دیپلماسی در دوره گذار: «پرونده گمشده»

تحولات سریع افغانستان را دریابیم

۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۰۳۴۵۱ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: سیدعلى موجانى
سید علی موجانی در یادداشتی می نویسد: شک نباید کرد برای دیپلماسی، طی دو دهه اخیر پرونده هسته ای مهمترین موضوع بوده اما یقین است تحولات سرزمین های شرقی، لااقل طی ۲۹۹ سال اخیر همواره اسباب حساسیت و توجه دولت های ایران مانده و هست.
تحولات سریع افغانستان را دریابیم

دیپلماسی ایرانی: به همان میزان که بحث و گفت وگو درباره مسائل سیاست خارجی طی دوران مناظره های انتخاباتی پژواکی نداشت، در نخستین مصاحبه مطبوعاتی جناب آقای رئیسی، سیاست خارجی حرف اول را زد. با این همه شاید درباره یکی از اولویت های جمهوری اسلامی ایران و حساس ترین مسئله‌ غرب و مرکز آسیا، پرسشی در میان نبود. 

شک نباید کرد برای دیپلماسی، طی دو دهه اخیر پرونده هسته ای مهمترین موضوع بوده اما یقین است تحولات سرزمین های شرقی، لااقل طی ۲۹۹ سال اخیر همواره اسباب حساسیت و توجه دولت های ایران مانده و هست.

برای نگارنده اهمیت این منطقه وقتی آشکار شد که مشغول تصحیح و انتشار کتابی نویافته در قاهره با نام "احوال و حکایات جالب توجه افغانستان و کابل و بخارا و خیوه و خوقند" نوشتۀ میرعبدالکریم بخارایی بودم. نویسنده، میر عبدالکریم، منشی جان بدر برده از جمع اعضای هئیتی دیپلماتیک بود که از منطقه به بابعالی اعزام شده بودند و همگان در مسیر جان سپرده و او به سلامت به مقصد رسیده بود. میزبان، دولت عثمانی از او که از دور دست شرق آمده بود گزارشی از منطقه ای می طلبد که بدان تعلق داشت و میرعبداکریم خامه بر صفحه و نهاده و یکی از نادر توصیفات در باب ژئوپلتیک منطقه را به میراث نهاده است. سخن او در دو قرن پیش چنان بود که جغرافیایی میان کشمیر تا خوارزم و تهران، تختگاه تازه قاجاران تا بدخشان یک واحد سیاسی و امنیتی هستند. در نگاه وی که مشابهش در تاریخ محمدی مستند است؛ تختگاه تهران عمق استراتژیک امیر درانی کابل است و امیر زادگان بخارایی و الی آخر.

دوشنبه وقتی پرسشی در باب آنچه در این منطقه در حال وقوع است، را طی مصاحبه نیافتم سخت متعجب ماندم. آن هم در شرایطی که همه اذعان دارند اقتضای ایران حکم می کند برای رهایی گریبان از تحریم ها، باب همکاری های درون منطقه‌ای را بگشاید. حتی وقتی در پایان، جناب آقای رئیسی فرصت گرفت تا دو نکته گوید و نخست با جامعه ایرانیان خارج از کشور سخن گفت امید یافتم، جمله بعد افغانستان باشد که نبود. 

افغانستان در این زمان با شتابی بیش از تصور اهل حساب و با شیبی ورای انتظار نشستگان در پس پرده حجاب در مسیر "تباهی هستی" خود راهی شده است و برخلاف باور اصحاب سخن، که کمتر آوای فروغلتیدن سهمناک بهمنی چنین سنگین را می شنوند، هستند چشمان نگرانی که می دانند آنچه در حال وقوع است اثری منطقه ای دارد و ای بسا، خواسته و ناخواسته مسیر ریل گذاری دیپلماسی جدید را نیز تغییر دهد.

بدیهی است پرونده گمشده افغانستان از روی میز کوته زمانی نزدیک و در آستانه تغییر چهره سیاسی نظام دیوانی ما یعنی طی چند هفته دیگر محور اساسی تحرک دیپلماتیکی خواهد شد که اگر برای آن اندیشیده نشود، عوارض سنگینی را در پی خواهد آورد.

مصالحه ای نافرجام، همراه با تعهداتی فاقد ضمانت اجرایی، نائره جنگ را در جبهه های  مختلف شعله ور کرده و بخش ها و فرمانداری ها یکی پس از دیگری سقوط می کنند و با هر تصرفی بنا و بنیان نظام اداری مستقر در آن ساحه و فرمانداری منفجر می شود.
 
پیام این رویدادها چیست و چگونه است هدف نخست ویرانی دوایر و ادارات دولتی است؟ 

پاسخ برای ما که تجربه مشابه ویرانی اماکن باستانی و آثار تاریخی از سوی داعش را در غرب ایران داشتیم آن بود که آن زمان خلافت آمده بود تا هویت آدمیان را بزداید و در بستر بی هویتی تاریخ  و خود را معنا کند. این نوبت اما در افغانستان، امارت بر آن است قواعد دیوان و دولت را براندازد تا قالب احکام و حدود را برسازد. پس با ویرانی نمادها و اماکن دولت پیام می دهد تمام آنچه هست از اساس بر نمی تابد و نظمی و نظامی دیگر را چاره می داند.

