ایالات متحده حتی در سایه شیوع کرونا اقدام به لغو تحریم های ضد ایرانی نخواهد کرد
«مقاومت» و «استکبارستیزی» بخشی از گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی ایران است، نه همه آن
گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی – با تداوم و تشدید شیوع کرونا در کشور و احتمال به وجود آمدن بحران بهداشتی و درمانی تلاش های سیاسی و دیپلماتیک گستردهای از شخص حسن روحانی، رئیس جمهور تا محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، سفرای ما در دیگر کشورها و حتی سایر نهادها و قوا برای وادار کردن ایالات متحده آمریکا به لغو تحریم ها شکل گرفته است. اگرچه در این میان برخی از کشورها از جمله روسیه، چین، پاکستان و ژاپن در حمایت از جمهوری اسلامی ایران خواستار لغو تحریم های ظالمانه و یکجانبه ایالات متحده شده اند، اما بسیاری بر این نکته تاکید دارند که در بستر نگاهی واقع بینانه، ایالات متحده آمریکا حتی به واسطه شکلگیری بحران بهداشتی و درمانی در ایران و به خطر افتادن جان بیماران، حاضر به لغو تحریم ها و عقب نشینی از سیاست فشار حداکثری ضد تهران نخواهد بود. دیپلماسی ایرانی برای ارزیابی میزان اثرگذاری و درصد موفقیت تلاش ها و تحرکات دیپلماتیک تهران در خصوص لغو همه تحریم های آمریکا و یا تعدیل بخشی از آن به واسطه تداوم و تشدید شیوع کرونا در کشور، گفت وگویی را با مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه، آیندهپژوه و تحلیلگر مسائل بینالملل صورت داده است که در ادامه میخوانید:
به واسطه تداوم و تشدید شیوع کرونا در ایران تلاش و تحرکات دیپلماتیک و سیاسی جدی دولت از شخص حسن روحانی، رئیسجمهور گرفته تا محمدجواد ظریف، رئیس دستگاه سیاست خارجی برای لغو تحریمهای ایالات متحده آمریکا و یا تعدیل بخشی از آن شکل گرفته است که مهمترین آن نامه 26 اسفند حسن روحانی به برخی از سران و رهبران کشورهای جهان و نامه 22 اسفند ظریف به آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل در خصوص ضرورت لغو تحریم ها بود. در این راستا حتی شاهد فعال شدن دیپلماسی پارلمانی و نامهنگاریهایی از سوی علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی به اتحادیه بینالمجالس و روسای مجالس کشورهای مختلف برای برداشته شدن تحریم های ایالات متحده آمریکا و در ادامه نامه 25 اسفند مصطفی کواکبیان، رئیس فراکسیون دیپلماسی و منافع ملی مجلس شورای اسلامی به ایلهان عمر، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان امریکا و نامه 27 اسفند خانم سیده فاطمه ذوالقدر، نماینده تهران و رئیس گروه پارلمانی APA مجلس شورای اسلامی ایران به آسومان اردوغان، رئیس مجمع مجالس آسیایی بودیم. فارغ از مثبت و انسانی بودن این تلاش ها و اینکه این تحرکات دیپلماتیک تهران در چه سطح و با چه شدتی پی گرفته شود، اساساً در بستر واقعیات و منطق رئالیستی می توان این انتظار را داشت که دونالد ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا به لغو تحریم ها و یا تعدیل بخشی از آنها در قبال ایران حتی به دلیل بحران سلامت مردم ایران حاضر شود، آن هم در شرایطی که وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا سهشنبه هفته گذشته در یک بیانیه رسمی ۹ نهاد در آفریقایجنوبی، هنگکنگ، چین و نیز سه فرد ایرانی به دلیل انجام مبادلات مالی قابل توجه در زمینه خرید، اکتساب، فروش، صادرات و بازاریابی محصولات پتروشیمی ایران را به لیست تحریمهای خود اضافه کرد و ۴۸ ساعت بعد از آن یعنی در پنج شنبه هفته گذشته ۵ دانشمند هسته ای ایرانی را در لیست تحریمهای خود قرار داد و در همان روز (پنج شنبه) وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا از تحریم ۵ شرکت دیگر به دلیل همکاری با ایران خبر داد؟
آنچه در پاسخ به سوال شما در چارچوب منافع ملی و اهداف تعریف شده جامعه ملی ایرانیان و نه نخبگان سیاسی حاکمیتی و دولتی باید مورد توجه و کنکاش قرار گیرد، نه عملکرد دولتمردان ایالات متحده آمریکا، بلکه کارنامه ما در قبال منافع ملی کشور است. ما باید بپذیریم که ایالات متحده آمریکا فارغ از دولتهای دموکرات و جمهوریخواه و بدون نگاه به این واقعیت که آیا دونالد ترامپ رئیسجمهور است و یا باراک اوباما، قطعاً در راستای منافع ملی خود گام برمی دارد و یقیناً کلان نگاه ساختار سیاسی در ایالات متحده آمریکا "استیلا" و چیرگی هرچه بیشتر این کشور بر مناسبات جهانی است. این یک واقعیت است که نمیتوان آن را کتمان کرد. لذا مطمئناً کاخ سفید در راستای منافع خود عمل خواهد کرد و هیچ گونه فشار و یا خواسته دیپلماتیک را برای تغییر سیاست های خود در چارچوب رسیدن به منافعش نخواهد پذیرفت، به خصوص هژمونی آمریکا بر منطقه خاورمیانه که برای این کشور از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بنابراین کاخ سفید در یک فضای انعکاسی و عکس العملی در برابر تحرکات دیپلماتیک تهران برای لغو تحریمهای خود به واسطه شیوع ویروس کرونا در ایران قرار نخواهند گرفت. به ویژه که جمهوری اسلامی ایران در طول این سال ها تنها سیاست تقابل همه جانبه و رجزخوانی دیپلماتیک را برای تعامل با کاخ سفید برگزیده است.
در کنار این مسائل باید این نکته مهم را هم در نظر گرفت که علی رغم تمام این رجز خوانی ها و تقابل سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی تهران در برابر واشنگتن ما شاهد یک واکنش انفعالی از سوی ایران بوده ایم. به این معنا که اگر چه تهران ادعای افزایش نفوذ در برخی از پایتخت های کشورهای منطقه را دارد، اما اکنون این شرایط برای ایالات متحده آمریکا یک فرصت مغتنم به شمار می رود. به این معنا که در دوران قبل از انقلاب اسلامی ایران، آمریکا برای ایجاد پایگاه اینجرلیک در ترکیه با چالشهای متعددی روبه رو بود، در صورتی که اکنون واشنگتن تنها به واسطه مانور بر افزایش نفوذ محور مقاومت و تاثیرات مخرب فعالیت های تهران در امنیت منطقه غرب آسیا به راحتی می تواند در اکثر کشورهای خاورمیانه پایگاه های نظامی خود را در سطح گسترده بنا کند، به گونه ای که ایالات متحده آمریکا در کشور مهم و استراتژیکی مانند عراق که بیشترین مناسبات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی را با جمهوری اسلامی ایران دارد نزدیک به ۲۵ پایگاه نظامی دایر کرده است. پس اکنون دیگر آمریکا کشور ینگه دنیا نیست، بلکه یک همسایه بلافصل برای تهران است که مرزهایش تمام محیط پیرامونی ایران را از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق احاطه کرده است.
