۶ دلیل که تنش ها را تشدید می کند
پیشرانه های بحران موجود در افغانستان
نویسنده: فاطمه نکولعل آزاد کارشناس مسائل خاورمیانه، پژوهشگر موسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران
دیپلماسی ایرانی: طالبان افغانستان بهعنوان یک گروه شبهنظامی در هفته های اخیر درحالتوسعه قلمرو ارضی خود و تصرف مناطق تحت کنترل دولت است. این گروه که از سال 1996 تا 2001، امارات اسلامی افغانستان را تأسیس کرده بودند، در سال 2001 با حمله نظامی آمریکا از قدرت برکنار شدند.
دلیل اصلی اقدام نظامی آمریکا علیه حکومت طالبان، همکاری آنها با گروه القاعده بود؛ گروهی که آمریکا آنها را عامل حملات یازده سپتامبر 2001 معرفی کرد. علیرغم تلاش های پرهزینه آمریکا در افغانستان و سیاست دولت – ملتسازی و تقویت نظام های دموکراتیک در این کشور، طالبان نسبت به 20 سال گذشته در موقعیت بهتری از حیث قدرت قرار گرفته است. سؤال اساسی که مطرح می شود این است که چه عواملی بحران موجود در افغانستان را بهسوی جلو سوق می دهد و هدایت می کند. با شناخت پیشرانه ها است که می توان درباره ماهیت بحران موجود در افغانستان صحبت کرد. در ادامه به 6 پیشرانه مهم پرداخته می شود:
1. عملیاتی شدن خروج آمریکا و اعضای ناتو از افغانستان
بعد از 20 سال حضور نظامی، آمریکا طبق توافق با طالبان و سیاست اعلامی این کشور تا ماه اوت (مرداد) نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج می کند و صرفاً تعداد معدودی نیروی برای حفاظت از سفارت این کشور در افغانستان حفظ می کند. دیگر اعضای ناتو نیز در حال خارج کردن نیروهای نظامی خود از افغانستان هستند. درواقع، فشارهای داخلی آمریکا برای خروج این کشور از افغانستان امضای توافق صلح بین آمریکا و طالبان در اسفند 1398 را سبب شد. مهمترین بند توافق این بود که طالبان متعهد شده است که افغانستان به منبع تهدید علیه آمریکا تبدیل نشود. در مقابل آمریکا نیز متعهد شده نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کند. طالبان و آمریکا در حال عمل به تعهدات خود هستند و لذا خروج آمریکا از افغانستان قطعی است. خروج آمریکا به معنی از دست دادن حمایت های نظامی آمریکا از دولت افغانستان است.
2. شکست مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان
در توافق صلح آمریکا و طالبان بر ضرورت گفتگو میان طالبان و کابل تأکید شد. آخرین دور گفتگوهای بین افغانی قرار بود فروردینماه در ترکیه برگزار شود که تاکنون به تأخیر افتاده است. هرچند گفتگوهای در سطوح پایین تر میان طالبان و کابل در کشورهای در جریان است اما واقعیت این است که جنگ بین طالبان و دولت افغانستان آغازشده و گفتگوهای موجود ظرفیت حل بحران موجود را ندارد. پیشروی های اخیر طالبان سبب شده که محافل اطلاعاتی غرب بهویژه آمریکا به این ارزیابی برسند که دولت افغانستان تا 6 ماه دیگر سقوط خواهد کرد و طالبان بر آن مسلط خواهد شد. روشن است که با این شرایط کابل گفتگو را بی فایده بداند و طالبان نیز تمایلی به گفت وگو نداشته باشند. لذا آینده افغانستان را باید با توجه به این مسئله بررسی کرد که گفت وگوهای صلح درون افغانی شکستخورده است.
3. بی اعتمادی دولت افغانستان به طالبان
دولت غنی از ابتدا با مذاکرات صلح آمریکا با طالبان مخالف بود و از مذاکرات دولت با طالبان نیز چندان استقبال نمی کرد. چون بسیاری از دولتمردان افغانستان باور دارند که طالبان نظام سیاسی و قانون اساسی موجود افغانستان را نمی پذیرد. با پیشرویهای طالبان، اشرف غنی در سفر اخیر به آمریکا امیدوار بود مقامات واشنگتن را به تجدیدنظر در تصمیم خود برای خروج از افغانستان وادار کند. با توجه به قطعی بودن خروج آمریکا از افغانستان، به نظر می رسد که دولت دو گزینه بیشتر پیشرو ندارد؛ اول مقاومت در مقابل طالبان و جنگ با آنها و دوم تن دادن به خواسته های سیاسی طالبان در مذاکرات صلح. مواضع مقامات افغانستان گویای این نکته است که آنها گزینه نخست را انتخاب کرده اند.
4. شکل گیری نهضت های مردمی مقابله با طالبان
این متغیر که متغیری نوظهور است به تشکیل نهضت های مردمی برای مقابله با طالبان اشاره دارد. در هفته های اخیر رهبران قبایل و طوایف و حتی شخصیت های سیاسی تلاش کرده اند مردم را به بسیج برای مقابله با طالبان تشویق کنند. این وضعیت سبب تکثیر انواع سلاح در بین مردم شده است که می تواند تسریعکننده جنگ داخلی در این کشور باشد. آنچه مهم است این است که حتی در صورت پیروزی دولت و چنین گروه های بر طالبان، جمع آوری دوباره سلاح ها کار دشواری خواهد بود و گروه های مسلح شبهنظامی به چالشی برای دولت افغانستان تبدیل خواهند شد.
5. طالبان مصمم به گسترش قلمرو
طالبان با اطمینان به خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان از یکسو و ضعف دولت مرکزی از سوی دیگر و همچنین با تکیهبر عملیات روانی در حال گسترش قلمرو سرزمینی خود است. به نظر می رسد در یک سطح حداقلی طالبان به دنبال تصرف سرزمین های بیشتر برای تقویت موضع خود در مذاکرات صلح احتمالی با دولت افغانستان است و در یک سطح حداکثری به دنبال تصرف کل افغانستان و تأسیس دوباره امارت اسلامی افغانستان باشد که این هدف با توجه به تنوع قومی – مذهبی جامعه افغانستان، جز از مسیر جنگ داخلی شدید میسر نیست.
6. بازیگران خارجی
بحران موجود در افغانستان بازیگران خارجی بسیاری از همسایگان افغانستان گرفته تا بازیگرانی مانند روسیه، ترکیه و قطر را درگیر خودکرده و خواهد کرد. سیاست های دولت های دخیل در مسائل افغانستان علیه یکی از طرفین درگیری خود سبب پیچیده تر شدن بحران و حتی عمیق تر شدن آن خواهد شد. ترکیب متغیرهای خارجی با متغیرهای داخلی افغانستان صرفاً سبب طولانی شدن بحران این کشور خواهد شد.
در پایان باید گفت که هرگونه سخن درباره ماهیت بحران افغانستان و سمتوسوی آن، تابع ترکیبی از متغیرهای شش گانه و یا همه آنها بهمثابه پیشرانه های کلیدی بحران موجود در بحران افغانستان است. هرچه تعداد پیشرانه ها بیشتر شود بحران پیچیده تر و طولانی تر خواهد شد.
نظر شما :