واشنگتن دنباله تله گذاری برای تهران است
فشار چند جانبه آمریکا و لزوم هوشیاری دیپلماتیک ایران
نویسنده: عباس پرورده؛ کارشناس مسائل خاورمیانه
دیپلماسی ایرانی: در حالی که آمریکا تحریم های اقتصادی سختی را علیه ایران در دستور کار قرار داده، اما شواهد و قرائن نشان می دهند رفتارهای خصومت آمیز تیم ضد ایرانی دونالد ترامپ به سیاست هایی مثل قطع صادرات نفت ایران و تحریم های همه جانبه اکتفا نکرده و اقدامات ضد ایرانی را فراتر از حوزه اقتصادی در دستور کار قرار داده اند. از این جهت انتظار می رود دستگاه دیپلماسی و مسئولان سیاست خارجی هوشیاری بیشتری داشته باشند، چون رفتار شناسی آمریکا طی چند دهه گذشته حاکی از مین گذاری در زمین های دیپلماتیک و استفاده از رفتارهای واکنشی بازیگران برای بهانه جویی و اقدامات متقابل به خصوص ایجاد ائتلاف بین المللی علیه مخالفان خود در جهان بوده است.
هنوز خاکسترهای باقی مانده از سوختن کنسولگری ایران در بصره که توسط معترضان عراقی به آتش کشیده شد سرد نشده، کاخ سفید روز چهارشنبه طی بیانیه ای ایران را متهم کرد که برای جلوگیری از حملههای روزهای اخیر به کنسولگری آمریکا در بصره و سفارت این کشور در بغداد اقدامی نکرده است. بیانیه به گونه ای نوشته شده که تصور می شود عراق فاقد یک دولت، ارتش و پلیس و نیروهای امنیتی است و این ایران است که مسئول همه اتفاقات در این کشور است. در این بیانیه که به میزان زیادی ابهام و دوپهلونگاری در آن دیده می شود، ادعا شده ایران تلاش نکرد تا این حملهها را که از سوی همپیمانانش در عراق صورت گرفت متوقف کند، همپیمانانی که ادعا شده ایران با تأمین مالی، تسلیحاتی و آموزش نظامی از آنها پشتیبانی کرده و در ادامه با لحن تهدیدآمیزی اعلام کرد ایالات متحده به هرگونه حمله همپیمانان ایران به منافع آمریکا در عراق سریع و قاطعانه پاسخ خواهد داد و در پایان نیز تهران را مسئول هرگونه حملهای میداند که به زخمی شدنِ کارکنان و آسیب دیدن تسهیلات دولتی این کشور در عراق بیانجامد.
استدلال بیانیه بر حملات خمپاره ای روز جمعه در منطقه سبز بغداد است که میزبان سفارتخانه بسیاری از کشورها از جمله آمریکا است و بنا بر اعلام ارتش عراق خسارت جانی و مالی نیز به همراه نداشته است. در همین حال در اقدام تحریک آمیز دیگری یک قاضی فدرال در آمریکا با صدورحکمی خواهان پرداخت 104 میلیون دلار از دارایی های ایران به عنوان غرامت به خانواده قربانیان حمله ادعایی 1996 به پایگاه نظامیان آمریکایی در ظهران عربستان شد که در آن 19 نظامی آمریکایی کشته شدند. در حالی که طی آن سال ها گروه های افراطی عربستانی از جمله القاعده از مظنونان اصلی حملات به آمریکایی ها و انفجارها در عربستان بودند و تعدادی از رهبران گروه های تندروی عربستانی به خاطر همین اتهامات سال ها در زندان های عربستان و آمریکا در بازداشت بوده اند. همه این اقدامات تحریک کننده در حالی است که ارشدترین مقام های دولت دونالد ترامپ، از جمله مایک پمپئو، وزیر امور خارجه و جیمز متیس، وزیر دفاع، امورات خود را واشنگتن رها کرده و کشور به کشور سفر می کنند تا روابط اقتصادی و نفتی ایران را کاملا قطع کنند و انگار تحریم های ایران به مهمترین مسئله بین المللی برای آمریکایی ها تبدیل شده است.
به راستی هدف آمریکایی ها از این همه اصرار و تحریک چیست؟ آیا تیم افراطی و ضد ایرانی ترامپ در پی تله انداختن ایران در یک جایی نیستند تا اهداف خود را دنبال کنند؟ از این جهت به نظر می رسد امروز بیش از هر زمان دیگری موضع گیری ها در سیاست خارجی و اقدامات دیپلماتیک نیازمند دقت و دوری از چند صدایی هستند. به ویژه حضور ایران در لبنان، سوریه یا عراق به گونه ای می تواند به عنوان پاشنه آشیل اقدامات مخرب و خصمانه آمریکا علیه تهران قرار گیرد. کشورهایی که ایران در آنها به طرق مختلف حضور دارد، اما در عین حال تسلط حاکمیتی ندارد که بتوان همه اقدامات نظامی یا دسیسه های خصمانه را مدیریت کرد و در مقابل آمریکایی ها و سایر دولت های متخاصم امکان این را دارند که ایران را به خاطر برخی اقدامات با منشاء ناشناخته متهم کنند. متهم ساختن دولت های دیگر از سوی واشنگتن به خاطر اقداماتی با منشاء ناشناخته مسبوق به سابقه است و عموما برای فشار سیاسی یا اقدامات خصمانه دیگر از آن استفاده می شود.
در چنین شرایطی، انتظار منفعل گونه برای بهبود اوضاع و یا استفاده از خطاهای احتمالی طرف مقابل چندان کارساز نیست. بلکه برعکس، نیاز به بررسی، اندیشیدن و یافتن راه هایی برای برون رفت از شرایط به صورت فعال وجود دارد. یکی از فرض هایی که پس از خروج آمریکا از برجام تاکنون مطرح شده، این است که ایران به یک توافق مهم بین المللی پایبند بوده و این آمریکا است که با خروج از برجام قواعد بین المللی را نقض کرده است. اما باید دانست که همیشه نقض یک قرارداد بین المللی حتی اگر حرکتی خطاگونه و قابل شماتت از سوی مجامع بین المللی و افکار عمومی باشد، لزوما نمی تواند منجر به دستاوردی برای طرف مقابل که قرارداد را نقض نکرده شود، مگر آن که تدابیری وجود داشته باشد که بتوان حرکت های بعدی بازیگر مقابل را مدیریت کرد. به خصوص که گروهی که امروز در کاخ سفید در قدرت قرار گرفته اند، چندان اعتنایی به پیامدهای رفتارهای خود درباره بی اعتنایی و یا نقض قواعد بین المللی ندارند. اقداماتی مثل خارج شدن از پیمان پاریس، تهدید دیوان کیفری بین المللی و خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد بی شباهت به خروج آمریکا از برجام نیستند و نشان دهنده یک الگوی رفتاری از سوی کاخ سفید است که تا حدی متفاوت از رویه شناخته شده دولت های پیشین این کشوراست، حتی اگر رویه گذشته را گونه ای حفظ ظاهر هم محسوب کنیم. ضمن اینکه بیانیه کاخ سفید را می توان نوعی فشار بر دولت عراق برای قطع روابط اقتصادی با ایران هم تلقی کرد که به دلیل فضای خاص سیاسی عراق و حمایت بخش هایی از ملت و سیاستمداران عراقی از ایران در مقابل تحریم ها صورت می گیرد و هدف آن تهدید نشان دادن تهران برای عراق و تخریب روابط دو همسایه است. در هر صورت، اکتفا به موضع گیری های سخنگویان و یا پاسخ دادن در شبکه های اجتماعی چندان کارساز نیست و اقداماتی فراتر از امور جاری کنونی برای خنثی کردن دسیسه های دیپلماتیک گونه تیم ترامپ ضروری است.
نظر شما :