نکاتی درباره سفر شیخ تمیم به ایران
امیر قطر و چشم اندازی چندجانبه در سفر به تهران
نویسنده: زهرا زمردی، دکتری روابط بین الملل و پژوهشگر مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: امیر قطر، تمیم بن حمد آل ثانی با هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی در 12 می 2022 به تهران سفر کرد تا با ابراهیم رئیسی ملاقات کند. گمانه زنی ها حاکی از آن است که این سفر با هدف ممانعت از به بن بست رسیدن مذاکرات هسته ای میان ایران و غرب و احیای توافق هسته ای 2015 انجام شد؛ به طوری که امیر قطر پس از سفر به تهران راهی اروپا شد. اما سؤال مطرح آن است که این سفر در صورت موفقیت چه دستاوردهایی برای دوحه، تهران و غرب خواهد داشت؟
از دهه 2000 میلادی تا پیش از شروع خیزش های عربی در منطقه، قطر نقش میانجی گرایانه و حافظ صلح و ثبات در منطقه را در پیش گرفته بود. سیاست میانجی گرایانه قطر (در موارد لبنان، بحران دارفور و...) در این برهه بر پایه اعطای مشوق های اقتصادی، سرمایه گذاری خارجی و ارائه وام ها بوده است. اما با وقوع خیزش های عربی و اتخاذ سیاست جانبدارانه در منطقه نقش میانجی گری قطر کاهش یافت. با این وجود امیر تمیم بن حمد پس از به قدرت رسیدن تلاش کرد ضمن آنکه دوحه سیاست مستقل خود را در مسائل منطقه ای حفظ کند، بار دیگر نقش میانجی گرایانه خود را در منطقه از سر بگیرد. این مهم با شروع روند خروج ایالات متحده از افغانستان آغاز شد و با به دست گرفتن قدرت از سوی طالبان به اوج خود رسید.
هم اکنون بار دیگر دوحه درصدد است نقش میانجی گر میان جمهوری اسلامی ایران و غرب را حول فعالیت هسته ای ایران و بازگشت به توافق سال 2015 میلادی بازی کند. در رابطه با سفر تمیم بن حمد به تهران و تلاش برای ایفای نقش میانجی گر ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
نخست آنکه قطر با علم بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی ایران درصدد است با ارائه مشوق های اقتصادی چون اعطای وام، قول سرمایه گذاری و ... تهران را مجاب کند به منظور دستیابی به توافقی جدید در سیاست های خود انعطاف نشان دهد. به بیان دیگر کمک ها و مشوق های اقتصادی بخشی از استراتژی قطر در رسیدن به موفقیت در فرایند میانجی گری است. گرچه ایران در صورت اندکی انعطاف می تواند از مزایای سرمایه گذاری خارجی و اعطای وام از جانب دوحه برخوردار شود اما تمامی مواردی که قطر در دهه 2000 میانجی گری کرده نشان می دهد که ابزار اقتصادی و کمک های مالی لزوما موفقیت قطر را موجب نشده است و به نظر می رسد مسئله توافق هسته ای میان ایران و غرب نیز از این امر مستثنا نباشد. به بیان دیگر دوحه تنها درصورتی که بتواند دغدغه¬های امنیتی ایران را در فرایند میانجی گری با غرب درنظر بگیرد، می تواند به دستیابی به توافقی حداقلی میان ایران و غرب امیدوار باشد.
دوم آنکه با توجه به حمله روسیه به اوکراین و متعاقب با آن عدم امنیت و بی ثباتی در بازار نفت و گاز اروپا، درصورتی¬که دوحه موفق شود دستیابی به توافق میان ایران و غرب را ممکن سازد در حالت حداقلی تولید نفت ایران در بازارهای جهانی افزایش می یابد و اندکی ثبات به بازار جهانی انرژی باز خواهد گشت که این مهم از سوی غرب مورد استقبال قرار خواهد گرفت. لازم به ذکر است ورود ایران به بازار انرژی و افزایش صادرات نفت از اهرم فشار عربستان و امارات متحده عربی بر ایالات متحده و غرب حول مسائل منطقه ای و بین المللی در این برهه حساس می¬کاهد.
درنهایت آنکه با توجه به آنچه بیان شد اگر دوحه موفق شود حتی ایران را مجاب به توافقی حداقلی با غرب کند، وجهه و جایگاه قطر و به ویژه امیر قطر در نزد متحدان غربی اش به شدت ارتقا می یابد و باردیگر نقش دوحه به عنوان بازیگری حافظ صلح و ثبات در منطقه غرب آسیا پررنگ می شود. چراکه نه تنها موفق شده است از بی ثباتی در منطقه جلوگیری کند بلکه با رفع نسبی تحریم ها علیه تهران و متعاقب با آن افزایش صادرات نفت و سرمایه گذاری در صنعت انرژی ایران ثبات و امنیت نسبی به بازار انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین بازمی گردد. کسب چنین پرستیژ و وجهه ای وزنه قطر را در حل مسائل منطقه ای ارتقا می دهد و درنتیجه به افزایش امنیت قطر و البته امیر قطر در مقابله با تهدیدهای منطقه ای منجر می شود.
نظر شما :