بیست و یکمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم
پاسخ عجیب به این که چرا امریکا به ایران هسته ای معترض است اما به پاکستان و هند و اسرائیل نیست!
دیپلماسی ایرانی: امسال دیپلماسی ایرانی دهمین سال از یادداشت های متوالی سرکیس نعوم را متفاوت از سال های گذشته منتشر می کند، چرا که امسال آگاهی بیشتری از او و دیدگاه هایش دارد. در دیداری که در تهران با او داشتم متوجه شدم که او ایران را دوست دارد، طرفدار انقلاب اسلامی است "چرا که با ظلم مخالف است" و می گوید حکومت سابق ایران را که حکومت شاهنشاهی بوده، حکومت ظالمی می دانسته که اراده ای از خود نداشته است. با سیاست های امریکا مخالف است و آن را در جهت استثمار کشورهای دیگر و تصاحب اختیار و توانایی هایشان می داند اما واقعگراست و اعتقاد دارد نمی توان امریکا را نادیده گرفت. می گوید در طول بیست سال سفر مداومی که به امریکا داشته و با مقام های مختلف فعلی و سابق امریکایی در ارتباط بوده و گفت وگو داشته است، امریکا را خوب می شناسد. امریکا را به خاطر مردمان خوبش، دنیای پیشرفته اش و زندگی مدرنش دوست دارد، اما همواره به سیاست های سلطه جویانه امریکا انتقاد داشته است. او همچنین می گوید که ارزش قلمش را بالاتر از هر چیز می داند و هرگز حاضر نیست آن را بفروشد. نعوم همچنین گفت با وجود این که می توانسته از سال ها قبل شناسنامه امریکایی بگیرد اما این کار را برای خود خفت می داند و هرگز حاضر به انجام این کار نشده است و هر دفعه مانند هر شهروند لبنانی به سفارت امریکا می رود و برای سفر به این کشور ویزا می گیرد.
سرکیس نعوم حدود دو ماه قبل از این که به امریکا برود و یادداشت های هر ساله اش را تهیه کند، در ایران بود. برای همین توانستیم امسال با او هماهنگ کنیم که بر خلاف دو سال اخیر، یادداشت هایش را به طور کامل در اختیار ما قرار دهد تا شامل محدودیت هایی که روزنامه النهار برای خوانندگانش ایجاد کرده است، نشویم. در این جا دیپلماسی ایرانی بیست ویکمین بخش از سلسله یادداشت های سرکیس نعوم را منتشر می کند:
در ادامه گفت وگوهایم با مقام عالی رتبه در یکی از سازمان های مهم امریکایی که ماموریت دارد رسما از منافع اسرائیل دفاع کند، پرسید: «آیا حزب الله جنگ می خواهد؟» بعد پرسید: «چرا ایران سلاح هسته ای می خواهد؟ به آن اورانیوم غنی شده به اندازه ای که بر فعالیت های صلح آمیز نیاز داشته باشد، پیشنهاد شد، اما رد کرد، و اصرار دارد غنی سازی را خودش مستقیما در کارخانه هایش انجام دهد. این نشان می دهد که ایران می خواهد سلاح هسته ای تولید کند.»
جواب دادم: «ایران امروز، به استناد اطلاعات همه کشورها بزرگ در جهان، اطلاعات کامل برای ساخت نیروی هسته ای چه برای استفاده صلح آمیز چه برای استفاده در جنگ را دارد، در عین حالی که مجبور شده است برای خود سپر امنیتی و دفاعی و سرنوشت سازی در این رابطه بسازد. ایران ماده لازم برای این کار را در اختیار دارد. اگر ایران برای دفاع از خودش احساس نیاز کند، در صورتی که در معرض خطری مهلک قرار بگیرد، می تواند ظرف سه تا شش ماه سلاح هسته ای بسازد. این چیز عجیبی نیست، این وضعیت بسیاری از کشورهای مهم جهان از جمله ژاپن است. برای همین سوالی که مطرح می شود این است، چرا به ایران هسته ای اعتراض دارید اما عملا به پاکستان هسته ای، هند و اسرائیل اعتراض نمی کنید؟»
جواب داد: «برای این که آنها کشورهای بزرگ را در عمل انجام شده قرار دادند، برای همین کشورهای بزرگ برایشان راهی نمانده جز این که واقعیت را بپذیرند با وجود این که به آنها اعتراض می کنند. مثلا کره شمالی را ببین، با وجود اعتراض امریکا و مخالفت آن موفق شد به یک کشور هسته ای تبدیل شود.»
