گذشته چراغ راه آینده است
ویژگی ها و مختصات دیپلماسی ایران در دهه پنجم انقلاب
دیپلماسی ایرانی:
مقدمه:
جمهوری اسلامی ایران در حالی وارد پنجمین دهه از حیات خود شده که توانسته است با پشت سرگذاشتن سختی های بسیار و مقاومت مثال زدنی، حوزه نفوذ خود را در محیط پیرامونی، گسترش و به بازیگری اثرگذار در منطقه تبدیل شود.
مهمترین سرمایه ایران در رسیدن به این نقطه، برخورداری از الطاف الهی در درجه نخست، تشخیص درست روندهای پیرامونی و مجاهدت ها و همراهی مردم است که در آخرین مورد، تجلی آن را در حضور پرشور در مراسم گرامیداشت انقلاب در شهرهای مختلف کشور شاهد بودیم.
نکته کانونی این حضور آن است که جامعه با همه سلائق و نگرش ها و درگیر بودن مردم با مشکلات اقتصادی و معیشتی بسیار به این آگاهی رسیده که پشتیابی از ارکان اقتدار کشور، از چه ارزش و اعتباری برخوردار است و این نقش تا چه میزان ظرفیت بازدارندگی در مواجه با دشمنی ها و دفع تهدیدات پیش رو در داخل و خارج دارد.
در این میان نباید از نقش رهبری در رسیدن به جایگاه کنونی غافل بود که با ثبات و اطمینان، موجب انسجام و همگرائی عناصر قدرت ایران شده و منشور راهبردی ایشان در آغاز دهه جدید، ماموریت مهمی برای ساختارها و آحاد جامعه مشخص کرده است.
از آنجا که سیاست خارجی نقش مهمی در شکل دهی به شرایط عمومی جامعه و پیشران حرکت کلی کشور در مسیر رشد و توسعه است، ضروری است اهمیت و چگونگی تصمیم سازی و برنامه ریزی در این حوزه مورد توجه قرار گیرد. در همین راستا، ویژگی ها و نکاتی مد نظر است که به برخی از آنها اشاره می شود:
آگاهی بخشی:
با توجه به نقش مردم در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و پشتیبانی از دیپلماسی کشور، مناسب است اطلاعات و تحلیل های جامعی به مردم داده شود و اجازه ندهیم افکار عمومی جامعه توسط دیگران تحت تاثیر قرار گیرد.
گسترش دامنه و سطح دیپلماسی:
به رغم فناوری ها و دسترسی به اطلاعات، هنوز دیپلماسی مستقیم و رو در رو از اهمیت بسیاری برخوردار است. باید همکاری و گفت وگو با کشورها را در کانون تلاشهای خود قرار داده و در بالاترین سطوح با آنها در تماس مستمر باشیم. این امر به ویژه در حوزه همسایگان دارای اهمیت بسیار است و نباید اجازه داد که حتی یک کشور تحت تاثیر سناریوهای ضد ایرانی قرار گیرد.
تجمیع توانمندی ها:
ضرورت ها و شرایط جدید ایجاب می کند که توانمندیهای خود را در همه عرصه ها تجمیع و قدرت مانور خود را افزایش دهیم و از پراکنده کاری و اقدامات موازی که اثرگذاری برنامه ها را دچار خدشه می سازد اجتناب کنیم.
تشخیص روندها:
سیالت اوضاع، سیر تحولات و جابجائی اولویت ها و ترجیحات، کشورها را در شرایط جدیدی از رفتار سیاسی و رویکرد سیاست خارجی خود قرار داده است. باید این تغییرات را به دقت مطالعه و روندها را تشخیص داده و توجه کرد کشورها برای سیاست خارجی خود چه اهدافی را مد نظر قرار می دهند؟
پایبندی به اصول و آرمانها:
اصول و آرمانهای منبعث از انقلاب اسلامی و خواست حقیقی ملت ایران عناصری هستند که دقت و پافشاری بر آنها موجب پیدایش ابزارهای قدرت و چانه زنی برای کشور شده است. باید همچنان به این اصول و عناصر عزت و قدرت کشور ونظام، پایبند و وفادار ماند. درعین حال باید در برداشت و استنباط از اصول و آرمانها، دقت و همه جانبه نگری داشت و تغییر و تحولات ناشی از رخدادها و تناسب آن با شرایط و گذر زمان را مد نظر قرار داد.
