ظرفیت هایی که وجود دارد

نوروز: یک پروژه دیپلماسی یا دیپلماسی بنیادین؟

۰۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۵:۰۰ کد : ۲۰۰۱۲۵۳ اخبار اصلی اخبار داخلی آسیا و آفریقا
مهدی موحد ابطحی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جشن نوروز (با عبارت Nowruz) در سال ۲۰۱۰ با درخواست یونسکو در سازمان ملل ثبت شد چون ۳۰۰ میلیون نفر نوروز را جشن می گیرند که با تعطیلی رسمی در این کشورها همراه است: پنج روز (آران و شیروان)، چهار روز (ایران، تاجیکستان، قزاقستان)، دو روز (ترکمنستان)، یک روز (قرقیزستان، ازبکستان، افغانستان، کردستان عراق، کوزوو، آلبانی، استان بایان اولغی در مغولستان، استان‌های تاتارستان، باشقیرستان، داغستان، کاباردینو-بالکاریا در روسیه. البته برخی کشورها بدون تعطیلی نوروز، آن را جشن می گیرند: استان سین کیانگ در چین، هندوستان، پاکستان، عراق، سوریه، ترکیه، ارمنستان، گرجستان و مقدونیه.
نوروز: یک پروژه دیپلماسی یا دیپلماسی بنیادین؟

نویسنده: مهدی موحدابطحی، محقق مؤسسه بصیر

دیپلماسی ایرانی: نوروز مجموعه سُنت‌هایی است از گذشته ‌هایی دوردست که دانش بشری از فلسفه آفرینش را به شیوه ای ساده در فرهنگ و باور مردم متجلی کرده است: 1) خدایی که مهربان است و شادی و همنوایی، نوشدن و انگیزش را می افزاید و 2) آیینی که پندار و گفتار و کردار مردمان را می ساخت تا خوبی‌ها و فرزانگیهای یزدان پاک را به نمایش بگذارند:  پالایش دلها و ذهنها از کینه‌ و بدی، زدودن پلشتی و آلودگی از خانه و آشیانه و خویش، پیروزی نیکی بر بدی، زنده شدن و بازآفرینی، پاس داشتن دوستی‌ و خویشاوندی، بخشش امید و شادی، پرورنده صلح و آشتی، دادن پیام تازگی و زایش. 

بنابراین، نوروز را باید فراتر از سُنتهای تاریخی و تمدنی، بلکه نوعی فرهنگ غنی و پویا با فلسفه ای خاص دانست: 1)  نوروز محصول پندار و گفتار و کردار بخشی از جامعه بشری در طول تاریخ است، بنیانی بنیادی تر از راهبردها. پس یک «فلسفه است» (اصل بنیادین یک). 2) بقای همنوا با چرخه حیات جهان آفرینش بوده و هست که مستقل از اراده بشریت آفریده شده، پیوندی ورایِ اراده بشریت. پس یک «آیت و نشانه است» (اصل بنیادین دوم). 3) کردار جوامع در پاسداشت نوروز تاثیرات و پیامهایی را به دیگر افراد و جوامع می فرستد از «سپاس گذاری از همنوایی و هم افزایی»، «برانگیختن تلاش» و «ارزندگی زندگی». پس یک «نظام ارزشگذاری است» (اصل بنیادین سوم).

خوانش فلسفی از نوروز

الف) جشن گرفتن بهار و زنده شدن طبیعت توسط جامعه نوروزی بیانگر احساس تعلق به جهان های خلقت است، یک تجلّی از «نظریه سیستمها» در فرهنگ شرقی. چنین خوانشی یک بنیان فلسفی است که مانند یک «نظام ارزشگذاری» بر جامعه نوروزی حکمرانی می کند.

ب) تعدد قومیتها و خرده فرهنگهایی که نوروز را پاس داشته اند، بازمانده ای از هویت جوامعی بشری در گذر تاریخ هستند اما در نگاهی فلسفی، تعدد و تکثر قومیتها و فرهنگهایی که در نظام ارزشگذاری مشترک هستند بیانگر «منطق چندارزشی» از اندیشیدن و ورزیدن است. «متفاوت بودن» واقعیتی است که بوده و هست و خواهد بود. 

