همه آبشارهای ایران
گزارش محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، در مورد برنامه هسته ای ایران دوشنبه ۲۷ مى منتشر شده است. ديپلماسى ايرانى متن کامل این گزارش را منتشر مى کند و تا ساعاتی دیگر تحلیل های خود در باره این گزارش را ارائه خواهد کرد.
مدير کل آژانس بينالمللى انرژى اتمى در تازهترين گزارش خود به اجراى توافقات پادمان معاهده منع گسترش هستهاى و مفاد مرتبط با سه قطعنامه شوراى امنيت سازمان ملل درباره ايران از ادامه فعاليتهاى آبشارهاى نصب شده ايران تحت نظارت آژانس خبر داد.
به گزارش فارس، متن کامل گزارش محمد البرادعى که امروز در ميان نمايندگان 35 عضو شوراى حکام آژانس بينالمللى انرژى اتمى قرار گرفت به شرح زير است:
اجراى توافقات پادمان انپىتى و مفاد مرتبط با قطعنامههاى 1737 (2006)، 1747 (2007) و 1803 (2008) شوراى امنيت سازمان ملل در جمهورى اسلامى ايران
گزارش مدير کل
1- مدير کل آژانس در 22 فوريه 2008 درباره اجراى توافقات پادمان انپىتى و مفاد مرتبط با آن در قطعنامههاى 1737 (2006)، 1747 (2007) شوراى امنيت سازمان ملل در جمهورى اسلامى ايران (ايران) ارايه کرد (GOV/2008/4) اين گزارش که شامل تحولات مرتبط با آن از آن تاريخ تاکنون به شمار مىرود به شوراى حکام آژانس و شوراى امنيت که در قطعنامه 1803 (2008) خود به تاريخ 3 مارس 2008 از مدير کل خواسته گزارش ديگرى درباره اين موضوع طى 90 روز ارايه کند، ارايه شده است.
A- فعاليتهاى کنونى مربوط به غنىسازى
2- ايران از زمان گزارش قبلى تاکنون به کار واحد IR-1 اوليه حاوى 3 هزار دستگاه در مرکز غنىسازى سوخت (FEP) ادامه داده است. کار نصب در چهار واحد ديگر نيز ادامه داشته است. در 7 ماه مى 2008، به دو آبشار 164 دستگاهى (IR-1) در يکى از اين چهار واحد گاز UF6 تزريق شد و آبشارى ديگر در همين واحد بدون ترزيق گاز UF6 در شرايط خلاء قرار گرفت. نصب 15 آبشار در آن واحد ادامه دارد. همه مواد هستهاى در مرکز غنىسازى سوخت بعلاوه آبشارهاى نصب شده تحت محدوديتها و نظارت آژانس قرار دارد. از زمان فهرست بردارى فيزيکى (PIT) در 12 دسامبر 2007 و 6 مى 2008، دو هزار و 300 کيلوگرم گاز UF6 به آبشارهاى در حال کار تزريق شدند. اين مقدار، جمع کل مقدار گاز UF6 تزريق شده به آبشارها از زمان عمليات در فوريه 2007 به 3 هزار و 970 کيلوگرم رسيده است.
3- ايران در 10 آوريل 2008 درباره طرحهاى خود براى نصب نسل جديد سانتريفيوژهاى غيرحساس (IR-3) در مرکز غنىسازى سوخت آزمايشى (PFEP) به اطلاع آژانس رساند. آژانس در 19 آوريل 2008، تاييد کرد که دو سانتريفيوژ از نوع IR-3 در مرکز PFEP نصب شده است. در فوريه 2008، بازرسان آژانس يادآور شدند که ايران همچنين 20 سانتريفيوژ از نوع IR-1 را که در يک آبشار 20 دستگاهى کار مىکردند را به مدت زمانى کوتاهى به مرکز غنىسازى سوخت آزمايشى منتقل کرده و بعد از آن اين دستگاه ها از آن مرکز جابجا شدند.
