آبا کُردهای اقلیم دوباره به پا می خیزند؟!

کالبدشکافی یک اعتراض

۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۸۳۴۵ خاورمیانه انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: عبدالرحمن فتح الهی
عبدالرحمن فتح الهی در یادداشتی برای روزنامه «شرق» پیرامون کالبد شکافی اعتراضات اخیر در اقلیم کردستان عراق می نویسد: بهبود، رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی مردم یگانه وظیفه و در حقیقت اولویت کاری هر دولتی در هر کشوری است؛ واقعیتی که امروز در اقلیم کردستان عراق به دلیل نقصان جدی در ساختار سیاسی و امر حکومت داری و عدم بستر و فضای مناسب برای نهادینه شدن گفتمان دمکراسی و به تبعش عدم چرخش قدرت سبب شده تا ظرفیت های لازم برای برآوردن احتیاجات محسوس جامعه کُردی از امنیت گرفته تا آزادی فردی، مشارکت سیاسی، برابری اجتماعی، رشد اقتصادی، رونق معیشتی و ... از آنها دریغ شود.
کالبدشکافی یک اعتراض

دیپلماسی ایرانی – سه هفته اخیر در اقلیم کردستان عراق روزهای نفس گیری را، هم برای مردم و هم برای مسئولین در این خودمختاری رقم زد؛ روزهایی که با اعتراضات گسترده کردهای عراق همراه بود. اگر چه در ظاهر امر اعتراضات چهارشنبه ۱۲ آذر ۹۹/دوم دسامبر و جمعه ۲۱ آذر/ ۱۱ دسامبر به دلیل عدم پرداخت حقوق کارمندان و معلمین و تاخیر در وصول مطالبات اقشار حقوق بگیر شکل گرفته بود، اما بی شک این اعتراضات با این شدت و عمق از جانب کردهای اقلیم نشان از دلایل و عوامل ریشه ای تری دارد که این دور از اعتراضات را به این میزان از گستردگی و خشونت کم سابقه و حتی می توان گفت بی سابقه کشانده است که به تبع آن شاهد سرکوب و برخورد خشن بی بدیل نیروهای امنیتی اقلیم کردستان عراق بودیم. از این رو پس از گذشت بیش از 10 روز از اعتراضات و به دنبالش دور شدن شدن از فضای هیجانی و روشن تر شدن ابعاد بیشتر این خیزش عمومی در اقلیم به دلیل فروکش کردن حساسیت ها، کالبدشکافی چرایی شکل گیری این اعتراضات بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.

برای کالبد شکافی عمیق این اعتراضات بدیهی است که باید نگاهی ریشه ای به ساختار سیاسی و ادارای اقلیم کردستان عراق بینداریم. کما این که موسسه «پاکس» هلند در تحقیق جامعی پیرامون عوامل شکل گیری اعتراضات اخیر در اقلیم کردستان عراق بر این باور است که  احزاب سیاسی حاکم بر اقلیم با ایجاد یک سیستم خودساخته حامی پروری به خود اجازه می دهند با فراهم کردن شغل های دولتی اکثرا بیهوده و گاهی ناموجود، حمایت رای دهندگان را به دست آورند تا بتوانند همچنان در قدرت باقی بمانند. از این حیث موسسه هلندی علت بحران مالی و معیشتی و به دنبالش بحران اجتماعی موجود در اقلیم کردستان را خود سیستم فشل دولت اقلیم کردستان دانسته، زیرا معتقد است درآمدهای نفتی دولت اقلیم کردستان عراق به اندازه ای است که با آن می توان رفاه ایجاد کرد، پس مشکل جای دیگری است. با این نگاه موسسه پاکس و برای رسیدن به ارزیابی واقع بینانه و در نهایت نتیجه گیری درست باید کالبد شکافی عمیق تری به جریان اعتراضات اقلیم داشته باشیم. 

