لزوم پذیرفتن تغییر و نقدپذیری
آقای رئیس جمهور، در نبود هاله نور نباید هاله کور شد
دیپلماسی ایرانی:
آقای رئیس جمهور
جهان با همه گستردگی براستی دهکده ای است اما در دهکده، محله ای بنام ایران برای ما بهترین است. در این سرزمین زیبا و در عین حال خسته، مردم غمگین و خشمگین اند. همه با آنکه راه رفتن را می دانند اما مانده اند، تا ایران بماند. همه این سرزمین را دوست داشته و تحت هیچ شرایطی آن را ترک نکرده برای آن می میرند. نگذاریم و نگذارید خوشه های خشم حاصل از بی کفایتی ها به خرمن زده و تر وخشک را با هم بسوزاند.
آقای رئیس جمهور
شوخی، شکایت و گلایه نکنید که همگی دیگر طنزی تلخ تر از جام زهر شده است. اگر آدم های فاسد در سیستم را که حضورشان با رای مردم نبوده نمی توانید حذف کنید، چرا نزدیکان ... رنگ آنان را می گیرند. در نبود هاله نور، نباید هاله کور شد. شرایط امروز کشور حاصل تصادف نبوده بلکه محصول تداوم سیاست هاست.
آقای رئیس جمهور
تردید نکنید. مردم شما را معادل ایران نمی دانند و در انتخاب نهایی میان ماندگاری ایران و ماندگاری شما، رای به ماندگاری ایران خواهند داد. اگر نگران ایران بوده و چشمهایتان خواب ندارد بکوشید قلبتان به کاری تن دهد که مغزمان آن را تایید کرده است. فرار و ترک مخاصمه نشانگر شکست نیست، بلکه مقدمه پیروزی است. از دشمنی و دوستی های گذار به منافع دایمی ایران بیاندیشم و در راهی گام بردارید که توسعه و ماندگاری ایران تضمین آن باشد. اگر قرار است ایران نباشد همگی زودتر از آن بمیریم.
آقای رئیس جمهور
کمی بخود آمده ذهنیت و عملکرد چهل سال را نقد کنیم. از خود فریبی دور شویم. ما سال هاست ادعای کشوری را داریم که در ظرفیت آن نیستیم. بعضا حتی خود اقدام به شستشویی مغزی خویش می کنیم. برای همه کشورها زمانی برای تصمیمات سخت فرا می رسد. تا فرصت است تغییر کنیم و در راهی جدید گام برداریم. ایستادن مردم پای ایران را نباید بنام خود ثبت کرد. باید قدر آن را دانست و نه سوار بر آن بلکه در خدمت آن بود.
آقای رئیس جمهور
در دشمنی امریکا و خباثت ترامپ نسبت به ایران تردیدی وجود ندارد، اما باید به مقصر نشان دادن امریکا به عنوان عامل اصلی ضعف ها و مشکلات کشور، پایان داد. حتی اگر این گزاره صحیح باشد، باید برای خروج از آن چاره ای اندیشد. آیا دو تجربه و فرجام جنگ و موضوع هسته ای و هزینه های سنگین آن، نمی بایست عامل تجدید نظر و ترسیم راهی دیگر باشد.
آقای رئیس جمهور
آقای رئیس جمهور جامعه ایرانی دیگر دو قطبی نیست. ورشستگی سیاسیون و عدم کارایی آنان امری روشن و مبرهن شده است. مردم، ایران را دوست دارند و تا پای جان پای آن خواهند ایستاد، اما این به معنای ایستادن به پای مقامات نخواهد بود. این مردم رای ها و صندوق ها را دیگر بخشی از بازی فریب تلقی کرده و در گذر زمان به این فهم مشترک رسیده اند که دیگر نباید محمل حمل جنگ قدرتی باشند که فقط آنان را پای صندوق های رای می خواهد.