4- ايران بين 28 ژانويه و 16 ماه مى 2008 حدوداً در کل 19 کيلوگرم گاز UF6 به آبشار 20 دستگاهى، تنها واحد متشکل از دستگاه هاى از نوع IR-2، آبشار 10 دستگاهى از نوع IR-2 و يک دستگاه تکى از سانتريفيوژ نوع IR-3 در مرکز غنىسازى سوخت آزمايشى ترزيق کرده است. همه مواد در اين مرکز PFEP، بعلاوه منطقه آبشارى تحت محدوديتها و نظارت آژانس قرار دارند.
5- نتايج نمونههاى گرفته شده در مرکز غنىسازى سوخت FEP و مرکز PFEP نشان مى دهد که اين مراکز همانگونه که اظهار شده بود به فعاليت پرداختهاند. نمونهها نشان دهنده اورانيوم با غناى پايين (تا 4 درصد از نوع ايزوتوپ U-235)، اورانيوم طبيعى و مواد اورانيوم تهىشده (کمتر از 4 دهم درصد از اورانيوم U-235) بودند. ايران سطح غنىسازى در مرکز غنىسازى سوخت را تا 7/4 درصد U-235 اعلام کرده بود. از مارس 2007، چهارده بازرسى سرزده انجام شد.
B- فعاليتهاى بازفرآورى
6- آژانس به نظارت بر استفاده و ساخت سلولهاى در راکتور تحقيقاتى تهران (TRR)، تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاى "ژنون" و "يدين"، "مولىبدنيوم" موسوم به تاسيسات "MIX" و راکتور تحقيقات هستهاى ايران (IR-40) ، با وجود بازرسىها و راستىآزمايى مربوط به اطلاعات مربوط به طراحى، ادامه داده است. نشانهاى دال بر فعاليتهاى مربوط به بازفرآورى در اين تاسيسات مشاهده نشده است. ضمن اين که ايران عنوان کرده فعاليتهاى تحقيق و توسعه (R&D) در اين کشور در جريان نيست آژانس اين امر را تنها در سه تاسيسات مورد تاييد قرار مىدهد چرا که تدابير مربوط به پروتکل الحاقى در اختيار نبوده است.
c- راکتور آب سنگين و پروژههاى مربوطه
7- آژانس در 13 ماه مى 2008 اقدام به راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى در راکتور تحقيقات هستهاى ايران (IR-40) کرده و عنوان کرد که عمليات عمرانى در اين تاسيسات ادامه دارد. آژانس با استفاده از تصاوير ماهوارهاى به نظارت خود بر وضعيت مرکز توليد آب سنگين ايران ادامه داد.
8- آژانس در 10 ماه مى 2008، راستىآزمايى اطلاعات مربوط به طراحى را در مرکز توليد سوخت (FMP) انجام داد. اگر چه روند توليد گلولهها براى سوخت راکتور آبسنگين تقريباً کامل شده است و برخى از گلولههاى آزمايشى توليد شدهاند، توليد ميله هاى سوختى و روندهاى سوار کردن سوخت هنوز فاقد تجهيزات اساسى است.
مدارک ارائهشده توسط اروپائيها درباره برنامه هسته اى ايران معتبر نيست
آژانس بينالمللى انرژى اتمى در گزارش جديد خود مدارک ارائهشده از سوى برخى کشورهاى غربى مبنى بر مطالعات ادعايى در ايران را فايل اينترنتى خواند که از سوى تهران قابليت تحريف دارد.
ديگر موضوعات عملى
D-1 تبديل اورانيوم
9- از سوم فوريه 2008 تا 12 مى 2008 تقريباً 11 تن اورانيوم به شکل UF6 توليد شد. مقدار کل اورانيوم به اين شکل که در تأسيسات تبديل اورانيوم از مارس 2004 توليد شد به 320 تن رسيده که تمام روند توليد اين ميزان تحت نظارت آژانس بوده است. ايران اظهار داشت که فعاليتهاى تحقيق و توسعه مرتبط با تبديل اورانيوم را در اصفهان انجام نمىدهد.
D-2 اطلاعات طراحى
10- آژانس در 30 مارس 2007 از ايران خواست که تصميم خود درباره تعليق اجراى متن اصلاحشده بخش عمومى ترتيبات فرعى خود کد 3/1 را بازنگرى کند اما پيشرفتى در اين خصوص حاصل نشده است.