از این حیث من معتقدم که جمهوری اسلامی ایران در کنار خرده گفتمان هایی مانند تقویت محور مقاومت، استکبار ستیزی و حمایت از مستضعفین جهان باید به سمت تقویت هرچه بیشتر گفتمان "سلام" و "صلح" بیندیشد که من آن را حدود ۱۰ سال پیش مطرح کردم. به این معنا که گفتمان مقاومت و استکبارستیزی و حمایت از مستضعفین جهان تنها بخشی از گفتمان سیاسی و دیپلماتیک انقلابی جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود، نه همه آن. حتی اگر از نگاه و منظر دینی به مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که مبنای ایدئولوژیک دیپلماسی در کشور به شمار میرود، بنگریم، در قاموس ادبی سیاسی اسلام سنتی به نام "سنت ابتلا" وجود دارد که هر کدام از ائمه بنا به اقتضائات سیاسی، اجتماعی و زمانی واکنش مناسب را از خود نشان داده اند. لذا علیرغم تفاوتهای ظاهری در تمام این واکنش ها همگی دارای اشتراکات محتوایی بوده و همه آنها از ذات شناخت سیاسی درست اسلام نشأت می گیرد، اما از نظر موقعیت های گوناگون، روش های متعددی را می پذیرد. یعنی همان گونه که امام حسن بن علی (ع) به دنبال صلح است، امام حسین (ع) مبارزه و جهاد را در پیش میگیرد. در صورتی که امام زین العابدین (ع)، امام البکاء است. همان گونه که امام محمد باقر (ع) به علم و علم اندوزی میپردازد و قس علی هذا. اما نکته اینجاست که اگر هر کدام از این امامان جای دیگری بودند قطعاً همان رفتار را انجام میدادند. یعنی اگر امام حسین (ع) به جای امام حسن (ع) قرار داشت صلح را پیشه می کرد و اگر امام حسن (ع) در صحرای کربلا بود، جهاد و شهادت را بر می گزید. لذا زمانی که ذات و ماهیت سیاست خارجی ما بر اساس مبانی ایدئولوژیک اسلامی و قرآنی است باید بر اساس رفتار ائمه و قرآن عمل کنیم. یعنی باید بیشتر به تحقق سمت منافع خود با کمترین هزینه حرکت کنیم و در این راستا گاهی باید به سمت مذاکره، صلح و گفت و گو رفت.
بنابراین چه ما خوشمان بیاید و چه نیاید، چه آن را بپذیریم و چه نپذیریم ایالات متحده آمریکا مهمترین مهره و ابزار تاثیرگذار بر مناسبات جهانی است و بدون در نظر گرفتن منافع این کشور نمی توان شرایط را برای بهبود برخی مسائل در داخل فراهم کرد. یعنی نمی توان از یک سو شاهد دشمنی، رجزخوانی، توهین و مسائلی از این دست در قبال آمریکا از سوی ایران بود و از سوی دیگر تهران با برخی تحرکات دیپلماتیک به دنبال آن است که آمریکا از منافع خود دست بکشد و تحریمها را لغو کند. در این راستا ما شاهد بودیم که برجام با محوریت جمهوری اسلامی ایران و 1+5 به نتیجه رسید و تمام کشورهای حاضر در سازمان ملل نیز متعهد به اجرای مفاد آن شدند، اما زمانی که تنها کشور ایالات متحده آمریکا از آن خارج شد، اکنون هیچ کشور دیگری نمی تواند برجام را به حالت عادی بازگرداند. این نشان میدهد که قدرت آمریکا بی بدیل است. البته تمام این نکات من دال بر تایید رفتارهای ظالمانه و سیاستهای ناعادلانه ایالات متحده آمریکا و دونالد ترامپ نیست، بلکه من تنها به تشریح واقعیت ها و اقتضائات حقیقی کنونی در فضای بین الملل می پردازم. از این منظر است که من معتقدم نمی توان با این دست تحرکات دیپلماتیک دولت، مجلس و دیگر نهادها در ایران، آمریکا را به بازگشت از تحریم ها وادار کرد. این یک نگاه تقلیل گرایانه به واقعیتهای حال حاضر در مناسبات بین المللی جهانی با محوریت تحرکات، سیاستها و فشارهای ایالات متحده آمریکا است.
