پاریس، دایه مهربانتر از مادر!
دشمنی های فرانسه علیه ایران دست کمی از امریکا ندارد
نویسنده: محمدحسین کبریا، کارشناس سیاسی
دیپلماسی ایرانی: جمهوری اسلامی ایران در کنار به یاد داشتن تمامی دشمنی های آمریکا با مردم از زمان انقلاب اسلامی تا کنون، رفتارهای غیر دوستانه کشورهای عمده اروپایی را هم به یاد دارد. کشورهای عمده اروپایی حتی پیش از آمریکا و سپس در کنار آمریکا با شدت و ضعف به تقابل با مردم ایران پرداخته اند. جنایات و ظلم هایی که به خاطر عملکرد و رفتار مستقیم و غیرمستقیم کشورهای اروپایی در جریان جنگ های اول و دوم جهانی بر مردم ایران گذشت، فراموش شدنی نیست. دخالت های استعماری آنها بدترین ضربات را به ایران زد و ایران علاوه بر از دست دادن نیمی از جمعیت وقت خود، بخش هایی از خاک خود را به واسطه دخالت و تهدیدات مستقیم آنها یا وفا نکردن به تعهداتشان در قبال ایران، از دست داد. کودتای 28 مرداد 1332 با همکاری آمریکا و انگلیس، صورت گرفت و حکومت دست نشانده پهلوی با پشتیبانی کامل آنها توانست تا بهمن 1357 دوام آورد. البته آنها برای نجات رژیم پهلوی تلاش زیادی کردند، ولی این امر تحقق نیافت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، کارشکنی های آنها شروع شد و در دوران جنگ تحمیلی 8 ساله به اوج خود رسید. انگلیس، فرانسه و آلمان در کنار آمریکا و در راس سایر کشورهای اروپایی، بیشترین کمک های تسلیحاتی را به صدام کردند. علاوه بر این، به واسطه عضویت انگلیس و فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل، پشتیبانی معنوی گسترده ای از صدام صورت گرفت و ایران تحت شدیدترین تحریم های تسلیحاتی قرار گرفت. علاوه بر این، نقش کشورهای اروپایی در جریان ماجرای سلمان رشدی، انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز علیه مقدسات اسلامی، ارسال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، صدور قطعنامه های ضد ایرانی در آن شورا، تحریم های شدید و محاصره اقتصادی ایران به خاطر برنامه صلح آمیز هسته ای و ... بسیار پررنگ بوده است. اینها دلایلی است که موجب می شود تا مردم ایران هرگز نتواند علاوه بر آمریکا، بسیاری از کشورهای اروپایی را دوست خود بپندارد. نقش هر کدام از کشورهای اروپایی در زمینه های فوق الذکر بحث بسیار مفصلی را می طلبد که از حوصله این یادداشت خارج است و در اینجا تنها به گوشه ای از اقدامات فرانسه در طول جنگ تحمیلی و رویدادهای دیگر بسنده می شود.
فرانسه با ادعای پیشرو بودن در دفاع از حقوق بشر، از سال های پس از انقلاب اسلامی، پناهگاه بسیاری از فراریان رژیم پهلوی و ضد انقلاب ایران بوده که دستشان به خون مردم بی گناه کشورمان آغشته است. رهبران و اعضای ارشد سازمان منافقین به عنوان یکی از جنایتکارترین سازمان های تروریستی، بدون هیچ مشکلی در این کشور ساکن بوده و توطئه های فراوانی را علیه مردم کشورمان برنامه ریزی و هدایت کرده اند. حجم کمکهای نظامی و فروش تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تحمیلی تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق بعد از شوروی قرار گرفت. هواپیماهای میراژ، سوپر اتاندارد با موشک های اگزوست، بالگردهای آئروسپاسیال آلوئت ۴ پوما و سوپر فرلون و... موشکهای رولاند از جمله تسلیحات فرانسوی بود که در طول جنگ علیه مردم ایران و نفتکش های ایرانی در خلیج فارس به کار گرفته شد. فرانسه، از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمبهای شیمایی برای عراق بوده است که هزاران ایرانی را به کام مرگ فرستاده یا مصدوم کرد و اثرات ناشی از این سلاح ها برای نسل ها باقی می ماند. اعزام مستشار و فروش موشک های ضدهوایی و حمایت های اطلاعاتی نیروی دریایی فرانسه در خلیج فارس از دیگر کمک های فرانسه به عراق بود. حتی این بحث در هیات دولت وقت فرانسه مطرح بود که امکان دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای فراهم شود.
