اروپا و ایران در خاورمیانه ای در حال تغییر (بخش دوم)

برجام در روابط ایران با قدرت های جهانی تابو شکن بود

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۸:۰۰ کد : ۲۰۰۲۳۶۱ اخبار اصلی پرونده هسته ای
می توان ادعا کرد که حمایت قاطع مردمی از تیم مذاکره کننده ایران به ریاست جواد ظریف، وزیر امور خارجه، باعث شد که رهبری این کشور تمایل بیشتری به سازش نشان دهد. به نظر می رسید مردم ایران و نخبگان جمهوری اسلامی با یک آرمان مشترک متحد شده اند: «عادی سازی» شرایط ایران در صحنه جهانی. مسیر در جهت عادی سازی در سیاست خارجی ایران که مورد تجدید نظر قرار گرفته، چهار مرحله را شامل می شده است: نهادینه سازی روابط خارجی ایران؛ نهایی کردن یک توافقنامه چندجانبه؛ اجرای توافق نامه و غیر امنیتی کردن موضوع از طریق اجرای توافقنامه.
برجام در روابط ایران با قدرت های جهانی تابو شکن بود

نویسنده این مطلب: عدنان طباطبایی

دیپلماسی ایرانی: خروج آمریکا از توافق هسته ای سال 2015 ایران موسوم به برجام فشار شدیدی بر دولت رئیس جمهوری حسن روحانی وارد آورده است. همانطور که حصول برجام به تقویت دولت روحانی کمک کرد، سقوط موجب اختلال در تحقق اهداف دولت دوم روحانی  (2017-2020) شد. برای درک بهتر شدت «بحران برجام» که هم رفتار سیاست خارجی ایران و هم توازن قدرت داخلی در این کشور را تحت تاثیر قرار می دهد، باید انتظارات از تحقق توافق و منطق کلی نخبگان برای اجماع و ایفای نقش در تحقق توافق با ای3/اتحادیه اروپا را در نظر گرفت.

1.2 ادغام امور داخلی و خارجی

کارزار انتخاباتی روحانی با پیوند زدن امور داخلی و خارجی از طریق تمرکز بر پرونده هسته ای، اولین کارزار در تاریخ جمهوری اسلامی بود که عمدتا با یک مساله سیاست خارجی تعریف می شد. پیش از مبارزات انتخاباتی روحانی سیاست خارجی نه برای رای دهندگان و نه برای نخبگان سیاسی اهمیت اساسی نداشت. این رویکرد و پیروزی انتخاباتی برای روحانی این امکان را ایجاد کرد تا پرونده هسته ای را در دوره اول ریاست جمهوری خود در اولویت قرار دهد. همه دیگر موضوعات اهمیت خود را از دست دادند و انتظار عمومی این شد که با نتیجه دادن مذاکرات هسته ای، دیگر چالش ها از مشکلات اقتصادی گرفته تا محیط زیستی، امور اجتماعی و فرهنگی به راحتی برطرف شوند.

رسانه های ایران مذاکرات هسته ای بین ایران و ای 3/اتحادیه اروپا را پوشش دادند و جدا از جنبه های فنی از جمله تعداد سانتریفیوژها و قابلیت های دقیق تاسیسات هسته ای ایران، ملاحظات ایدئولوژیکی از جمله اینکه آیا باید گفت و گوی مستقیم با آمریکا انجام شود یا اینکه تا چه اندازه می شود به غرب اعتماد کرد، مطرح شدند. مخالفان توافق هسته ای عمدتا روی خطرات معامله با غرب تمرکز داشدند و کارشناسان حقوقی درباره اثر روانی تحریم ها هشدار می دادند. در نتیجه، یک بحث عمومی کاملا پیچیده درباره روند مذاکرات هسته ای در میان مردم در جریان بود. می توان ادعا کرد که حمایت قاطع مردمی از تیم مذاکره کننده ایران به ریاست جواد ظریف، وزیر امور خارجه، باعث شد که رهبری این کشور تمایل بیشتری به سازش نشان دهد. به نظر می رسید مردم ایران و نخبگان جمهوری اسلامی با یک آرمان مشترک متحد شده اند: «عادی سازی» شرایط ایران در صحنه جهانی.

مسیر در جهت عادی سازی در سیاست خارجی ایران که مورد تجدید نظر قرار گرفته، چهار مرحله را شامل می شده است: نهادینه سازی روابط خارجی ایران؛ نهایی کردن یک توافقنامه چندجانبه؛ اجرای توافق نامه و غیر امنیتی کردن موضوع از طریق اجرای توافقنامه.

1.3 نهادینه سازی روابط خارجی ایران

رهبران سیاسی ایران و بخش هایی از جمعیت این کشور به دلایل زیادی به قدرت های جهانی به ویژه به ایالات متحده و بریتانیا بی اعتماد هستند. نگاه کشورهای غربی به ایران هم مشابه است. در چنین فضای بی اعتمادی تصمیم گیرندگان در تهران ترجیح می دهند که امور خارجی را به ویژه زمانی که به منافع امنیتی مربوط باشند، از طریق نهادهای چندجانبه پیش ببرند. این شرایط درباره توافق هسته ای صدق می کرد. از این رو ایران همواره بر حضور اتحادیه اروپا به عنوان داور اصلی در مذاکرات هسته ای و تضمین سازمان ملل از طریق قطعنامه 2231 شورای امنیت اصرار ورزید.

