نقش روسیه در خاورمیانه و شمال آفریقا (بخش سیزدهم)

روسیه، چین و ایران دوستان گرمابه و گلستان هستند

۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | ۱۲:۰۰ کد : ۲۰۰۴۸۷۴ اخبار اصلی آسیا و آفریقا خاورمیانه
اینکه روسیه از نفوذ خود در منطقه مِنا چگونه استفاده خواهد کرد، هنوز معلوم نیست. یک عامل مهم، ماهیت و میزان نفوذ ایالات متحده خواهد بود. خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به این معنی است که روس ها درباره آینده عملیات نظامی خود در سوریه تنها در هماهنگی با دولت بشار اسد و بدون در نظر گرفتن آمریکایی ها تصمیم خواهند گرفت و موقعیت ایالات متحده در هر مذاکره ای درباره آینده سوریه به طور قابل ملاحظه ای تضعیف شده است. روسیه از طریق سیاست های چندجانبه و حضور نظامی تلفیقی در منطقه، قصد دارد نفوذ سیاسی و فرصت های اقتصادی خود را گسترش دهد. شرکت های برجسته روسی در حال برنامه ریزی برای توسعه انرژی، نظامی، فنی، کشاورزی و سایر انواع همکاری ها در منطقه مِنا هستند. با این حال، نقش آتی روسیه در منطقه با روابط این کشور با ایران و چین مشخص خواهد شد. روابط میان این کشورها نزدیک اما پیچیده، و منافع و ابزارهای آنها برای دستیابی به اهداف استراتژیک خودشان متفاوت است که این مساله، زمینه را برای رقابت برای نفوذ فراهم می کند.
روسیه، چین و ایران دوستان گرمابه و گلستان هستند

نویسنده این مطلب: میرا میلوسویچ

دیپلماسی ایرانی: این سوال که آیا روسیه برای منطقه منا (خاورمیانه و شمال آفریقا) به طور کل و به طور خاص برای خاورمیانه یک استراتژی داشته، به ویژه پس از تاثیرات بهار عربی بر سیاست خارجی روسیه در سال 2011 و پس از میانجیگری موفقیت آمیز آن در توافق بین غرب و سوریه درباره تخریب ذخایر سلاح های شیمیایی (سپتامبر 2013) و مداخله نظامی در این کشور (از سپتامبر 2015)، مطرح شد. در رابطه با این سوال، در تجزیه و تحلیل فعالیت روسیه در خاورمیانه سه سبک فکری وجود دارد: اول، اینکه روسیه برای خاورمیانه استراتژی داشته که تا حد زیادی موفقیت بوده است؛ دوم، اینکه روسیه برای منطقه استراتژی داشته، اما شرایط لزوما مطابق انتظارات آن پیش نرفته است؛ و سوم، اینکه روسیه برای خاورمیانه استراتژی نداشته است.

محدودیت های نفوذ روسیه در منطقه مِنا: محرک ها و موانع همکاری با ایران و چین

اینکه روسیه از نفوذ خود در منطقه مِنا چگونه استفاده خواهد کرد، هنوز معلوم نیست. یک عامل مهم، ماهیت و میزان نفوذ ایالات متحده خواهد بود. خروج نیروهای آمریکایی از سوریه به این معنی است که روس ها درباره آینده عملیات نظامی خود در سوریه تنها در هماهنگی با دولت بشار اسد و بدون در نظر گرفتن آمریکایی ها تصمیم خواهند گرفت و موقعیت ایالات متحده در هر مذاکره ای درباره آینده سوریه به طور قابل ملاحظه ای تضعیف شده است. روسیه از طریق سیاست های چندجانبه و حضور نظامی تلفیقی در منطقه، قصد دارد نفوذ سیاسی و فرصت های اقتصادی خود را گسترش دهد. شرکت های برجسته روسی در حال برنامه ریزی برای توسعه انرژی، نظامی، فنی، کشاورزی و سایر انواع همکاری ها در منطقه مِنا هستند. با این حال، نقش آتی روسیه در منطقه با روابط این کشور با ایران و چین مشخص خواهد شد. روابط میان این کشورها نزدیک اما پیچیده، و منافع و ابزارهای آنها برای دستیابی به اهداف استراتژیک خودشان متفاوت است که این مساله، زمینه را برای رقابت برای نفوذ فراهم می کند.

