عدم همراهی کامل دهلی نو با سیاست های واشنگتن
نخست وزیر هند به دنبال حفظ راهبرد موزانه قواست
عبدالرحمن فتح الهی – پس از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به هندوستان اکنون شاهد اولین سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هندوستان به فلسطین هستیم. علاوه بر آن مودی در این حضور خود در منطقه خاورمیانه سفرهایی را هم به عمان و امارات متحده عربی داشتند. در دیدار مودی با سلطان قابوس، پادشاه عمان 8 تفاهم نامه در زمینه های دفاعی، توریسم و بهداشت به امضاء رسید و پیش از آن هم در دیدار نخست وزیر هند با محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات توافق نامه درباره حوزه انرژی مبنی بر همکاری میان شرکت ملی نفت ابوظبی"ادنوک" و شرکت نفت و گاز هند بر سر میدان نفتی زاکوم بسته شد. همچنین یک یادداشت تفاهم برای همکاری در زمینه تامین نیروی کار امارات میان وزارت منابع انسانی امارات و وزارت امور خارجه هند و یک یادداشت تفاهم در بخش ریلی میان سازمان فدرال حمل و نقل زمینی و دریایی امارات و وزارت راه آهن هند امضا شد. دیپلماسی ایرانی برای تحلیل سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هند به منطقه خاورمیانه گفت وگویی را با محسن روحی صفت، رایزن یکم سابق سفارت ایران در سفارت مالزی، سرپرست سابق سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران در مزار شریف، پیشاور، قندهار، سرپرست سابق نمایندگی ایران در بامیان، معاون سابق آسیا و اقیانوسیه وزارت خارجه، رئیس سابق ستاد افغانستان، معاون سابق اداره دوم آسیای غربی و کارشناس مسائل شبه قاره ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:
از 9 فوریه سفر نارندرا مودی، نخست وزیر هندوستان به منطقه خاورمیانه آغاز شد و در جریان این سفر مودی دیدارهایی را با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران، سلطان قابوس، پادشاه عمان و محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات داشت. ارزیابی شما از این سفر مودی، آن هم کمتر از یک ماه از سفر بنامین نتانیاهو به هندوستان چیست؟
در واقع سفر مودی به سه کشور منطقه خاورمیانه و به خصوص فلسطین که برای اولین بار صورت می گیرد، پاسخی به فشارهای داخلی محافل داخلی قدرت مانند حزب کنگره که حمایت خود را از ملت فلسطین داشته به دولت مودی مبنی بر حفظ راهبرد سنتی هند در موازنه قوا میان اسرائیل و فلسطین است. در حقیقت هندوستان پس از اقدام سال گذشته میلادی ترامپ در به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، موضع چندان جدی در مخالفت با این تصمیم آمریکایی ها نداشت، اما در عمل دهلی نو در مجمع عمومی سازمان ملل به نفع فلسطین و مخالفت با اقدام ترامپ رای داد. لذا پس از این اقدام، سفر نتانیاهو برای حفظ روابط میان تل آویو و دهلی نو انجام گرفت. همان طور که می دانید میزان روابط تجاری میان اسرائیل و هند بیش از چندین میلیارد دلار است و این سطح از مناسبات اقتصادی از تولیدات کشاورزی تا صنایع دفاعی را در بر می گیرد. در همین سفر اخیر نتانیاهو نیز قراردادهای متعددی هم در این حوزه ها بسته شد؛ اما نکته اینجا است که هند برای حفظ موازنه و نیز عدم فاصله گیری مسلمانان خاورمیانه و به خصوص مردم فلسطین، تصمیم گرفت سفری را هم به این کشور داشته باشد تا بتواند در میان فلسطینیان هم نفوذ خود را حفظ کند. از همین رو نیز مودی و یا هر کس دیگری که در هندوستان سمت نخست وزیری را بر عهده داشته باشد، نمی تواند بدن توجه به افکار عمومی و خواسته های محافل قدرت عمل کند. پس در مجموع می توان گفت که این سفر نوعی برقراری موازنه میان اسرائیل و فلسطین و نیز حفظ راهبرد توازن دهلی نو در قبال دو طرف بوده است.
