دلایل احساس متفاوت بودن

چرا شورای انتقالی جنوب زودتر تصمیم به اعلام خودمختاری نگرفت؟

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۱۱۴۵ خاورمیانه انتخاب سردبیر
مصطفی مطهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: شورای انتقالی جنوب توانست در طول چند ساله گذشته از خود یک الگوی جنوبی برای جنوب در نزد ساکنان آن ترسیم کند؛ بطوریکه با چهره سازی از خود نه تنها به تقویت توان سازمانی خود پرداخت بلکه توانست خود را به تنها راه جنوب در آینده یمن به دیگر بازیگران موجود در صحنه میدانی یمن تحمیل کند. از این رو در این مسیر ابتدا در کنار دولت مستعفی به تجربه اندوزی پرداخت و سپس با مهیا سازی شرایط برای اداره جنوب، با فعال کردن نهادهای تحت پوشش، وضعیت را به حالتی از تعادل کشاند؛ به نحوی که جنوب را به صحنه زورآزمایی میان خود و دولت مستعفی تبدیل کرد؛
چرا شورای انتقالی جنوب زودتر تصمیم به اعلام خودمختاری نگرفت؟

نویسنده: مصطفی مطهری؛ دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره عربستان

دیپلماسی ایرانی: شورای انتقالی جنوب بعد از مدت ها کش و قوس از نبرد و درگیری با نیروهای وابسته به دولت مستعفی منصور هادی، تصمیم به اعلام خودمختاری در جنوب گرفت؛ تصمیمی که در سال های گذشته مشمول زمان شد؛ در واقع شورای انتقالی با فراهم دیدن شرایط، از تصمیم و اقدام به فعل اعلام خودمختاری رونمایی کرد. اکرانی که بذر آن از همان ابتدای تشکیل این شورا در جنوب یمن در سال 2017 شکل گرفت و در طول زمان تقویت شد و به یک راهبرد کادری – تشکیلاتی تبدیل شد. اما آنچه در این باره مهم به نظر می رسد بررسی علل و عوامل دیرکِرد اعلامی این تصمیم، و اقدام به اجرای آن است؛ به بیانی دیگر اینکه شناخت دلایل تصمیم به اعلام خودمختاری در زمان کنونی، از جمله مواردی است که باید مورد تجزیه و تحلیل بنیادین قرار بگیرد.   

تعارضات بنیادین هویتی - انگیزشی

شایان به ذکر است که شورای انتقالی جنوب از همان ابتدای شکل گیری فاقد هرگونه تقارن هویتی – ارزشی با دولت مستعفی هادی بود. به عبارت دیگر اینکه از حیث ایدئولوژیکی شورای انتقالی جنوب دارای ماهیتی متفاوت از گزاره های ارزشی و انگیزشی با دولت هادی بود. بطوریکه حضور افرادی چون هانی بن بریک به عنوان معاونت در این شورا گویای رویکرد رادیکال متفاوت آنها از دولت مستعفی بوده و هست. از همین رو بود که با گذر زمان اختلافات ایدئولوژیکی در میان آنها سر در برآورد و بسترهای شکل گیری اختلافات میان آنها در عرصه هایی همچون نظامی – امنیتی و ... را فراهم کرد. اگر چه تعارضات ایدئولوژیکی میان شورای انتقالی و دولت مستعفی هادی در جنوب یمن، روند تعارضات میان آنها را شدت بخشید اما نباید تعارضات ایدئولوژیکی را علت اصلی در این باره تلقی کرد؛ چرا که زیاده خواهی های شورای انتقالی در جنوب و تصمیم به اعلام خود مختاری تنها به تعارضات در گرایشات ایدئولوژیکی با دولت هادی محدود نمی شود.   

همگرایی در منافع؛ تاکتیکی موقتی 

منافع مشترک و تلاش برای کسب حداکثری آن در بحران یمن به عاملی جهت همگرایی و مشارکت میان شورای انتقالی با دولت مستعفی شد. به واقع وجود دشمن تعریف شده واحد (انصارلله) از یکسو و پیروی از حامی های خارجی (ابوظبی و ریاض) از سوی دیگر موجب شد تا این دو جریان در جنوب یمن به سطحی از مشارکت با هم در جهت حصول به هدف ساقط سازی صنعاء و منافع هدف گذاری شده در راستای جنگ با صنعا دست یابند. اگر چه از همان ابتدا نیز هدف واحد و میزان اشتراک منافع در سطح کلان یمن، میان آنها، محدود به غلبه بر صنعا بود و هر کدام برای آینده سیاسی خود در صحنه یمن اهداف جداگانه و گاهی اوقات متضادی داشتند، اما تصرف صنعا و شکست انصارالله، ارتش و کمیته های مردمی یمن به عاملی برای همکاری آنها با هم تبدیل شده بود، با این حال در مقاطعی نیز شکاف هایی در ذیل مطالبات، برنامه ها و اهداف میان آنها بروز کرد و زمینه توافقات و مذاکرات میان آنها برای حل و فصل اختلافات مانند توافق ریاض را شکل داد؛ بطوریکه دامنه اختلافات آنقدر تشدید شد که گزاره های اختلاف و تعارض بر متغیرهای محدود مشارکت سنگینی واضحی پیدا کرد و شورای انتقالی را به سمت تصمیم اعلام خودمختاری و تقابل با دولت مستعفی سوق داد. 

راهبرد برند سازی و افق راهبردی

راهبرد همگرایی شورای انتقالی جنوب با دولت مستعفی هادی در ابتدا با ویژگی های یک دنبال کننده کوچک در درون دولت تبعیدی هادی بود؛ این شرایط برای شورای انتقالی جنوب تا زمانی ادامه پیدا کرد که توانست یک هویت مستقل سازمانی از خودش بسازد و بدان جلوه بیرونی ببخشد. به واقع شورای انتقالی یمن با گذر زمان و در سایه همکاری و مشارکت با دولت مستعفی یمن در نبرد با صنعاء، به سمت برند سازی از خود با کارکرد دوگانه داخلی، به عنوان یک سازمان شکل گرفته در جنوب یمن برای جنوبی ها و هویت بخش گروهی در کنار سایر گروه های فعال در یمن گام برداشت. اگر چه روند برندسازی در جهت شناساندن شورای انتقالی به دیگر جریانات داخلی زمانبر و بطئی بود اما نکته مهم در این راستا استفاده از زمان در جهت تبلیغ هویت سازمانی و عملکرد انگیزشی آنها به عنوان یک سازمان جنوبی برای جنوبی ها بود. به عبارت بهتر اینکه معرفی شورای انتقالی به عنوان یک سازمان جنوبی با هویت مستقل، اهداف و برنامه های جداگانه مختص به جغرافیای سرزمینی جنوب در ذیل کسب اعتبار و جایگاه بومی – محلی، هبه ای است که زمان به آنها اهدا کرد.

جدایی خواهی، ایده ای که از اولویت ها است

واقعیت امر این است که شورای انتقالی یمن در فرآیند برندسازی خود علاوه بر معرفی، تثبیت و تحکیم موقعیت خود، از پروژه راهبردی جدایی طلبانه خود برای آینده جنوب جدا از شمال پرده برداشت؛ در واقع در زمینه همکاری های میان شورای انتقالی با دولت مستعفی در مسیر نبرد با صنعاء بود که ایده جدایی جنوبی ها از جانب شورای انتقالی یمن سیاستگذاری شد؛ بطوریکه فعالیت های شورای انتقالی در مسیر جدایی جنوب از تمامیت جغرافیایی یمن با باز شدن روزافزون درهای فعالیت سیاسی – نظامی – امنیتی آنها در صحنه میدانی یمن، وارد کارزار یمن در قالب اهداف و برنامه های شورای انتقالی برای جنوب شد. 

رونمایی عریان تعارضات و آغاز درگیری ها

با گذر زمان و با تقویت سازمانی و تشکیلاتی در لوای حمایت های ابوظبی و در ذیل راهبردهای جذب و عضوگیری و مطرح کردن خود به عنوان یک بدیل جنوبی برای جنوبی ها، روند اختلافات میان شورای انتقالی با دولت هادی در مناطق جنوبی یمن شکل عریانی از تقابل و درگیری های نظامی – امنیتی بخود گرفت؛ بطوریکه می توان گفت شورای انتقالی به تبعیت از ابوظبی، از این زمان به بعد عمده توان خود را همزمان صرف فرآیند هژمون سازی از خود در جنوب، موازی با کنار زدن دولت مستعفی هادی از یکسو و رها سازی خود از منازعات و ادامه نقش فعال در پروژه نبرد با صنعاء از سوی دیگر کرد؛ از این رو همسو با برجسته سازی تعارضات در ابعاد هویتی – انگیزشی – منفعتی، فعال کردن نیروهای موسوم به کمربند امنیتی که شاخه نظامی شورای انتقالی جنوب به شمار می رود، را در دستور کار خود قرار داد. بطوریکه حتی توافق ریاض و متمم های مذاکرات برای اجرایی کردن آن با حضور فرماندهان نظامی دو طرف با بنا به درخواست سعودی و امارات نیز نتوانست به مسیر کاهش تنش ها بینجامد. 