1.4 نهایی شدن توافقنامه چندجانبه

برجام و قطعنامه آژانس بین المللی انرژی هسته ای درباره ابعاد احتمالا نظامی پرونده هسته ای ایران دو مورد موفقیت مذاکره کنندگان ایرانی در دستیابی به توافقی چندجانبه بر سر موضوعی حساس و امنیتی از طریق گفت و گوی بین المللی هستند. رهبری ایران همواره تاکید کرده که مذاکرات به ویژه با ایالات متحده صرفا برای مذاکره نباید باشد و باید هدف مشخصی را دنبال کند. از این رو، می توان گفت که سازش باید زمینه ساز توافق باشد. احتمالا در ایران بر سر هیچ قالب دیگری غیر از ای 3/اتحادیه اروپا اجماع داخلی لازم برای ورود به مذاکرات چند جانبه شامل جلسات وزرای خارجه ایران و آمریکا حاصل نمی شد. به لطف این قالب چند جانبه، تصمیم گیرندگان ایرانی توانستند در برابر مخالفان در جبهه داخلی بایستند و اینطور توجیه کنند که مذاکرات با ایالات متحده نیست و با گروهی از کشورها تحت تحت نظارت سازمان ملل است. این قالب بود که به طرف ایرانی کمک کرد تا توافق را نهایی کند و تایید مجلسی را که در سال 2015 تحت کنترل مخالفان روحانی بود، بگیرد.

1.5 اجرای توافقنامه چند جانبه

تعهد ایران به پایبندی به مفاد برجام از دسامبر 2015 توسط آژانس بین المللی انرژی هسته ای در 12 گزارش تایید شده است. ایران به همه تعهدات درباره تعداد سانتریفیوژهای عملیاتی، مقدار آب سنگین قابل ذخیره در ایران، پیکربندی سایت های هسته ای، حمل 97 درصد اورانیوم غنی شده ایران به خارج از کشور و محدودیت های فعالیت های تحقیق و توسعه عمل کرد. تلاش سیاسی گسترده ای لازم بود تا دولت روحانی بتواند مخالفان داخلی برجام و یک جامعه بدبین را متقاعد کند که این اقدامات (ذاتا فنی اما کاملا سیاسی) ارزشش را دارند. 9 آوریل 2015، یک هفته پس از نهایی شدن توافق، آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران گفتند که مذاکرات هسته ای برایشان یک «تجربه» بوده و اگر طرف دیگر «لجبازی معمول خود را کنار بگذارد» امکان مذاکره درباره «سایر موضوعات» وجود خواهد داشت. این جمله به وضوح نشانگر این بود که اگر توافق به خوبی پیش رود، می تواند مسیر مذاکره را بگشاید. رئیس جمهوری روحانی و وزیر امور خارجه ظریف نیز در سخنرانی ها، مقالات، توییت ها و مصاحبه ها اظهارات مشابهی داشتند.

1.6 غیر امنیتی کردن موضوع

بر اساس برجام، ایران با یک رژیم بازرسی شدیدالحن توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی موافقت کرد. دستگاه های امنیتی ایران دیگر به بازرسی ها به مثابه تهدیدی علیه تاسیسات هسته ای نمی نگریستند. کمیسیون مشترک برجام، نهاد مسئول نظارت بر اجرای توافق، به ساز و کاری مفید برای رسیدگی و بحث درباره مسائل مربوط به برجام تبدیل شد که در آن گفت و گوهای سطح بالا و تعامل نمایندگان ایران با همتایان آمریکایی و پرداختن به موضوعات حساس مربوط به برنامه هسته ای ایران اعم از فنی یا سیاسی یک امر عادی بود. بنابراین، می توان گفت برجام در غیرامنیتی کردن سطح بالای تعاملات با ایالات متحده سهم داشت. تابوی ارتباط مستقیم دیپلماتیک با ایالات متحده شکسته شد. ارزش این دستاورد زمانی مشخص شد که 10 نیروی دریایی ایالات متحده بازداشت و طی چند ساعت آزاد شدند تنها به این دلیل که خط مستقیم ارتباطی وجود داشت.

ایران از طریق همین گام های کوچک و دقیق تلاش کرد روابط خود را با قدرت های جهانی عادی سازی کند. این مسیر، امیدوار کننده ترین مسیر در جهت بهبود روابط تجاری، تامین سرمایه گذاری مستقیم خارجی و در نهایت بهبود و رشد اقتصادی تلقی می شد. اجماع میان تصمیم گیرندگان اصلی در ایران آنقدری بود که در برابر مخالفت شدید عناصر تندرو در اردوگاه اصول گرایان دوام آورد. اما لازم به تاکید است که اگر برجام مورد رضایت رهبر و دستگاه های ارشد نظامی و امنیتی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نبود، نهایی نمی شد. بنابراین، فرضیات مبنی بر اینکه توافق هسته ای بر خلاف خواست رهبر معظم انقلاب یا سپاه بوده، گمراه کننده و اشتباه هستند.

(این مطلب ادامه دارد.)

منبع: بنیاد مطالعات مترقی اروپایی / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34
 

کلید واژه ها: برجام توافق هسته ای ایران روابط ایران و غرب سیاست خارجی ایران مخالفان داخلی روحانی


( ۱ )

نظر شما :