پیرو نکته شما و در تشریح سوال اول، کاخ سفید تنها ظرف 48 ساعت از روز سه شنبه تا پنج شنبه هفته گذشته برای تشدید سیاسی فشار حداکثری خود ضد ایران 8 فرد و 14 شرکت بین المللی را به لیست تحریمهای خود اضافه کرد. در این راستا وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه روز چهارشنبه اعلام کرد که تحریم های جدیدش شامل 9 شرکت از جمله SPI International Proprietary Limited در آفریقای جنوبی، شرکت های Mcfly Plastic Hk Ltd، شرکت کشتیرانی Sea Charming و Saturn Oasis Co مستقر در هنگ کنگ، شرکت های چینی Dalian Golden Sun Import & Export Co. Ltd. ،Tianyi International (Dalian) Co. Ltd ، شرکت کشتیرانیAoxing Ship Management (Shanghai) Ltd ، شرکت های Main Street ۱۰۹۵ در آفریقای جنوبی و شرکت ایرانی Armed Forces Social Security Investment Company در فهرست تحریم های جدید خود قرار گرفته اند. دولت آمریکا همچنین سه فرد را به نام های محمد حسن طلوعی، مدیرعامل شرکت Armed Forces Social Security Investment Company، حسین توکلی، مدیر SPI International Proprietary Limited و رضا عبادزاده سمنانی، مدیر شرکت Main Street ۱۰۹۵ را تحریم کرده است. مضافا وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه پنج شنبه از تحریم 5 دانشمند هستهای ایرانی به نام های عارف بالی لاشک، سید محمدمهدی هادوی، کامران دانشجو، مهدی تهرانچی و علی مهدیپور عمرانی خبر داد. اینها علاوه بر آن است که وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا در همان پنج شنبه، 5 شرکت شامل «Petro Grand FZE»، «Alphabet International DMCC»، «Swissol Trade DMCC»، «Alam Althrwa General Trading LLC» و «Alwaneo LLC Co» به دلیل همکاری با ایران تحریم کرد. این حجم از تحریم در این فاصله معنادار که قرین با تحرکات جمهوری اسلامی است می تواند نشان از نتیجه عکس تلاش های دیپلماتیک تهران در قبال لغو تحریم ها به واسطه شیوع کرونا داشته باشد؟
چند نکته بسیار مهم در پاسخ به سوال شما وجود دارد که می تواند وضعیت را برای ما روشن تر کند؛ اول اینکه همان گونه که پیشتر اشاره کردم قطعاً آمریکا هیچ گاه توصیه پذیر نیست و با فشار ناشی از تحرکات دیپلماتیک ایران و یا هر کشور دیگری، نه تنها واکنش مناسب و مثبتی از خود نشان نمی دهد، بلکه احتمال دارد در جهت عکس آن به دنبال افزایش فشارها بر تهران باشد، چنان که شما هم به درستی اشاره کردید و تنها در فاصله ۴۸ ساعت و در سه مرحله شاهد تحریم ۸ فرد و ۱۴ شرکت بودیم. نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد ناظر بر این واقعیت است که دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور حال حاضر ایالات متحده آمریکا اساساً هیچ گونه اهمیتی به تحرکات سیاسی و دیپلماتیک بین المللی و خواست دیگر کشورها و بازیگران جهانی نمی دهد. در این راستا آنچه به عنوان تنها اهرم فشار بر ترامپ عمل می کند، پیگیری اهداف، برنامهها و منافع ایالات متحده آمریکاست، به خصوص که اکنون ترامپ خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر آماده میکند. لذا هرگونه عقبنشینی و انفعال در قبال لغو تحریمهای ایران قطعاً میتواند باعث کاهش نفوذ او در میان برخی از رای دهندگان آمریکایی باشد.
نکته بسیار مهم دیگری که در این میان وجود دارد این است که اکنون تحریمهای هفته گذشته آمریکا نشان از این دارد که به موازات تحرکات آژانس بین المللی انرژی اتمی ضد فعالیتهای هستهای ایران با گزارش اخیر این آژانس و مواضع رافائل گروسی، مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی در قبال اجازه دسترسی به برخی اماکن، تحریم پنج دانشمند هستهای ایران از سوی کاخ سفید میتواند نشان از وجود هماهنگی و همسویی نهادهای بین المللی با واشنگتن در قبال پرونده هسته ای ایران داشته باشد. از طرف دیگر تحریم برخی شرکت ها و افراد در قبال پتروشیمی نیز می تواند حکایت از برنامه ریزی دقیق ایالات متحده برای تنگ تر کردن فضای تنفسی اقتصادی ایران داشته باشد. چراکه اکنون مسئله فروش محصولات پتروشیمی ایران به عنوان یکی از منافذ تنفسی اقتصادی و تجاری ایران به شمار می رود. پس می بینید که اکنون شرایط به سود ایران نیست.
