دو سناریوی متضاد وضعیت نظامی امروز

نام نویسندگان: آندره آ مارینلّی و گوئیدو اولیمپیو

دیپلماسی ایرانی: تحلیلگران در خصوص نحوه پیشروی جنگ در اوکراین و زمان احتمالی خاتمه آن به دو مکتب فکری تقسیم می شوند: منتقدان که معتقدند که مسکو در تمام ماجرا مرتکب اشتباه شده و واقع گرایان که معتقدند پوتین عمدا تاکتیک «مار بوآ» را در پیش گرفته است.

اولکسی آرستوویچ، مشاور رئیس جمهوری اوکراین، پیش بینی کرد که جنگ تا ماه مه و شاید هم زودتر به پایان خواهد رسید زیرا روسیه دیگر از ذخایر لازم برای ادامه آن برخوردار نخواهد بود. زمان آن به این بستگی خواهد داشت که مسکو تا چه اندازه حاضر باشد ذخایرش را صرف این جنگ کند. یا یک توافق فوری ظرف یک یا دو هفته همراه با عقب نشینی نیروها وجود خواهد داشت یا اینکه با سوری ها بار دیگر تلاش خواهند کرد و زمانی که آنها نیز به مخالفت بپردازند، شاید در پایان ماه مه توافقی حاصل خواهد شد.

در حال حاضر در میان تحلیلگران دو نوع اندیشه وجود دارد که گاهی با ملاحظاتی که تحت تأثیر آنچه مشاهده می شود قرار میگیرند یا مطالعه دکترین نظامی در هم می آمیزند. به نظر منتقدانی که معتقدند که به طور کلی پوتین اشتباه کرده است، وی طرح A را در نظر داشت یعنی تصرف فوری ، خلع سلاح زلنسکی و کشوری که به دست وی می افتد. این امر محقق نگردیده و بنابراین طرح B مطرح می شود: فشار نظامی در محورهای متعدد، مداخله سبک نیروی هوایی، کاهش بمباران ها.

اما در این عرصه نیز مشکلات عظیم لجستیکی سربرآوردند، مقاومت قربانیانی به همراه داشت و پیشروی به بن بست رسید و نیروها نشان دادند که به طور کامل آمادگی نداشتند و به طور کلی هماهنگی ها ضعیف بود و اعطای تسلیحات توسط ناتو به اوکراین به آنها جان تازه ای بخشید و باعث شد که برای یک جنگ طولانی آماده شوند.

در این مرحله کرملین به طرح C رسید یعنی همان طرح معمول توپخانه سنگین با به کارگیری بیش از 900 فروند موشک در عرض 20 روز حتی به سمت مناطق مسکونی، تهاجم سنگین، دخالت سایر یگان ها، توسل بیشتر به جنگنده ها حتی بدون اینکه بتواند به برتری دست یابد.

به عقیده پنتاگون، روس ها صددرصد نیروهایی را که در امتداد مرز اوکراین مستقر کرده بودند به کار گرفتند و در این جنگ در هر صورت 6 الی 7 درصد نیروها را از دست داده است. به همین علت منتقدان معتقدند که در دراز مدت پوتین موفق به اعمال کنترل بر این کشور نخواهد شد. در ضمن ارتش روسیه از ذخایر کافی برای پیشروی تا غرب برخوردار نیست و اگر هم دست به چنین کاری بزند خطوط ارتباطی خود را در معرض حملات قرار خواهد داد.

گروه دیگری از کارشناسان که واقعگرایی را پیشه کرده اند درخواست می کنند که موفقیت های تاکتیکی و رسانه ای مقاومت نباید باعث انحراف اذهان شوند. به اعتقاد آنان مسکو قصد دارد سرزمین اوکراین را به قسمت های متعددی تقسیم کندو بر ایجاد یک منطقه حائل به سمت ناتو تأکید دارد. همچنین بخشی از مردم این کشور را به فرار به سمت غرب وادار ساخته و هدفش تبدیل اودسا (بعد از تصرف) به یک دژ بزرگ است و بر وارد کردن خسارات سنگین بر بخش غربی تأکید دارد. این تاکتیک «مار بوآ» است که به تدریج طعمه را در بر می گیرد و در نهایت آن را خفه می کند.

به اعتقاد موسسه انگلیسی Rusi در این جنگ دو مرکز ثقل وجود دارد: پایتخت و غیرنظامی کردن اوکراین. مسکو ممکن است همراه با تصرف نوار ساحلی به هدف دوم برسد. احتمال دارد که روس ها در آینده از مزدوران سوری و گروه واگنر استفاده کند. دفاع نیروهای اوکراین در صورتی که اقدامات متعارف و چریکی را در هم آمیزد احتمال موفقیت بیشتری دارد. اگر در اقدامات نخست شکست بخورد می تواند ادامه دهد البته با تأثیر کمتر. در ضمن فجایع بشری، اجتماعی و اقتصادی نیز مزید بر علت است که اروپا را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد.

منبع: کوریره دلاسرا (ایتالیـا) / تحریریه دیپلماسی ایرانی