نقش فرانسه در تحریم های اقتصادی، تجاری، نظامی و هسته ای ایران و رویدادهایی چون ماجرای سلمان رشدی و انتشار کاریکاتورهای توهین آمیز به مقدسات اسلامی که منجر به کاهش سطح روابط و خروج سفرای کشورهای اروپایی از ایران در دو مرحله شد، پر رنگ است. فرانسه نه تنها در انتقال پرونده هسته ای ایران از آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه های ضد ایرانی در این شورا نقش کلیدی داشت، بلکه در دوران مذاکرات هسته ای ایران با 1+5، کارشکنی های فراوانی کرد تا ایران از حقوق خود محروم شود.
با صدور قطعنامه 2231 و امضای برجام، شرکت های فرانسوی همچون گذشته با عقد قرارداد، تعهداتی را در قبال ایران عهده دار شدند. نقض قطعنامه 2231 و برجام از سوی آمریکا موجب شد نه تنها فرانسه در کنار سایر اعضای اروپایی اقدامی موثر برای نجات برجام انجام ندهد، بلکه شرکت های فرانسوی نیز همچون گذشته بدون توجه به تعهدات خود، یکی پس از دیگری از ایران خارج شوند. فرانسه در کنار انگلیس و آلمان به عنوان اعضای اروپایی برجام در قبال نقض عهد آمریکا، بدون هیچ اقدام عملی در قبال تعهداتشان نسبت به ایران، ابتدا به حمایت کلامی پرداخته و سپس با مرور زمان و بدون توجه به صبر استراتژیک یک ساله ایران، به تهدید ایران پرداختند که چرا بر اساس بندهای 26 و36 برجام، گام های چهارگانه در کاهش تعهداتش برداشته است. در حالی که گام های ایران در قالب برجام صورت گرفته و نقض آن به حساب نمی آید، آنها به طور غیرمنطقی اصرار بر نقض برجام توسط ایران دارند. ایران، تعهد را در مقابل تعهد می داند و در بی عملی اروپا، نمی تواند به تنهایی بار تعهدات برجامی را بر دوش کشد.
مردم ایران به خاطر تروریسم اقتصادی آمریکا، فشار زیادی را متحمل می شوند و بی عملی اروپا (که بدون اذن آمریکا حتی نتوانست ساز و کار مالی موسوم به اینستکس را راه اندازی کند)، این فشار را مضاعف کرده است. اروپا حتی نتوانسته است موانع موجود در مسیر خرید و واردات دارو برای بیماران صعب العلاج از جمله بیماران پروانه ای را بردارد. بیمارانی که به واسطه کمبود دارو امیدی به بهبودی آنها نبوده و با خطر مرگ زودرس مواجهند؛ برای نمونه 15 بیمار بچه سال پروانه ای به خاطر نبود پانسمان میپلکس جان خود را از دست داده اند. در روزهای گذشته دو اتفاق دیگری رخ داد که بار دیگر بی اخلاقی فرانسه را در کنار انگلیس و آلمان نمایانتر کرد: نخست اعتراضات مردمی در ایران به افزایش نرخ بنزین و دیگری سخنان وزیر دفاع فرانسه.
1- بلاتردید آنچه موجب از دست رفتن توان قشر متوسط به پایین ایران در برابر فشارهای اقتصادی شده، تروریسم اقتصادی آمریکا و بی عملی فرانسه و سایر اعضای برجامی اروپا و نهایتا اتحادیه اروپایی است. آنهایی که کمترین تلاشی برای نجات این قشر، از مشقات به وجود آمده نمی کنند و بی معنی بودن دفاع و پایبندی شان به حقوق بشر اثبات شده است، ضمن ابراز نگرانی شدید از وقایع ایران، از دولت خواستند که به تعهدات حقوق بشری بینالمللی خود احترام بگذارد. فرانسه که بارها رفتار خشونت باری در مقابله با اعتراضات مسالمت آمیز جلیقه زردها در آن کشور داشته است، از ایران انتظار دارد که در مقابل تخریب اموال عمومی توسط عده ای سوء استفاده کننده از اعتراضات مردمی، اقدامی نکند. این در حالی است که اخلالگران نظم و امنیت کشور، برای تخریب و اغتشاش هر چه بیشتر، از سوی رسانه های غربی و گروه های تروریستی ساکن در کشورهایی چون فرانسه، هدایت و تحریک می شدند. فرانسه اگر کمترین اعتقادی به حقوق بشر داشت، امروز شاهد به خاک و خون کشیده شدن مردم مظلوم یمن با سلاح های فرانسوی نبودیم یا امارات متحده عربی نمی توانست در تاسیسات مربوط به شرکت فرانسوی توتال زندان مخفی و شکنجه گاهی علیه یمنی ها راه اندازی کند.
