چرا ترکیه افکار عمومی را علیه ایران تحریک میکند؟
فتح حلب و هیاهوی آنکارا
نویسنده: صادق ملکی، کار شناس و تحلیلگر ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: در حالی که در قیاس با ترکیه و رسانه های منطقه، رسانه های ایران توجه زیادی به فتح حلب نکردند، رسانه های ترکیه اعم از سکولار و اسلام گرا برای سقوط حلب مرثیه سر داده و با هدف تحریک مردم علیه ایران و شیعیان داستان سرایی می نمایند. حلب قلب سوریه و متعلق به مردم این کشور است. ما از نفوذ ایران تا مدیترانه و نزدیکی های مرزهای ترکیه شادمان نیستیم و اعتقاد داریم کاش اوضاع سوریه و عراق به قبل از بحران باز می گشت. اما ترکیه تحت رهبری اردوغان اینگونه نیندیشیده و خود را بازنده می بیند. اردوغان که امروز با فتح حلب، آرزوی خود را بر باد رفته می بیند بجای اصلاح سیاست های آنکارا، به کاشتن تخم کینه هایی می پردازد که نقطه امید او، برای جنگ فردا باشد.
برای آنکارا که خواب سقوط دو ماهه اسد را دیده بود فتح حلب دردناک است. از منظر ترکیه، سقوط حلب باخت راهبردی است که غیرقابل جبران است. اردوغان و تیمش نه تنها سوریه را با حمایت از داعش و دیگر گروه های تروریستی به ویرانه ای تبدیل نمودند، بلکه به ترکیه نیز صدمات جدی در ابعاد حیثیتی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی وارد کردند. درک و قیاس فاصله میان ترکیه آتاترک با ترکیه اردوغان، خود گویای بسیاری از نکات است که نیاز به توضیح ندارد. اردوغان کشور آتاترک را تبدیل به مکان امن مرتجع ترین و خونخوار ترین گروه های تروریستی کرد. اردوغان در ائتلافی علنی با رژیم های مرتجع عرب علناً خاورمیانه را وارد جنگی مذهبی نمود. امروز اردوغان و سران عرب بیش از آنکه عزدار سقوط حلب باشند، عزادار شکست راهبردهای خود می باشند. شرمشان باد که عامل تعمیق اختلاف میان مسلمانان شده و بسترساز راحتی خیال اسرائیل گردیدند. اردوغان و تمام همراهان او بجای هدایت اعتراضات به سوی ایران، باید از عملکرد خویش شرمگین باشند. هر چند که اردوغان مست از قدرت را، با شرمساری میانه ای نیست.
هنگامی که حلب به محاصره درآمد، وقتی موصل و تعلفر با کمک ترکیه سقوط کرد نه تنها آنکارا در برابر جنایات داعش سکوت نمود، بلکه کشتار جمعی مردم را توسط سرویس امنیتی خود مدیریت کرد تا با ایجاد رعب و وحشت بتواند بر اوضاع مسلط شده، طرح های خود را به پیش ببرد. هیچ کس اشک تمساح و فریادهای تزویر اردوغان و حامیانش را باور نخواهد کرد. مردم ترکیه، منطقه و جهان ساده لوح نبوده و نیستند. نمایش رسانه های ترکیه با هدایت تیم مستقر در نخست وزیری ترکیه شاید عده ای را تهییج کند اما کارساز نخواهد بود. انجام تظاهرات اعتراضی با هدایت دولت ترکیه در مقابل سفارت و سرکنسولگری های ایران در اعتراض به سیاست های ایران در زمان حضور وزیر ایرانی در استانبول در جای خود بسیار قابل تأمل است. به هر حال توهین به مقامات عالی ایران، به اعتراض و دعای پیرزنان عجوزه ای می ماند که در دام توطئه خود گرفتار شده و راه گریزی جز نفرین ندارند. اگر فضای اعتراض علیه اردوغان و سیاست های او در داخل و خارج بود، امروز ترکیه شاهد اعتراضات میلیونی به سیاست های او می شد. اردوغان، متحدین او چون آمریکا و بطور کلی همه همراهان او مسئول اصلی بحران امروز عراق و سوریه بوده و هستند. واکنش یکسان اوباما، مقامات ترک و عرب و... در مقابل فتح حلب خود گویای بسیاری از نکات است. واقعاً طنزی تلخ تر از اعلام نگرانی این جنایتکاران نسبت به حلب وجود ندارد. این هم خود محل درس است که بیاموزیم جنایتکاران، جنایت کرده و بر کشته های سیاست های خود عزاداری کرده و به سهم خواهی از آنان می پردازند. اردوغان و نخست وزیر موقت و در اطاعت او، باید شرم نموده و بجای اتهام زدن به شعیان، دمشق، بغداد و تهران به دست های آلوده خود بنگرند.
ما می دانیم که تظاهرات هدایت شده توسط آنکارا علیه ایران فرافکنی و برای انحراف افکار عمومی است، اما نباید با بی تدبیری به ذهنیت های چالدرانی فرصت ظهور داد. نباید کینه های کهنه را زنده کرده و با نگاه مذهبی - قومی بر حجم نفرت ها افزود. جنگ ها به یکباره آغاز نمی شوند و در شیبی آرام بستر جنگ آماده می شود. ایران در قرون معاصر هیچ گاه متعرض به هیچ کشوری نبوده و همچنان نخواهد بود. امام خمینی در اوج جنگ عراق علیه ایران نیز بیش از بیانات سلحشورانه، از صلح می گفت و اظهاراتی چون امیدوام بشر به رشدی برسد که تمام سلاح ها به قلم تبدیل شود، نشان از اولویت راهبرد صلح بر جنگ برای ایران و رهبران آن داشته و امروز نیز کماکان اولویت اول ایران صلح می باشد.
نه اردوغان و نه بنعالی ایلدرم و همپالگی های آنان نگران نباشند که حلب متعلق به سوری هاست همانگونه که موصل متعلق به عراقی ها خواهد ماند. اما فتح حلب سقوط تزویری بود که با پوشش مذهبی در پی گسترش نفوذ سیاسی بود. موصل نیز با مشارکت مردم و نیروهای شیعی و سنی به آغوش بغداد باز خواهد گشت. فریاد ها و تهدید ها همانگونه که مانع از فتح حلب نشد، مانع از بازپس گیری موصل نیز نخواهد شد. آنکارا باید بیاموزد که منطقه به قلدر نیاز ندارد و مردم هر کشوری خود تصمیم گیر سرنوشت خویشند.
نکته آنکه احزاب و سیاستمدارانی که در ترکیه با تغییر قانون اساسی سعی دارند اردوغان را در قامت ریاست جمهوری بر کرسی خلافت بنشانند، سخت در اشتباهند. اردوغان خلیفه ای است که دانسته و یا ندانسته در خدمت سیاستی است که هم ترکیه و هم منطقه را به آتش خواهد کشید. اگر چه باید از جنگ گریخت اما شرایط و ذهنیت های حاکم بر ترکیه نشان می دهد که اردوغان پس از نشستن بر کرسی خلافت بیش از همیشه بر طبل جنگ مذهبی و قومی در داخل و خارج از ترکیه خواهد کوبید. مردم و رهبران احزاب در ترکیه بیش از همه و پس از آن کشورهای منطقه باید با تلاش جمعی سعی نمایند از شکل گیری این روند ممانعت نمایند.
نظر شما :