سایه سنگین تحریم های بانکی بر سر قانون انسداد
تدابیر اروپا تا کجا میتواند از پس تحریمهای امریکا برآید؟
عبدالرحمن فتح الهی – روزنامه والاستریت ژورنال در گزارش 18 ژوئیه خود به تلاش اتحادیه اروپا برای ایجاد حساب مخصوص برای بانک مرکزی ایران در بانکهای عضو این اتحادیه، با هدف حفظ برجام خبر داد. والاستریت ژورنال این حرکت را اولین گام ملموس اروپا در راستای همان بسته پیشنهادی اروپایی ها برای حفظ توافق هستهای توصیف کرده است. البته این گام به قدری جدی تلقی شده که کشورهای اتریش و سوئد در حال بررسی ایجاد این نوع حسابها هستند. اما تا چه اندازه این حساب ها می تواند به حل مشکلات بانکی ایران کمک کند؟ اساسا اروپا تا چه اندازه توان مقابله با تحریم های پولی و بانکی آمریکا در خصوص ایران را خواهد داشت؟ با توجه به این که ایجاد این حساب برای بانک مرکزی جمهوری اسلامی از جانب بانک های مرکزی اروپا منوط به پذیرش و اجرای FATF است، این حساب ها اساسا برای ایران باز خواهد شد؟ دیپلماسی ایرانی تحلیل این مسائل و پاسخ به این سوالات را در گفت وگویی با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل اتحادیه اروپا پی گرفته است که در ادامه می خوانید:
در مصاحبه پیشین با دیپلماسی ایرانی بر این نکته تاکید داشتید که اساسا اتحادیه اروپا به دنبال نقش پلیس خوب نیست، بلکه به واقع حفظ برجام را در دستور کار دارد. اما مساله اینجا است که توان انجام آن را ندارد. در این راستا اخیرا این اتحادیه و کشورهای اصلی آن یعنی آلمان، فرانسه و انگلستان (بدون در نظر داشتن برگزیت) حساب مخصوصی برای بانک مرکزی ایران در بانکهای عضو این اتحادیه، با هدف حفظ برجام ایجاد کره اند. از دید شما این دست از اقدامات قاره سبز می تواند اثراتی در تداوم توافق هسته ای و حمایت اقتصادی از ایران در مقابل تحریم ها به خصوص تحریم های ثانویه در زمینه پولی و بانکی داشته باشد؟
اتحادیه اروپا به لحاظ تعهدات سیاسی و دیپلماتیکش در خصوص حفظ برجام سعی دارد از هر اقدام لازم برای حفظ و تداوم آن دریغ نکند. اما به لحاظ اقتصادی، مالی و تجاری این همکاری می تواند محل چالش باشد. چرا که برجام در درجه اول برای اتحادیه اروپا اعتبار سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی داشته و دارد. لذا برجام از بعد اقتصادی در درجه های بعدی همکاری اتحادیه اروپا قرار می گیرد. لذا برای حضور ایران در توافق هسته ای بیشترین مانور را هم روی اقدامات سیاسی صورت داده است در صورتی که ایران بیش از مساله سیاسی و دیپلماتیک در شرایط کنونی بازگشت تحریم ها به دنبال آن است که اتحادیه اروپا در زمنیه تجاری و اقتصادی و به خصوص در زمینه تحریم های پولی و بانکی کاری را از پیش ببرد. این مساله هم اکنون محل چالش و گسل ایران و قاره سبز است. از این رو شما می بینید که حتی قبل از آغاز تحریم های شرکت ها و بانک های اروپایی یکی یکی از همکاری با ایران شانه خالی کردند. این را هم باید گفت که آن دسته از شرکت ها و بانک هایی هم که اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی حاضر در برجام به آنها قول حمایت مالی و سیاسی در همکاری با ایران به آنها داده بودند هم اکنون حاضر به همکاری با ایران نیستند. لذا من معتقدم که در شرایط حال حاضر کشور به خصوص در وضعیت اقتصادی کنونی و تحریم های بانکی و پولی، افتتاح حساب بانکی چندان نمی تواند راهگشا باشد، اگر چه هم حسن نیت اروپا به ایران را می رساند و هم تلاشی عملی در خصوص همکاری اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا در چارچوب برجام است.
با تحلیل شما در دوره تحریم های ثانویه وضعیت همکاری به مراتب بغرنج تر هم خواهد شد؟
بله. این واقعیت تحولات میدانی است. اتحادیه اروپا از هر دالانی که بتواند تلاش خود را برای همکاری با ایران خواهد داشت. اما اولویت این تلاش برای قاره سبز سیاسی و دیپلماتیک است بعد اقتصادی در صورتی که برای تهران برعکس، اول مسائل اقتصادی و تجاری مطرح است بعد سیاسی. در ثانی مسائل مناسبات اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا در سایه تحریم های آمریکا، چنان حفره های هر گونه همکاری را پر کرده است که عملا راه گریزی از آن نیست. در ضمن با وجود این که دولت های اروپایی قانون مسدود کننده را به روز رسانی کرده اند، اما نمی توانند هیچ شرکت و بانکی را وادار به همکاری با ایران بکنند. پس متاسفانه بله وضعیت از این هم بغرنج تر خواهد شد.
