حمله به سردار سلیمانی، به اندازه حمله به برج‌های دوقلوی نیویورک تروریستی است

ایران در شوک: عصر پساسردار

۱۶ دی ۱۳۹۸ | ۱۴:۱۵ کد : ۱۹۸۸۶۷۰ نگاه ایرانی خاورمیانه
محمد فاضلی در یادداشتی می نویسد: ، از دیروز که شهادت سردار را تسلیت گفته‌ام انبوه سؤالات، ناسزاها و البته تردیدهای توأم با احترام به سویم روانه شده است. جامعه سرشار از پرسش است. این پرسش‌ها اگر بهانه گفت‌وگو نشوند و پاسخ نگیرند، آن شوک، بی‌اطمینانی و شکاف به نحو فزاینده‌ای عمیق‌تر خواهد شد. نمی‌دانم در هیاهوی صداهای انتقام، کسی به آن‌چه زیر پوست شهر می‌گذرد فکر می‌کند و برای فردا طرحی دارد.
ایران در شوک: عصر پساسردار

نویسنده: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

دیپلماسی ایرانی: شهادت سردار قاسم سلیمانی، جمهوری اسلامی ایران را وارد دوران جدیدی کرد. من نیز مثل بسیاری معتقدم ایران و جمهوری اسلامی ایران، جدای از یکدیگر نیستند و بنابراین شناخت این عصر نه فقط برای حاکمان و علاقمندان جمهوری اسلامی ایران، بلکه برای ایران‌دوستان نیز حائز اهمیت است. 

اول، سیل کامنت‌ها در فضای مجازی، له و علیه هر کسی که شهادت سردار را تسلیت گفته است، عمق شکاف اجتماعی جامعه ایرانی را نشان می‌دهد. برخی نوشته‌ها، سرشار از نفرت هستند. این سطح از نفرت، بسیار هشدارآمیز است. از منظری جامعه‌شناختی، مهم نیست عاشقان سردار درست می‌گویند یا مخالفان او، شکاف اجتماعی موجود خطرناک است. 

دوم، از دیروز تا به حال، همه را نگران دیده‌ام و بیمناک از آینده‌ای که جنگ در افق آن خودنمایی می‌کند. مقامات هر دو کشور می‌کوشند نشان دهند دنبال جنگ نیستند، اما از راهبرد «نه جنگ و نه مذاکره» در چارچوب تلاش برای انتقامی که یک نماینده مجلس آن‌ را «فقط انتقام» بدون تمایل به جنگ خوانده، مردم بوی جنگ حس می‌کنند. هر تصمیمی که در فردای آن جنگی در بگیرد که زیرساخت‌ها و امکانات تمدنی این کشور را ویران کند، سرمایه نمادین و اجتماعی حاصل از زندگی و شهادت سردار را نابود خواهد کرد. 

سوم، می‌گویند سردار فروتنانه اهل گفت‌وگو و مدارا بوده است. میلیون‌ها ایرانی سردار شهید را از آن خود می‌دانند، اما شماری از سخنانی که طرفداران دارای گرایش های خاص و رسمی او به زبان می‌آورند، این ظرفیت را دارد که سردار را به عوض نماد انسجام اجتماعی، به موضوع شکاف در سیاست و جامعه مبدّل کند. 

چهارم، در خاورمیانه بلاخیز، در جایی که دولت‌ها فروریخته‌اند و ممالک بی‌صاحب بسیارند، انجام اقدامات تند و تمام کردن آنها به نام انتقام ایران، ظاهراً دشوار نیست. تأکید دائم بر امکان واکنش در گستره‌ای به اندازه منطقه خاورمیانه، به همان اندازه که برای آمریکایی‌ها (نظیر سوزان رایس) ترسناک است، برای ایران که ممکن است در دام بیفتد نیز خطرناک جلوه می‌کند. 

پنجم، شکاف اجتماعی بر محور شهادت سردار سلیمانی، بار دیگر نشان داد جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند صرفاً بر وجوه نظامی و امنیتی موفقیت‌هایش تأکید کند. هر موفقیت نظامی و امنیتی در سایه رخدادهای داخلی و از جمله کارآمدی نظام سیاسی در حل مشکلات توسعه‌ای و کیفیت حکومت قرائت می‌شود. سیاست خارجی، تداوم سیاست داخلی است. مشت آهنین علیه داعش باید با مدارا و کیفیت حکومت در سیاست داخلی در هم آمیزد تا موفقیت تلقی شود و باعث شکاف اجتماعی نشود. 

ششم، شبح جنگ وقتی درازمدت دوام بیاورد، خسارتی عظیم – البته در صورت‌هایی متفاوت از خسارات جنگ – به بار می‌آورد. تصور می‌کنم حمله به سردار سلیمانی، چیزی شبیه به حمله علیه برج‌های دوقلوی نیویورک در یازده سپتامبر است. به همان اندازه تروریستی. جامعه آمریکا در شوک فرو رفته بود و اکنون جامعه ایران نیز در شوک است. آرامش عمیق‌تر از آن‌چه تصور می‌شود، رخت بربسته است. عدم واکنش آمریکا به انهدام پهپادش، آرامشی خلق کرده بود که اکنون از میان رفته است. جامعه به اندازه انتقام، اطمینان هم طلب می‌کند. 