بی شک توسعه سیاسی، چرخش قدرت و تبلور گفتمان دمکراسی به گونه ای کارا و فزآینده، نقشی محوری در توسعه یک جامعه از ابعاد گوناگون دارد و ذیل این واقعیت غیر قابل انکارعدم توسعه سیاسی، سایه سنگین نگاه های الیگارشیک، نبود فضای باز سیاسی و اجتماعی به شکلی گسترده در قالب ریشه همه ناکارآمدی ها و عقب افتادگی ها در جوامع خود را نشان می دهد. به هر تقدیر بهبود، رشد و گسترش همه شرایط و جنبه های مادی و معنوی زندگی اجتماعی مردم یگانه وظیفه و در حقیقت اولویت کاری هر دولتی در هر کشوری است؛ واقعیتی که امروز در اقلیم کردستان عراق به دلیل نقصان جدی در ساختار سیاسی و امر حکومت داری و عدم بستر و فضای مناسب برای نهادینه شدن گفتمان دمکراسی و به تبعش عدم چرخش قدرت سبب شده تا ظرفیت های لازم برای برآوردن احتیاجات محسوس جامعه کُردی از امنیت گرفته تا آزادی فردی، مشارکت سیاسی، برابری اجتماعی، رشد اقتصادی، رونق معیشتی و ... از آنها دریغ شود. 

چنانی که لئونارد بایندر، استاد دانشگاه کالیفرنیا، رئیس کمیته مطالعات خاورنزدیک و خاورمیانه شناس آمریکایی معتقد است: اگر کشوری بخواهد به رشد و توسعه برسد، باید پنج بحران هویت، مشارکت، نفوذ، مشروعیت و توزیع را از سر بگذراند. چون در واقع وجه تمایز کشورهای توسعه یافته از کشورهای در حال توسعه در آن است که این جوامع به طریقی موفقیت آمیز بحران های مذکور، به ویژه بحران های هویت و مشروعیت را پشت سرنهاده اند. پیرو این نکته آن چه که در اقلیم کردستان عراق به خصوص بعد از سال های سقوط صدام حسین می گذرد، نشان از این دارد که عملا بحران هویت و مشروعیت دامن ساختار سیاسی اقلیم کردستان عراق را به شکلی جدی گرفته و به صورت حل نشده ای باقی مانده است.

در این بین مسعود بارزانی، رئیس سابق اقلیم کردستان عراق و رهبر فعلی حزب دموکرات کردستان عراق که یقینا نقش پدرخواندگی او اکنون بیش از پیش در امر حکومت داری اربیل سایه افکنده است، سعی داشت با رفراندوم جدایی اقلیم کردستان در 3 مهر 96/ 25 سپتامبر 2017، بحران مشروعیت و هویت را به گونه ای با شکل گیری کشوری کردی و تحریک حس ناسیونالیستی و شوونیستی به حاشیه بکشاند که در نهایت ناکام ماند. همین امر سبب تعمیق و تشدید دو بحران هویت و مشروعیت برای جامعه کردی عراق و به طریق اولی برای همسایگان اقلیم از ایران گرفته تا ترکیه و دولت بغداد شد.

اگر چه حتی در صورت موفقیت رفراندوم جدایی اقلیم و تشکیل کشور کردی این دو بحران (هویت و مشروعیت) در میان مدت به شکل عمیق تری سر باز می کرد. زیرا ساختار سیاسی کنونی در اقلیم با امتیاز شکل گیری کشور کردی مشروعیتی کاذب را برای قبضه هر چه بیشتر قدرت پیدا می کرد و به دنبالش شاهد تعمیق حکومت الیگارشیک قومی بارزانی و طالبانی با نقش آفرینی دو حزب اتحادیه میهنی و حزب دموکرات کردستان عراق می بودیم؛ پروژه ای که طی این سال ها هم با شدت و ضعف پی گرفته شده است. اکنون که جامعه کردی در پی فساد سیستماتیک، نبود بستر برای چرخش قدرت، تبعیض، اختناق و سرکوب حکومت اقلیم میل بیشتری به اعتراض پیدا کرده است و خشم فرو خفته خود را به نام عدم پرداخت حقوق ها، بحران معیشتی و برآورده نشدن مطالباتشان فریاد می زنند، به شکلی ناخواسته دُمل بحران هویت و مشروعیت حکومت اقلیم کردستان عراق را هم به دلیل عدم توسعه سیاسی باز کرده اند. زیرا توسعه سیاسی با رشد دموکراسی مترادف است.

