نقشه بر آب رفته بهره برداری از اعتراضات ایران
چه کسی به ایران در افشاء توطئه کمک کرد؟
دیپلماسی ایرانی: آیت الله علی خامنه ای، رهبر عالی ایران اعتراضات ضد دولتی اخیر در کشور را "توطئه ای خطرناک" خواند که موفق به شکست آن شد، توطئه ای که هزینه گزافی برای توطئه گران به همراه داشت. وی گفت: "مردم ایران موفق شدند یک توطئه گسترده، عمیق و بسیار خطرناک را که برای آن پول خرج شده بود خنثی کنند. توطئه گران سعی کردند با استفاده از این فرصت مناسب اقدام به تخریب، شرارت و آدم کشی کنند و فکر می کردند که به دلیل مشکل بنزین امکان گسیل لشکر سربازانشان وجود دارد."
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران به نوبه خود گفت که این شورش ها توسط ایالات متحده امریکا و اسرائیل برنامه ریزی شده بودند و هدف آنها تضعیف امنیت در کشور بود. باید قبول کرد که رهبر ایران با استفاده از ضمیر "آنها" دقیقاً به این نیروهای بیرونی اشاره می کند که از قصدشان مبنی بر سرنگونی حکومت فعلی ایران ابایی ندارند. اما اظهارات آیت الله خامنه ای درباره احتمال ورود " نیروهای غیرخودی" توسط کشور یا جریانی سیاسی به ایران و برای مداخله، مرموز به نظر می رسد. آمریکایی ها مدت هاست که از برنامه های حمله زمینی به ایران منصرف شده اند. آنها باید برای یک مدت زمان طولانی بجنگند، اما مقامات واشنگتن به نتیجه بدون جنگ نیاز دارند. بنابراین، ایالات متحده امریکا از سایر روش ها و ابزارهای فشار بر این کشور استفاده می کند. درست است، اسرائیل از برنامه حمله هوایی به تاسیسات مرتبط با برنامه هسته ای ایران صرف نظر نمی کند، اما این یک قضیه دیگر است.
هوشنگ بازوند، فرماندار استان کرمانشاه ایران خبر داد که در جریان اعتراضات در این استان، نیروهایی مرتبط با "حزب حیات آزاد کردستان (پژاک"(، داعش و "سازمان مجاهدین خلق ایران" (منافقین)، که در ایران تروریستی تلقی می شود، وارد عمل شده بودند. اما این نیروها فقط توانستند در بی ثبات کردن اوضاع شرکت کنند، به پلیس و به غیرنظامیان حمله کنند و خسارات جدی به اموال دولتی و شرکت های مختلف استان وارد کنند. بعید بود که آنها بتوانند اقدامات بیشتری انجام بدهند، یعنی بخشی از قلمرو کشور را از کنترل مرکز خارج کنند وایجاد یک دولت مخالف را درآنجا اعلام کنند. موضوع دیگر این است که آنها ورود نیروی های سیاسی "سوم" به صحنه داخلی ایران را مخفی می کردند، نیروهایی که قصد داشتند بخش بعدی توطئه را اجرا کنند، توطئه ای که نشانه های آن آشکارند.
در این ارتباط نشریه ایرانی خراسان، در زمان گسترش اعتراضات در کشور، فعالیت باورنکردنی "مهاجران سیاسی" و رسانه های جمعی مخالف که در خارج از ایران مستقرند و اخبار پخش می کنند را ثبت می کرد. به علاوه، در برخی موارد، این موضوع حتی قبل از شروع اعتراضات تجلی کرد. بی بی سی فارسی دو ساعت زودتر از روزهای معمولی کار خود را آغاز کرد و پخش برنامه را به روشی بسیار نادر و بی سابقه برای این حوادث شروع کرد، انگار همه چیز را از قبل تمرین کرده بود. شبکه تلویزیون ایران اینترنشنال که مورد حمایت عربستان سعودی است، پخش برنامه معمول خود را قطع کرد و تمام پخش روز خود را به اعتراضات در ایران اختصاص داد. تعدادی از کانال های خارجی که به زبان فارسی پخش می شوند، به معترضین دستور می دادند: کجا بروند، کی و چه شعارهایی فریاد بزنند، ازچه کسی دزدی کنند و چه چیزی را آتش بزنند. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنان خود که بخشی از آن به زبان فارسی تلفظ شده بود، از معترضان حمایت می کرد. کارشناسانی که حوادث اخیر در ایران را تجزیه و تحلیل می کنند به نوبه خود به این موارد اشاره می کنند: این اعتراضات به وضوح سازماندهی شده بود، گرچه مشخص نیست که "دفتر" معترضین در کجا قرار داشت - در ایران یا خارج از آن.
در عین حال مشخص است که مایکل دی آندریا، افسر سیا که با لقب "آیت الله مایک" هم مشهور است، از سال گذشته مسئول "عملیات مخفی سیا در ایران" است، کسی که تمام اختیارات لازم را دارد تا "به هر قیمتی که شده اوضاع داخلی در ایران را بی ثبات و غیرقابل کنترل کند." جزئیات مهمی در این باره وجود دارند: سیا با افرادی که در ایران زندگی می کنند همکاری می کند، توانایی نفوذ در این کشور را دارد و دارای برنامه ای خاص از اقدامات است. جالب است که در اسنادی که در آمریکا منتشر شده اند، استان های اصفهان و آذربایجان ایران که اعتراضات در آنجا مکرر هستنند، به عنوان نقاط اصلی "انفجاری" در ایران معرفی شده اند. در عین حال، فتنه همچنان ادامه دارد.
آیا تهران آماده چنین جریانی از حوادث بود و چرا بازیکنان خارجی که این بار وسیعتر در ایران ایفای نقش کردند چیزی عایدشان نشد؟ و چرا "تکنسین ها" و هماهنگ کنندگان این حوادث، آنطور که یک نشریه ایرانی می نویسد به وضوح "از بین مردم نیستند، جرات نکردند خودشان را در صحنه سیاسی معرفی کنند؟ یک روزی این قضیه معلوم خواهد شد، زیرا تهران در مرکز بازی های خاورمیانه قرار دارد، بازی ای که فقط ایالات متحده آمریکا، اسرائیل یا عربستان سعودی در آن ایفای نقش نمی کنند. اما واقعیت این است که هماهنگ کنندگان این حوادث، هر بار ایران را "به لرزه در می آورند" و تلاش می کنند به طور همزمان نشان بدهند که در بین محافل قدرت ایران اختلاف وجود دارد، اختلافی که تمام شواهد دال بر وجودش هستند. علاوه بر این، ایالات متحده امریکا و شرکایش با ایجاد فشار بر ایران در تلاشند تا این کشور را از قابلیت تغییر در سیاست داخلی و قبل از هر چیز در اصلاحات اقتصادی، که مدت زمانی طولانی مورد نیازند، محروم کنند.
این موضوع در انتخابات پیش رو در سال های 2020 و 2021 اهمیت دارد. سیستم دولتی ایران انعطاف پذیر است و به پدیده های خارجی پاسخ می دهد و سیستم مصالحه و سازش آن به خوبی کار می کند. اما تا کی تهران قادر به حفظ چنین رژیمی خواهد بود؟
منبع: رگنیوم/ تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :