تهدید به حمله صرفا بلوف است
جایگاه برنامه هستهای ایران در دکترین امنیتی اسرائیل
نویسنده: پارسا جعفری، کارشناس روابط بین الملل
دیپلماسی ایرانی: رژیم صهیونیستی همواره به دلایل سیاسی، امنیتی و ایدئولوژیکی بیشترین نگرانی را نسبت به برنامه صلح آمیز هستهای ایران ابراز کرده است. به گونه ای که آن را در دکترین نظامی ایران و تهدیدی جدی علیه موجودیت خود می داند. از نظر سران رژیم صهیونیستی ظهور ایران هسته ای علاوه بر اینکه به تکثیر زنجیروار تسلیحات هسته ای در منطقه خاورمیانه می انجامد، این عمل می تواند توازن سنتی قوا را در منطقه به ضرر اسرائیل برهم زده و به برتری هسته ای انحصاری آن در منطقه خاتمه دهد. در اظهارنظرهای مختلف مقامات رژیم صهیونیستی نیز می توان چنین رویکردی را به وضوح تشخیص داد؛ از این رو آنها همواره با اتخاذ سیاستهایی در تلاشند تا در راستای سیاست جلب حمایت جهانی و ایجاد جبهه ضدایرانی علیه برنامه هسته ای ایران، نقش و قدرت منطقهای ایران را گسترشطلبانه، فرصتطلبانه و غیر سازنده جلوه دهند و به تهدید هسته ای ایران، بُعدی منطقه ای و بین المللی بدهند. در حقیقت اهداف اعلامی این استراتژی، سیاستی برای کنترل، مهار و ایجاد بازدارندگی در مقابل افزایش نقش و قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران است.
رژیم صهیونیستی با حمایت کشورهای غربی، درصدد القای این نگرش غلط است که هستهای شدن ایران، امکان دسترسی گروههای تروریستی و افراطی به مواد هستهای را افزایش داده و امنیت بینالمللی را به خطر میاندازد. از این رو برای هر چه بیشتر تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، با سیاه نمایی، از حمله احتمالی هستهای ایران به اسرائیل، به عنوان هولوکاست دوم نام میبرد و تهدید ایران را چه به صورت مستقیم و یا از طریق گروههای طرفدار خود در منطقه، به کشورهای عربی منطقه، کشورهای اروپایی، پایگاههای نظامی و منافع آمریکا در منطقه سوق می دهد. رژیم اسرائیل با دامن زدن به بحران هستهای ایران، علاوه بر جلوه دادن تهدید وجودی ایران، از این موضوع به عنوان پوششی برای فعالیتهای تسلیحاتی انحصارگرایانه هستهای خود نیز استفاده می کند.
همچنین این رژیم با یادآوری مذاکرات طولانیمدت و بدون نتیجه مشخص ایران با تروئیکای اروپایی، مذاکرات با آمریکا (گروه 1+5) را بی نتیجه تلقی کرده و بر این باور است که این مذاکرات صرفاً ایستگاهی است برای انجام اقدامات شدیدتر که باید از آن عبور کرد. رژیم صهیونیستی امیدوار است که این مذاکرات حتی اگر به عبور از یک «تهدید وجودی» منجر شود، به نتیجه مطلوب ایران نیانجامد. علی رغم اینکه اسرائیل کلیت تاکتیک های قدرت های غربی در قبال برنامه هسته ای ایران را مطلوب و آن را در راستای راهبرد امنیتی خود برای مقابله با برنامه هسته ای ایران مفید می داند، اما در بیشتر موارد با تناسب و میزان به کارگیری هر یک از این تاکتیک ها مخالفت هایی کرده و گفت وگوهای هسته ای طولانی مدت را فرصتی برای استفاده ایران از زمان و در نتیجه نزدیک شدن به نقطه بی بازگشت هسته ای توصیف می کند.
اینک با ملاحظه آنکه ایران در رفع بسیاری از ابهامات پیرامون برنامه هسته ای خود موفق شده و از آن مهمتر به توانایی هسته ای نزدیک تر شده، اسرائیل با فضاسازی رسانه ای و فشار از طریق لابی های خود در سراسر جهان به ویژه در آمریکا، بر دامنه فعالیت های خود علیه جمهوری اسلامی ایران افزوده است. این رژیم بار دیگر با همراه کردن آمریکا به تهدید تکراری خود مبنی بر احتمال حمله به تاسیسات هسته ای ایران روی آورده است. اما در عمل اسرائیل خوب می داند که اجرای کوچکترین تعرض نظامی علیه تاسیسأت هسته ای ایران با واکنش قاطع و مخرب نیروهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران مواجه شده و این تهدیدات آمریکا و اسرائیل نه تنها در از بین بردن دانش هسته ای موجود و توانمندی های مربوطه در بلندمدت نمی تواند تأثیری داشته باشد، بلکه می تواند به تشدید احساسات ملی گرایانه در ایران برای نابودی و محو کامل رژیم صهیونیستی و همچنین تسریع در ساخت تاسیسات هسته ای جدید منجر شود. حتی این رژیم در تعارض با قوانین و مقررات بین المللی دست به تروریسم دولتی زده و با چراغ سبز رژیم تروریستی آمریکا و کشورهای عمده اروپا، به حذف فیزیکی دانشمندان هسته ای کشورمان می پردازد که مورد اخیر آن ترور بزدلانه دانشمند شهید محسن فخری زاده است. جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده است که حق خود را در اقدام متقابل محفوظ می دارد، ولی دست به اقدام عجولانه ای نخواهد زد.
با بررسی و واکاوی تمام عوامل و شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و نیز واقعیت های منطقه ای و بین المللی مشخص است که این رژیم قادر به حمله علیه تأسیسات هسته ای ایران نیست و بیشتر رفتارهای سیاسی آن در این زمینه، در راستای ایجاد جنگ روانی و از سویی تحریک آمریکا و غرب برای افزایش فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. در این میان، نباید دچار این اشتباه شد که تهدیدات، دسته کم گرفته شود، بلکه این تهدیدات اسرائیل همواره باید در کانون توجه ساختار دفاعی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد؛ زیرا این رژیم می تواند کاتالیزور مناقشات ایران و آمریکا در سطح یک جنگ تمام عیار باشد. با این اوصاف نباید دچار وسواس امنیتی شد و تمام توانمندی های جامعه را در جهت رفع تهدیدات احتمالی بسیج کرد، زیرا ممکن است این تهدیدات در راستای فضاسازی و فشار حداکثری آمریکای ترامپ قرار داشته باشد و ایالات متحده و اسرائیل از طریق این هشدارها و تحریکات، اهداف بلندمدت دیگری را در قبال ایران دنبال کنند.
نظر شما :