پس به هر اندازه یک نظام سیاسی از انعطاف ناپذیری به انعطاف پذیری، از سادگی به پیچیدگی، از دنباله روی فردی، گروهی، قومی و جناحی برآمده از نگاه های الیگارشیک به خود مختاری و قائل شدن به نقش پررنگ تر مردم و از پراکندگی به یگانگی گرایش پیدا کند، به همان نسبت توسعه سیاسی نیز در آن نظام افزایش می یابد. از این رو با وجود آن که در پی سرکوب و برخورد خشن نیروهای امنیتی اقلیم به کشته شدن بیش از 11 نفر انجامید، فعلا اعتراضات فروکش کرده است، اما هیچ جای شک و تردیدی نیست که به دلیل نقش آفرینی این عوامل ریشه ای با کوچک ترین جرقه ای اعتراضات این بار به شکلی عمیق تر، خشن تر و صد البته گسترده تر دامن اقلیم کردستان عراق را خواهد گرفت. چرا که توسعه سیاسی بدون مشارکت توده ای و اقدام عمومی در فعالیت های سیاسی، آن هم در قالب تبلور گفتمان دموکراسی خواهی میسر نخواهد بود. 

در این رابطه هانتینگتون تاکید دارد که در فرایند توسعه سیاسی تقاضاهای جدیدی به صورت مشارکت عمومی و ایفای نقش های بدیع تر برای مردم ظهور می کنند. بنابراین نظام سیاسی باید از ظرفیت و توانایی های لازم برای تغییر وضعیت خود برخوردارباشد، در غیر این صورت سیستم و ساختار سیاسی با بی ثباتی، هرج و مرج و در نهایت بن بست روبه روخواهد شد؛ واقعیتی که سال هاست حکومت اقلیم کردستان به شکلی جدی با آن دست به گریبان است. البته اربیل به نام کارشکنی دولت بغداد در پردخت بودجه اقلیم کردستان عراق و نیز پیگیری پروژه «دیگرسازی»، حال در قالب قائل شدن نقش مخرب برای نیروهای پ.ک.ک، ایران و دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای سعی در دور زدن و فرار از این بن بست دارد. ولی واقعیت غیر قابل انکار آن است که حکومت اقلیم کردستان طی سال های اخیر، به کررات و با شدت و ضعف شاهد شکل گیری اعتراضات مردمی بوده است.

لذا به جای فرار رو به جلو باید بستر را برای تغییرات اساسی و بنیادین با محوریت ایجاد فضا به منظور چرخش قدرت و نهادینه کردن گفتمان دموکراسی فراهم کند. چنانی که لوسین پای، شرق شناس آمریکایی توسعه سیاسی را افزایش ظرفیت حکومت ها و دولت ها در پاسخگویی هر چه بیشتر به نیازها و خواسته های مردم، تنوع ساختاری، تخصصی شدن امر حکومت داری به منظور استفاده بهینه از فرصت ها و همچنین افزایش مشارکت سیاسی عمومی می داند.  

البته این مشارکت سیاسی ممکن است به صورت تحرک دموکراتیک یا در شکل تحرک توتالیتر باشد، اما نکته اصلی تبدیل شدن مردم به شهروندان فعال است. در این مورد دست کم حفظ صورت ظاهر حاکمیت عمومی ضروری است، کما این که قوانین باید دارای ماهیت همگانی باشد و به اقتضای این نکته در اجرا کم و بیش از جنبه نگاه های سلیقه ای، شخصی و غیردمکرایتک خارج شود تا دستیابی به مقامات سیاسی برای حکومت داری در سایه دستاوردها، لیاقت ها و صلاحیت ها باشد، نه نتیجه روال انتصابی یا بهتر بگوییم «انتسابی» در نظام های اجتماعی سنتی، قومی و حزبی؛ واقعیتی که سال هاست در اقلیم کردستان عراق مغفول مانده و به ریشه تمام ناکارآمدی ها، فساد، تبعیض و در نهایت شکل گیری مکرر و مداوم اعتراضات کردها بدل شده است و در آینده نیز می تواند به عنوان آتش زیر خاکستر در خیزش های آتی عمل کند. /روزنامه شرق

