کالبدشکافی مصاحبه خاتمی با سی ان ان
اهمیت دیپلماسی عمومی
نویسنده: وحید عابدینی، پژوهشگر روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: بیست و چهار سال پیش در ۱۸ دی ماه ۱۳۷۶، سید محمد خاتمی، رئیس جمهوری ایران در مقابل کریستین امان پور خبرنگار شبکه تلویزیونی CNN نشست تا یک پیام تاریخی را از ایران به مردم آمریکا برساند. پس از چند دهه خصومت بین ایران و آمریکا، یک رئیس جمهوری ایران با زبانی احترام آمیز از تمدن آمریکایی سخن گفت. این مصاحبه یکی از بهترین نمونه ها و شاید موثرترین عمل روسای جمهوری اسلامی در حوزه دیپلماسی عمومی بوده است. دیپلماسی عمومی یکی از مهمترین ابزارهای دولت ها در تحقق اهداف و دستیابی به منافع ملی در دنیای امروز است که متاسفانه در دولت های مختلف در ایران مورد توجه قرار نگرفته است. در مواجهه با آمریکا به خصوص با توجه به تلاش چند دهه گذشته برای ترویج «ایران هراسی» ضرورت دیپلماسی عمومی از دیپلماسی رسمی اگر بیشتر نباشد کمتر نیست.
خاتمی در این مصاحبه اولا سطح دانش خود از آمریکا را به مخاطب آمریکایی نشان می دهد، ثانیا تلاش می کند نشان دهد که خصومت موجود در روابط ایران و آمریکا ناشی از سیاست خارجی اشتباه آمریکا طی یک قرن گذشته است. او به تاریخ تلخ روابط ایران و آمریکا اشاره کرد و ضمن تشبیه آن به دیوار بی اعتمادی تاکید کرد که هر دو کشور باید برای ایجاد شکاف در آن بکوشند. پس از یک پیروزی دیپلماتیک و برگزاری موفقیت آمیز نشست رهبران کشورهای اسلامی در آذر ماه آن سال، این مصاحبه پیروزی دیگری برای خاتمی در عرصه دیپلماسی عمومی به حساب آمد.
علاوه بر این خاتمی در این مصاحبه خود را نه در جایگاه یک رئیس جمهور بلکه در قامت یک نظریه پرداز در حوزه مسائل نظری و بین المللی مطرح کرد. در واقع این مصاحبه یکی از اولین گام های خاتمی در طرح نظریه ای بود که چند ماه بعد در سازمان ملل طرح کرد: «گفت وگوی تمدن ها». نظریه ای که در پاسخ به طرح نظریه «برخورد تمدنها» از سوی ساموئل هانتینگتون ارائه می شد. در این مصاحبه خاتمی ضمن اشاره به تمدن آمریکایی و شکل گیری آن بر اساس آزادی دینی و استقلال و تلاش های ایرانیان برای حفظ استقلال خود، به ضرورت گفت وگوی بین دو تمدن تاکید کرد. او گفت که شکلگیری تمدن آمریکایی محصول تلاش شهدایی همچون «آبراهام لینکن» بوده است. در عین حال او گفت که سیاستمداران آمریکایی از بعد از جنگ جهانی دوم نماینده تمدن برجسته آمریکایی نبوده اند و این سیاست ها با تمدن انسان مدار، دموکرات منش و آزادی خواه آمریکا همخوانی ندارد.
خاتمی در این مصاحبه اگرچه هنوز موقعیت را برای برقراری روابط سیاسی مناسب ارزیابی نکرد اما از گفت وگوی بین دو ملت و گسترش مبادلات فرهنگی بین دو جامعه و رفت و آمد نویسندگان، محققین، روزنامه نگاران، هنرمندان و توریست ها بین دو کشور سخن گفت. این مبادلات که در دنیای امروز به عنوان «دیپلماسی شهروندی» شناخته می شود در بسیاری از موارد از دیپلماسی رسمی مهمتر محسوب می شوند چرا که شناخت دقیق تر دو ملت و در هم تنیده شدن روابط و منافع آنها به خصوص در شرایطی که نیروهایی از تداوم تنش و خصومت سود می برند، محسوب می شود. در این شرایط است که در هر دو جامعه نیروهای تنش زا و خصومت ورز منزوی خواهند شد.