اما تل آویو و واشنگتن اکنون به دنبال انجام و پیش بردن برنامه "معامله بزگ قرن" هستند؛ آیا سفر مودی به فلسطین در این برهه را می توان در راستای عملی کردن این طرح دانست؛ اساسا دهلی نو در این میان می تواند نقش را بر عهده داشته باشد؟
ببینید بیشترین علاقه هندی ها معطوف به حضور در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا و نیز منطقه شبه قاره و آسیای غربی و کشوهای همجوار خود مانند افغانستان و پاکستان است. به خصوص که دهلی نو از سیاست های ترامپ و کاخ سفید در مقابل اسلام آباد خشنود است. البته دهلی نو از آن درجه و مرتبه از بلوغ سیاسی برخوردار است که خشنودی خود را در قبال تنش واشنگتن و اسلام آباد دزار مدت نمی داند، چرا که ترامپ را شخصیتی می دانند که نمی توان روی برنامه ها و مواضع او حساب چندانی باز کرد. از همین رو نیز هند اکنون بیشترین توجه را به این مناطق دارد. اما هند در قبال راهبرد سنتی خود (راهبرد حفظ موازنه) که پیش تر هم به آن اشاره کردم، سعی در حفظ نفوذ خود در میان هر دو طرف فلسطینی و اسرائیلی دارد؛ لذا چندان نمی توان بر نقش پررنگ هند در پیش برد برنامه های کاخ سفید به خصوص معامله بزرگ قرن نگاه داشت و این سفر مودی بیشتر به همان حفظ نفوذ هند در میان فلسطین باز می گردد.
علاوه بر سفر مودی به فلسطین ما شاهد دیدارهای نخست وزیر هند با سلطان قابوس، پادشاه عمان و محمد بن زاید آل نهیان، ولیعهد امارات بودیم؛ در سایه این دیدارها این سوال مطرح است که جایگاه سیاسی – اقتصادی هندوستان در میان کشورهای عربی منطقه خاورمیانه چگونه است؛ اساسا اهداف اقتصادی هندوستان در این کشورها با توجه به توافق نامه های و تفاهم نامه هایی که مودی در سفر اخیر خود به عمان و امارات متحده عربی به امضاء رسانده است، چیست؟
ببینید اساسا هندوستان یکی از قدرت های اقتصادی جهان به شمار می رود که در حال گسترش این قدرت خود است. یکی از مناطق هدف هندوستان در توسعه اقتصادی هم کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. برای مثال هندوستان اکنون بیش از 5 میلیون کارگر در کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی دارد که این مساله از یک سو باعث توسعه و تقویت قدرت اقتصادی هند در این کشورها می شود و از سوی دیگر هم این نکته سبب می شود تا کشورهای عربی منطقه اتکای زیادی را به نیروی کار هندی پیدا کنند. از طرف دیگر هم مسائل انرژی می تواند از نقاط جذاب برای توسعه همکاری های هند با کشورهای عربی خلیج فارس باشد. مضافا این که به دلیل مواضع تقریبا بی طرفانه دهلی نو در خلال تنش ها و اختلافات کشورهای اسلامی و عدم جانبداری از هیچ کشور خاصی سبب پررنگ تر شدن جایگاه سیاسی - دیپلماتیکی هندوستان در میان این کشورها شده است. لذا می توان گفت که هندوستان با در پیش گرفتن سیاست احترام متقابل و عدم تنش اکنون در میان کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از محبوبیت و مقبولیت عمومی برخوردار است؛ از همین رو نیز برخورداری از این محبوبیت و مقبولیت دیپلماتیک سبب شده تا هند توان گسترش و توسعه قدرت اقتصادی خود را در تمامی این کشورها داشته باشد. شما شاهدید که در همین سفر اخیر مودی به عمان و امارات بیش از ده توافق نامه و تفاهم نامه همکاری در زمینه های انرژی، بهداشت و حتی امنیتی - دفاعی بسته شد که این مساله نشان از نفوذ و جایگاه پررنگ هند در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دارد. اما نکته مهمی که پیشتر هم اشاره کردم مساله جذاب نفت و گاز خاورمیانه برای توسعه داخلی اقتصاد هندوستان است. ببینید با توجه به شتاب و رشد اقتصادی که هند در پیش گرفته است، روز به روز به منابع انرژی احتیاج بیشتر و پررنگ تری پیدا خواهد کرد. از همین رو دهلی نو به مناطقی که بتواند نیاز انرژی او را برطرف کند گرایش بیشتری خواهد داشت که یقینا یکی از این مناطق مهم انرژی نفت و گازی، خاورمیانه است.