با وجود تمام نکاتی که در خصوص توصیه ناپذیری ایالات متحده آمریکا مطرح کردید و علیرغم واقعیت های حال حاضر در عرصه بین الملل آیا در صورت تشدید تحرکات دیپلماتیک از سوی جمهوری اسلامی ایران امکان بروز یک انعطاف، ولو کوچک و نسبی از سوی آمریکا برای تعدیل بخشی از تحریم ها را نمی توان متصور بود، خصوصا که اگر این تعدیل در تحریمها از سوی آمریکا، آن هم در بحبوحه بحران بهداشتی و سلامتی ناشی از کرونا در ایران صورت نگیرد، وجه دونالد ترامپ و کاخ سفید در سطح افکار عمومی داخلی و جهانی خدشه دار شود؟ آیا از این روست که طبق برخی از اخبار واصله واشنگتن برای نشان دادن چهره ای انسانی قول مساعدی برای برداشتن برخی از تحریم های ایران را داده است، چرا که در این راستا تدروس آدهانوم گبریسوس، مدیر سازمان جهانی بهداشت در گفتوگو با شبکه المیادین از وعده واشنگتن به منظور رفع بخشی از تحریمهای تحمیل شده علیه ایران به خصوص تحریم های مربوط به تسهیل اقدامات بانکی در موارد فوق العاده سخن گفته است. کما این در همین رابطه وزارتخزانهداری آمریکا هشتم اسفند ماه مجوز تراکنش مالی با بانک مرکزی ایران در رابطه با تجارت اقلام خاص انساندوستانه را صادر کرد و ایران نیز تایید کرد که معاملهای به ارزش دو و نیم میلیون دلار برای خرید دارو از طریق یک شرکت سوئیسی در چارچوب این سازوکار انجام شده است؟
واقعیت آن است که ما نمیتوانیم مطابق خواست تهران از حسن روحانی و محمدجواد ظریف گرفته تا علی لاریجانی، نمایندگان مجلس و دیگر مسئولین این را در نظر بگیریم که ایالات متحده آمریکا تحریمهای خود را علیه جمهوری اسلامی ایران رفع کند و یا حتی بخشی از آن را موقتاً و تا پایان دوران کرونا در ایران به حالت تعلیق در آورد، اما در آن سو با تشدید تحرکات دیپلماتیک می توان این انتظار را به صورت محدود داشت که رفتار سخت واشنگتن در ارتباط با چالش های کنونی تهران در دوران شیوع کرونا پیرامون مسئله نقل و انتقال پول به منظور خرید دارو و امکانات پزشکی و بهداشتی قدری تعدیل پیدا کند. چرا که قبلاً هم واشنگتن در خصوص مسائل مربوط به دارو و درمان برخی از بیماری های خاص در ایران این مجوز را صادر کرد و در وضعیت ویژه کنونی نیز به نظر می رسد که این رفع محدودیت ها از سوی آمریکا اعمال، ولو به صورت مقطعی اعمال شود، اما دو نکته را نباید فراموش کرد. اول این که یقینا آمریکا از همین اهرم برای توجیه افکار عمومی به منظور فشار بیشتر بر ایران بعد از پایان دوران کرونا استفاده خواهد کرد. لذا احتمال دارد ترامپ با یک عقب نشینی تاکتیکی و مقطعی در چارچوب کمک های انسان دوستانه به ایران، افکار عمومی داخلی و جهانی را به این اقناع و باور برساند که شرایط برای فشار بیشتر به ایران لازم و ضروروی است. دوم اینکه قطعاً انتظارات تهران با معافیت های تحریمی آمریکا فاصله بسیار جدی خواهد داشت و این نکته میتواند فصل جدیدی در تنش های تهران - واشنگتن را شکل دهد.