آن گفت وگو نمادی بود از تحولی که در آن سال ها در فضای عمومی کشور در ارتباط با فهم سیاست خارجی شکل گرفته بود. دوم خرداد ۱۳۷۶ به سان معجزه ای بود که گفتمان جدیدی را در فضای سیاسی کشور ایجاد کرده بود. این گفتمان که به خصوص از پشتوانه زنان و جوانان برخوردار بود بیشتر مبتنی بر گفتمان آزادی و گشایش در فضای داخلی و خارجی بود. برای این نسل بهبود وضع اقتصادی یکی از اولویت ها بود که به روابط بهتر با جهان و ورود سرمایه و تکنولوژی به کشور منوط بود. اما همانطور که خاتمی در مصاحبه خود در مورد فضای پس از انقلاب اشاره می کند، برای نسلی که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش ایفا کرده بود استقلال اولویت جدی تری داشت. آن نسل بیش از هر چیز متاثر از کودتای ۱۹۵۳ و حمایت های همه جانبه آمریکا از استبداد شاه بود. برای آن نسل تمایزی بین استبداد شاه و استعمار آمریکا وجود نداشت. برای آنها سرنگون کردن حکومت شاه و بیرون کردن آمریکایی ها از ایران همراستا بود.
از این رو، طبیعی است که این مصاحبه با واکنش برخی از مخالفان تغییر در روابط ایران و آمریکا روبه رو شد. هاشمی رفسنجانی، در خاطرات خود در یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۷۶ درباره این مخالفت ها می نویسد: «شب آقای خاتمی، رییس جمهور آمد. نگران عوارض اظهاراتش در مصاحبه با شبکه خبری سیانان در داخل است؛ به خصوص که روزنامه های رسالت، جمهوری اسلامی و کیهان و بعضی از نمایندگان، دو روز است که شروع به انتقادهای تند کردهاند و روی مسأله اظهار تأسف از حادثه اشغال لانه جاسوسی آمریکا و تعریف از تمدن مردم آمریکا، مانور مىدهند و مطمئن نیست که رهبری هم ناراضی نباشند. گفت امروز مهندس میرحسین موسوی هم به ایشان اعتراض کرده و با توضیحاتی که به ایشان و مسیح مهاجری دادهاند، آنها را قانع کرده است. گفت دفتر تحکیم وحدت و مجمع روحانیون مبارز تهران و سایر گروههاى بسیج خط امام، حمایت مىکنند. نگران بود که صداوسیما هم به تدریج انتقاد مىکند. درباره متن جواب به پیام آمریکا توسط سفارت سوییس مشورت کرد. متنی که تهیه کردهاند، به نظر ایشان مقداری تند است؛ قرار شد تعدیل شود، ولی از عکسالعملهاى جهانی راضی است.»
این مخالفت ها به صحن مجلس نیز کشیده شد و به جناح بندی میان حامیان خاتمی و مخالفان او تبدیل می شود. هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۵ دی ماه گزارش می دهد که «آقای ناطق، اطلاع داد که امروز در مجلس، در مقابل نمایندگانی که برای حمایت از رئیسجمهوری امضا جمع میکردند، جمع دیگری از نمایندگان، برای تأیید نظرات رهبری در مقابل آمریکا، امضا جمع میکردند که شاید باعث شود که هر دو را مسکوت گذارند.»
با این وجود، ناطق نوری رقیب انتخاباتی خاتمی در انتخابات دوم خرداد، از جمله کسانی است که در این مسیر با خاتمی همراهی می کند. او ارسال این پیام برای مردم آمریکا را مثبت ارزیابی کرده و گفت: در این پیام گله های ایران نسبت به عملکرد دولت آمریکا به گوش مردم آمریکا رسانده می شود.
