احتمال کم سقوط دولت امائوئل مکرون
اعتراضات اروپاییها نسخه ای از بهار عربی نخواهد بود
گفت و گو از عبدالرحمن فتح الهی، عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی - جنبش و اعتراضی فرانسه، موسوم به جلیقه زردها اکنون به کانون خبری رسانه ها بدل شده است. این جنبش اعتراضی که از ۱۷ نوامبر در اعتراض به افزایش مالیات بر سوخت و حامل های انرژی با مسدود کردن جادههای بینشهری شروع شد، اکنون با پیشروی تا قلب پاریس، خواستار برگزاری همهپرسی برای استعفای رئیسجمهوری فرانسه، امانوئل مکرون شده است. اما مساله به اینجا ختم نمی شود و در روزهای اخیر این جنبش اعتراضی فرانسه به دیگر کشورهای اروپایی مانند بلژیک هم سرایت کرده است. در این راستا مردم اروپا اعتقاد دارند که این جنبش اعتراضی، نسخه ای از جنبش بهار عربی سال 2011 میلادی در خاورمیانه و شمال آفریقا، با نام "زمستان اروپایی" است که قرار است برخی از کشورها و دولت های اروپایی را مجبور به کناره گیری کند. دیپلماسی ایرانی برای بررسی این مساله، گفت وگویی را با علی بیگدلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، محقق و کارشناس مسائل اروپا ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
با شکلگیری جنبش اعتراضی جلیقه زردها از ۱۷ نوامبر، فرانسه شکل گیری التهاباتی کمسابقه در تاریخ معاصر خود را شاهد بوده و در این راستا اکنون دولت مکرون با چالشهای متعدد سیاسی و اقتصادی روبه روست. با این اوصاف ارزیابی شما از وضعیت کنونی فرانسه چیست؟
شرایط کنونی فرانسه در یک نگاه کلی به همان تبعات اندیشه های جنبش راست افراطی و تاثیر آن بر سیاست های کلی اروپا باز میگردد. این جریان با تاکید بر آثار سوء ورود مهاجران مانند افزایش مشکلات اقتصادی و شدت یافتن بیکاری سعی داشت تا تفکرات خود را وارد ساختار سیاسی اروپا کند. در این راستا نیز در انتخابات سال ۲۰۱۷ فرانسه این اندیشه های راست افراطی با نمایندگی خانم مارین لوپن تا مرز رسیدن به قدرت و کلیدداری الیزه هم پیش رفت. در همین روزهای اخیر اگر به سخن ها در سخنرانی آقای موریس بلانشو و خانم ماریا لوپز دقت کرده باشید کانون اعتراضات آنها به دولت مکرون همین مسئله مهاجرت و آثار سوء آن مانند افزایش بیکاری، تغییر بافت اجتماعی در فرانسه و در نهایت ایجاد بحران هویت در اروپا است. این افراد معتقدند اگر این شرایط ادامه پیدا کند و سیاستهای آقای مکرون و خانم مرکل در اتحادیه اروپا تداوم یابد، اروپا آن اصالت اولیه خود را از دست خواهد داد. لذا مسئله اساسی به همین نفوذ تفکرات راست افراطی بازمیگردد، اگرچه در ظاهر این مسئله اعتراضات جلیقه زردها از سوی کارگران و طبقه پایین اجتماع با دغدغههای اقتصادی آنان تمرکز پیدا کرده، ولی تداوم شرایط و نیز شدت پیدا کردن آن در واقع به واسطه تحریکات اندیشههای راست افراطی است. همین تحریکات جریان راست رادیکال سبب شده است تا میزان خشونت در اعتراضات به جایی برسد که در تاریخ معاصر فرانسه چنین جنبش اعتراضی با این شدت از خشونت سابقه نداشته باشد.