محرک های همکاری بین روسیه، چین و ایران

دشمن مشترک. منافع ژئوپلیتیک و امنیتی روسیه، چین و ایران در منطقه مِنا به ویژه در تمایل آنها به ایجاد توازن در برابر نفوذ غالب آمریکا که آن را مخرب می دانند، هم پوشانی دارد. منافع مشترک آنها ایجاب می کند از بقای بشار اسد در سوریه حمایت کنند چون نمی خواهند این کشور به دست مخالفان محلی، ایالات متحده یا داعش بیافتد. آنها همچنین می خواهند اصول نظام بین المللی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشند. این سه کشور به طور کلی از نظر سیاسی و چشم اندازهای ژئواستراتژیک با یکدیگر مشکلی ندارند و به دنبال تغییر دیگری نیستند. هر سه به دنبال تسلط بیشتر در مناطق مربوطه خود هستند و اقدامات ایالات متحده را دست درازی به مناطق مورد علاقه استراتژیک خود می دانند. ایران می خواهد قدرت هژمونیک منطقه باشد و روسیه و چین در پی تبدیل شدن به قدرت های برتر جهانی هستند و هر دو اعتقاد دارند که الگوی اقتدارگرایی و توسعه چینی می تواند جایگزینی برای هنجارهای حاکم در غرب باشد.

قدرت های تجدیدنظرطلب. هر سه کشور قدرت های تجدیدنظرطلب هستند که سعی دارند وضعیت موجود نظم بین المللی لیبرال را تغییر دهند، البته هرکدام به روش خاص خود. ایران ساختار یک امپراتوری مدرن غیر امپریالیستی را دارد که با پشتیبانی از حزب الله لبنان، حماس در غزه و نیروهای شبه نظامی در سوریه، یمن، عراق و لیبی به منظور بازآفرینی نفوذ سرزمین پارس و شیعه در این منطقه حاصل شده است. چین یک قدرت نوظهور است که قصد دارد از طریق سرمایه گذاری ها و روابط تجاری دو جانبه با علاقه روزافزون به نفوذ اقتصادی در تمام مناطق جهان و آرزوی ایجاد روابط مناسب بین قدرت های بزرگ، نظم جهانی را به صورت یک نظم بین المللی چند قطبی شکل دهد. روسیه هم قدرتی است که پس از دوره ای زوال است که سعی دارد از توانایی های نظامی خارق العاده در کنار منابع طبیعی به عنوان ابزار اصلی دستیابی به موقعیت عالی قدرت استفاده کند.

مشارکت. همکاری روسیه، چین و ایران کالاهای صنعتی و فروش اسلحه، پروژه های انرژی، گفت و گوی دفاعی و مداخله مشترک نظامی (در سوریه، روسیه و ایران) یا تمرینات مشترک را شامل می شود. ایران همچنان یکی از مشتریان اصلی روسیه برای کالاهای صنعتی و همچنین سلاح های معمولی است. روسیه و ایران (همراه با عربستان سعودی و عراق) تامین کننده اصلی انرژی چین هستند. 

تعادل همکاری. همکاری چین و روسیه با ایران تحت تاثیر خواسته دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت های برتر در منطقه مِنا است و از این رو، هر دو کشور تلاش می کنند که خود را منحصرا به ایران متعهد نکنند. چین در حال تقویت روابط خود با عربستان سعودی است و روسیه چیزی شبیه اتحاد با ترکیه با تمرکز با مصر، مهم ترین کشور سنی در جهان عرب، دارد. روسیه در رویکرد خود به مصر عمل گرایی زیادی نشان داده است: در سال 2012 از محمد مرسی (رهبر اخوان المسلمین) و در سال 2013 از «نیروهای بر قرار کننده نظم» در کودتای نظامی عبدالفتاح السیسی و در سال 2014 هم از السیسی به عنوان نامزد ریاست جمهوری مصر حمایت کرد. پوتین و السیسی هر دو رادیکالیسم و افراط گرایی اسلام گرا را بزرگ ترین تهدید امنیتی خود می دانند. مصر از این نظر، کلید توازن قدرت روسیه در میان کشورهای درگیر در منطقه است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: موسسه اروپا برای مدیترانه / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: گردش به شرق ایران گردش به شرق روسیه چرخش به شرق سیاست چرخش به شرق خاورمیانه نفوذ روسیه در منطقه منا منطقه منا


( ۱۲ )

نظر شما :