عبدالرحمن فتح الهی

نویسنده خبر

روزنامه نگار و کارشناس ارشد روزنامه نگاری سیاسی و عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: کردستان عراق اقلیم کردستان اعتراضات در کردستان


( ۲ )

نظر شما :

ایرانی ۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۱۲:۵۸
کردهای عراق همیشه بحران درست میکنند تا مریکا بیشتر در عراق بماند بلکه فرصت طلبان کرد به آرزوی فتنه انگیزی خود که همان تجزیه طلبی هست برسند و پای اسرائیل در آنجا باز شود هرچند در حال حاضر هم برو بیا هست ، اما اسرائیل کردهائی که گفته میشود یهودی و دویست هزار نفر هستند را قصد دارد به کردستان عراق منتقل کند .
پناهعلی ۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۱۵:۰۴
بی شک خودمختاری اقلیم که فرزند نامشروع شیطان بزرگ در کشور عراق است، آبستن تحولات فاجعه بار برای منطقه خواهد بود،وشیطان بزرگ میخواهد توسط این فرزند نامشروعش نتنها عراق بلکه کل منطقه را به آتش بکشد،. بطوریکه از تاریخ ورود شیطان بزرگ بر عراق تمام فتنه ها اشوبها،ناارامیها،وکشتار بمب گذاریها،همه وهمه،زیر سر همین عناصر نامشروع وتروریست است،هم اکنون بزرگترین مرکز بین المللی باندهای تروریسم جهانی،بزرگترین باندهای قاچاق،مواد مخدر،اسلحه،انسان،فحشا،اعضای بدن، ارز،کالا،سیگار،مشروبات،قتل های سیاسی،وووو همه در همین اقلیم تعلیم و تربیت وپروش و به چهار گوشه جهان صادر میشود،یعنی بزرگترین مرکز پرورش تروریسم جهانی،،،واگر از حالا توسط ممالک ایران،عراق،سوریه وترکیه تمهیدات لازم گرفته نشود،اینده جهان مخصوصا چهارکشور قید شده بسیار تاریک،ونامیمون خواهد شد.
خسرو ۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۱۸:۵۵
اعتراضها فقط در شهرهاو قصبه هایی است که هواداران پ ک ک در آنجا وجود دارند ، به گفته مقامات امنیتی اقلیم نفرات شاخص اعتراضات از اعضای پ ک ک هستند و نقطه آغاز این حرکت تصمیم مشترک بارزانی ها و طالبانی ها برای بیرون راندن پ ک ک از اقلیم می باشد که البته کم کاری های دولت و وضعیت بد اقتصادی و سیستم قدرت عشیره ای و ... هم موجب تشدید اعتراضات و همراهی مردمی شده است ، با اینحال بغداد و سلیمانیه و اربیل تصمیم گرفته اند که قدرت پ ک ک را در شمال عراق بشکنند ، بافت جمعیتی اربیل و اطرافش همیشه حامی بارزانی ها و ترکیب جمعیتی سلیمانیه و اطرافش حامی طالبانی ها بوده و این اعتراضات مخاطب کمی در بین مردم شمال عراق دارد از این نظرکسی بپا نمی خیزد
علی ۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۲۰:۰۷
اساساٌ نه تنها همه ی پنج بحران هویت، مشارکت، نفوذ، مشروعیت و توزیع در اقلیم رفع نشده است بلکه اقلیم در چندین مرحله قبل از شروع و حل این بحرانها در گیر است . سیستمی که با اشاره و اقدام یک قدرت برای رفع احتیاجات آن قدرت و بصورت موقتی بوجود آید نمی تواند نقش یک دولت هرچند ضعیف را بازی کند .بطور مثال در ارمنستان پاشینیان با وجود داشتن مخالفان ولی باز با داشتن موافقان و نیروی پیش برنده ی خارجی ، دولت سرکار را از کار برکنار کرد . ولی در اقلیم حتی چنین تجربه ای را هم نداشته اند . پس چندین صد سال لازم است که اقلیم به حالتی برسد که تازه نظر نویسنده را برای آغاز و حل بحرانها تامین کند .