مشکل زمانی از این هم پیچیده تر می شود که پیش تر هم خود اتحادیه اروپا مساله افتتاح حساب بانکی برای ایران را منوط به پذیرش و اجرای FATF دانسته است. در سایه این مساله و عدم پذیرش FATF از جانب تهران و با توجه به این که شما از ناکارآمدی این حساب ها گفتید عملا می توان این اقدام را از هم اکنون شکست خورده تلقی کرد؟
با این درجه از بدبینی هم نمی توان شکست را از هم اکنون قبول کرد. از آن سو هم باید گفت که FATF می تواند باعث تسهیل روابط بانکی و پولی ایران در شبکه بانکی شود. لذا اساسا مساله FATF نه نتها در حوزه روابط بانکی اروپا به طور خاص، بلکه در خصوص روابط بانکی و پولی ایران در جهان می تواند محل چالش باشد. بنابراین در زمان برجام ما همواره از مشکل تهران در حوزه پولی و بانکی گله مند بودیم و علیرغم حصول توافق هسته ای، آن چنان گشایشی در فصل روابط پولی و بانکی کشور صورت گرفته نشد. چرا؟ به دلیل این که مساله FATF در آن زمان محل چالش با تهران بود. امروز هم با عدم پذیرش FATF به واقع باید انتظار تداوم همین شرایط و حتی وخیم تر شدن اوضاع را داشت. چرا که اکنون یقینا عدم پذیرش FATF در شرایط اقتصادی بیشتر خود را نشان خواهد داد. چون با تحریم های پولی و بانکی کشور گره خواهد خورد. البته تنها مساله تحریم های پولی و بانکی نیست. بلکه تحریم های حوزه بیمه و کشتیرانی هم می تواند محل چالش های بعدی در این خصوص باشند. لذا پیشنهاد امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه در خصوص این که بانک مرکزی فرانسه راسا پول را در اختیار ایران قرار دهد می تواند نقطه امید کم رنگی را ایجاد کند. مشابه همین تصمیم هم در لندن گرفته شده است. برلین هم به دنبال اجرایی کردن این اقدام است. لذا امکان دارد این کشورها بتوانند در یک حد مشخص نفت را از ایران خریداری کنند و پول آن هم از طریق بانک های مرکزی هر کدام از این کشورها به ایران داده شود. البته انجام آن در دوره تحریم های ثانویه بسیار بعید به نظر می رسد. چون همکاری پولی و بانکی با ایران از جانب اروپا با یک سری عوامل پیش زمینه ای نظیر همین اجرای مفاد FATF همراه است که البته از دید تهران خود FATF هم عاملی بازدارنده است، یقینا شرایط از این هم پیچیده تر خواهد شد. اما مساله شکست از همین الآن نمی تواند به صورت قاطع در تحلیل آورده شود. باید دید تا ماه نوامبر و بازگشت تحریم های ثانویه سمت وسوی همکاری اروپا و ایران به کجا خواهد کشید؟ ایران تا چه اندازه انعطاف عمل خواهد داشت؟ اروپا هم چه برنامه ها و راهکارهای دیگری را مد نظر قرار خواهد داد؟
به بانک مرکزی کشورهای اروپا اشاره داشتید اما در این خصوص هم آمریکا میتواند مقامات یا اعضای هیاتمدیره بانکهای مرکزی کشورهای اروپایی و حتی اعضای هیات مدیره بانک مرکزی اتحادیه اروپا را هدف تحریمهای یک جانبه خود قرار دهد یا دسترسی آنها به بازار مالی آمریکا را محدود کند؛ اگر چه اعمال چنین محدودیتهایی برای طرف آمریکایی هم هزینه بسیار زیادی در پی خواهد داشت، اما به نظر ترامپ ریسک آن را خواهد پذیرفت. با در نظر گرفتن این نکته می توان عملا به نقش بانک های مرکزی هم چشم امید داشت؟
پیشتر هم گفتم طرح جابه جایی ارز و پول اتحادیه اروپا به مقصد ایران از طریق بانکهای مرکزی درحالی شکل میگیرد که حتی پیش از خروج آمریکا از برجام نیز بانکهای بزرگ اروپایی از بیم تحریمهای کاخ سفید و شخص ترامپ از تبادل مالی با ایران پرهیز میکردند. البته در این خصوص این را هم گفتم که قاره سبز در تلاش است با فعالسازی مقررات انسداد که اخیرا آن را به روز زسانی هم کرده است، شرکتهای اروپایی را در مقابل تحریمهای آمریکا مصون نگه دارد. با این وجود به نظر می رسد که این دست تحریم های مدیر عامل بانک های مرکزی کشورهای اروپایی و یا اعضای هیات مدیره بانک مرکزی اتحادیه اروپا بیشتر یک تهدید و بلوف سیاسی از سوی کاخ سفید و ترامپ باشد، چرا که شما هم به درستی به آن اشاره داشتید هزینه این تحربم ها برای خود آمریکا هم بسیار گران تمامی می شود.
اما مقررات انسداد یا مسدود سازی که تقابل با تحریم های آمریکا در خصوص کوبا بود می تواند در رابطه با ایران هم کارگر باشد، به ویژه که این مقررات انسداد درباره کوبا هم هیچ گاه عملیاتی نشد؟
خیر؛ این تضمین وجود ندارد. مقررات انسداد علیرغم این که شرکتهای اتحادیه اروپا را از رعایت تحریمهای آمریکا منع میکند و حکم هیچ دادگاهی را برای اجرای مجازاتهای آمریکا، بهرسمیت نمیشناسد اما هیچ گاه هم نمی تواند تکیه گاه و بستر مناسبی برای همکاری و حمایت از ایران تلقی شود، به خصوص که خود اروپا در خصوص توان دفاعی و دیپلماسی منطقه ای ایران هم فشارهای خود را دارد. لذا باید دید اروپا حاضر به استفاده از این مقررات در آینده خواهد بود؟ حتی در صورت به کارگیری مقررات انسداد، زور آن به تحریم های ثانویه خواهد چربید؟ این مساله زمانی محل تردید جدی تری است که به قول شما مقررات انسداد در خصوص کوبا هم هیچ گاه روی عملیاتی شدن ندید.
نظر شما :