با هدف ضربه به امنیت ملی ترکیه
رفتارهای واشنگتن برای آنکارا بوی توطئه می دهد
نویسنده: سید علی موسوی خلخالی، سردبیر دیپلماسی ایرانی
دیپلماسی ایرانی: روابط ترکیه و امریکا به شدت تیره شده است. هیچ گاه گمان نمی رفت روابط دو کشور، دو متحد و هم پیمان در پیمان ناتو، روزی به این درجه از تیرگی برسد که ایالات متحده بخواهد برای به زانو در آوردن آن تحریم هایی وضع کند تا کمر اقتصاد آن بشکند و به زمین بخورد.
البته شکی در این نیست که دولت امریکا یک رویکرد پلیسی دیپلماتیک در دوره ترامپ پیش گرفته است مبنی بر این که هر کس با سیاست هایش همراهی نکند و بخواهد در برابر خواسته هایش کوچکترین مخالفتی نشان بدهد، با شدیدترین برخوردها مواجه می شود و حتی ابایی ندارد که آن کشور را از هستی ساقط کند حتی اگر این کشور دوست و متحد استراتژیک و دیرینه امریکا باشد. اما به واسطه نیازهای دو جانبه امریکا و ترکیه در عرصه بین المللی و امنیتی به ویژه در خاورمیانه کسی فکر نمی کرد که سطح تنششان این قدر بالا بگیرد که امریکا بخواهد برای نابودی اقتصادی ترکیه کمر همت ببندد.
آیا واقعا این قدر، ترکیه برای امریکا از اهمیت افتاده است یا سیاست امریکا به گونه ای تغییر کرده که دنبال جنس دیگری از ترکیه است؟ شاید هم امریکایی ها سناریوی دیگری را در پیش گرفته اند که هنوز ابعاد آن روشن نیست و در این سناریو ترکیه باید قربانی شود؟
پاسخ دادن به این سوال ها چندان آسان نیست، باید منتظر ماند و دید که سیر تحولات به کدام سمت و سو می رود تا پاسخی برای این سوال ها یافت شود. اما بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقادند که بحران اقتصادی که در ترکیه پیش آمده و امریکا متهم اصلی آن محسوب می شود، ریشه در سیاست های اقتصادی نه چندان مناسب دولت اردوغان نیز دارد که اکنون تنش امریکا و ترکیه بهانه ای شده تا بروز کند و اقتصاد ترکیه را به سمت یک ویرانی مهلک پیش ببرد. پیش بینی تیم لی که در روزنامه نیویورک تایمز گزارش مفصلی از آن منتشر شده و دیپلماسی ایرانی آن را منتشر کرده است، به خوبی این نظریه را توضیح می دهد.
ظاهر قضیه به نظر می رسد کش مکشی بر سر کشیش امریکایی است که واشنگتن مدعی است به ناحق دستگیر شده و در حبس خانگی است. ترکیه می گوید این کشیش با گروه های تروریستی ترکیه ای ارتباط داشته است. این احتمال می رود که وی از دوستان یا افراد مرتبط با فتح الله گولن، رهبر سیاسی اسلام گرای درویش مسلک مخالف اردوغان باشد که در پنسیلوانیای امریکا ساکن است.
واقعیت این است که اختلافات ترکیه و امریکا فراتر از قصه این کشیش امریکایی است. حداقل تا کنون روشن شده است که دو عامل اصلی در تشدید اختلافات ترکیه و آنکارا وجود دارد. اول از همه قضیه کردها و دیگری مساله فتح الله گولن.
ترکیه ای ها بر این اعتقادند که حمایت بی شائبه امریکایی ها از کردهای سوریه که به اعتقاد آنها امتداد خط کردهای ترکیه در سوریه هستند، بوی خباثت از آن به مشام می رسد. کردهای سوریه خود منکر نیستند که عبدالله اوجالان، رهبر زندانی کردهای ترکیه را رهبر خود می دانند و پیرو او هستند. اسناد بسیاری هم وجود دارد که نشان می دهد کردهای ترکیه با کردهای سوریه ارتباطات تنگاتنگ دارند و از آنها همه نوع پشتیبانی ای می کنند. امریکایی ها با علم به این واقعیت به حمایت از کردهای سوریه اصرار دارند. بسیاری بر این اعتقادند که تاکتیک امریکا در حال حاضر سوق دادن کردهای سوریه به ایجاد منطقه خودمختار در شمال سوریه است. روز شنبه برخی منابع خبری گزارش دادند که دولت عربستان سعودی پذیرفته است که مبلغ صد میلیون دلار به بازسازی مناطق آزاد شده از دست داعش، یعنی مناطق تحت کنترل کردها، کمک کند. این اقدام گامی است در جهت تثبیت خودمختاری کردها در شمال سوریه و اگر به معنای ایجاد کشوری برای آنها نباشد حداقل به معنای ایجاد چیزی شبیه منطقه کردستان عراق برای کردهای سوریه است. ترکیه احساس می کند با این کار امریکایی ها به دنبال ایجاد منطقه ای خودمختار برای کردها در خاک ترکیه هم هستند. برای همین ترکیه ای ها این اتفاقات را تهدیدی برای امنیت ملی خود می دانند. به عبارت دیگر در راستای تحقق پروژه امریکایی ها برای خاورمیانه فکر می کنند که این بار نوبت به ترکیه رسیده است.
مساله دیگر به قضیه کودتای 15 ژوئیه 2015 باز می گردد. ترکیه ای ها بر این اعتقادند که امریکایی ها پشت جریان آن کودتا بودند. فتح الله گولن نیز زیر نظر آنها رهبری آن کودتا را بر عهده داشته است. ترکیه ای ها خودداری امریکا از تحویل او را از یک سو تاییدی بر دست داشتن گولن در این کودتا می دانند و می گویند که همین ثابت می کند امریکایی ها از کودتا حمایت می کرده اند و از سوی دیگر بیم آن دارند که امریکایی ها و کشورهای متحد آنها که در کودتا دست داشته اند همچنان به فکر کودتا در ترکیه باشند. این مساله خواب را از مقامات ترکیه ای ربوده است. به عبارت دیگر احساس می کنند از یک طرف تهدیدی در خارج از ترکیه، توسط کردهای سوریه، در جریان است و از طرف دیگر تهدیدی داخلی با احتمال وقوع کودتایی دیگر وجود دارد. به اعتقاد آنها این دو تهدید در راستای هم و به نوعی مکمل هم هستند. بنابراین احساس می کنند که دسیسه ای علیه امنیت ملی آنها در جریان است.
بسیاری بر این باورند که امریکایی ها همچنان به دنبال اجرای طرح های توطئه آمیز و تجزیه طلبانه خود در منطقه هستند و این بار نوبت به ترکیه رسیده است تا بعدا نوبت به کشورهای دیگر هم برسد. ظاهرا سیاست کلان امریکایی ها در نهایت تجزیه کشورهای منطقه است، ممکن است در مقطعی مطابق با منافعشان از شدت عمل خود بکاهند اما هدف نهایی برای آنها همچنان همین سیاست است.
نظر شما :