حسن روحانی، رئیس جمهور در پیام نوروزی دیروز جمعه خود سخن از تحول جدیدی در مناسبات دیپلماتیک با همسایگان در سال پیش رو را مطرح کرد. اما در آن سوی داستان بسیاری از کارشناسان و ناظران بر این باورند که اساساً گشایش مناسبات دیپلماتیک و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با همسایگانش، به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با سطح تنش تهران و واشنگتن دارد. از این رو بعد از اقدام ایالات متحده آمریکا در ترور سردار سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و واکنش متقابل سپاه در حمله موشکی به پایگاه عین الاسد و اربیل که تنش دو کشور را به اوج رساند، اساسا نمی توان این وعده روحانی در پیام نوروزی را نزدیک به واقعیت دانست. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
در پاسخ به این سوال شما باید دو نکته را مد نظر قرار داد؛ اول این که آیا حسن روحانی تصمیم گیر نهایی در سیاست خارجی ایران است که در پیام نوروزی وعده گشایش دیپلماتیک با همسایگان را مطرح میکند؟! اتفاقا آقای روحانی همین شعارها را در سال ۹۲ و ۹۶ نیز مطرح کرد در صورتی که اکنون مناسبات سیاست خارجی ایران با بسیاری از همسایگان وضعیت چندان خوبی ندارد که نمونه اخیر آن به تنش دیپلماتیک میان تهران و کابل باز می گردد. لذا یقینا برای حل مناسبات دیپلماتیک ایران با همسایگان نیاز به یک شاه کلیدی است که نه تنها در دست حسن روحانی، بلکه در جیب هیچ کدام از روسای جمهور ایران نیست. نکته مهم دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که در راستای تحلیل درست شما به هر میزان که تنش میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران پررنگتر شود قطعاً اکثر همسایگان ایران به خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که خود را مطیع سیاست ها و برنامههای آمریکا در منطقه می دانند به دنبال تعامل با تهران نخواهند رفت. این یک واقعیت گریزناپذیر است که متاسفانه به مذاق بسیاری از مسئولین داخلی جمهور اسلامی خوش نمی آید. این در حالی است که همین واقعیت برای توده مردم و بسیاری از کارشناسان، اساتید دانشگاه و صاحبنظران یک امر پذیرفته شده و هضم شده ای است. حال باید این سوال مهم را پرسید که آیا مقامات جمهوری اسلامی ایران حاضر به پذیرش این واقعیت هستند یا خیر؟! آیا میراث به جای مانده از بنیانگذار انقلاب اسلامی که معتقد بود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، اجازه خواهد داد که اکنون مسئله گشایش دیپلماتیک با همسایگان، ذیل تنش تهران - واشنگتن پی گرفته شود، در صورتی که امام خمینی در مناسبات ایران و عربستان بعد از کشتار حجاج در سال 66 نیز این اعتقاد را داشتند که ما با هر کشوری صلح کنیم با عربستان صلح نخواهیم کرد، در صورتی که مناسبات دو کشور با تلاشهای اکبر هاشمی رفسنجانی نهایتاً بهبود پیدا کرد. بنابراین زمانی که از یک سو استکبار ستیزی و شعار مرگ بر آمریکا ستون فقرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و از طرف دیگر تهران باید بپذیرد ایالات متحده به عنوان مرکز ثقل جهانی و نقطه تعیین کننده در گشایش دیپلماتیک ایران با همسایگان باشد به یک دوگانگی می رسد. چراکه در صورت پذیرش این واقعیت تمام آنچه جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته ضد آمریکا برای جامعه تبیین کرده است، فرو خواهد پاشید. لذا چون این مسئله در چنین سطح گسترده و راهبردی اساساً در اصل رئیس جمهور نیست، حسن روحانی نمی تواند مهره اثرگذاری در ریل گذاری دیپلماسی باشد.