ج) این منطق چند ارزشی واقعیت زندگی جامعه بشری را باز نمایش می دهد، واقعیتی که بر ارزشی خاص اصرار نمی کند دنبال سیطره و سلطه نیست، و تعلق متفاوت جوامع به نوروز را همچون «میزان عضویت» در یک «مجموعه فازی» می بیند.

ظرفیت های نوروز

جشن نوروز (با عبارت Nowruz) در سال 2010 با درخواست یونسکو در سازمان ملل ثبت شد چون 300 میلیون نفر نوروز را جشن می گیرند که با تعطیلی رسمی در این کشورها همراه است: پنج روز (آران و شیروان)، چهار روز (ایران، تاجیکستان، قزاقستان)، دو روز (ترکمنستان)، یک روز (قرقیزستان، ازبکستان،  افغانستان، کردستان عراق، کوزوو، آلبانی، استان بایان اولغی در مغولستان، استان‌های تاتارستان، باشقیرستان، داغستان، کاباردینو-بالکاریا در روسیه. البته برخی کشورها بدون تعطیلی نوروز، آن را جشن می گیرند: استان سین کیانگ در چین، هندوستان، پاکستان، عراق، سوریه، ترکیه، ارمنستان، گرجستان، و مقدونیه.

خوانش دیپلماتیک از نوروز

بر پایه فلسفه نوروز، 

1.    پارهای تمدنی ایران نتوانسته اند از روایت تاریخی از سنت‌ها و فرهنگ مشترک خود دست بردارند (نوعی حجاب فلسفی فرهنگی) و به روایتی پویا و همگرا برای جهان امروز و آینده برسند. این اسارت نتیجه روابط سیاسی، جاه طلبی‌ ملی، و دخالت‌های فرامنطقه‌ای است که بسیاری از فرصتهای دیپلماسی را برای ایران سوزانده است. 

2.    «پذیرش متفاوت بودن» پیش درآمد «گفتگو» و «تفاهمِ» پاره های ایران تمدنی است. «گفتگو و تفاهم» نیازمند دیدن واقعیتهای جهان امروزی و فرصتهای کنونی است.

3.    «ایران» نه یک امپراطوری است نه صرفاً «جمهوی اسلامی»، بلکه نمادی از گستره‌ ای فلسفی و فرهنگی است فراتر از مرزهای حکمرانی. مرزهای تمدنی ایران، هر جایی است که نوروز را جشن می‌گیرند و پاس می دارند (و نه جایی که تیر آرش کمانگیر بیافتد). 

4.    «حکمرانی» برآمده از خواست متنوعِ مردم نیازمند تاکید بیشتر بر مشترکات و فرصتهاست (تا تکیه بر خوانش خاص). مرزهای حکمرانی و دیپلماسی نباید نباید به تاریخ و جغرافیا محدود شوند بلکه توان راهبردی ایران می تواند از مرزهای ژئوپولیتیک و ژئوایدئولوژیک فراتر شده و به مرزهای کالچرال برسد.

5.    نوروز را یک بنیان فلسفی بشرساخت (و نه یک پروژه) و یک دیپلماسی بنیادین فرض کنیم تا بتوان راهبردها و برنامه های متنوعی را ترسیم کرد و توان دیپلماسی را افزایش داد.

6.    به جای ایجاد اتحادیه، آن دیپلماسی را به روز کنیم که با چنین فلسفه ای سازگار است: ارائه «خوانش‌ استراتژیک از نوروز» هم یک فرصت و هم یک ضرورت در افق دیپلماسی است: فرصتی برای تأثیرگذاری در عرصه های مختلف و ضرورتی برای رهایی از «انزوای استراتژیک»، «ایران هراسی» و بازیابی «هویت ایرانی» (به جای بسنده کردن به نفوذ فرهنگی، اطلاعاتی یا نظامی).

7.    «خوانش راهبردی از نوروز» نیازمند الف) عملگرایی (و نه بیان آرزوها و شعارها)، ب) توجه به تفاوت حکمرانی این کشورها (و نه اصرار بر دیکته کردن سیاستهای جمهوری اسلامی)، و ج) توجه به فرصتهای متفاوت پاره های تمدن ایرانی (و نه فرصت سوزی به بهانه های ایدئولوژیک) است.

