مذاکرات وین؛ ایران در مسیر تحول
دولت در دام تاکتیک "رد گم کنی" نیفتد
نویسنده: احمد زیدآبادی، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: بعد از مدتها ابهامآفرینی سرانجام تاریخ دقیق آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی با کشورهای عضو برجام اعلام شد.
علی باقری و اتحادیۀ اروپا به طور جداگانه از توافق دو طرف برای آغاز مذاکرات ایران و کشورهای موسوم به 1+4 در تاریخ 8 آذر در وین خبر دادهاند.
تردیدی نیست که مسیر مذاکرات ایران با طرفهای مقابل برجام، راهی پرسنگلاخ و حتی وضعیتی بسیار شکننده است چرا که شمار زیادی از بازیگران داخلی و بینالمللی در جهت شکست یا موفقیت آن تلاش خواهند کرد.
این تلاشها شاید از همین امروز به صورت های پیچیده و مخفی و گمراه کننده آغاز شود. از همین رو، لازم است هر تحرکی در این زمینه به دقت مورد رصدِ ناظران و کارشناسان قرار گیرد.
موضع و جهتگیری بازیگران بینالمللی در مورد برجام کم و بیش روشن است. طبعاً روسیه، چین، اروپا و آمریکا هر کدام از منظر منافع خاص خود، خواهان موفقیت مذاکرات و دستیابی به توافقاند، در مقابل، جناح تندرو حزب جمهوریخواه آمریکا به همراه دولت اسرائیل و معدودی از نزدیکان منطقهای آنان، شکست مذاکرات را بر موفقیت آن ترجیح میدهند و برای دسترسی به این هدف خود احتمالاً دست به تحرکاتی هم میزنند.
در این یادداشت اما قصد تحلیلِ نوع رفتار بازیگران بینالمللی در میان نیست بلکه بررسی کوتاهِ بازیگران داخلی مد نظر است.
برجام و اصولاً هر اقدامی که به توافق و یا کاهش تنش در روابط ایران و دنیای غرب منجر شود، دشمنانی در داخل نظام سیاسی دارد که بعید است نسبت به از سرگیری مذاکرات ساکت یا بیتفاوت بمانند. این نیروها اگر موضعگیری علنی در مورد مذاکرات وین را نیز خلاف مصلحت سیاسی خود بدانند، احتمالاً از کارشکنیها و بحرانسازیهای پشتپرده صرفنظر نخواهند کرد. آنها به نظرم در تاکتیک "رد گم کنی" مهارت بالایی کسب کردهاند و قادرند همه را به اشتباه بیاندازند. حالا که دولت به هر دلیلی تردید را کنار گذاشته و تصمیم به آغاز مذاکرات گرفته، لازم است سخت مراقب این داستان باشد و در دام پنهان و پیلههای انحرافی آنها گرفتار نشود.
منتقدان جمهوری اسلامی اما به لحاظ نظری عموماً خواهان موفقیت مذاکرات و احیای برجام هستند، گرچه در مقام عمل، برخیشان از اینکه کارِ مثبت و مردمپسندی توسط رقبایشان به سرانجام رسد، احساس خوبی پیدا نمیکنند و به انحاء مختلف در جهت تخفیف و بیاهمیت نشان دادن آن میکوشند. این نوع برخوردها البته صرفاً لفظی است و به همین دلیل هم اثرِ عملی شایانی ندارد و تنها میتواند موردِ بهرهبرداری فصلیِ طیف مخالفِ برجام در داخل نظام قرار گیرد.
در این میان، مخالفان جمهوری اسلامی هم فاقد اثرگذاری نیستند و به نوبۀ خود میتوانند بر فضای روانی حاکم بر مذاکرات تأثیر بگذارند. این مخالفان اما نگاه یکپارچهای ندارند و به طور کلی به سه طیف تقسیم میشوند. طیفی از آنان که ملایمترند نگاهی مشابه منتقدان حکومت به برجام دارند. آنها هر چند که شدت نارضایتیشان از جمهوری اسلامی بیش از منتقدان است اما در رویارویی با پیچیدگیهای جامعۀ ایران، هر اتفاقی را که منجر به کاهش یا مهار مشکلات انبوه کشور شود به سودِ منافع بلند مدت جامعه میدانند و از آن استقبال میکنند. طیف تندروتر مخالفان اما به شدت مخالف برجام و هرگونه بهبود در روابط بینالمللی جمهوری اسلامی است و با تمام قوای خود میکوشد تا هر اقدامی در این زمینه را خنثی کند. آنها مشکلات داخلی ایران را به مثابۀ میوۀ پخته و رسیدهای فرض میکنند که زمان چیدن آن به دست خودشان فرا رسیده است و از همین رو، با هر اقدامی که به بهبود وضع کمک کند به شدت دشمنی میورزند. از این رو، این دسته از مخالفان اگر کار عملی خاصی برای به شکست کشاندن مذاکرات از دستشان بر نیاید، به لحاظ تبلیغی بر دامنۀ فعالیت خود میافزایند و با نگارش نامههای سرگشاده به سران آمریکا و اروپا آنها را به عدم نرمش و سازش و توافق فرا میخوانند. این فراخوانها البته بیاثر خواهد بود چرا که قدرتهای غربی، بحرانهای داخلی ایران را مشابه میوۀ رسیده نمیدانند و اگر هم بدانند این دسته از مخالفان را صالح و قادر به چیدن چنین میوهای نمیدانند.
طیف سوم مخالفان اما به نوعی سردرگم به نظر میرسند. آنها به لحاظ سیاسی در هیچ نقطۀ مشخصی ننشستهاند و فقط با همۀ کارهای جمهوری اسلامی در هر جهتی که باشد، مخالفت میکنند. به عبارت دیگر مخالفت آنها معطوف به هیچ برنامه و استراتژی مشخصی نیست. آنان تاکنون از تعلل جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکرات به شدت انتقاد میکردند و حال که تاریخی برای آن تعیین شده است، طبعاً باز هم انتقاد خواهند کرد. برخی از شبکههای فارسی زبان خارج از کشور ظاهراً در اختیار این طیف از مخالفاناند و بنابراین به اندازۀ خود بر افکار عمومی تأثیر میگذارند.
نظر شما :