بحران ادامه دارد
گروکشی سوختی در لبنان!
نویسنده: صابر گلعنبری
دیپلماسی ایرانی: چند ماه است که مردم لبنان با مشکلات معیشتی بیسابقهای مواجهند که در راس آنها معضل کمبود و گرانی سوخت قرار دارد. طی روزهای اخیر این بحران به دنبال تصمیم بانک مرکزی لبنان برای لغو یارانه سوخت به نقطه انفجار خود نزدیک شد و صفوف طولانی، درگیریها و زد و خوردها در پمپ بنزینها نشان از آن داشت که دیگر طاقت مردم طاق شده و میرود که اوضاع از کنترل خارج شود و انفجار تانکر سوخت در عکار شمال لبنان و کشته شدن 30 جوان و زخمی شدن دهها نفر دیگر نگرانیها را شدت بخشید.
در لبنان سوخت بنزین را شرکتهای خصوصی (اکثرا وابسته به بازیگران سیاسی) با یارانه دولتی وارد میکنند و تفاوت نرخ ارز رسمی و بازار آزاد را از دولت میگیرند؛ اما این چند سال با خالی شدن خزانه دولت توان پرداخت این یارانه را ندارد و دولت که 40 درصد مازوت را وارد میکند نیز منابع مالی آن را ندارد.
نبود سوخت تنها موتور اتومبیلهای لبنانیها را از حرکت باز نداشت، بلکه دهها معضل دیگر را به همراه داشت که قطع کامل جریان برق در اغلب مناطق لبنان و وجود تنها دو ساعت برق در مناطقی دیگر مهمترین آنهاست. در کنار آن نیز، کمبود و گرانی دارو و حتی نان مزید بر علت شده و لبنانیها را عاصیتر کرده است.
بر کسی پوشیده نیست که عمده دلیل این بحرانها در کشوری مثل لبنان به اضمحلال تاریخی مفهوم ملت دولت و برساختهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن از جمله استقلال باز میگردد. همین از چند دهه پیش رفته رفته موجب جابجایی کانون تصمیم گیری از پایتخت کشور به مراکز قدرت منطقهای و بینالمللی درگیر، هر کدام بر حسب میزان تاثیرگذاری خود شده است. در چند سال اخیر در نتیجه تشدید تنشها میان دو جبهه متخاصم آمریکا و متحدانش با ایران و متحدانش حتی مراعات ظاهر امر استقلال "به فنا رفته" در کشورهای محل مناقشه هم نمیشود.
به دنبال افزایش فشارها و بالا گرفتن مشکلات اقتصادی، دولت حسن دیاب که با حمایت حزب الله و متحدانش انتخاب شد، حدود دو سال پیش استعفا داد و هنوز هم دولت جدید با وجود معرفی سه نخست وزیر تشکیل نشده است. پس از روی کار آمدن دولت دیاب که هنوز هم موقتا به کار خود ادامه میدهد، متحدان منطقهای جریان 14 مارس به ویژه عربستان کمکهای خود را قطع کردند و لبنان پشتوانه مالی مهم خود را از دست داد. در آن سو هم ایران نه میتوانست مثل عربستان از دولت دیاب حمایت مالی کند و نه خود حاکمیت لبنان نیز از بیم تحریمهای آمریکا پذیرای کمکهای ایران بود. در نتیجه، رفته رفته بر انبوه مشکلات لبنان افزوده شد و در این چند سال تحت تحریم پنهان آمریکا، اروپا و عربستان، گرفتار بیسابقهترین بحران اقتصادی شد و چون دولت حزب الله سرکار است، طبیعتا فشارهای اجتماعی و سیاسی بر حزب الله افزایش یافت؛ این چیزی بود که تروئیکای آمریکا، اروپا و عربی میخواست. هدف هم ضربه فنی متحدان ایران در لبنان از یک سو، و از دیگر سو تشکیل دولتی کاملا تکنوکرات با حذف آنها از قدرت بود.
در این وضعیت که بحران سوخت به نوعی ریشه بخش اعظم بحران اقتصادی لبنان به شمار میرود، عملا این کشور کوچک را در آستانه ورشکستی کامل قرار داده و دولت دیاب همچنان از بیم تحریمهای غربی از وارد کردن سوخت از ایران خودداری میکرد، دبیر کل حزب الله لبنان در روز عاشورا راسا خارج از چهارچوب رسمی و دولتی از حرکت کشتی سوخت ایران به سمت لبنان خبر داد. البته ناگفته نماند که قبلا بخشی از بار کشتیهای ایرانی حامل سوخت به سوریه از لاذقیه به بخشی از لبنان میرفت و تعدادی از این کشتیها مورد حمله اسرائیل قرار گرفتند. از این جهت، اعلام سید حسن نصر الله مبنی بر این که این کشتی از لحظه حرکت بخشی از خاک لبنان محسوب میشود، معطوف به نگرانی از تعرض اسرائیل به آن است. کما این که تلاشی برای تسری معادله میان اسرائیل و حزب الله در جنوب لبنان به دریاها نیز هست که در صورت حمله به این کشتی به اسرائیل حمله خواهد شد. رسیدن این کشتی به لبنان 10 تا 15 روز طول میکشد و باید دید تلآویو با کشانده شدن قواعد نبرد به دریاها چگونه برخورد خواهد کرد؟
اما در آن سو، ساعاتی از سخنان رهبر حزب الله نگذشته بود که سفیر آمریکا از عزم کشورش برای تامین برق لبنان از طریق اردن و انتقال گاز مصر به شمال آن از طریق اردن و سوریه خبر داد که اقدامی با هدف تقابل با معادله جدید حزب الله و به شکست کشاندن آن است.
اما آنچه امروز برای شهروند لبنانی اهمیت دارد این که به سوخت دسترسی پیدا کند و هر طرف خارجی که این مشکل را حل و فصل کند، در واقع در معادلات داخلی نفوذ را بسط داده و در این گروکشی سوختی طرف بازنده کسی است که تسلیم معادله طرف مقابل شود.
با همه اینها، بحرانهای لبنان فعلا حلناشدنی است و ادامه خواهد داشت.
نظر شما :