نجران، سایگون عربستان!
ریاض بازنده تمامی بازی ها در برابر ایران است
نویسنده: صلاح الدین خدیو، کارشناس مسائل منطقه
دیپلماسی ایرانی: حوثی ها می گویند در عملیاتی در نجران، صدها و به روایتی هزاران سرباز سعودی را کشته و اسیر کرده اند. سکوت مقامات عربستان تا این لحظه، احتمال صحت این خبر را افزایش داده است. اگر اینطور باشد، این شکستی بزرگ برای ریاض است و می تواند ناقوس خروج خفت بار آن از یمن را به صدا در آورد. شکستی که پس از حمله به تاسیسات آرامکو، بیش از پیش ضعف و شکنندگی دولت های نفتی عرب را برملا و آسیب پذیری آنها را در هر درگیری جدی نشان می دهد.
کمتر از دو سال قبل ولید جنبلاط، رهبر دروزی های لبنان، از بن سلمان خواست، قبل از انجام اصلاحات داخلی به فکر خروج از باتلاق یمن باشد. جنبلاط افزود، یمن افغانستان عربهاست و کسی در آن عاقبت به خیر نشده است.
اکنون به نظر می رسد پیش بینی جنبلاط حتی زودتر از وقت معین به تحقق پیوسته است. مساله اما فقط اراده جنگی و مقاومت یمنی ها نیست و نباید به آسانی از کنار عاملی بنام بی عرضگی و رفاه زدگی سعودی ها هم گذشت که با وجود داشتن سومین بودجه نظامی جهان پس از آمریکا و چین، ناکارامدی ارتش خود را به عینه به نمایش درآوردند.
در سال های اخیر عربستان به کرات ایران را متهم کرده که به معنای متعارف آن دولت محسوب نمی شود و انقلابی است که جامه دولت به تن کرده است. اشاره ریاض به سیاست تجدیدنظرطلب تهران و ناسازگاری آن با نظم بین الملل است. همین انتقاد را از منظر سیاست داخلی می توان متوجه عربستان و دولت های نفتی حاشیه خلیج فارس هم کرد. دولت - قبیله هایی که به معنای واقعی دولت ملی نیستند و با ابزاری بنام پول، در پی خرید ارتش، اسلحه، نفوذ منطقه ای، ژئوپولتیک، تاریخ و ... هستند. مشکل اما اینجاست که برخی مهارت ها آموختنی هستند نه خریدنی و از قضا سنت دولت داری یکی از اینهاست. اتفاقا سنت دولت داری که ریشه در تاریخ و فرهنگ و سیاست دارد، برای یک رقابت منطقه ای نفس گیر و تنگاتنگ نیازی مبرم است. این خلاء در گذشته چندان به چشم نمی آمد. زیرا عربستان و امارات اساسا رقبای منطقه ای ایران نبودند. عراق در مقام یک قدرت منطقه ای، رقیب اصلی ایران بود و "دروازه شرقی" تعبیر استراتژیک صدام برای توصیف نقش دروازه بانی عراق در منازعه ژئوپولتیک میان ایران و عرب ها به شمار می رفت.
مشکل زمانی آغاز شد، که دروازه شرقی توسط آمریکا از جا کنده و راه ایران به سوی خاورمیانه عربی باز شد. در کنار اشتباه راهبردی آمریکا که عملا باعث شد ایران به قدرت طراز اول منطقه تبدیل شود، مجموعه ای از اشتباهات مرگبار از سوی عربستان در سوریه، عراق، یمن و لبنان، به تسریع در این روند یاری رساند. در واقع عربستان تقریبا در تمامی درگیری های نیابتی با ایران در یمن، عراق، سوریه و لبنان شکست خورده است. تحولی که امروز رخ داده اما ماهیتی تا اندازه ای متفاوت دارد. جنگ یمن به تدریج از یک نبرد نامتقارن که نتیجه نابرابری شدید قوا و امکانات طرفین بود، به جنگی رودرو و جبهه ای تبدیل می شود. تغییر ماهیت جنگ اما با تشدید گرفتاری و شکست های عربستان همراه شده و این مایه شگفتی است.
آیا تغییر سیاست عربستان در یمن که بالاجبار دیر یا زود رخ می دهد، منجر به دگرگونی در سیاست های منطقه ای آن و از جمله موضع آن در برابر ایران هم خواهد شد؟ ایران مدتهاست که هم شاخه زیتون صلح را به سوی ریاض دراز کرده و هم از طریق حوثی ها گلوی ریاض را می فشارد. با این هدف که درزی در سیاست فشار حداکثری آمریکا و متحدان منطقه ایش ایجاد کند.
به نطر می رسد، دستکم در رابطه میان ریاض و تهران، ابتکار عمل دست ایران افتاده است و عربستان ناچار شود به شاخه زیتون هم فکر کند. این تحول به تحولات سیاسی در آمریکا و اسرائیل و آینده سیاسی ترامپ و نتانیاهو و تاب آوری ایران در برابر تحریم ها هم بستگی خواهد داشت.
نظر شما :