این رویکرد در جامعه چند قومی، چند فرهنگی و چند مذهبی افغانستان اساس نزاع بوده و هست و از آنجا که اقوام و فرهنگ ها و مذاهب در این سرزمین خاستگاهی فرامرزی دارند، دور نیست اثرات این کشاکش های عنیف اسباب منازعه و تقابلی سخت را در دایره ای به شعاعی بلند، آن گونه که میر عبدالکریم منشی بخارایی دو قرن قبل ترسیم کرد در پی آورد: از کشمیر و بدخشان تا بخارا و خوارزم، مرو و مشهد، و سرانجام تهران و مولتان. 

اثر وضعی این عارضه منطقه‌ای بر بنیان استقرار دوره جدید نظام دیوانی ایران که با این تحولات پرشتاب و پیچیده در افغانستان مقارن شده قابل ملاحظه خواهد بود. نباید تاریخ را نادیده گرفت، مرور تبعات رویداد تلخ مزار شریف با نخستین سال دولت وقت و تازه ایران در ۱۳۷۷ خورشیدی یک نشانه است که نباید از نظر افتد. 

شاید کمی دیر به نظر آید اما ضرورت دارد یک ترتیبات جدی اندیشیده شود و پیش از آن که بهمن سهمناک فرو افتد، موانعی برافراشت تا از شدت آن به میزان مقدور کاست. امید خوانده شود.

سیدعلى موجانى

نویسنده خبر

دیپلمات، کارشناس مسائل بین الملل و گروه های اسلامی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: افغانستان طالبان کابل ایران و افغانستان سید علی موجانی مزار شریف


( ۳ )

نظر شما :

ناشناس ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۱:۰۶
سکوت کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی در برابر پیشروی های برق آسای طالبان واقعاً حیرت انگیز است. تقریباً 70-80% این کشور در اختیار طالبان است. اینها شاید الان که به ما نیازدارند با ما خوب باشند، اما براساس ایدئولوژی وهابیت دشمن هستند.
محمد ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۱:۲۱
اگر صاحب منصبان ما افق دیدشان تا دریای مدیترانه رفته اما از افغانستان غافل بوده اند ، امیدی نیست که در مدت اندک بتوانند کاری انجام دهند ، در ضمن دولت مستقر کابل هم چندان دوست ما نبود ، این احتمال را هم در نظر بگیرید که مسئولان ما چندان هم ناخرسند نیستند و طالب ها را به عنوان حاکمان جدید افغانستان پذیرفته اند
ناشناس ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۱:۳۴
پاکستان پرنفوذترین کشور در افغانستانه و ترکیه با پاکستان متحد شده البته ترکیه دنبال گسترش پانترکیسم و سوءاستفاده از احساسات قومی ترکهای افغانستان و ناامنی در مرزهای شرقی ایرانه اما هر دو کشور دنبال خارج کردن چابهار از رقابت تجاری هستن وضعیت افغانستان بدتر میشه ایران بهتره فقط مواظب مرزهای شرقی خودش و نقشه لاجورد ترکیه باشه ضمنا پاکستان هم با اونهمه هزینه ایران برای گازرسانی به پاکستان و کیلومترها خط لوله میخواد از روسیه گاز وارد کنه بدترین همسایگان ایران همین پاکستان و ترکیه هستن آذرباییجان هم به وقتش زهرش رو میریزه
فدوی ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۲:۱۵
در پاسخ ناشناس ۱۱:۳۴ در جهان همسایه خوب و بد نداریم . همسایه مضر و مفید داریم. این دو به ترتیب در صورتی است که شما ضعیف یا قوی باشد . واقعیت آنست که نصایح شما به حکومت فعلی ایران مفید است اما بجا نیست . فردی با تب چهل درجه نمی تواند از پس مزاحمتهای همسایه ناجور برآید . همسایگانمان دقیقا آمار نان درون سفره مان و دندان داخل دهانمان را دارند . تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
ابراهیم قدیمیص ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۱۴:۳۳
اطلاعات ما نسبت به انچه در افغانستان میگذرد زیاد نیست۔انقدر کم است که نقشه افغانسنان و قومیگرائی منطقهای انرا فراموش میکنیم۔این همه مذاکره کردهاند بالاخره تصمیمی گرفته اند۔من فکر میکنم این تغییرات از روی تقسیم بندی ها ی توافق شده ممکن است باشد۔ایا طالبان به این تقسیم بندی ها متعهد میماند یا خیر؟اگر طالبان به بخش انها نزدیک شود ورخنه کند انها ساکت خواهند بود یا خیر۔
به فدوی ۰۲ تیر ۱۴۰۰ | ۲۱:۵۸
ترکیه که با همه همسایه هاش مشکل داره که همراه با آذرباییجان به خاک ایران طمع داره که به محض ورود نحسش به تحولات افغانستان ، افغانستان به وضعی که می بینی دچار شد همسایه بدی نیست ؟! ترکیه برای همه همسایه هاش همسایه بدیه الانم مرزهاش با ایران که دیوارکشی شده تمام آوارگان جدید افغان وارد خاک ایران میشن تو همسایگان ایران هم هیچ ‌همسایه ای جز آذرباییجان و ترکمنستان و ترکیه طمع به خاک ایران ندارن پس همسایه بد وجود داره البته برای کسی که بخواد ببینه قربانی خروج آمریکا و جایگزینی ترکیه که باز هم با بحثهای نژادی و قومی قبیله ای و حمایت از ازبکها و ترکمنهای افغانستان وارد شده مردم افغانستانن
Ali ۰۵ تیر ۱۴۰۰ | ۰۱:۴۹
نظر به اینکه فرمانده سپاه قدس،متخصص جنگ افغانستانه،باید دید که چه برنامه ای داره،اینجاست ایشان محک خواهد خورد...