11- ايران در مارس و آوريل 2008 اطلاعات اصلاحشده طراحى براى FEP و PFEP را ارائه داد که نشان مىداد سانتريفيوژها در واحد 18 آبشارى (A26) جديد در FEP نصب مىشود و اين که انواع جديد سانتريفيوژهاى IR-2 و IR-3 در PFEP نصب خواهد شد. اين تغييرات چشمگير هستند و در اين حد بايد با آژانس مذاکره مىشد زيرا بر اساس کد 3/1 بخش عمومى ترتيبات فرعى، 60 روز پيش از اصلاحاتى که قرار بود کامل شوند، بود. اين آژانس مىتواند اطمينان دهد که تمامى اقدامات حفاظتى لازم از جمله بازدارندگى و نظارت پيش از اين که UF6 در سانتريفيوژهاى جديداً نصب شده به کار رود، انجام شد.
D-3 ديگر موضوعات
12- تمامى محمولههاى سوخت که از روسيه براى استفاده در نيروگاه هستهاى بوشهر وارد شد از فوريه 2008 تحت مهر و موم کامل آژانس قرار دارند.
13- آژانس در دوم آوريل 2008 از ايران خواست براى شفافسازى به اين نهاد دسترسى به مکانهاى بيشتر را که با ساخت سانتريفيوژها، تحقيق و توسعه در زمينه غنىسازى اورانيوم، استخراج معدن اورانيوم و تهيه آن در ارتباط هستند، فراهم سازد. ايران تا اين زمان با اين درخواست آژانس موافقت نکرده است.
E- ابعاد نظامى احتمالى
14- علاوه بر اجراى پروتکل الحاقى ايران، براى اين که آژانس بتواند تا با توجه به غيبت مواد و فعاليتهاى هستهاى اعلام نشده در اين کشور تضمينهاى لازم را ارائه دهد، تهران بايد پرسشهاى مرتبط با مطالعات ادعايى را پاسخ دهد، اطلاعات بيشتر درباره شرايط دستيابى به مدرک فلز اورانيوم را ارائه دهد، تهيه و فعاليتهاى توسعه و تحقيق نظامى موسسات و شرکتهاى مرتبطى را که مىتوانند با برنامه هستهاى ارتباط داشته باشند، شفافسازى کند، و همچنين توليد تجهيزات و قطعات هستهاى توسط شرکتهاى متعلق به صنايع دفاعى را توضيح دهد.
15- طى نشست 21 تا 22 آوريل 2008 در تهران، ايران با پاسخگويى به مطالعات ادعايى،تهيه و فعاليتهاى توسعه و تحقيق نظامى موسسات و شرکتهاى مرتبط و همچنين پرسشهايى که در نامههاى هشتم و دوازدهم فوريه 2008 آژانس موافقت کرد. آژانس در نهم مى درخواستى براى شفافسازىهاى بيشتر در خصوص ماهيت برنامه هستهاى ايران ارائه کرد. ايران نيز پاسخ به اين پرسشها را در 23 مى 2008 ارائه داد که هماکنون توسط آژانس مورد بررسى قرار دارد.
16- در نشستهاى بعدى تهران در 28 تا 30 آوريل و 13 تا 14 مى 2008 نيز آژانس براى بررسى ايران، اطلاعات مربوط به مطالعات ادعايى درباره پروژه نمک سبز، آزمايش مواد منفجره با حساسيت بالا و پروژه پوشش کلاهک موشکى را ارائه کرد. اين اطلاعات شامل اين مواردى مىشد که ايران در فوريه 2008 از بررسى آن امتناع کرده بود. اين اطلاعات که از سوى چند کشور عضو به آژانس ارائه شده بود، به نظر مىرسد از چند منبع در دورههاى زمانى متفاوت جمعآورى شده و به طور کلى نامتناقض است. آژانس بيشتر اين اطلاعات را تنها به شکل الکترونيکى به دست آورده است و مجاز به ارائه کپى به ايران نبود.
