روسیه در مدیترانه (بخش چهارم)

روسیه بعد از جنگ سرد استراتژی در مدیترانه را از نو تعیین کرد

۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۰۳۳۶۵ اخبار اصلی اروپا
پایان جنگ سرد آغاز یک آرایش مجدد استراتژیک مهم در اروپا و مدیترانه بود. روسیه برای تمرکز بر مشکلات داخلی از امپراتوری های خارجی و داخلی خارج شد. در حقیقت، مشکلات داخلی در سراسر دهه ۱۹۹۰ روسیه را درگیر کرده بودند. روسیه در نتیجه مواجهه با تخلیه منابع و فروپاشی بنیان دفاعی خود، دیگر نمی توانست از نظر نیروی دریایی، نظامی و ژئوپلیتیک یک بازیگر فعال در مدیترانه بماند. باقی مانده ناوگان شوروی در دریای سیاه با اوکراین تقسیم شد و روسیه دیگر نیروی دریایی موثر و مطرحی نداشت.
روسیه بعد از جنگ سرد استراتژی در مدیترانه را از نو تعیین کرد

نویسندگان: یوجین رومر و ریچارد سوکولسکی

دیپلماسی ایرانی: استراتژی روسیه در دریای مدیترانه بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی این کشور در صحنه وسیع تر اروپاست که از دیرباز صحنه اصلی پیروزی ها و عقب ماندگی های سیاست خارجی این کشور بوده. موقعیت غالب اروپا در دستور کار سیاست خارجی روسیه محصول فرهنگ استراتژیک این کشور است که به نوبه خود توسط جغرافیا، میراث تاریخی و جهان بینی نخبه گرایی که غرب را تهدیدی برای نظم سیاسی داخلی می داند، شکل گرفته است. درک وضعیت فعلی روسیه در مدیترانه بدون نگریستن به آن در مقیاسی گسترده تر و باتوجه به پس زمینه دخالت چند صد ساله این کشور در منطقه و عقب نشینی از آن در یک چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد، غیرممکن است.

وقفه ای پیش از برنامه های همیشگی

پایان جنگ سرد آغاز یک آرایش مجدد استراتژیک مهم در اروپا و مدیترانه بود. روسیه برای تمرکز بر مشکلات داخلی از امپراتوری های خارجی و داخلی خارج شد. در حقیقت، مشکلات داخلی در سراسر دهه 1990 روسیه را درگیر کرده بودند. روسیه در نتیجه مواجهه با تخلیه منابع و فروپاشی بنیان دفاعی خود، دیگر نمی توانست از نظر نیروی دریایی، نظامی و ژئوپلیتیک یک بازیگر فعال در مدیترانه بماند. باقی مانده ناوگان شوروی در دریای سیاه با اوکراین تقسیم شد و روسیه دیگر نیروی دریایی موثر و مطرحی نداشت.

ادامه حضور ناوگان روسی در سواستوپل بر اساس معاهده ای که در سال 1997 با اوکراین بر سر آن مذاکره شد، با توجه به تمایل این کشور برای پیوستن به ناتو، با آینده ای نامشخص روبرو شد. با تعهد سال 2008 ناتو به پذیرش اوکراین و گرجستان به عنوان اعضای این سازمان در آینده نامشخص، نه تنها جاه طلبی های روسیه در مدیترانه به اتفاقی از گذشته تبدیل گشت، بلکه حضور آن در دریای سیاه نیز زیر سوال رفت. این تعهد با احتمال قطع دسترسی روسیه به سواستوپل همراه بود که یعنی این کشور تنها به یک بندر مهم در نووروسیسک دسترسی داشت و بدین ترتیب، مسکو را با چشم انداز تبدیل شدن دریای سیاه به یک دریاچه ناتو و عواقب جدی امنیت این اتفاق، مواجه می کرد. بلغارستان و رومانی در سال 2004 به ناتو پیوسته بودند. در سال 2011 ایالات متحده و رومانی توافق کردند که یک سامانه دفاع موشکی در رومانی مستقر کنند؛ مقامات روسی ادعا کردند این سامانه می تواند تهدیدی برای امنیت روسیه باشد.

موارد یاد شده نکاتی مهم و موثر در تصمیم گیری های کرملین برای جنگ علیه گرجستان در سال 2008 و حمله به اوکراین 6 سال بعد از آن بودند. چشم انداز عضویت دو کشور در ناتو و همکاری نزدیک آنها با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نوید تحولی بزرگ در منطقه دریای سیاه را می داد و به معنای تهدیدهای جدید برای توانایی روسیه در طرح اعمال نفوذ در مدیترانه و دفاع از موقعیت در دریای سیاه و تغییر در توازن کلی بین ناتو-روسیه در لبه جنوبی اروپا بود. به گفته ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، این احتمال وجود داشت که کریمه و سواستوپل به محلی جدید برای اجزای دفاع موشکی ایالات متحده و سکوهای پرتاب حملات موشکی علیه روسیه تبدیل شوند.

در بستر دریای سیاه و دریای مدیترانه، اختلافات با گرجستان و اوکراین اهمیت بیشتری از اعلامیه های جاه طلبانه اما مبهم کرملین درباره حوزه «منافع خصوصی» روسیه داشتند. این درگیری ها که برای جلوگیری از پیوستن دو کشور به ناتو آغاز شده بودند، در تحقق چیزی بیش از هدف اولیه مموثر واقع شدند. از دید ناظران خارجی، این درگیری ها به ایجاد دو کشور متخاصم در مرز جنوب غربی روسیه انجامیدند؛ اما از دید روسیه، این درگیری ها در حقیقت از نفوذ یک اتحاد خصمانه به این منطقه مهم، کاهش حضور روسیه در دریای سیاه و بروز چالش های جدید برای دسترسی روسیه به مدیترانه و همبستگی بیشتر نیروها در جناح جنوبی اروپا، جلوگیری کردند. این دو جنگ همچنین به الحاق کریمه به خاک روسیه انجامیدند. کریمه اساسا یک نقطه کانونی مهم برای دفاع از جنوب روسیه و بستری برای طرح قدرت و نفوذ در دریای سیاه و مدیترانه قلمداد می شده است.

با این حال، درگیری های گرجستان و اوکراین و اصلاحات گسترده و نوسازی نیروهای نظامی از جمله توانایی های دریایی روسیه که پس از جنگ 2008 با گرجستان آغاز شد، نتوانست چالش ناشی از جغرافیا و ژئوپلیتیک اروپا برای روسیه را جبران کند. کشتی های جنگی این کشور هنوز هم مانند روزهای کاترین کبیر، مجبورند از تنگه های تحت کنترل ترکیه یا با فاصله از اروپا حرکت کنند و هواپیماهای جنگی روسیه برای رسیدن به مدیترانه باید از حریم های هوایی غیر دوستانه بگذرند. در نتیجه، این دو درگیری هر دو برای روسیه مشکل ساز شده اند. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: کارنگی اهداء برای صلح بین المللی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: روسیه روسیه در دریای مدیترانه دریای مدیترانه جنگ سرد


( ۸ )

نظر شما :