8.    «متدولوژی اجرای خوانش راهبردی از نوروز» براساس منطق چندارزشی (و نه منطق دو ارزشی) باشد: الف) توسعه تعامل شبکه ای از کنشگران مؤثر (به جای تعاملِ صرفاً ساختاری از کنشگرانِ صرفاً رسمی)، ب) بهادادن و ارزش گذاری به فعالیتهای میان رشته ای (به جای دیپلماسی صرفاً سیاسی یا اقتصادی)، ج) پایش و پالایش مداوم سیاستها، پروژه ها و اقدامات برای بهینه سازی مداوم (به جای ارزیابی های دیرهنگام). گفتنی است «کشورها را دوست یا دشمن دیدن» نتیجه منطق دو ارزشی (ارسطویی) است: حجابی بر دیدگان دیپلماسی (سیاستگذاران و تصمیم سازان کلان) و زنجیری بر پای کنشگران و فعالان اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی. 

کلید واژه ها: نوروز جشن جهانی نوروز ایران حوزه تمدنی نوروز


( ۱۰ )

نظر شما :

آلتای ۰۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۱:۱۹
آران و شروان نیست جمهوری آذربایجان است. پشت این تئوری نوروز شما خیری برای جامعه و کشورهای ترک نیست مطمئن هستم. این عید ارگنه گون که به اشتباه نوروز گفته می شود هم متعلق به ترکهاست
محمدامین ۰۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۲:۴۸
در زبان دری اسم مقدم است بر صفت،مثل:پیراهن نو،سال نو، خانه نو،،وووو،ولی در کلمه نو روز قاعده بهم خورده، ترکان اوغوز عید نوروز را اوغوز بایرامی میگویند،که چون هر سخنی در ترکی هم قافیه خودش را دارد اوغوز هم شده نوروز،،،،خوروز موروز، جویز مویز اغیز مغیز .... وحتی در دنیا تمامی اقوام ترک نوروز را جشن میگیرند، که نزدیک ۳۵۰ الی ۴۰۰ میلیون هستند،ولی سایر ملتها هم مجموعا ۱۰۰ میلیون نیستند( فارسها، تاجیکها،ووو) لذا معلوم میشد بیشتر از همه میان ترکان پر طمطراق است،بطوریکه در یونسکو هم نوروز به اسم اذربایجان ثبت شده، ولی در عثمانی به خاطر اعیاد قربان،مبعث،فطر، که جنبهمذهبی هم دارند، وواجب هم هستند،زیاد به نورواهمیت ندادند.
ن ۰۸ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۳:۴۵
مقالۀ خوبی بود. خصوصاً تشکر می کنم از تیزهوشی و بصیرت نویسنده در استفاده از نام درست و صحیح "آران و شیروان" برای جمهوری باکو. امید است که سایرین نیز یاد گرفته و از این نام به جای جمهوری آ*ذ*ر... استفاده کنند.
سعید تبریزلی ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۰۰:۰۶
شما اگر می خواهید دیپلماسی بکنید باید ابتدا احترام به ملت ها را یاد بگیرید. آذربایجان را به یکی دوتا از مناطقش تقلیل دادن چیزی نسیب ملتی که ساکن حاشیه کویرستان است و عملا تغییر فصول در چنین جغرافیایی نامحسوس است نخواهد کرد.
ایرانی ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۳:۱۰
به محمد امین اقای محترم یه نگاه به یونسکو بکن ،نوشته میراث مشترک 13 کشور با خاستگاه ایرانی بزرگوار ، حالا شما بهش میگید اغوز بایرام اشکال نداره بگو اما نوروز در کتیبه های سنگی هزارها هست ، اخه چرا انقد نادانی و نااگاهی ، زبان دری زبان فارسی درباریه ، عزیز من برو از ایران اعصاب خودتم خورد نکن ، بقیه هم اونقد بی ربطه حرفاشون که ارزش جواب نداره ، سخنی هم با نویسنده : اسم کشور شمالی ما جمهوری اذربایجان هست قاعدتا نباید اجازه ثبتش رو میدادیم در زمان خودش اما چون ثبت شده دیگه نمیشه کاریش کرد لطفا اسم درست رو رعایت بفرمایید
ایرانی ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۴:۲۶