هاشمی رفسنجانی نیز در خاطرات ۲۵ دی ماه به تلاش ناطق نوری برای جلوگیری از امضاء توسط مخالفان خاتمی اشاره می کند و از قول ناطق می گوید که «[حسن] روحانی، جریان امضای نامه [نمایندگان] به نفع آقای خاتمی را اداره میکند». او همچنین اشاره می کند که «رهبری بناست، فردا نماز جمعه را اقامه کنند و بنا دارند، ضمن حفظ حیثیت آقای خاتمی، برخورد شدیدی با آمریکا و مسئله مذاکره و رابطه با آمریکا داشته باشند.»
تلاش های ناطق نوری به جلوگیری از صدور بیانیه نمایندگان علیه خاتمی محدود نمی شود و او حتی برای جلوگیری از برخورد شدید رهبری با این موضوع تلاش می کند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۲۶ دی ماه به این تلاش ها اشاره می کند که ناطق نوری برای انصراف رهبری از اقامه نماز جمعه تلاش می کند و او «همراه آقاى [علی محمد] بشارتى، وزیر سابق کشور، به حسینیه امام خمینی رفته بودند، آقاى بشارتى به رهبرى گفته، نظر هواشناسى این است که هواى جمعه سرد است و بهتر است شما تردید براى اقامه جمعه داشته باشید و ایشان جواب داده اند، لباس بیشتر مى پوشیم.»
هرچند هاشمی رفسنجانی تاکید می کند که در واکنش به این مصاحبه «مقامات آمریکایى هم دو پهلو صحبت از موضع بى نیازى برخورد مى کنند» این مصاحبه در مجموع با واکنش های مثبت مقامات آمریکایی مواجه شد. جیمز روبین، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا (که در آن زمان نامزد کریستین امان پور بود) بلافاصله با ستایش اندیشه های خاتمی گفت: در نگرش ایران می توان لحن تازه ای یافت. همچنین پیامی رسمی از طریق سفارت سوئیس در تهران، حافظ منافع آمریکا در ایران، برای دولت جمهوری اسلامی فرستاده شد. آمریکایی ها این رفتار خاتمی را با دیپلماسی پینگ پنگ در اوایل دهه 1970 بین آمریکا و چین مقایسه کردند و آن را آغاز دوره ای جدید از روابط با ایران دانستند و از مبادلات بین دو ملت حمایت کردند. یک ماه بعد آمریکایی ها در رفتاری غیرمنتظره تیم کشتی خود برای مسابقات جام تختی که همه ساله به مناسبت پیروزی انقلاب برگزار می شود به ایران اعزام کردند و چند چهره سرشناس خودشان همچون زکی جونز و ملوین داگلاس را هم در زمره مسافران تهران قرار داده بودند. در این مسابقات «ملوین داگلاس» با برافراشته کردن عکس امام خمینی تصویری تاریخی از روابط دو کشور ایجاد کرد. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا در نوروز ۱۳۷۹ نیز با پذیرش اشتباه آمریکا در سرنگونی دولت دموکراتیک دکتر مصدق و حمایت از رژیم سرکوب گر شاه، گفت که وقت آن رسیده است که ایران و آمریکا فصل جدیدی را در روابط خود شروع کنند.
فضای تنش زدایی که با مصاحبه خاتمی با سی ان ان شروع شد تا مدت کوتاهی پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ادامه یافت و به کمک های ایران به آمریکا در زمان جنگ افغانستان انجامید ولی با سخنرانی جورج بوش و قرار دادن ایران به عنوان یکی از کشورهای «محور شرارت» و خطر حمله به ایران، به شدت به حاشیه رانده شد.
هرچند رویکردهای دولت آمریکا پس از یازده سپتامبر به شکست این روند انجامید ولی آنچه پس از ۲۴ سال می توان گفت این است که خاتمی در این مصاحبه به درستی توانست از رسانه برای تغییر در افکار عمومی دنیا به خصوص آمریکا نسبت به ایران استفاده کند. رویکردی که امروز خلاء آن بیش از همیشه احساس می شود.
نظر شما :