آقای رئیس جمهور
این جامعه دیگر میدان مانور چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا نخواهد شد. مردم را هر بار به باور تازه ای امید دادند اما همگی فریبی دیگر بود. شفافیت را به صحنه سیاست آورده به مردم، فهم، پشتیبانی، عملکرد و تصمیم نهایی آنان اعتماد داشته باشید. مردم به این باور رسیده اند که تنها و تنها تغییرات ساختاری همراه با تغییر ذهنیت می تواند عامل برچیدن سیستم فاسد و فشلی باشد که چهار دهه ایثار و از خود گذشتگی آنان را به سراب برده است.
آقای رئیس جمهور
حوادث دی ماه 96 چه حاصل مهندسی عوامل بیرونی یا داخلی و یا ترکیبی از دو باشد را بنظر می رسد درک نکرده و این عدم درک با خروج ترامپ از برجام می رود سونامی شود که نتوان مقابل آن ایستاد.
آقای رئیس جمهور
دیگر ایران با خطابه، سخنرانی، و.... قابل مدیریت نیست. کشورداری یک دانش است. دانشی پیچیده تر از هر علمی که متصور باشیم. ما سال هاست گرد خود چرخیده و با عینک خویش به جهان نگریسته و بدون درک نورم ها و پیچیدگی های روابط بین الملل برای خویش کف زده و شده ایم آنکه امروز هستیم.
آقای رئیس جمهور
ما سال ها میان صلح و جنگ زیسته و مردم را میان انتخاب دو بن بست و گزینه امنیت و ناامنی به اسارت گرفته ایم. به بهانه امنیت، رفاه و آسایش روحی و روانی را از مردم دریغ کرده ا یم. کیست که نداند این زندگی و این سطح از توسعه شایسته از خودگذشتگی و منابع سرشار این کشور نبوده و نیست.
آقای رئیس جمهور
بدانیم و هوشیار باشیم امید به اصلاحات نفس های آخر را می کشد. باید به فریاد رسید و نه آدم ها، بلکه ایران را نجات داد. این جامعه و صحنه سیاست نیاز به خون تازه و نگاه نو و پویا دارد. بی شک بخشی از نجات کشور در خلاص شدن از اندیشه ها، آدم ها و چهره های تکراری است که سالهاست بر گرده مردم سوارند.
آقای رئیس جمهور
حتما و حتما استعفا نداده و با وفای به عهدهای انتخاباتی خود در کنار منافع مردم و کشور پایدار بمانید. امروز مردم یکدست شده و در اعتراف به بی کفایتی سیستمی هم صدا شده و هر دو جناج را مسئول وضعیت بغرنج کشور می دانند. پس بشتابید و چاره اندیشی کنید. اینکه پس از چهل سال هنوز عامل خارجی را مسئول اصلی نابسامانی نشان می دهیم دیگر کاربردی ندارد. نکته آنکه دیگر فضا، فاصله، دعوا و اختلافی میان مردم نیست، که عامل مانور و سربازگیری شود. امید فقط و فقط در ایجاد تغییرات و عمل مبتنی بر خرد جمعی بر آمده از آرای مردم است.
آقای رئیس جمهور
عمق استراتژیک ایران نه در مدیترانه، بلکه درقلب مردم است. بجای پرداختن به دور، باید به نزدیک پرداخت. باید سناریوهای باز استراتژیک داشته و با پذیرش واقعیت برتری ژئوپلتیکی امریکا، محاسبه و امید به شکاف استراتژیک امریکا و اروپا نداشته باشید. موقعیت و ماندگاری ایران حاصل جنگ ها، دردها، رنج ها، ایثارها و... بسیاری است که باید با تعامل و تعقل مانع از پذیرش تحقیری چون جام زهر و برجام دیگری شد. اگر در جنگ راه قدس از کربلا می گذشت، امروز نیز راه پیروزی از قلب و اعتماد به مردم و تلاش برای برخورداری آنان و توسعه ایران می گذرد.
نظر شما :