و در ادامه به محمد امین : در مورد قاعده زبان فارسی یا دری یا تاجیک که گفتید لطف میکنید استاد در مورد نوشاد ، نوگل ، نوزاد ، پریچهر ، پریرو ، نوبهار ، خرم شهر ، خرم اباد ، خرم دشت ، خرم دل ، سفید رود ، سفید جامعه ، گل شهر ، زیبا رو ..... هم یه توضیح به ما بدین ممنون میشم پروفسور
در جواب آلتای ،محمد آمینو تبریزی و....قومگرا ها ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۰:۵۶
باز گله قومگرا های پانترک سعی در جعل و تحریف نوروز کردند ،نوروز قدمتش از پیدایش و مهاجرت اقوام دشت قبچاق بیشتر است ،شما که عید بایرام قلی درآید چه به نوروز ، نوروز ایران مشترک با باکو و ترکیه و....اشتراک و ثبت شده نه حکومت زیر ۳۰ سال آزاد شده دست روس‌ها و تجزیه عثمانی
مهدی موحدابطحی ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ | ۲۲:۳۰
با سلام و تبریک اعیاد و سال نو خدمت همه بزرگواران، دست اندرکاران این نشریه، خوانندگان و البته آنهایی که نظر خود را ثبت می فرمایند. از پیشنهادات و انتقادات استقبال می کنم.
ميلاد اهوازي ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۱:۱۱
پاسخ به محمد امین : با بکار بردن اصطلاح دری بجای فارسی سعی در تحقیر زبان فارسی دارید که خوشبختانه هیچ ثمره ای از این شیطنت عاید شما نمیشه چون دری فقط گویشی از زبان فارسی هست. ضمن اینکه لازم نیست یه پانترک قواعد دستور زبان فارسی رو به ایرانی ها آموزش بده ، استدلالتون هم در مورد ریشه واژه نوروز اونقدر مضحکه که حتی من لزومی به پاسخ دادن به اون نمی بینم. اما اینکه جشن نوروز رو به ترکها منتسب کردین ؛ از اونجایی که اقوام کوچ نشین و صحراگردی مثل ترکها در گذشته فاقد فرهنگ یکجانشینی بودن به همین خاطر از داشتن جشن هایی ملی مثل نوروز بی بهره هستن ، به همین خاطر یا مجبورن اعیاد مذهبی رو جشن بگیرن یا اقدام به دزدیدن فرهنگ و آداب ملل متمدن دیگه بکنن. که در هر دو صورت محکوم به شکسته البته ما از اینکه ترکها هم نوروز رو جشن میگیرن استقبال می کنیم به شرط اینکه زود صاحبخانه نشن و حد خودشون رو نگه دارن.
آیدین ۱۰ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۷
جشنهای نوروز در ترکیه نشان مخالفت کردها با حکومت رژیم قومگرا ترکی بود که راهپیمایی علیه رژیم ترکی در استانهای کردستانات ترکیه بود ،اما ناچار به رسمیت این روز و عید بدلیل توجه و ارتباط با اتراک آسیای مرکزی ( عید رسمی در جمهوریهای پست شوروی ) پل فرهنگی و ارتباطی خود با آنها میبیند ،و گرنه رژیم نوعثمانی ترکی که تاریخ میلادی ورسم خط لاتینی و زبانی مخلوط مغولی عربی فرانسوی و فارسی و...به عید باستانی نوروز
ایرانی ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۲:۴۸
به اقای اهوازی : هم میهن عزیزم این شیوه نوشتار زیبنده ایرانی متمدن و تاریخ ساز نیست ، توهین زمانی شروع میشه که خرد تعطیل میشه ، دقت کنیم که توهین کننده نه به طرف مقابل که به خودش بی احترامی میکنه ، حتی اگر مواردی جزو اصول تاریخی هست اگر بخشی از مردم سرزمینت رو بیانشون ناراحت میکنه شایسته است خاموشی پیشه کنیم و فقط در مراکز دانشگاهی این موارد جهت بررسی علمی و تاریخی مطرح بشن ، ایران بی سواد نیست ایرانی با زبان محترم با همه صحبت میکنه ، دقت کنیم ، البته این فقط یک دلنوشته به یک عزیز ایرانی است همین امیدارم مایه ناراحتی شما نشه