شما به علاقه دهلی نو مبنی بر حضور در منطقه شرق و جنوب شرق آسیا اشاره داشتید؛ در همین راستا نیز بسیاری از کارشناسان هند را از مهمترین بازیگران برنامه محاصره چین توسط آمریکا می دانند. آیا با توجه به سیاست عدم تنش هند می توان همراهی کامل دهلی نو را با سیاست های کاخ سفید متصور بود؛ به خصوص که شما به عدم تکیه هند بر سیاست های متشتت ترامپ هم اشاره داشتید؟
من چنین همراهی کامل و بدون قید و شرطی را از طرف دهلی نو متصور نیستم. هندوستان در طول سال ها همواره این راهبرد را داشته است که از هر فرصتی برای پیش برد و توسعه نفوذ سیاسی – اقتصادی خود استفاده کند. لذا هندی های در هر برنامه و راهبرد تا آن جا همراهی خود را خواهند داشت که منافع کلان آنها تامین شود. اما در عین حال هم به این مساله هم تاکید دارند که در این مسیر با کشورهای بزرگی مانند چین هم به مشکل و تنش بر نخورند. هندی ها همواره از دیپلماسی همکاری و در عین حال رقابتی با چینی ها سخن گفته اند. از همین رو دهلی نو با چنین برنامه ریزی، هم همراهی خود را با آمریکایی ها دارد و هم منافع خود را از روابط با چین خواهد داشت.
اما در راستای تحلیل شما بسیاری بر این باورند که هند در ازای همراهی با اسرائیل و آمریکا سودای رسیدن به عضویت دائمی شورای امنیت با حق وتو در سر دارد؛ ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟
مطمئنا هند عضویت دائم در شورای امنیت را به عنوان هدف بلندمدت در نظر دارد. لذا اگر به این هدف دست نیابد مزایا و منافع دیگری را به دست می آورد. به بیان دیگر هندوستان از برنامه درازمدت خود یعنی عضویت دائمی شورای امنیت به عنوان اهدم فشار استفاد می کند که اگر به این هدف غایی خود نرسد، در مسیر آن به سایر منافع کوچک تر دست می یابد. لذا ممکن است که در یک تحول در ساختار شورای امنیت با توجه به پتانسیل های قوی هند، این کشور به عضویت دائم این شورا دست یاید، اما اکنون چنین مساله کمی دور از ذهن و واقعیت است. در این راستا هم هند بر این واقعیت اشراف دارد، بنابراین دهلی نو اگر نتواند بر عضویت دائم دست یاید، می تواند در مسیر خود برخی اهداف و منافع امنیتی - سیاسی خود را محقق کند.
پس شما معتقدید که اگر هندوستان نتواند به عضویت دائمی شورای امنیت دست یابد، حداقل می تواند در مسیر رسیدن به این هدف مساله رقابت با پاکستان را مطرح کند و از مسیر همکاری آمریکا میتواند برنده این رقابت دیرینه باشد؟
تا حدودی این تحلیل درست است. ببینید هم اکنون هندی ها از فشار و تنش صورت گرفته میان آمریکا و پاکستان خشنود هستند، چرا که این تنش باعث گرایش واشنگتن به سمت دهلی نو خواهد بود. اما هندی ها بر این واقعیت هم آگاهند که نمی توان بر برنامه های شخصی چون ترامپ حساب جدی باز کرد. از سوی دیگر هم هندی ها نمی توانند از طریق همکاری با سایر کشورها به پیروزی در رقابت با پاکستان دست پیدا کنند، بلکه دهلی نو برای حفظ امنیت و گسترش ثبات خود باید مشکلاتش را با اسلام آباد از طریق مذاکره حل کند. در این راستا نیز یقینا آمریکا نمی تواند در حفظ و گسترش امنیت به هندوستان کمک کند، بلکه تنها می تواند در عرصه جهانی برخی امتیازات را به هندوستان اعطا کند. اما هند برای برقراری امنیت در مرزهای خود با کشورهایی مانند پاکستان در دراز مدت چاره ای جز مصالحه ندارد.
انتشار اولیه: دوشنبه 23 بهمن 1396 / انتشار مجدد: دوشنبه 30 بهمن 1396
نظر شما :