گفتمان شایسته:
باید متناسب با تغییرات و دگرگونی ها، با زبان و ادبیات مناسب با مخاطبین، شرکا، رقبا و حتی دشمنان خود سخن بگوئیم. مواضع ما باید از: بنیانهای ادبی، حقوقی، منطق و استدلال لازم برخوردار باشد تا موجب جاذبه برای کشور شده و هزینه های طرف مقابل در مخالفت و دشمنی با ایران را بالا ببریم و توان یارگیری و جبهه بندی را از آنها به حداقل برسانیم.
نقاط آسیب و قوت:
یکی از ماموریت های مهم سیاست خارجی هر کشوری توجه به نقاط ضعف و آسیب خود و رقباست. مناسب است در شرایط کنونی، این توجه را بیشتر کرده و با تدبیر و چاره اندیشی برای برطرف کردن نقاط ضعف، از نقاط قوت جهت همگرائی و تعمیق همکاریها با دیگران بهره گیریم.
در هم تنیدگی و وابستگی متقابل:
در جهان امروز ایجاد وابستگی متقابل و در هم تنیدن ارتباطات با کشورهای مختلف از جمله همسایگان بلافصل، یکی از رموز موفقیت و ایجاد بازدارندگی در مقابل ناملایمات و افت و خیزهاست. ایران برغم گامهائی که برای توسعه نفوذ در منطقه برداشته از این نقصان ملموس رنج می برد و نسبت به رقبا و حریفان خود آسیب پذیر است. باید با حساسیت مانع از تخلیه ظرفیتهای استراتژیک کشور شد و برغم تحریم ها و فشارها، بسترها و چگونگی پیوند منافع با کشورها که مهمترین رکن آن فراهم ساختن نقش آفرینی مردم می باشد را فراهم کرد.
تقویت بنیان ها:
از آنجا که طراحی های جبهه مقابل بر اساس مولفه هائی چون: فرسایش، خسته کردن و تضعیف توانمندی هاست باید به تقویت بنیان های کشور در همه ابعاد توجه وافری شود. این امر شامل بسیاری موضوعات از جمله: گسترش سطح رضایت مندی، برخورداری جامعه از رفاه قابل قبول و متناسب با شان جامعه ایرانی، کم کردن هزینه ها، مسئولانه و عقلانی عمل کردن و در یک کلام بالا بردن کیفیت زندگی مردم می باشد. در عین حال، توجه به این موارد منافاتی با روح شجاعت و جسارت در برخورد با میل به تعدی و زیاده خواهی از سوی رقبا و دشمنان ندارد.
جمع بندی:
تحولات بزرگی که درمنطقه جاری است نشان از بازی بزرگی است که ایران خواسته یا ناخواسته در کانون آن قرار دارد. به لطف الهی و برغم سختی ها و ملالت ها، جمهوری اسلامی ایران نه تنها طرف بازنده این رویاروئی نیست بلکه تا این مرحله توانسته است سنگرهای مهمی را فتح کند.
با این حال، مرحله حساس تر و دشوارتر این هماوردی، مقطع تثبیت و صیانت از دستاوردهاست که ظرافت ها و حساسیت های خود را دارد و جبهه مقابل با تجمیع تمام ظرفیت ها و امکانات در صدد آن است که نشان دهد اولا موفقیتی نصیب ایران نشده، ثانیا با سیاه نمائی چشم انداز تیره و تاری را نشان دهد و جامعه را از امکان رسیدن به جایگاه شایسته خود ناامید کند.
طبعا موفقیت بزرگ کشور در تثبیت و نهادینه ساختن دستاوردها نیاز به برنامه ریزی دقیقی دارد که جمهوری اسلامی به مدد تجربیات گران سنگ خود زمینه لازم برای تحقق چنین امری را در اختیار دارد اما شرط آن است که همه افراد جامعه در جایگاهی که هستند به وظائف و رسالت خود عمل نمایند و برای سالها سرنوشت خود را به بهترین وجه ممکن تعیین کنند.
نظر شما :