نظر دادم: «امریکا نتوانست مانع کره شمالی شود. با وجود مواضع جهانی اش با این وضعیت همزیستی کرد یا اگر مذاکرات ترامپ و کیم جونگ اون (یا عزیزش، آن طور که در برابر رسانه های جهان او را نامیده است) موفق شود خود را آماده همزیستی با آن می کند. پس چرا در آینده با ایران هسته ای همزیستی نکند؟»
جواب داد: «برای این که ایران می گوید می خواهد کشور اسرائیل را نابود کند.»
گفتم: «بسیار خوب. اما فکر می کنم یا حتی می توانم بگویم اطمینان دارم که ایران جنگ مستقیمی علیه اسرائیل انجام نخواهد داد اگر اسرائیل به آن مستقیما حمله نکند. این موضع امریکا هم هست. آیا موشک های حزب الله اسرائیل را ویران می کنند و آن را پایان می دهند؟ آیا ایران به آن بمب هسته ای می دهد تا این کار را بکند؟ این غیرممکن است.»
جواب داد: «حزب الله در سال 2006 ده هزار موشک داشت. الآن ده ها هزار موشک دارد که در بینشان موشک های دقیق و نقطه زن هم هست. اینها را از کجا به دست آورده است؟»
گفتم: «آیا فکر می کنی آنها را خریده است؟ قطعا نه. ایران اولا برای دفاع حزب الله از خود و ثانیا کشورش آنها را به آن داده و ثالثا، این بخش مهمی از طرح منطقه ای آن است که اسرائیل را به طور مستقیم هدف قرار نمی دهد بلکه کلیت منطقه با اکثریت شناخته شده اش هدفش است. ایران می خواهد بر منطقه مسلط شود.»
البته در طول صحبتمان فهمید که من اخیرا از ایران دیدن کردم و برای همین پرسید نظرت درباره ایران چیست. نظرم را گفتم و درباره هسته ای شدن ایران صحبت کردیم. او که یکی از مقام های مهم در سازمانی امریکایی است که رسما از منافع اسرائیل در کشورش دفاع می کند، از باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق انتقاد کرد که به ایران اجازه داد در «توافق هسته ای» به صورت غیرمستقیم غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا بعد از ده سال انجام دهد و اظهار عقیده کرد که به این ترتیب ایران می تواند سلاح هسته ای بسازد. و گفت که باید توافق تضمین می کرد که ایران برای همیشه به سلاح هسته ای دست نمی یابد. همچنین می بایست قبل از امضای آن وضعیت خاورمیانه و دخالت نظامی و سیاسی در آن را نیز گفت وگو می کرد. نظر دادم: «به اوباما وعده دادند که بعد از امضای توافق گفت وگو کنند، اما خلف وعده کردند و پروژه منطقه ایشان را پیش گرفتند. اشتباه اوباما این بود که "قهر" کرد در حالی که هیچ طرحی در دست نداشت که در برابر خلف وعده ایران واکنش نشان دهد. البته ایران هم اشتباه کرد و امروز هزینه آن را می پردازد، که ترامپ از توافق هسته ای خارج شد و تحریم های سابق را علیه آن برگرداند و حتی تحریم های جدید بر آن تحمیل کرد و به این مسیر همچنان ادامه می دهد. علاوه بر آن مجبور است در صورتی که به مذاکرات برگردد بر سر این سه قضیه به مذاکره بنشیند، چه ترامپ رئیس جمهور بماند چه یک دموکرات جای او بیاید. این سه قضیه عبارتند از موشک های بالستیک، نقش ایران در منطقه و از سرگیری غنی سازی اورانیوم 10 سال پس از پایان محدودیت های تصریح شده در برجام.»
ادامه دارد...
نظر شما :