با این دیدگاه تحلیل شما از پیام دیشب حسن روحانی خطاب به مردم ایالات متحده آمریکا چیست؟
من بعید می دانم که این دست اقدامات بتواند کارساز باشد. چرا این اقدامات بیشتر در حوزه دیپلماسی عمومی جای دارد. در این خصوص رئیس جمهور سعی میکند علاوه بر رایزنی های سیاسی و دیپلماتیک خود با سران و مقامات کشورهای جهان و همچنین سازمان ها، نهادها و ارگان های بین المللی، افکار عمومی داخلی در آمریکا و همچنین در سطح منطقه و جهان را تحت الشعاع قرار دهد. پیرو این نکته روحانی این برآورد را دارد که با پیام دیشب خود سبب شده است کاخ سفید در یک منگنه قرار گیرد بدین معنا که اگر پاسخ مثبتی به تقاضا برای لغو تحریمها داده نشود وجهه دولت آمریکا و شخص ترامپ در میان افکار عمومی خود، آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تخریب شود. لذا ترامپ از ترس تخریب از موضع خود در قبال ایران عقب نشینی خواهد کرد. در صورتی که این دست مسائل تاثیر چندان سرنوشت سازی در خصوص لغو تحریم ها ندارد و بیشتر احساسات افکار عمومی را درگیر می کند، نه دولت مردان آمریکا را.
اما در این میان شاهد رفتارهای متفاوت برخی از کشورها در همراهی، همکاری و کمک به جمهوری اسلامی ایران بودیم. از دو محموله کمکهای بهداشتی و درمانی قطر که آخرین محموله ظهر دیروز جمعه وارد تهران شد تا کمک 10 میلیون دلاری کویت به ایران برای مقابله با کرونا و حتی ارسال دارو و تجهیزات پزشکی از طرف کشوری مانند امارات متحده عربی می تواند تا اندازه ای تحلیل شما را تحت الشعاع قرار دهد، انها علاوه بر آن است که ضمن ارسال محموله های کمکی چین اخیرا ژاپن، اتحادیه اروپا و جمهوری آذربایجان به ترتیب 23.5 میلیون دلار، 5 میلیون یورو و 5 میلیون دلار برای کمک به ایران برای مبارزه با ویروس کرونا اختصاص دادند و چندین محموله اقلام پزشکی توسط سازمان بهداشت جهانی تحویل مقامهای جمهوری اسلامی شده است؟
نکته بسیار مهم این است که در شرایط کنونی این دست کمک ها به ایران از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دلالتی بر بهبود و یا عادی شدن مناسبات ایران با این کشورها نیست. هرچند که روابط ایران با کویت و قطر از پیش از داستان کرونا نیز مناسب بوده است. اما اساساً بهبود وضعیت مناسبات ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس منوط به بهبود و یا حداقل کاهش تنش در روابط با ایالات متحده آمریکاست. چون عربستان سعودی به عنوان محور اصلی تعیین خط مشی سیاسی کشورهای عربی برای برقراری مناسبات دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران اکنون در تضاد با نگاه تهران قرار دارد و کمک های مقطعی امارات متحده عربی، اگرچه به نوبه خود یک گام مثبت است، اما تا برقراری مناسبات دیپلماتیک دو کشور به حالت عادی فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
ذیل تمام نکاتی که به آن اشاره کردید اساساً مناسبات و روابط ایران و ایالات متحده آمریکا در سال پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟
من معتقدم که سال پیش رو سال تکانه های بزرگ در حوزه تحولات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی برای کل منطقه خاورمیانه در سایه تنش تهران – واشنگتن خواهد بود. از این رو من بر این باورم که سال ۹۹ پژواکی از سال گذشته در تنش میان ایران و ایالات متحده آمریکا خواهد بود. در این راستا هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نزدیک شویم قطعاً دامنه و شدت این تنش بیشتر خواهد شد و اثرات آن در منطقه خودنمایی خواهد کرد. از طرف دیگر روی کار آمدن یک مجلس اصولگرای تندرو در ایران نیز میتواند این شکاف را عمیق تر کند و به عنوان یک کاتالیزور در تنش میان تهران و واشنگتن عمل کند. اگرچه تا اکنون مسئله ویروس کرونا این تنش را تحت الشعاع قرار داده است. اما در ادامه با فروکش کردن این بیماری احتمال دارد که تکانه ها سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی بیش از پیش و حتی پررنگتر از سال ۹۸ خودنمایی کند، مگر آن که یک شگفتی روی بدهد و تهران بر اساس یک اجبار درونی به توجیه حرکت خود در جهت مسامحه با واشنگتن گام بردارد.
نظر شما :