مولانا ۰۴ دی ۱۳۹۹ | ۲۱:۳۵
آن روز که بادهای موافق می وزید و فوران دلار پرچ این اقلیم را برافراشته کرده و خورشیدش می درخشید شاید آب دهن خیلی ها هم می رفت اما حال که زمستان بس عجیب سرد رخ آفتابش را زرد کرده از لئونارد بایندر ها سخن نقل می کنیم راستی مگر کشور بزرگ چین کدامین مشارکت و مشروعیت را دارد که به قدرت بزرگ اقتصادی و ملی رسیده هست
مسعود ۰۵ دی ۱۳۹۹ | ۰۱:۴۳
نوشته ی این " نخبه " ی سیاسی ایرانی و البته ظاهرا کرد بیشتر از اینکه تحلیل واقعی و بیطرفانه ی وضعیت کردستان عراق باشد یک نوع تهدید ضمنی را در بر دارد !! عبدالرحمن این تحلیل خیلی آبکی است علی رغم اینکه از نظرات فلاسفه ودانشمندان غربی !!! و لیبرال استفاده کرده اید خواننده ی کرد هدف اصلی شما ازین شکرشکنی ها را درک می کند و ملتفت می شود که قضیه چیست ؟ بهتر است جنابعالی پروژه ای ارائه فرمایید که به نفع ایجاد روابط حسنه و حسن همجواری باشد ! آنچه همه حتی دشمنان ایران هم می دانند این است که هم احزاب کردی در عراق و هم قاطبه ی اهالی کردستان عراق خواستار دوستی و برادری و اخوت واقعی با جمهوری اسلامی ایران " ام القری" هستند و نمی دانم بر چه اساسی شما مداوم در تلاش هستید که منافع جمهوری اسلامی در این زمینه را خدشه دار کنید و ما برای این تلاش البته ناموفق شما متآسف هستیم لطفا تجدید نظر فرمایید و راه و روش دوستانه ای مبتنی بر منافع ملی کشورتان در پیش گیرید و صد البته این رسانه بسیار مهم است
Ali ۰۵ دی ۱۳۹۹ | ۰۱:۵۵
بنده فقیر ندانستم،درد این تروریست‌های کردی چیست. ادعای حق و حقوق کردها را دارند،چرا در کنار آمریکا بر علیه مردم منطقه هستند.(سوریه،عراق،..) چرا در کنار ارامنه اشغالگر بر علیه مردم آذربایجان میجنگند. چرا با نیروهای بارزانی میجنگند،.چرا برعلیه نیروهای ایران میجنگند( پژاک،کومله دمکرات،..)چرا بر علیه اسلام میجنگند. مثل تخریب مساجد وامامزادها در مناطق تحت تسلط شأن در سوریه وعراق، وتبلیغ آتش پرستی میکنند.ولی با قاچاق،مواد مخدر،مشروب،فحشا،انسان،جعل ارز،واوراق گمرکی،وهر چه خلاف تو دنیا است همکاری میکنند.
ميلان ۰۶ دی ۱۳۹۹ | ۲۲:۰۸
به عنوان یک کرد بدون هیچ تعصبی وجود یک سیستم ناکارامد رو تو اقلیم کردستان قبول دارم و کاملا با نظر نویسنده محترم موافقم البته این تنها مشکل کردها نیستش بلکه بخشی از واقعیت خاورمیانه ست ولی در عجبم از این جماعت اوغده ای ساندیس خور که نظراتشون مصداق بارز ضرب المثل اگر طبیب بودی درد خود دوا نمودی می باشند که جوری از روی کینه نسبت به مردم کرد نظر می دن که واقعا جای تاسف داره البته بیشتر مایه طنز
ایرانی ۱۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۱:۱۷
بدون شک سیستم حاکم بر اقلیم از بسیاری از کشورهای خاورمیانه حتی آنهایی که ظاهرشان را کادوپیچ کرده اند دموکراتیک تر است. البته فساد و مشکلات بنیادین هم دارد ولی اینکه برخی بخواهند با ارجاع به اقلیم کردستان، کردها را به توهمات خود پیوند بزنند و شان آنها را پایین بیاورند، تهوع آور است.