گردد که سبب شده واشنگتن هم به دلیل تبعات این توقف حدود 90 روزه دست به تغییر سیاست بزند. اگرچه در این مدت فشارهای کنگره آمریکا، تحریکات اسرائیل و دیگر بازیگران در تغییر لحن بایدن نسبت به برجام و ایران موثر بوده است، اما با این وجود باید گفت که بایدن کماکان سعی دارد از طریق دیپلماتیک نگرانی های آمریکا در خصوص فعالیتهای هستهای ایران را مرتفع کند.
*** یعنی معتقدید حتی با تلاش برای صدور قطعنامه شورای حکام دولت بایدن هنوز به مذاکرات دل بسته است؟
بله
*** ولی ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه اخیراً در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیر صدور قطعنامه شورای حکام بر مذاکرات وین عنوان داشت: «نگرانی بسیار جدی فعلی ما این است که ایران به سوالات آژانس درباره فعالیتهای هستهای اعلام نشده خود پاسخ دهد. لذا پیام ما کاری است که ایران باید انجام دهد. تهران باید به خواستههای آژانس در زمینه پاسخ دادن به این سوالات باقیمانده درباره تعهدات آن تحت انپیتی و توافق جامع پادمانی آن عمل کند.» از فحوای این کلام به نظر میرسد که بایدن قید برجام را زده، غیر از این است؟
اینجا زدن قید برجام مطرح نیست، بلکه همانگونه که گفتم با توجه به تغییر شرایط ذیل بن بست سه ماهه مذاکرات وین، دولت بایدن هم دست به تغییر سیاست خود زده است تا از مسیر دیگری مذاکرات برجامی را مطابق با اهداف خود پیگیری کند. به معنای دقیق تر کلمه دولت بایدن با افزایش فشار بر ایران و اتخاذ سیاستهای هجومی تر که بی شک تلاش برای صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام هم بخشی از این سیاست تهاجمی است، سعی دارد تهران را وادار به بازگشت به میز گفت وگوها کند، اما با این تفاوت که دیگر خبری از خط قرمزهای ایران در خصوص خروج سپاه از لیست گروه های تروریستی و دیگر پیش شرط های ایران نباشد. یعنی ایالات متحده تلاش دارد در کنار اعمال دور جدید تحریمها علیه صنعت نفت ایران، مصادره محموله های نفتی، تصمیم برای عدم خروج سپاه از لیست گروه های تروریستی و تلاش برای صدور قطعنامه در شورای حکام علیه ایران و سایر اقدامات این چنینی عملاً یک اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کند تا پرونده فعالیتهای هستهای ایران در آستانه ارجاع به شورای امنیت و یا فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه های پیشین سازمان ملل قرار گیرد. در چنین شرایطی بایدن امید دارد ریل گذاری مد نظر خود را برای آغاز گفت و گوها با ایران مطابق با اهدافش داشته باشد. من باز هم تاکید می کنم دولت بایدن کماکان به مذاکرات و توافق با ایران از مسیر دیپلماسی امید دارد، لذا تغییر رفتار بایدن با هدف دادن هزینه کمتر و در عین حال گرفتن امتیاز بیشتر در دستور کار کاخ سفید قرار گرفته است.
*** اما نکته بسیار مهمی که می تواند تحلیل شماره زیر سوال ببرد به واکنش تهران در قبال قطعنامه احتمالی شورای حکام باز می گردد. آیا اقداماتی مانند خروج از ان پی تی، غنی سازی ۹۰ درصد یا استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته در ابعاد گسترده تر و نظایر آن می تواند معادلات امرریکا را بر هم بزند؟
اگر شما به متن پیشنویس مشترک ایالات متحده و سه کشور اروپایی نگاه کنید به نظر میرسد که قطعنامه احتمالی شورای حکام بر اساس این پیش نویس قطعنامه ای باشد که خواستار همکاری بیشتر ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص ابعاد مختلف فعالیت های هسته ای است که محوریت آن پاسخ لازم و همکاری پیرامون یافتن ذرات اورانیوم در سه مرکز هسته ای خواهد بود. لذا با وجود آنکه صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس تبعات دیپلماتیک خاص خود را برای جمهوی اسلامی در پی دارد و میتواند مذاکرات را با چالش مواجه کند، اما اگر قطعنامه احتمالی بر اساس این پیشنویس مشترک صادر شود صرفا ایران را به پاسخگو کردن سوالات آژانس وادار می کند. پس بعید است که تهران بخواهد معادلات را برهم بزند. البته با توجه به تحرکات دیپلماتیک چند روز اخیر ایران هم بی میل نیست از طریق دیپلماسی و رایزنی تا پیش از صدور قطعنامه تضمین های لازم برای همکاری لازم با آژانس را بدهد که اعضا از صدور قطعنامه منصرف شوند./شرق
نظر شما :