سکوت و مماشات تهران با آنکارا تا کجا ادامه دارد؟
جنون قدرت ترکیه تا پای نادیده گرفتن «تمامیت ارضی ایران»!
عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - در حالی دیروز (چهارشنبه) روز ملی خلیج فارس گرامی داشته و حراست از مرزهای دریایی ما در آب های نیلگون خلیج همیشه فارس به جهانیان و به خصوص کشورهای عربی منطقه از زبان مقامات و مسئولین یادآوری شد که به موازات آن ترکیه در یک اقدام به روال گذشته، مناطق کردنشین هم مرز با ایران و عراق را بمباران کرد. اما این بار گویا به نام مبارزه با نیروهای مسلح معارض کُرد، تمامیت ارضی ایران و جان ایرانیان در سایه حملات هوایی آنکارا هم نادیده گرفته شد.
دیروز و در پی بمباران هوایی ارتش ترکیه در مناطق مرزی شهرستان اشنویه از توابع استان آذربایجان غربی دو نفر کشته شدند، اگرچه مام عزیری، فرماندار این شهرستان عنوان کرده است در جریان این بمباران تعدی به خاک ایران صورت نگرفته و هنوز تابعیت ایرانی کشته شدگان روشن نیست، اما به نظر می رسد که با مشخص شدن اسامی این دو کُرد غیر نظامی کشته شده در پی حمله هوایی ارتش ترکیه به نام های «فاخر تازهوارد» و «رشید پیروتی» می توان مواضع فرماندار شهرستان اشنویه را، هم در خصوص عدم تعدی و تجاوز ترکیه به خاک ایران در جریان بمباران دیروز چهارشبه و هم ادعای این مسئول در خصوص مشخص نبودن تابعیت کشته شدگان را به راحتی زیر سوال برد.
حال باید پرسید سکوت و مماشات تهران با آنکارا در قبال این دست اقدامات متجاوزانه و خودسری های ترکیه تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند؟ آیا تجاوز به خاک ایران و کشته شدن ایرانیان، خط قرمز تهران نیست؟ آیا باید تمامیت ارضی ایران را «کشک» قلمداد کنیم؟!
چون پیرو این نکته مطمئنا اگر جمهوری اسلامی ایران سیاست سکوت و مماشات را در برابر جنون قدرت ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان به نام مبارز با کُردهای مسلح ادامه دهد ما باید در آینده ای نزدیک شاهد تداوم و حتی تشدید این دست حملات و بهتر بگوییم تجاوزات ترکیه به خاک ایران باشیم.
در این راستا مقامات سیاسی، نظامی و دیپلماتیک و حتی مسئولین محلی ترکیه از این اقدام خود در بمبماران مناطق مرزی ایران هم عذرخواهی رسمی را به عمل نیاورده اند. این نشان می دهد ترکیه با یک ژست حق به جانب، ذیل جنون قدرت خود تا پای نادیده گرفتن «تمامیت ارضی ایران» و «جان ایرانیان» پیش رفته است! اما ناگفته پیدا است همان گونه که در سال های جنگ تحمیلی اجازه ندادیم یک متر از خاک ایران به هیچ کشوری واگذار شود و همان گونه که برای آب های نیلگون خلیج فارس ارزش قائلیم و هر گونه تحرک مغایر با منافع و امنیت ایران در این آب ها با پاسخ قاطع روبه رو خواهد شد، باید تمامی مرزهای ایران که قطعا مناطق کردنشین هم جزء آن به شمار می رود نیز با همین اندازه از تعصب و عدم مماشات مورد حراست قرار گیرد.
ترکیه اکنون به دلیل تبعیض، ترور، تجاوز مکرر هوایی و زمینی به خاک عراق و سوریه که طی چند هفته هم اخیر اوج پیدا کرده چیزی جز خرابی، ترس، و خون به دنبال نداشته است. چرا که آنکارا به واسطه همان نگاه ایدئولگ و دُگماتیستی قومیت گرایانه از کُردهای کشورش، غولی ساخته است که به نظر می رسد باید تمام کشورهای جهان و به خصوص همسایگانش تاوان آن را پس دهند.
