برگزیت اولویت چندم مرکل است؟
تاثیر بحران سیاسی آلمان در بریتانیا
نویسنده: مارتین کتل
دیپلماسی ایرانی: سیاستمداران بریتانیایی به مانند رسانه های این کشور وسواسی جاهلانه به ایالات متحده دارند و دیگر کشورهای خارجی را رها کرده اند. در نتیجه هر دو توجهی مداومی به سیاست های آلمان و یا در واقع سیاست داخلی کشورهای اروپایی ندارند. بنابراین این خبر که آنگلا مرکل ممکن است پس از مدت ها دفتر صداعظمی آلمان را رها کند برای بسیاری از آنها شوکه کننده بود.
بریتانیایی ها همواره فرض می کردند که مرکل به نوعی برای نجات بریتانیا از برگزیت اقدام خواهد کرد درست مانند پروس ها در نبرد واترلو. دیوید کامرون گمان می کرد این اتفاق در مذاکرات پیش از رفراندوم در سال 2015-2016 اتفاق خواهد افتاد. حالا ترزا می و یقیتا دیوید دیویس به نظر امیدی مشابه در دوران پس از برگزیت دارید. این خطایی احقانه است.
درست به مانند اکثر سیاستمداران آلمانی، مرکل به هیچ وجه به طور فعال ضدبریتانیایی نیست. او قطعا خوشحال خواهد شد که بریتانیا در قبال اروپا متعهد باشد. اما این پیشنهادی به اروپا نیست بلکه بیشتر یک ترحم است. حقیقت این است که مرکل اولویت اول به فشارهایی داده که در خانه با آنها روبروست نه به برگزیت و بیشتر به دنبال متحدان اروپایی قابل اعتمادتر از بریتانیاست. حالا که مذاکرات ائتلاف بین حزب CDU مرکل و CSU دموکرات مسیحی ها، لیبرال های بازار آزاد FDP و سبزها شکست خورده این چشم انداز به حقیقت نزدیک می شود که مرکل ممکن است حتی در زمان اوج مذاکرات برگزیت در مقام خود حضور نداشته باشد.
مرکل، زمانی که ترزا می در تاریخ 14 دسامبر در اجلاس سران اتحادیه اروپا شرکت خواهد کرد همچنان صدراعظم باقی خواهد ماند. قرار است در این اجلاس تصمیم گرفته شود که آیا «پیشرفت کافی» در مذاکرات برگزیت صورت پذیرفته است یا نه. اما این ایده را که مرکل با ایده ای جادیویی و تنها 11 ساعته جریان را به نفع بریتانیایی ها خواهد کرد به سادگی احمقانه می تواند توصیف کرد. این درکی نادرست است که بیشتر حزب محافظه کار سرنخ آن را دیویس گرفته اند در حالی که ماهیت این پروسه طوری است که به این سرعت به سرانجام نخواهد رسید.
در این دور از مذاکرات برگزیت، آلمان جایگاه مهم ترین کشور اروپا را داشته و در این جایگاه قانونی اساسی به دنبال منافع اروپا خواهد بود. بریتانیا هرگز این حقیقت را درک نکرده است آنها طرف در مظان اتهام در مذاکرات برگزیت هستند. این بریتانیاست که خواستار ترک اروپاست و باید برای به نتیجه رسیدن معامله حرکتی برای سازش بزرگ انجام دهد. اما اشتباه پشت اشتباه انجام می شود: باور اینکه آلمان برای برگزیت به کمک بریتانیا خواهد آمد. بزرگ ترین نگرانی آلمان این است که اروپا باید نجات پیدا کند به ثبات و قدرت در مواجهه با رویدادها برسد. بزرگ ترین تاثیر شکست مذاکرات ائتلاف در سطح اروپا این است که پشتیبانی لازم از امید امانوئل ماکرون برای حمایت آلمان از اصلاحات ساختاری و اولویت های منطقه یورو فراهم نمی شود.
نه فرانسه و نه آلمان هیچ کدام علاقه سیاسی درازمدتی برای کمک به بریتانیا برای مصادره به مطلوب برگزیت ندارند چرا که این کار تبدیل به سابقه ای برای سریع تر شدن روند انشعاب بیشتر در اتحادیه اروپا خواهد شد. همانطور که رهبران تجاری آلمان هفته گذشته در برلین به دیویس گفتند آنها می خواهند بریتانیا دست به کارهای معناداری به نفع اتحادیه بزند نه اینکه به توافقی دست پیدا کند که به سود اروپاگریزها باشد.
در هرصورت برگزیت تاحد زیادی نسبت به مذاکرات همکاری در برلین بی ربط است. یک مقام رسمی ارشد آلمانی اخیرا به من گفت که برگزیت در رده هشتم یا نهم لیست کارهایی است که مرکل می خواهد در سیاست خارجی انجام دهد و هرگز نباید از یاد ببرید که سیاست داخلی برای هر رهبری اولویتی اجتناب ناپذیر است. برای مثال به مسائلی نگاه کنید که باعث شکست مذاکرات ائتلاف شد: اول، سیاست مهاجرت. دوم، آینده زغال سنگ. سوم، انتقال منابع مالی از نواحی آلمان غربی سابق به نواحی آلمن شرقی سابق.
آلمان کشوری پایدار با قانون اساسی محکمی است که کشور را از هرج و مرج و مشکلات گذشته دور نگه می دارد. در بریتانیا شکست در مذاکرات به ایجاد بحران داخلی منجر می شود که باید هرچه سریع تر آن را ظرف یک هفته جمع کرد. در آلمان اما ممکن است هفته ها و ماه ها این روند ادامه پیدا کند تا سرانجام دولت شکل بگیرد. در طول این دوران مرکل همچنان در قدرت باقی خواهد ماند. اما آلمان در دوران سیاسی قرار گرفته که نقشه ای از آن نیست. تا پیش از این سابقه تشکیل دولت اقلیت وجود نداشت. حالا شش حزب در مجلس فدرال آلمان (بوندستاگ) حضور دارند که نسبت به گذشته دشواری های بیشتری ایجاد می کنند که دوری از آنها اجتناب ناپذیر است. بزرگ ترین اتفاق ناشناخته این است که آیا آلمانی ها در پرتگاه شش حزبی بوندستاگ تصمیم می گیرند که فرصتی به دست راستی های افراطی بدهند یا اینکه دوباره برای بهترین تضمین ثبات به مرکل رو می آوردند. اثر فوری شکست مذاکرات ائتلاف این است که FDP سرزنش می شود اما در دراز مدت مرکل می تواند دموکرات مسیحی ها را در قلب سیاست آلمان بازسازی کند. در مقایسه با این، برگزیت اولویتی کاملا مجزا و دسته دومی است.
منبع: گاردین/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :