پیام های که سفرای لندن و مسکو به ما دادند
ممنون آقای سفیر روسیه
نویسنده: احسان شاکری خوئی، استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
دیپلماسی ایرانی: انتشار عکسی تاریخی و در عین حال بازسازی شده توسط "لوان جاگاریان"، سفیر روسیه در ایران، برخی از موضعگیریهایِ سیاسی را در کشور و از سطوح عالی تا فضای کاربران مجازی سبب شد. فارغ از نگاه احساسی و هیجانیِ ایرانیان در چنین موقعیتهایی، باید با نگاهی منطقی و واقعی و به نظر راقم این سطور، نیک بینانه به مساله نگریست.
عکس باز انتشار یافته، عکسی تاریخی از "کنفرانس تهران" در بحبوحه جنگ جهانی دوم بود. این عکس یادگاری، در محل سفارت روسیه در تهران و با حضور "استالین، روزولت و چرچیل" سران کشورهای متفقین (اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا و بریتانیای کبیر) گرفته شده است. علی رغم این که ایران در این جنگ، اعلام بی طرفی کرده بود با این حال از شمال و جنوبِ کشور، توسط همین کشورها اشغال شد و تاوان و تبعات سخت آن را مردم ایران پرداختند. سران این کشورها بدون کسب اجازه از ایران و نقض حاکمیت ملی ایران و بدون بازی دادنِ ایران و شخصِ اول مملکت (محمدرضا شاه) هماهنگیها و تدبیرهای لازم را برای سیاست جهانی و روابط فیمابین خود اخذ کردند.
در عکس بازسازی شده، در همان مکان و کنار دو ستون در حیاط سفارت روسیه، تصویر سفیر انگلستان و عکس سفیر روسیه (که دستها و پاهایش به نسبت عکسِ قدیمیِ استالین بازتر هم شده است) دیده می شود. گویا البته صندلی خالی ایالات متحده هم بدون حضور نماینده اش، هنوز توسط سفارت روسیه حفظ و حراست شده است. کنار هم قرار گرفتن این عکس توسط سفیر روسیه، پیوند تاریخ و سیاست و دلالت ها و معناهای نهفته در متن و فرامتنِ تاریخ را برای هوشیاران و آگاهان حکایت می کند. باید از آقای سفیر روسیه ممنون و متشکر بود که با زبانِ بی زبانی و با عکس، تاریخ و رسانه به صورت دقیق و آشکارا، حقایقی را برایمان خاطرنشان می کند که از آن غفلت کرده ایم و یا دوست داریم غفلت بکنیم.
تاریخ و بینش تاریخی، صرفا مطالعه رخدادهای گذشته نیست. به قول "ابن خلدون" بیانِ رخدادها و حوادث گذشته، بهره عوام از تاریخ است و حال آن که بهره خواص از تاریخ، فهم و تحلیلِ یک سری قواعد، اصول، سنن و حقایق ماندگاری است که زمان و مکان نمیشناسند. حقایقی که حتی در مرداد ماه سال ۱۴۰۰ شمسی و با گذشت ۸۰ سال از آذر ماه ۱۳۲۰شمسی صادق، جاری و ساری است. همان حقایقی که "توسیدید"، مورخ شهیر یونانی در روایتِ جنگ های "پلوپونزی" در یونان، "رئالیسم سیاسی" را در عرصه سیاست و روابطِ بینملل و دول به یادگار گذاشت. معنا و دلالت های تاریخی این عکس آن است که قدرت های بزرگ نظیر روسیه با سایر قدرتها نظیر ایالات متحده آمریکا، انگلستان، فرانسه، چین و... روابط استراتژیک داشته و منافعِ خود را قربانیِ کشورهای ضعیف تر نخواهند کرد. در عین حال این قدرتها حاضرند با طعمه قراردادن، بهره کشی و قربانی کردن کشورهای ضعیف، به هر شکلِ ممکن منافع ملی و قدرت خود را تامین کنند.
سفیر روسیه به ما نشان داد که چه حضورِ پررنگِ آمریکا در ایران (در عصر پهلوی) و ایضا حضور روسیه (در عصر جمهوری اسلامی) فرقی در پیمان های استراتژیک قدرتهای بزرگ و منطقِ روابطشان با همدیگر و ایران نخواهد داشت. لایه های پنهان و مستورِ این عکس در زمانی که ایران در پرونده هستهای و برجام با همین کشورها درگیر است نشان میدهد که صندلی و منافع آمریکا توسط روسیه و انگلیس حفظ و حراست خواهد شد و یا از کارت امریکا و از حضور و یا عدم حضور آن برای منافع بلندمدت روسیه بهره گرفته خواهد شد.
پیام عکس سفیر روسیه به سیاستگذاران و مسئولان جمهوری اسلامی آن است که اگرچه در ۸۰ سال خیلی مسائل تغییر پیدا کرده ولی در منطق قدرت و رئالیسم سیاسی، سرسپردگی و گرهزدن منافع کشورمان به یک بازیگر خاص، و ناتوانی در تعامل با همه جهان و از آن جمله همه قدرت های بزرگ، اشتباهی تاریخی و گناهی نابخشودنی است.
عکسِ انتشار یافته از سفیر روسیه را باید به فال نیک گرفت که به مسئولان جمهوری اسلامی ایران (البته به صورت ناخودآگاه) گوشزد می کند که منافع ملی و ثروت و اعتبار کشور را نباید زیر پای قدرتهای بزرگ قربانی کرد. حال این قدرت چه آمریکا باشد، چه روسیه و انگلستان و یا چین!
سراسر تاریخ دوره قاجار و پهلوی حاکی از چنین درسها و عبرتهای تاریخی است. آیا معنای عکس سفیر روسی این است که روسیه در نبودِ آمریکا، ایران را تصاحب کرده و منافع خود را به صورت یکه تاز تامین می کند؟ و یا اینکه به آمریکا، پیام و پالس می فرستد که به صورت سنتی و تاریخی، ایران، از آنِ روسیه و انگلستان بوده و البته منافع آمریکا هم ولو در عدم حضورش، مورد توجه قرار خواهد گرفت؟ چرا نمیخواهیم یا نمی توانیم تاریخ و دلالت ها و معناهای تاریخ را بفهمیم و درک کنیم؟
نظر شما :