اما در این میان باید پرسید که آیا ترکیه از تعامل و برقرار دیالکتیک سالم اجتماعی و صد البته سیاسی با کردها به مانند ایران و عراق عاجز است؛ آن هم ایرانی که از تنوع بسیار بالای قومیت ها، ادیان، زبان و مذاهب برخوردار است؟! چگونه تهران توانسته در عین وجود برخی تحرکات جدایی طلبی با جامعه کردی به یک تفاهم برسد و نقش جدی در اداره مناطق محلی و حتی کشوری را به آنها واگذار کند، اما آنکارا تنها راه حل برخورد با کردها را ترور، تجاوز، بمباران، زندان و حمله نظامی می داند؟ آیا کشتار، تجاوز و زندان می تواند امنیت را برای دولت ترکیه به ارمغان بیاورد و یا این که نتیجه اینگونه برخوردها تنها پررنگ کردن اختلافات، تعمیق خشونت، تشدید گسل های قومی، دامن زدن به ناامنی، خفقان و تبعض در کل خاک ترکیه است، کما اینکه پیگیری این سیاست در طول سال های گذشته نتیجهای جز کینه توزی بیشتر قومی، هم از سوی کردها نسبت به ترکیه و بالعکس را در پی نداشته است. از همه مهمتر آیا اساسا زبان اسلحه آنکارا در تقابل با کردها تا ابد می تواند کارساز باشد، چرا که تا همین جای کار هم ترکیه از ایجاد امنیت و ثبات حتی در خاک خود هم عاجز است؛ جدای از آن به کارگیری زبان سلاح دولت آنکارا دردسرهای بسیاری هم برای همسایگانش، به خصوص ایران و عراق هم به دنبال داشته است؟!
در این راستا فقط در فاصله زمانی ۱۶ روزه، از ۲۶ فروردین ماه تا ۱۰ اردیبهشت شاهد ۷ حمله هوایی مکرر جنگنده ها و پهپادهای ارتش ترکیه در خاک عراق بودیم که آخرین مورد آن به حمله هوایی دیروز چهارشنبه در مناظق مرزی شهرستان اشنویه از توابع استان آذربایجان غربی باز می گردد. حملاتی که از ۲۶ فروردین/ ۱۴ آوریل شروع شد و در این حمله دو جنگنده ارتش ترکیه منطقه زینی ورتی واقع در ۱۱۰ کیلومتری شمال شهر اربیل و نزدیکی منطقه سرکپکان را به شدت بمباران کرده اند.
به فاصله تنها ۲۴ ساعت بعد شاهد حمله پهپادی ۲۷ فروردین/ ۱۵ آوریل جنگندهای ارتش ترکیه به اردوگاه آوارگان مخمور واقع در منطقه مخمور در غرب اربیل بودیم که به کشته شدن چهار غیر نظامی کرد این اردوگاه انجامید؛ اردوگاهی که بیش از ۲۶ سال است محل اسکان ۱۲ هزار تن از کردهای ترکیه است که در پی اعمال فشارهای دولت ترکیه و ویران شدن روستاهای محل سکونتشان، از این کشور خارج شده و به عنوان پناهنده در این اردوگاه اسکان داده شده اند. اما این پایان داستان تجاوزات ترکیه نیست؛ ۲۹ فروردین/ ۱۹ آوریل بود که جنگنده های ارتش ترکیه بار دیگر مناطق مسکونی روستاهای «شفکتی» اقلیم کردستان واقع در منطقه «چمکانی» در اطراف «امیدی» از استان دهوک را، برای چندمین بار طی روزهای گذشته هدف حملات هوایی قرار دادند.
دو روز بعد یعنی در اول اردیبهشت/ ۲۰ آوریل جنگنده های ارتش ترکیه ارتفاعات احمده در حد فاصل میان مناطق زارگلی در دامنه قندیل و زینی ورتی در ۱۱۰ کیلومتری اربیل را به شدت بمباران کرده اند. در ادامه نیز هشتم اردیبهشت/ ۲۷ آوریل ارتش ترکیه، بمباران منطقه چیادیل، گروی زراران، روبی، روالا و کوه کوت در برادوست از توابع استان اربیل اقلیم کردستان را در دستور کار داشت. یک روز بعد از این حملات و در سه شنبه جاری ۹ اردیبهشت/ ۲۸ آوریل، جنگنده های ارتش ترکیه دوباره مناطق مسکونی واقع در منطقه برادوست از توابع استان اربیل را با محورت گروی سنکان، بیرکم، چیابولی، کناکوتر، سنین و بن قلات به شدت بمباران کردند.
اتفاقا در سایه همین اعتیاد ارتش ترکیه به بمباران هوایی و تجاوزات مکرر جنگنده ها و پهپادهای این کشور بود که شاهد برخی واکنش های بغداد در قبال این کشتار و وحشت آفرینی آنکارا بودیم. در این راستا علاوه بر محکومیت شدید اللحن سید عمار حکیم، رهبر جریان تیار حکمت الوطنیه عراق ما شاهد فراخواندن سفیر ترکیه از جانب محمد علی حکیم، وزیر امور خارجه این کشور در بغداد بودیم.
البته که واکنش رهبر یک جریان شیعی عراق (سیدعمار حکیم) در برابر تجاوزات ارتش ترکیه، آن هم در تناسب با بی عملی، انفعال و سکوت معنادار مقامات اقلیم کردستان عراق بسیار جالب است و نشان می دهد کسانی چون سید عمار حکیم بدون در نظر گرفتن اقتضائات قومی کردی – عربی و یا چارچوب های فدرالی، منافع ملی کشور عراق را در نظر گرفته است و ذیل همین نگاه، البته مبتنی بر منافع ملی کل عراق بود که وی آنکارا را به شدت زیر سوال برد که ای کاش این مواضع از جانب مقامات اقلیم کردستان عراق نیز تکرار می شد!
