پیچیدگی های یک مناقشه
قره باغ دوپهلو: صلح روسیه یا برد روسیه؟
نویسنده: مریم خالقی نژاد، دکتری تخصصی علوم سیاسی
دیپلماسی ایرانی: وقتی که جنگ میان ارمنستان و آذرباجیان در قره باغ بار دیگر شعله افکند پیش بینی ها حاکی از سه گزینه احتمالی بود: پایینترین درصد به برد نظامی یکی از طرفین تعلق داشت و احتمال دوم اتمام جنگ با میانجیگری گروه های چندجانبه دیپلماتیک بخصوص غرب و گروه میسینگ و سوم منطقه ای شدن با نفوذ روسیه و ترکیه به نیابت از متحدان است.
بعد از تلاش های هرچند نافرجام غرب و گروه مینسک و مشغول بودن امریکا به انتخابات و تحولات و پیامدهای بعد از آن شاهد توافق طرفین و رخداد صلح روسیه بودیم. اکنون که در روزهای پیشین صلح روسیه میان طرفین به تصویب رسید به نظر می رسد در میان گزینه های مطرح شده گزینه سوم کمی معقول تر بوده است و محتملا غرب نیز با این تنش زدایی روسیه مخالفتی نخواهد کرد. در اینجا بر آنیم تا برخی از مهمترین جوانب و عوامل موثر در میزان نفوذ و برد روسیه را از صلح تحقق یافته بررسی نماییم.
اولا آنکه منطقه ای شدن مناقشه ارمنستان و آذربایجان و ایجاد صلح توسط روسیه در حال حاضر باعث نجات جان افراد می شود و همچنین در کوتاه مدت منافع خود را در قفقاز جنوبی تضمین می کند. اما این توافقات و رویدادها اگر به قطعیت و ادمه دار بودن و حل مشکلات سیاسی دو کشور یعنی ارمنستان و اذربایجان بر سر مساله قره باغ نرسد به نظر می رسد در دراز مدت صلح را فراهم نمی کند.
اگرچه در اذربایجان این صلح موجب بازگشت هزاران آواره به خانه هایشان شده است. اما نکته مهم سود نفر سوم از این صلح است که به روسیه و احتمالا ترکیه تعلق خواهد گرفت. نمونه بارز آن و چیزی که جای تعجب داشت اینکه نیروهای حافظ صلح روسی در عرض چندین ساعت وارد منطقه ای از قره باغ شدند که این امر نشان از پیش بینی مسکو برای اهداف از قبل تعیین شده خود در منطقه ذکر شده می باشد. بی تردید روسیه بدون هیچ پیش بینی و برنامه ریزی قبلی در جهت افزایش نفوذ خود و سود بردن از این صلح آنرا محقق نکرده است به همین علت شاهد عمل فوری و ورود نیروها به منطقه قره باغ بودیم تا مبادا کشورهای دیگر نیز به داخل این صلح دست برده و خود را شریک کنند.
مورد دیگری که برخی توجهات را بیشتر به خود جلب کرده است اینکه در یک تفاهم نامه ای که میان وزرای دفاع روسی و ترکی بعد از این تفاهم نامه امضا شده تصمیم بر ایجاد یک مرکز مشترک نظارت بر آتش بس در خاک تحت کنترل اذربایجان توسط روسیه و ترکیه است. این درحالی است که طبق متون منتشر شده تنها بازیگر خارجی که در توافق نامه سه جانبه واقعا ذکر شده، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد است که تحت حمایت او بازگشت جوامع آواره انجام می شود. بنابراین این گزینه هم نوعی کارت سبز نشان دادن به آذربایجان و متحدش یعنی ترکیه است که از همان روزهای اول جنگ و درگیری به حمایت از آن پرداخت. شاید روسیه با این کار در پی جلب نظر آذربایجان و ترکیه باشد تا درهای ورود و تعامل با آذربایجان را افزایش دهد که این اقدام هم یک برد برای روسیه است.
اما اینکه آیا بعد از دوران ذکر شده مفاد این صلح روسیه تمدید خواهد شد یا نه می تواند به شدت در روابط روسیه و آذربایجان تاثیرگذار باشد. عده ای بر این اعتقادند که این صلح به معنای بازگشت جای پای روسیه بر روی زمین آذربایجان است که می تواند صفحه جدیدی را در حفظ صلح ژئوپلیتیزه شده در قفقاز جنوبی باز کند. روسیه با این صلح عملا تا کنون توانسته است جای پای خود را در میان طرفین باز کند و کنترل منطقه بحرانی را بر عهده بگیرد.
روسیه ارمنستان را متحد استراتژیک خود می داند. هر دو کشور پروژه های یکپارچه سازی مشترکی را مانند (CSTO / سازمان پیمان امنیت جمعی و اتحادیه اقتصادی اوراسیا) دارند. اما روسیه بسیار زیرک تر از آن است که در چنین شرایطی که می تواند هر دو طرف را داشته باشد بخواهد به سرکردگی یکی از طرفین به میدان بیاید. لذا، مسکو همچنین برای همکاری خود با آذربایجان ارزش قائل است. در سال 2008، روسیه با به رسمیت شناختن اوستیای جنوبی و آبخازیا، هرگونه نفوذ باقی مانده خود را بر گرجستان از دست داد این نگرانی وجود داشت که این کشور در آذربایجان نیز نفوذ خود را از دست بدهد و این تا حدودی تمایل و تعامل مسکو و باکو را توضیح می دهد. برای مثال انگیزه های تجاری و نظامی همچون فروش اسلحه به آذربایجان نیز وجود دارد که برخلاف ارمنستان برخی مزیت¬های پرداختی و ارتباطی بیشتری را با کشورهای دیگر برای روسیه به ارمغان خواهد آورد که شاید باب بهتری برای این محور در مقابل ارمنستان باشد. نباید این امر را نیز فراموش کنیم که روسیه بسیار محتاطانه عمل خواهد کرد و هیچگاه دوستی و اعتماد خود را با ارمنستان خدشه دار نخواهد کرد.
مسکو می خواهد از تشدید بیشتر در قره باغ، به ویژه در مرز بین ایالتی ارمنستان و آذربایجان جلوگیری کند. تمایل کامل به نفع ارمنستان همچنین می تواند بلندپروازی های مسکو برای پروژه های اوراسیا به رهبری روسیه را تضعیف کند. روسیه با داشتن یک همکاری نظامی و فنی با هر دو کشور قفقاز جنوبی، تلاش می کند تا توازن نیروها را تأمین کند و مانع از دستیابی هر یک از طرف ها به برتری شود و "باز یخ زدایی" درگیری را در مقیاس کامل انجام دهد و بر همین اساس است که در پی یک توافقی کج دارو مریز با طرفین برامده است تا از قبل آن با تعامل بیشتر مسیر قدرت افزایی و تاثیرگذاری بر طرفین را باز کرده و سپس تعاملات چندجانبه بهتری را به سرانجام برساند که همه حکایت از تسلط بیشتر در منطقه دارد. طبق نتایج هرچند کوتاه مدت از ابتدای صلح تا کنون، صلح روسیه هرچند در کوتاه مدت هم به عمل آمده باشد اما برد بزرگی برای روسیه به خصوص در عرصه کاهش تنش با اذربایجان محسوب می شود که برای ادامه این فرایند باید منتظر گذر زمان بود که عوامل بسیاری در آن تاثیرگذار هستند.
نظر شما :