مساله فلسطین و راه حلی که وجود ندارد

فوبیای همیشگی اسرائیل

۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۲:۲۶ کد : ۱۹۸۹۲۷۲ اخبار اصلی خاورمیانه
طاهر خدیو در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: مساله فلسطین به قدری پیچیده است که شاید حتی خود اسرائیل هم راهکار مطمئنی برای آن سراغ نداشته باشد. اسرائیل در آن واحد با دو فوبیای جغرافیایی و جمعیت‌شناختی دست و پنجه نرم می کند. جغرافیای اسرائیل به قدری آسیب پذیر است که در برخی نقاط عرض آن به سختی به ۱۵ کیلومتر می رسد، به طوری که نزد دولتمردان یهودی، حمله برق آسای ارتشی عربی – اسلامی و دو‌شقه کردن این کشور، خطری فوری و جدی به شمار می‌رود. خاصه آن که، اسرائیل همواره دشمنانی قسم خورده داشته است.
فوبیای همیشگی اسرائیل

نویسنده: طاهر خدیو، کارشناس مسائل بین الملل

دیپلماسی ایرانی: می دانیم که «قمار قرن» تلاشی ساده‌انگارانه و جانبدارانه برای حل یکی از پیچیده‌ترین و دیرپاترین بحران های  معاصر است و به همین سبب در آینده، پیامدهای پیش‌بینی نشده‌ای به بار خواهد آورد. اما آیا اساسا راهکاری برای این مساله قابل تصور است؟

مساله فلسطین به قدری پیچیده است که شاید حتی خود اسرائیل هم راهکار مطمئنی برای آن سراغ نداشته باشد. اسرائیل در آن واحد با دو فوبیای جغرافیایی و جمعیت‌شناختی دست و پنجه نرم می کند. جغرافیای اسرائیل به قدری آسیب پذیر است که در برخی نقاط عرض آن به سختی به ۱۵ کیلومتر می رسد، به طوری که نزد دولتمردان یهودی، حمله برق آسای ارتشی عربی – اسلامی و دو‌شقه کردن این کشور، خطری فوری و جدی به شمار می‌رود. خاصه آن که، اسرائیل همواره دشمنانی قسم خورده داشته است.

اما کشوری که این‌ سان فاقد عمق است، چرا مدام باید در پی صلح و راهکاری نیم‌بند باشد و چرا در حالی که از قدرت‌ مطلق برخوردار است با اشغال و ادغام کامل کرانه باختری، عمقی استراتژیک و مطمئن برای خود تدارک نمی‌بیند. واقعیت دیگر آن است که نزد مقامات اسرائیلی اشغال و ادغام کامل کرانه‌ باختری از ایده استقلال کرانه باختری، هولناک‌تر است و‌معنایی جز اضمحلال دولتشان نخواهد داشت. زیرا، اسرائیل به موازات جغرافیای آسیب پذیرش، همواره با تهدیدی جمعیت‌شناختی نیز روبه رو بوده است. اشغال و ادغام قلمروهای فلسطینی، در نهایت ساکنان کرانه باختری را همانند فلسطینیان داخل خط سبز به شهروندان برخوردار از حق تبدیل می کند و بدین سان‌ یهودیان را به اقلیتی در اسراییل تبدیل می کند. این به معنای تحقق ایده دولت واحد خواهد بود که اسرائیل از بیخ و بن با آن مخالف است.

در این جا، واقعیت امر به گونه‌ای است که مواجهه حقوقی با مساله نیز رهگشا نخواهد بود. دولت‌ها فارغ از درونمایه‌ دموکراتیک یا استبدادیشان در مواجهه با تهدیدات وجودی، سیمایی یکسان دارند: لویاتانی درنده و خشمناک که آنچه را تهدید می پندارد، فرو می بلعد. از این رو ایده حل مساله فلسطین بر اساس قطعنامه‌های سازمان ملل، گرچه از مشروعیت حقوقی بی بدیلی برخوردار است، اما لویاتان یهودی را سراسیمه و خشمناک می کند، زیرا قطعنامه‌های سازمان ملل، حق بازگشت آوارگان فلسطینی و تعلق زمین‌های ۱۹۶۷ را به آنها به رسمیت شناخته و این یعنی عود توامان هر دو‌ فوبیای اسرائیل. از این لحاظ، تاکید بر راه حل دو دولت، دیری است که به یک ژست سیاسی صرف تبدیل شده و عملا کارایی خود را از دست داده است.

شاید در آینده، زمانی که، خاورمیانه بسان اروپا از همپذیری سیراب شد و بر سراب ایدئولوژی‌ها فائق آمد و دیگر تهدیدات وجودی محلی از اعراب نداشته باشند، راه حل دو دولت در هم تنیده و برابر، شبیه آنچه آگامبن می‌گوید، امکانپذیر باشد. راه‌حل دیگری نیز به ذهن خطور می کند که مستلزم تغییر موازنه قوا به نفع فلسطینی‌ها و متحدانشان است، در  چنین وضعیتی اسرائیل به حکم ضرورت ناچار به تنازلی دردناک خواهد شد، اما این راه‌حل نیز  بسان راه‌حل قبلی به زمان و دگرگونی‌های ژرف نیاز دارد.

کلید واژه ها: اسرائیل فلسطین معامله قرن بیت المقدس


( ۵۹ )

نظر شما :

افخمی ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۳:۴۲
اسرائیل که تو مشت ماست،هر وقت دولتمردان ما اراده کنند فشارش می دهیم.معما برای من این است که بند مربوطه در برجام مبنی بر بازگشت خودکار تحریم های شورای امنیت بر پایه چه عقل سلیمی امضا شد ؟
احمد محمود ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ | ۱۱:۴۴
جواب افخمی: توهم قدرت است