2- فلورانس پارلی، وزیر دفاع فرانسه شنبه گذشته (2 آذر) طی نطقی در کنفرانس سالانه امنیت منطقهای در منامه، گفته که دولت ترامپ در «تابستان پرتنش» گذشته در برابر جمهوری اسلامی نایستاده، آن هم در شرایطی که به گفته او خلیج فارس به «مشارکت ایالات متحده» در این منطقه متکی است. وی منظور خود از «تابستان پرتنش» را چنین توضیح داد: «وقتی به مینگذاری برای کشتیها پاسخی داده نشد، یک پهپاد را زدند. وقتی آن هم به نوبه خود جوابی نگرفت، تاسیسات نفتی بزرگ را بمباران کردند. نقطه پایان کجاست؟» وزیر دفاع فرانسه در حالی موضوع پهپاد و نفتکش ها و حمله به آرامکو را در یک قاب می بیند که ایران بارها اعلام کرده که هیچ نقشی در حملات به نفتکشها و آرامکو نداشته و پهپاد آمریکایی هم بخاطر تجاوز به حریم هوایی ایران سرنگون شده است. می دانیم که ارتش یمن هم مسؤولیت حمله به تاسیسات آرامکو را رسما بر عهده گرفته است. ظاهرا وزیر فرانسوی دایه دلسوزتر از مادر شده و ناراحتی اش بیشتر از آمریکا به خاطر سرنگونی پهپاد متجاوز است. این اظهارات از سویی نشان می دهد که دشمنی فرانسه فراتر از آمریکا است و بدون هیچ منطقی خواهان تقابل نظامی آمریکا با ایران است و برایش فرقی نمی کند که چه خساراتی به ایران وارد شده و چه تعداد مردم بی گناه ایران کشته شوند. از سوی دیگر نشان از تیز کردن دندان برای دوشیدن کشورهای منطقه خلیج فارس به بهانه دفاع از آنان است. در سخنان وزیر فرانسوی این گونه القاء می شود که آمریکا از همپیمانان خود در منطقه خلیج فارس دفاع نمی کند، بنابراین باید فرانسه جایگزین آمریکا شده و قراردادهای صدها میلیارد دلاری خرید سلاح با این کشور منعقد شود. رهبری ائتلاف اروپایی از سوی فرانسه برای به اصطلاح امنیت دریانوردی در خلیج فارس نیز در همین راستا است.
سخنان ضد ایرانی وزیر فرانسوی در حالی است که دولت فرانسه خود را پیشرو برای نجات برجام معرفی کرده و رئیس جمهوری آن کشور ظاهرا درصدد حل و فصل اختلافات تهران – واشنگتن بوده است. سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به این موضوع اشاره کرده و گفتمان تحریک آمیز و تلاش وزیر دفاع فرانسه برای تجویز دخالت، بحران آفرینی و نا امنی در منطقه را «محکوم و در تناقض با صحبتهای سایر مقامهای آن کشور» ارزیابی کرد. سخنانی که نه از باب دلسوزی برای منطقه کاربرد داشت و نه در مسیر تامین و تضمین صلح، امنیت و منافع مردمان منطقه و خلیج فارس بود.
دیوار بی اعتمادی ایرانیان نسبت به فرانسه بسیار بلند است و جا دارد که مقامات فرانسوی با رفتار و سخنان ضد ایرانی خود آن را بلندتر نکنند. شایسته است آنها برای یک بار هم که شده، در مواضع خود صداقت پیشه کرده و به جای مشکل آفرینی علیه مردم ایران، باری از دوش آنها بردارند. قطعا اگر فرانسه و سایر اعضای برجامی اروپا و اتحادیه ی اروپایی به تعهدات خود عمل کنند، بسیاری از مشکلات مردم کشورمان حل و فصل خواهد شد.
نظر شما :