17- يک مورد از مطالعات ادعايى به تبديل اورانيوم دىاکسيد به UF4 است که به عنوان نمک سبز معروف شده است. مورد دوم نيز به توسعه و آزمايش تجهيزات آتشزا با ولتاژ بالا و سيمهاى ارتباطى انفجارى، آتشزن همزمان چند چاشنى سيم انفجارى، ترتيبات آزمايشى زيرزمينى و آزمايش دست کم يک سيستم شوک انفجارى، تبديلى و فضايى کامل که مىتواند براى انفجار دستگاه هستهاى کاربرد داشته باشد، مربوط مىشد. همچنين مورد سوم مطالعات ادعايى به توسعه بازسازى طرح هسته داخلى کلاهک پوششى موشک شهاب 3 براى تطبيق دادن با کلاهک هستهاى ارتباط داشت.
18- ايران در 14 مى 2008 برآورد کلى خود را از اطلاعات ارائه شده از سوى آژانس تهيه کرد. ايران اظهار داشت که اين مدارک نشان نمىدهد که جمهورى اسلامى در زمينه سلاح اتمى کار مىکرده است. ايران همچنين گزارش داد که اين مدارک صحت ندارند و ساختگى هستند. ايران بحث نکرد که بخشى از اين اطلاعات در مدارک دقيق وجود داشت اما گفت که اين فعاليتها به کاربردهاى نظامى متعارف مربوط مىشد. ايران اعلام کرد که اين مدارک شامل موارد نادرست بسيارى است و بسيارى ديگر بر اساس اطلاعات روزمره بنا شده است. ايران همچنين اظهار داشت که جمهورى اسلامى برنامه توليد سلاح اتمى نداشت و نخواهد داشت.
19- بر اساس اين مدارک که نشان مىدهد ايران براى توسعه قابليت اضافى براى تبديل دىاکسيد اورانيوم به UF4 (نمک سبز) فعاليت مىکرد. ايران گفت که هيچ تصميمى براى اجراى چنين پروژهاى نداشت و اين فنآورى را براى UCF لازم دارد.
20-ايران درباره فعاليت ادعايى براى طراحى و ساخت يک چاشنى سيم انتقال انفجارى و آتشزنه مناسب با چاشنى اعلام کرد که آزمايش همزمان با دو تا سه چاشنى را با دقت زمانى حدود يک ميليونيوم ثانيه انجام داد. اما ايران گفت که اين آزمايش براى کاربردهاى نظامى متعارف و همچنين غيرنظامى انجام شد.
21- ايران درباره مدارک مرتبط با ارتباطات درون سازمانى ميان پروژه نمک سبز و پروژه اصلاح موشک شهاب 3 براى حمل کلاهک هستهاى اظهار داشت، از آنجا که اين مدارک از سوى آژانس نشان داده نشد، نمىتواند در اين باره اظهارنظر کند. هرچند اين مدارک به آژانس نشان داده شده بود که به اين نتيجهگير منجر شد، متأسفانه در جايگاهى نبود که به ايران نشان دهد.
22- در خصوص شش گزارش فنى مرتبط با تلاشهايى براى طراحى کلاهک پوششى محفظه حمل موشک شهاب 3، ايران پاسخ داد که اين فايلهاى الکترونيکى به راحتى قابل دستبرد و تحريف هستند. همچنين اظهار داشت که اين مدارک کامل نيستند و ساختار اين گزارش متفاوت است که ترديدهاى جدى به صحت و سقم آن وجود دارد.
23- آژانس هماکنون به تخمين اطلاعات و توضيحات ايران مىپردازد. ايران در اين مرحله تمامى اطلاعات لازم آژانس را ارائه نکرده است و دسترسى به مدارک و اشخاص لازم براى تأييد بيانيههاى ايران در دست نيست. در راستاى تبادلنظر در 14 مى 2008، آژانس بر اين عقيده است که ايران اطلاعات مضاعف به ويژه درباره مواد منفجره با حساسيت بالا و فعاليتهاى مرتبط با آزمايش موشک در اختيار دارد که مىتواند ماهيت اين مطالعات ادعايى را روشنتر کند و اين کشور بايد آنها را به آژانس ارائه دهد.
24. بايد خاطر نشان کرد که آژانس هيچ اطلاعاتى - به جز سند فلز اورانيوم- درباره طرح واقعى يا توليد اجزاى مواد هستهاى تسليحات هستهاى يا اجزاى کليدى مشخص ديگر از قبيل چاشنىها يا مطالعات فيزيک هستهاى مرتبط توسط ايران در اختيار ندارد. با نظر به سند فلز اورانيوم پيدا شده در ايران، پاکستان، در پاسخ به درخواست آژانس (GOV/2007/58 پاراگراف 25)، تاييد کرده است که سندى مشابه در پاکستان وجود دارد.
25. از آنجايى که آژانس هيچگونه فعاليت هستهاى را در کلاهدوز يا پارچين نيافته است (GOV/2003/75 پاراگراف 10, GOV/2005/67 پاراگراف41, GOV/2005/87 پاراگراف46, 2006/15 پاراگراف 32)، نقش موسسات نظامى مرتبط از قبيل مرکز مطالعات فيزيک، موسسه فيزيک کاربردى، و موسسه تحقيق آموزش و کارکنان آنها نياز به شناسايى بيشترى دارند، همچنين با نظر به اينکه عناصر اصلى اجزاى سانتريفيوژها در کارگاه سازمان صنايع دفاع توليد مىشوند( GOV/2004/11 پاراگراف37 و GOV/2004/34 پاراگراف22). آژانس همچنين خواستار روشن شدن دلايل دخالت و درگيرى موسسات نظامى مرتبط، در پشتيبانى از برنامه هستهاى است.
F. خلاصه
26. آژانس قادر بوده است تا عدم انحراف در مواد هستهاى اعلام شده از سوى ايران را تاييد کند. ايران به بازرسان آژانس اجازه دسترسى به مواد هستهاى اعلام شده را داده و گزارشهاى بررسى مواد هستهاى را در رابطه با فعاليتها و مواد هستهاى اعلام شده، در اختيار آژانس قرار داده است. اما ايران متن اصلاح شده قسمت کلى ترتيبات فرعى، کد 3.1 را درباره تهيه اوليه اطلاعات طراحى، اجرايى نکرده است.
27. مطالعات ادعايى درباره پروژه نمک سبز، آزمايش مواد با قابليت انفجار بالا و پروژه دستگاه حمل کلاهک موشکى هنوز جزء موارد نگران کننده باقى ماندهاند. شفافسازى اين موارد براى ارزيابى ماهيت برنامه هستهاى ايران در گذشته و حال ضرورى است. ايران توافق کرده است تا درباره مطالعات ادعايى توضيحاتى ارائه کند. اما اين کشور هنوز تاکيد مىکند که ادعاهاى مطرح شده بى اساس و ساختگى هستند.
28. ارزيابى کلى آژانس از ماهيت برنامه هستهاى ايران، در ميان موارد ديگر، نيازمند تشخيص نقش سند فلز اورانيوم و توضيحات ايران درباره پشتيبانى برخى موسسات نظامى مرتبط از برنامه هستهاى که جزء مسائل باقيمانده هستند، است. ايران بايد توضيحات واقعى را در دفاع از اظهاراتش درباره مطالعات ادعايى و ساير اطلاعات درباره انحراف نظامى احتمالى ارائه کند.
پاسخهاى ايران به نامه آژانس مورخه 9 مى 2008 تا تاريخ 23 مى 2008 توسط آژانس دريافت نشده بود و هنوز مورد ارزيابى آژانس قرار نگرفته است. ايران بايد اطلاعات، توضيحات و دسترسى درخواستى آژانس که در اين گزارش مطرح شده را بدون تاخير بيشتر فراهم کند. اين نکته نيز بايد مورد تاکيد قرار گيرد که آژانس هيچگونه استفاده از مواد هستهاى در رابطه با مطالعات ادعايى نيافته است.
29. ايران بر خلاف تصميمات شوراى امنيت سازمان ملل، فعاليت غنى سازى مرتبط خود را متوقف نکرده است و به عمليات غنى سازى در مرکز غنى سازى سوخت آزمايشى و مرکز غنىسازى سوخت و نصب دو آبشار جديد و نسل جديد سانتريفيوژها براى اهداف آزمايشى ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت راکتور IR-40 ادامه داده است.
30. مدير کل آژانس از ايران مىخواهد تا تمام اقدامات لازم براى اعتمادسازى درباره ماهيت برنامه هستهاى خود، شامل پروتکل الحاقى را در سريعترين زمان ممکن اجرايى کند.
31. مدير کل آژانس به طور مقتضى به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
نظر شما :