پاسخی به آقای دکتر رنانی
صیانت از دستاوردهای هسته ای وظیفه ای ملی است
نویسنده: مسعود نوری، کارشناس ارشد حقوق و سیاست بین المللی
دیپلماسی ایرانی: بهانه نگارش این یادداشت، طرح مکرر "نقش صنعت هسته ای در عقب ماندگی اقتصادی کشور" از جمله یادداشت اخیر آقای محسن رنانی، استاد گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان است که به دلایل بدیهی نشانگر سطح نازل دانش ایشان در مورد صنعت هسته ای و تردید نسبت به جایگاه علمی و مرجعیت علمی مکتوبات ایشان است.
مدعیات آقای رنانی:
• مناقشه اتمی ایران بیست سال است با ایجاد بیثباتی مستمر، آب را بر بذر توسعه ایران بسته است.
• پافشاری ما بر «صنعت هستهای» باعث شده است که ما از «علم هستهای» روز دنیا عقب بمانیم. می گوید آنچه ما اکنون داریم نه علم هستهای بلکه یک صنعت قدیمی هستهای با فناوری مربوط به ۸۰ سال پیش است. او میگوید ما اکنون هیچ دانشمند هستهای نداریم و از مرزهای علم هستهای دنیا بسیار عقب ماندهایم. میگوید با پولی که صرف صنعت هستهای کردیم میتوانستیم ۵۰ شتابگر ذرات بنیادی بسازیم و خود را در مرز جهانی علوم هستهای نگهداریم و صنایع مدرن بسیاری را پیرامون این علم گسترش بدهیم؛ بدون آنکه این همه هزینه بر کشور تحمیل کنیم.
• اگر برای سی سال هم به غرب تضمین بدهیم که غنیسازی نخواهیم کرد و به سرعت خودمان را از بازی اتمی خارج کنیم، جلوی خسارت بیشتر را گرفتهایم. مثل این است که به غرب تضمین بدهیم که کارخانه سایپا برای سی سال پراید تولید نخواهد کرد، معلوم است که به نفع کشور است.
• با پولی که خرج هستهای شد میتوانستیم ۵۰ شتابگر بسازیم.
• ورود ایران به حوزه غنیسازی محرمانه اتمی، احتمالاً طراحی آمریکاییها بوده است.
توضیحات:
• آنچه مانع توسعه ایران شده غنی سازی اورانیوم و صنعت هسته ای نبوده بلکه مدیریت غلط براساس اجرای نظریات نادرست برخی اقتصاد دان/خوان ها بوده که هر یک به گمان خود نسخه ایرانی شده میلتون فریدمن و فردریش فون هایک هستند!
• روش های غنی سازی در دهه 1940- 80 سال مورد نظر آقای رنانی- مبتنی بر روش های غشایی و اولیه بوده است و اکنون سال 2022 و پیشرفت روش های غنی سازی. اگر نامبرده قبل از نگارش با یک فارغ التحصیل فیزیک اتمی مشورت می کردند مطمئنا اطلاعات صحیح دریافت می کردند. ضمن اینکه مقایسه فن آوری هایتک غنی سازی با پراید سازی نیز مضحک است!
• غنی سازی اصلی ترین بخش صنعت هسته ای است. برای تامین ماده اولیه هر نیروگاه که همان سوخت است به این صنعت نیاز است. نیروگاه هایی مانند نیروگاه های فسیلی عمر 20 ساله دارند اما یک نیروگاه هسته ای عمر 60 یا 70 ساله دارد. در طول این مدت باید سوخت رسانی به شکل مستمر انجام بگیرد و هزینه آن هم نسبت به نیروگاه های فسیلی بسیار بالاست که البته در یک تخمین نهایی پس از سال دهم به این دلیل که قیمت سوخت آن پایین تر است مقرون به صرفه تر از نیروگاه های فسیلی خواهد بود. بنابراین این نیروگاه ها از لحاظ اقتصادی زمانی به صرفه هستند که شما بتوانید از تامین سوخت آن مطمن باشید. زمانی ساخت این نیروگاه ها به صرفه و مطمن است که همزمان با اقدام به ساخت نیروگاه، از تامین سوخت آن هم مطمن باشید.
• برخورداری از دانش غنی سازی اورانیوم به ایران این امکان را می دهد نه تنها توانمندی فن آوری کی خود را به رخ جهانیان بکشد بلکه به توانمندی "بازدارندگی پنهان" یا "حصار هسته¬ای" دست یابد. در واقع با رسیدن به توانمندی "حصار هسته¬ای" کشور دارندة فناوری غنی سازی اورانیوم به طور بالقوه از دانش و توانایی ساخت سلاح هستهای برخوردار است و تا رسیدن به بمب چند گام دیگر مانده است اما در همانجا می ایستد و جلوتر نمی رود. این راهبرد نشان می دهد که چگونه یک کشور عضو NPT می تواند از توانمندی مشروع چرخه سوخت هسته¬ای برخوردار و دانش، تجهیزات، توانایی فنی و مواد هسته ای شکافت پذیر زیادی داشته باشد بدون اینکه به سوی ساخت جنگ افزار هسته ای گام بردارد. در شرایط وخیم، همچون یورش نظامی دشمنان، آن کشور می تواند در مدت یک سال یا کمتر دست به ساخت سلاح اتمی بزند چون پیشاپیش همه تجهیزات و مواد لازم را در اختیار دارد. ژاپن، کرة جنوبی، تایوان، آرژانتین، کانادا، آلمان، سوئیس و برزیل از نمونه کشورهایی هستند که بمب اتمی ندارند اما از توانمندی بازدارندگی پنهان برخوردارند.
• محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی، ۵ دسامبر ۲۰۰۴ در گفت وگو با دیوید سنگر، نویسندة روزنامه نیویورک تایمز عنوان کرد: "من آنها را کشورهای دارنده جنگ افزارهای نهفته می نامم. این توصیف با وضعیت بسیاری از کشورهای دارنده این دانش همخوانی دارد. تنها کلید، داشتن مواد شکافت پذیر است. اگر شما واقعا باهوش باشید، نیازی ندارید که جنگ افزار هسته ای بسازید. کافی است شما توانمندی فراهم کنید و این کار بهترین بازدارندگی است".
• حسن روحانی در کتاب خود با عنوان امنیت ملی و دیپلماسی هسته¬ای تأیید می کند که دستیابی به غنی سازی ۲۰ درصد توانست بازدارندگی بیشتری برای ایران فراهم کند. او می نویسد: "توان غنی سازی به ویژه غنی سازی بیست درصدی داریم و می توانیم بگوییم به نوعی بازدارندگی بیشتری را ایجاد کرده ایم که در مجموع دستاوردی قابل ملاحظه است".
• فن آوری هسته ای ایران هیچ گاه محدود به یک یا دو حوزه نبوده است. سایت های ایران صرفاً سایت های غنی سازی نیستند. به عنوان نمونه ایران پس از پاکستان که تولید محدود و نه به شکل صنعتی برق را دارد دومین کشور اسلامی است که به فن آوری تولید برق در نیروگاه های هسته ای رسیده و از معدود کشورهای اسلامی است که تولید رادیوایزوتوپ های فراوان را در دستور کار خود قرار داده است.
• رآکتور تحقیقاتی تهران پیش از انقلاب با سوخت 90 درصد کار می کرده و بعد از انقلاب با طراحی مجدد از سوخت 20 درصد در این راکتور استفاده شده است. نخستین سوخت رآکتور از آمریکا بود و ایران سوخت بعدی یعنی 20 درصد را از آرژانتین برای 20 سال خریداری کرد. چند سال پیش زمانی که این سوخت رو به اتمام بود، ایران درخواست بازخریداری این سوخت را مطرح کرد و اگر در آن زمان با فروش آن به ما موافقت می کردند، ایران به سمت غنی سازی 20 درصد هم نرفته بود. در دولت آقای احمدی نژاد مذاکراتی با ترکیه و برزیل صورت گرفت که بر مبنای آن قرار بود ایران اورانیوم 3.5 درصد را به خارج از کشور منتقل کند و پس از آن که به صفحه سوخت تبدیل شد در اختیار ایران قرار بگیرد. در آن زمان هم آمریکا مخالفت کرد.
• ایران با فعالیت های برنامه ریزی شده چند دهه ای از مرز علم هسته ای عبور کرده و به صنعت هسته ای دست یافته است. پس از مرحله صنعتی شدن نگاه دیگری هم به فعالیت های هسته ای وجود دارد به نامpost- ndustrial که به نوعی نگاه تجاری به فعالیت ها و دستاوردهای هسته¬ ای است.
• ایران در تمام حوزه های فناوری هسته ای ورود پیدا کرده که یکی از این حوزه ها هم حوزه های نیروگاهی و یا رآکتورهای تحقیقاتی مانند اراک است. ایران در حوزه شیمیایی تجربه کارخانه آب سنگین را دارد که اوج پیشرفت در علم شیمی است. ترکیب سه علم شیمی، فیزیک و مکانیک به ساخت رآکتور آب سنگین منتهی می شود که ایران هم به همه ابعاد این فن آوری دست یافته است. دانش و تجربه ساخت این رآکتور می تواند زمینه ورود به ساخت نیروگاه های متوسط فراهم کند. نادیده گرفتن این پیشرفت ها – که مرهون تلاش های بی وقفه دانشمندان جوان این کشور است – حقیقتا ظلمی مضاعف و نابخشودنی است.
• یکی از قطعات اصلی برای ساخت شتابگر، لامپ کلایسترون است و این قطعه به علت ماهیت Dual-use بودن، در تحریم است و به ایران فروخته نمی شود. حال بدون این لامپ چگونه می توان شتابگر آن هم 50 تا ساخت؟
• نهایتا اینکه اگر بر اساس نظر آقای رنانی، 30 سال غنی سازی را کنار بگذاریم چه تضمین منطقی و عقلی وجود دارد که مشکلات کشورمان با غرب پایان یابد و توسعه موردنظر ایشان در ایران مشاهده شود؟
نظر شما :