با این وضعیت ساختار سیاسی دولت فرانسه به کجا میرسد؟
اکنون دولت امانوئل مکرون از دو جناح متحمل فشار است؛ از یک سو فشار ساختار سیاسی و جناحهایی مانند مارین لوپن و موریس بلانشو شرایط کار را برای دولت مشکل کرده است و از طرف دیگر توده های جامعه فرانسه نیز فشارهای خود را بر مکرون وارد کردهاند. این شرایط سبب شده است تا رئیس جمهوری فرانسه در یک بحران به سر ببرد. اکنون اعتراضات جلیقه زردها به گونه ای سامان پیدا کرده که با اعتراضات و اعتصابات سندیکایی بسیار متفاوت است، چون در حال حاضر امانوئل مکرون نمیتواند طرف مشخصی را برای پیگیری حقوق و مطالبات جامعه و جلیقه زردها پیدا کند تا بتواند به مدیریت شرایط، تعدیل و کاهش اعتراضات نائل آید. لذا شرایط فرانسه در بستر اعتراضات به گونه ای رقم خورده که نمی توان گفت که وضعیت در آینده به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت. اکنون مسئله افزایش مالیات بر حامل های انرژی و سوخت، هم برای اتومبیل ها، هم برای صنایع و ادوات کشاورزان و هم برای مصرف داخلی خانه ها به قدری بستر اعتراضی مردم و توده های کارگری را شدت داده است که دایره تنش ها و شدت خشونت ها هر روز بیشتر می شود. در این وضعیت نیز سیاست های مکرون پله به پله در حال عقبنشینی است و آن برخورد قاطع اولیه ماکرون هم اکنون با تعدیل روبه رو شده است، این مسئله موجب شده تا جلیقه زرد ها نیز در سایه برخورد خشن پلیس و دولت، مشکلات و مطالبات خود را از عدم افزایش مالیات بر حامل های انرژی به سمت استعفای دولت مکرون ببرند. حال باید دید در آینده چه شرایطی برای دولت مکرون پیش خواهد آمد. البته از طرف دیگر جریانهای راست افراطی نیز اکنون موج سواری خود را از این اعتراضات دارند و در این راستا خانم لوپن به صراحت اعلام کرده که باید در فرانسه انتخابات زودهنگام برگزار شود. لذا این شرایط به بهشت جریانهای راست افراطی در فرانسه بدل شده است، اما در عین حال این یک تهدید بسیار جدی برای آینده اتحادیه اروپا هم به شمار می آید. البته این تهدیدات تنها معطوف به روزهای اخیر نمیشود. در این راستا آقای مکرون در همان مراسم یکصدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول در خصوص تهدیدات ناشی از رشد جریانهای راست افراطی در اروپا سخن گفته بود.
در سایه گسترش اعتراضات مردمی فرانسه شاهدیم که هم جریانهای راست رادیکال و هم جریانات چپ رادیکال کارگری با هم به یک فصل مشترک سیاسی رسیده اند. از دید شما دلایل چنین هم سویی دو جریان کاملا متضاد چیست؟
علم سیاست بیان می دارد زمانی که جریان ناسیونالیستی در یک کشور به شدت اوج پیدا کند باعث میشود که این جریان ناسیونالیستی دو شقه شود. یک شقه آن به جریان راست رادیکال بدل خواهد شد و یک بُعد دیگر آن به سمت جریان های چپ رادیکال مانند مارکسیسم و اندیشه های کارگری کمونیستی تمایل پیدا می کند، اما در عین حال و با به وجود آمدن یک شرایط خاص سیاسی این دو جریان در یک نقطه به هم اتصال پیدا می کنند. اکنون در فرانسه شرایطی که شکل گرفته باعث شده است تا این دو جریان در یک نقطه به هم اتصال پیدا کنند.
اما این اتصال باعث خواهد شد که دولت مکرون از قدرت کناره گیری کند؟
در سایه عملکرد ضعیف مکرون به خصوص در حوزه اقتصادی اکنون وضعیت در فرانسه به گونه ای است که بستر مناسبی برای جریان سازی و تقابل با دولت، هم در ساختار سیاسی و هم در توده های مردم در این کشور شکل گرفته است. لذا صندلی آقای مکرون بسیار لرزان شده است. اما با این وجود هم بعید میدانم این شرایط به جایی برسد که رئیس جمهوری فرانسه را وادار به استعفا کند.
نکته دیگری که در مسئله جنبشهای اعتراضی فرانسه قابل تامل است تعمیم آن به دیگر کشورهای اروپایی مانند بلژیک است. در این راستا بسیاری از مردم قاره سبز آن را نسخه ای از این جنبش بهار عربی سال ۲۰۱۱ خاورمیانه و شمال آفریقا می دانند. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
نکته مهمی که در هر دو جنبش یعنی جنبش بهار عربی و اعتراضات مردم فرانسه وجود دارد این است که تا اندازه ای تحریکات خارجی باعث تداوم اعتراضات شد. اکنون هم ما نشانه ها و رگه هایی از تحریکات خارجی را برای تداوم و شدت گرفتن اعتراضات مردم فرانسه می بینیم. لذا اگر این تحریکات افزایش پیدا کند احتمال دارد دامنه اعتراضات علاوه بر بلژیک به دیگر کشورها هم برسد. به عبارت دیگر اگر افزون بر مطالبات تودههای مردم و نیز ساختار سیاسی چپ و راست فرانسه، تحریکات و تحرکات خارجی هم تداوم پیدا کنند یقیناً میزان و شدت اعتراضات در اروپا بیشتر خواهد شد و امکان دارد این مسئله به همان زمستان اروپایی بدل شود. البته در حال حاضر ارزیابی در این خصوص قدری زود است. اما در کل به نظرم حتی اگر جنبش مردم فرانسه به زمستان اروپایی بدل شود، تبعاتش با بهار عربی خاورمیانه و شمال آفریقا متفاوت خواهد بود. چرا که اساسا نوع حکومت ها و دموکراسی قوام یافته در اروپا مانع از تداوم و شدت این جنبش ها خواهد شد.
نظر شما :