البته سناریوی تجاوزات ترکیه به عراق تنها بخشی از دردسرهای جنون ترور این کشور برای منطقه خاورمیانه است. چرا که در آن سوی داستان نیز علاوه بر تبعات این گونه تجاوزات ارتش ترکیه برای ایران و عراق ما شاهد تحولاتی در مناطق کردستان سوریه بودیم که مهمترین آن به حمله انتحاری سه شنبه جاری در منطقه راجو در کانتون کردنشین عفرین باز می گردد که به کشته شدن ۴۰ نفر و زخمی شدن ۴۷ نفر انجامید.
اگرچه ی.پ.گ در موضعی رسمی دست داشتن در بمبگذاری عفرین را رد کرد، اما بی شک هر گونه اقدام تروریستی از جانب هر جریان و گروهی و با هر هدفی به شدت محکوم است و قطعا این جملاتی که مطرح خواهم کرد به معنای تطهیر هیچ جریانی نیست و هر گروهی باید در قبال اقدامات خود پاسخگو باشد، اما پیش از آن که جریان های کُردی را در قبال این دست اقدامات محکوم بدانیم، باید عنوان کرد که نتیجه سال ها تجاوز، زندان، تبعیض و خفقان ترکیه برای کردها این واکشن ها را به دنبال داشته است. چون در قبال زبان خشونت بار ترکیه راهی جز دست بردن به سلاح برای کردها وجود ندارد.
کما این که نتیجه سال ها تجاوز ارتش ترکیه به کردهای این کشور، رادیکال شدن جریان پ.ک.ک و نیز سر بر آوردن جریانات انشعابی به مراتب تندروتری مانند «عقاب های آزادی کردستان» (T.A.K) با مجموعه عملیات ۲۳ دسامبر ۲۰۱۵، ۱۷ فوریه ۲۰۱۶، ۱۳ مارس ۲۰۱۶ و ۱۰ دسامبر ۲۰۱۶ را به همراه داشت؛ همان گونه که حملات هوایی مکرر به اقلیم کردستان عراق نیز قطعا واکنش هایی مانند کشته شدن معاون سرکنسول ترکیه و سه دیپلمات دیگر این کشور را در جریان تیراندازی ۲۶ تیرماه ۱۳۹۸/ ۱۷ ژوئیه سال ۲۰۱۹ رستوران «HuQQabaz» در منطقه عین کاوه اربیل به همراه داشت؛ علیرغم ذکر این نکات باز هم تاکید دارم، این حمله به معنای تایید هیچ اقدامی، به خصوص اقدام تروریستی هیچ جریان و گروهی نیست.
البته در این رابطه نمی توان اشتباهات برخی از مقامات و شخصیت های کردی با محوریت پ.ک.ک در به شکست کشیده شدن مذاکرات دو ساله دولت آنکارا با کردهای ترکیه را هم نایده گرفت، حال این که به واقع سهم کدام طرف (طرف کردی یا طرف ترکی) در به بن بست کشاندن پروسه صلح و مذاکره بیشتر است، خود جای تحلیل و بررسی جداگانه ای می طلبد، اما حملات هوایی ترکیه به مناطق مرزی و مسکونی و روستاهای اقلیم کردستان عراق و نیز مرزهای ایران تحت عنوان هدف قرار دادن پ.ک.ک، از سال های قبل در دستور کار ارتش این کشور بوده است که طی دو سال مذاکرات صلح میان ترکیه و کردهای این کشور مابین سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ متوقف شد؛ ولی با شکست مذاکرات در سال ۲۰۱۵ این حملات بار دیگر با شدت از سرگرفته شده و روزانه مناطق مسکونی اقلیم هدف حملات هوایی و توپخانه ای ترکیه قرار گرفته و تاکنون ده ها شهروند اقلیم در این حملات جان باخته و مجروح شده و همچنین بیش از صدها روستای اقلیم نیز به دلیل نابودی زیر ساخت های ضروری در اثر بمباران، تخلیه و خالی از سکنه شده است. در کنار این حملات هوایی، ارتش ترکیه دارای شمار زیادی پایگاه های اطلاعاتی و نظامی در اقلیم بوده و نظامیان این کشور با ورود به عمق ۳۰ کیلومتری خاک اقلیم عملیات نظامی گسترده ای را در این مناطق انجام می دهند.
حال با گذشت بیش از ۵ سال از پیگیری این حملات هوایی اکنون خود ارتش ترکیه بیش از هر بازیگر دیگری بر این واقعیت اشراف پیدا کرده است که راه حل نهایی حل «پرونده کُردی» بمباران، تجاوز و ترور نیست، بلکه باید در نهایت راه حل مذاکره با کردها را در پیش گرفت، چرا که بی شک نمیتوان جمعیت بیش از ۲۵ میلیون نفری کُرد ترکیه را از محاسبات و صحنه معادلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور خط زد.
نظر شما :