هفتم، از دیروز که شهادت سردار را تسلیت گفته‌ام انبوه سؤالات، ناسزاها و البته تردیدهای توأم با احترام به سویم روانه شده است. جامعه سرشار از پرسش است. این پرسش‌ها اگر بهانه گفت‌وگو نشوند و پاسخ نگیرند، آن شوک، بی‌اطمینانی و شکاف به نحو فزاینده‌ای عمیق‌تر خواهد شد. نمی‌دانم در هیاهوی صداهای انتقام، کسی به آن‌چه زیر پوست شهر می‌گذرد فکر می‌کند و برای فردا طرحی دارد. جمهوری اسلامی ایران اگر فقط بخواهد جامعه در شوک را به شیوه و سنت گذشته، با روایتی بی‌گفت‌وگو، اداره کند، بر دشواری‌ها خواهد افزود. 

هشتم، سردار شهید، نماد و عامل همبستگی میلیون‌ها ایرانی شده؛ و شهادتش همه – حتی آنها که دوستش ندارند – را در حیرت و شوک فرو برده است. تصمیم‌گیران حواس‌شان باشد که زنجیره رخدادهای پس از شهادت او، عامل گسست، و شوک بیشتر نشود. جامعه هنوز از شوک آبان بیرون نیامده است.

کلید واژه ها: واکنش سردار سلیمانی ترور سردار سلیمانی شهادت قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی ایران


( ۱۳ )

نظر شما :

صالحی ۱۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۵:۴۶
کی تو رو کارشناس کرده . پهباد آمریکایی داخل خاک ما شده بود. ما قانونمند عمل کردیم. برو راجع به پشت پرده وقایع عراق و زیاده خواهی ترامپ از اون عمیقا مطالعه کن‌ . شبکه های خارجی رو هم زیاد نگاه نکن‌
علی ۱۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۶:۱۷
اگر نخواهم سواد جامعه شناسی آقای فاضلی و هیئت جذب دانشگاه بهشتی را زیر سوال ببرم باید توصیه کنم جناب فاضلی اگر مطالعات پیمایشی از فضای جامعه ایران در مورد حاج قاسم نداشته اند و می خواهند با ارزیابی های گشتالتی از میان اطرافیانشان قضاوت کارشناسی به عنوان جامعه شناس بکنند حداقل باید در حلقه ارتباطی شان تجدید نظری جدی بکند. طبق اولین پیمایش مرکز دیتاک دشنام دهندگان به حاج قاسم پس از حادثه شهدات ایشان در اینستاگرام - که فاصله بسیار زیادی از واقعیت جامعه ایران دارد- به سختی به 5 درصد می رسد و این نشان دهنده انسجام اجتماعی بالایی در ایران است. این سطح از اختلاف در موضوعات اجتماعی کاملا پذیرفته است و اتفاقا به هیچ وجه بیانگر شکاف نیست. البته یک احتمال دیگر در این قضاوت جناب فاضلی هست و این که به جای ارتباط با اطرافیان این روزها فقط پای ایران اینترنشنال نشسته باشد.
همشهری ۱۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۸:۲۹
جناب دکتر شما اول باخودت کناربیا و یه تحقیق کن ببین با خودت چند چندی بعد بیا بیرونو تجزیه و تحلیل بفرما.... ظاهرا خودت هنوز نفهمیدی کدوموری هستی...
A ۱۷ دی ۱۳۹۸ | ۱۹:۵۶
بعضی ها وظیفه دارن در مواقع حساس نظراتی بگویند ...
م ۱۷ دی ۱۳۹۸ | ۲۳:۰۳
برادر عزیز خداون متعال خیلی انسانهای متفاوت خلق کرده و همه زیبا و دوست داشتنی هستند خلاصه با هر عقیده و خصلتی در حدیث از ائمه ع هست که تحبب الی الناس نصف العقل و براستی که جلوه این دوست داشتن در شخص عزیزی چون سردار سلیمانی تجلی یافته بود شهید بزرگواری که کرد و مسیحی و عرب و عجم همه را دوست داشت واهل سیاست ونیرنگ از نوع سیاست مداران فعلی عالم نبود ولی اصل اساسی عقلانیت اقتضایش باور خالص به توحید ویکتاپرستی خالص خداوند متعال و قبول ربوبیت حضرت حق است و این می شود دنیا بازار و تجارت خانه اولیا الله و سلیمانی عزیز جامعه شناسی انسان شناسی دشمن شناسی و...همه یک طرف و اینکه اگر کسی قهرمانت را بزند و تو را آشکارا به جنگ دعوتت کند و این وسط تو چه جوابی می خواهی بدهی این مهم هست برادر عزیزام از کشمکش ما بین عقل و نفس دربیا و وارد گفتگو ما بین عقل و عشق شو تا بفهمی که جواب عاشقان چه می تواند باشد ما چون منفعل شدیم و واداده این مصایب به سرمان آمدو اگر سرخوردگی را در جامعه مان می بینی ، بد چیزی نیست و جای تعجب ندارد با این ول مدیریتی و دزدی مسئولین اما چون عامه انسانها به هستی محض گرایش دارند آینده از همین دوسه روز پیش نشان خواهد داد که چه مقدار امید به جامعه تزریق خواهد شد