چرا اکنون؟

اگر مسیر شورای انتقالی از تشکیل تا تبثبیت در جنوب و بالاخره رسیدن به تصمیم اعلام خودمختاری را یک سیاستگذاری سامان مند و هدف گذار در نظر بگیریم، اعلام خودمختاری و جدا کردن مسیر حیات خود از دولت مستعفی را می توان پرده اول یا گام نخستین، شورای انتقالی برای حصول به هدف غایی جدایی محسوب کرد. از این رو زمان کنونی برای شورای انتقالی جهت تصمیم و اعلام به اقدام خود مختاری، یک فرصت طلایی و منحصر به شمار می رود؛ بطوریکه در این راستا می توان به دلایلی چندگانه در این باره اشاره کرد. اول اینکه، آشکار شدن بیش از پیش تعارضات و تضاد منافع میان دو ستون فعال ائتلاف یعنی سعودی و ریاض در یمن عامل مهمی در اقناع رهبران شورای انتقالی برای اعلام خود مختاری در زمان فعلی به شمار می آید؛ اگر چه نقش حمایتی ابوظبی در میدان رقابت با سعودی در یمن نیز مسلماً نقشی غیر قابل انکار بوده است؛ بطوریکه شورای انتقالی را برای گام برداشتن به سمت اقدام مذکور مجاب کرده است. دوم اینکه؛ شکست در جبهه های مهم نبرد با دولت نجات ملی صنعاء در ماه های اخیر در محورهای الجوف و مأرب نیز به میزان قابل توجهی بر مصمم شدن شورای انتقالی در این راه نقش داشته است. در واقع جدایی خواهان جنوبی با توجه به محتمل شدن شکست از دولت نجات ملی(صنعاء) در جبهه های مختلف در کنار دولت هادی و ائتلاف متجاوز سعودی، در شرایط موجود ترجیح  عملکردیشان این بوده است موضع خود را از نبرد در کلان یمن به جنوب یمن برای نزدیک شدن به تشکیل واحد سیاسی – جغرافیایی مورد نظرشان قرار دهند. به عبارت بهتر اینکه جنوبی ها از این طریق اعلام کردند که در آینده نبرد در یمن بطور عمده از جنگ با صنعاء خود را فارغ می سازند و تمام تمرکز و تلاش خود صرف جنوب خواهند کرد؛ و سوم اینکه، قرار گرفتن دولت هادی در موضع ضعف بواسطه شکست های پی در پی در میدان های نبرد با صنعاء و مورد شک واقع شدن این دولت مستعجلی در جنوب یمن از سوی سعودی ها به عنوان حامی اصلی شان، در کنار نارضایتی های ساکنان جنوب از نحوه مدیریت منابع و وخامت اوضاع معیشتی، موجب شده است تا شورای انتقالی به سمت بدیل سازی از خود به عنوان جایگزین سوق پیدا کند. در واقع شورای انتقالی با وقوف به این شرایط خود را در وضعیت کامیابی در دوگانه غالب(شورای انتقالی) – مغلوب(شورای انتقالی) در جنوب یمن دریافته است. از این رو راهبرد اعلام خودمختاری جنوب و وضعیت فوق العاده را در پیش گرفته است که اولین  گام در مسیر پیاده سازی پروژه جدایی از یمن به شمار می رود.   

جمع بندی

شورای انتقالی جنوب توانست در طول چند ساله گذشته از خود یک الگوی جنوبی برای جنوب در نزد ساکنان آن ترسیم کند؛ بطوریکه با چهره سازی از خود نه تنها به تقویت توان سازمانی خود پرداخت بلکه توانست خود را به تنها راه جنوب در آینده یمن به دیگر بازیگران موجود در صحنه میدانی یمن تحمیل کند. از این رو در این مسیر ابتدا در کنار دولت مستعفی به تجربه اندوزی پرداخت و سپس با مهیا سازی شرایط برای اداره جنوب، با فعال کردن نهادهای تحت پوشش، وضعیت را به حالتی از تعادل کشاند؛ به نحوی که جنوب را به صحنه زورآزمایی میان خود و دولت مستعفی تبدیل کرد؛ بطوریکه مچ اندازی های میان دو طرف در جنوب یمن به آغاز تعارضات و درگیری ها از یکسو و مذاکرات برای پایان دادن منازعات با نظارت ابوظبی و ریاض از سوی دیگر تبدیل شد. اما روند رفت و آمدی درگیری – مذاکره نه تنها به نتیجه دلخواه نیانجامید بلکه زمینه را با توجه به بن بست رسیدن اتحاد دولت هادی و شورای انتقالی، به سمت اعلام خودمختاری جنوب از شورای انتقالی تغییر داد.

کلید واژه ها: عربستان سعودی یمن جدایی طلبان جنوب یمن


( ۱۴ )

نظر شما :