آنچه در سند سیاست خارجی جدید روسیه رونمایی شده است
استراتژی جدید مسکو در خاورمیانه
نویسنده: ماکسیم سوچکف
دیپلماسی ایرانی: ولادیمیر پوتین در سینزدهمین نطق سالانه خود در کاخ کرملین و در برابر نمایندگان پارلمان و مقام های عالی رتبه کشور ظرف 70 دقیقه به اولویت های داخلی پرداخت و تنها حدود 7 دقیقه را به مسائل مربوط به سیاست خارجی اختصاص داد. پیام اصلی او منعکس کننده یک نوع پیوستگی در «ثبات و انعطاف پذیری» بود که مشخصه سخنرانی اش شد: «ما رویارویی با کسی را دنبال نمی کنیم. ما در جستجوی دشمن نیستیم، ما دوست نیاز داریم. اما اجازه غفلت از منافع خودمان را نخواهیم داد.» او ادامه داد: «ما میزان مسئولیت خود را درک می کنیم و واقعا آماده حضور برای حل مشکلات جهانی و منطقه ای هستیم؛ جایی که شراکت ما مرتبط است، خواسته می شود و مورد نیاز است.»
بعد از آن روز، سند راهبرد سیاست خارجی جدید روسیه منشتر شد. در واقع این سند رسما با عنوان «مفهوم سیاست خارجی فدراسیون روسیه» در تاریخ 30 نوامبر توسط پوتین امضا شد ـ یک روز قبل از سخنرانی سالانه او ـ اما تعداد بسیار اندکی، حتی کسانی که روی آن کار می کردند، نسخه نهایی را قبل از انتشار رسمی، مشاهده کردند.
برخلاف سند پیشین در سال 2013 نسخه جدید «سخت تر» است چه از لحاظ سبک و چه محتوا. در آن تاکید مخصوصی به مقابله با تهدیدات شده و روی مسائل مربوط به امنیت تمرکز دارد. در میان اولویت ها «تامین امنیت کشور، حاکمیت و تمامیت ارضی» و «تقویت موقعیت روسیه به عنوان یکی از پرنفوذ ترین مراکز جهان معاصر» دیده می شود. این تز به وضوح چیز جدیدی نیست: روسیه مدت هاست که به عنوان یک پارادایم عامل فعالیت می کند. با این حال این سند بینش مهم و ادراک نخبگان روسیه از جهان مدرن را نشان می دهد. جهانی به طور فزاینده آشفته، رقابتی و بسیار غیردوستانه. پیشنهادهای این سند برای ادراکات آینده، قرار گرفتن سرسختی در دستورکار کرملین است.
اولویت ها برای مسکو با وجود خاورمیانه تغییر نکرده است. در فضای پس از شوری، دیدگاه توسعه بیشتر اتحادیه اقتصادی اوراسیا و تقویت نهادهای دفاعی یعنی سازمان پیمان امنیت جمعی، هنوز اولویت اصلی است. به دنبال آن رابطه با اروپا در تمام اشکالش ـ در سطح دوجانبه، با اتحادیه اروپا و همکاری با ناتوـ وجود دارد. به خاورمیانه بعد از رابطه با ایالات متحده، قطب، کشورهای منطقه آسیا و اقیانوس آرام و انجمن ملل آسیای جنوب شرقی و تنها قبل از آمریکای لاتین اشاره رفته است. با این حال نباید این رتبه بندی، در تعریف اهمیت این منطقه برای روسیه، ما را گمراه کند.
پنج پاراگراف جامع اول به خاورمیانه اختصاص داده شده است و مسکو بیان می کند که کمک به «ثبات در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را برای حفظ تمرکز بر حل و فصل سیاسی ـ دیپلماتیک درگیری» ادامه خواهد داد. به سوریه و ایران در دو بند خاص، جداگانه پرداخته شده و هر دو جایگاه ویژه ای در استراتژی منطقه ای روسیه دارند. مسکو به تعهد خود به «وحدت، استقلال و تمامیت ارضی» سوریه به عنوان «یک دولت سکولار، دموکراتیک و کثرت گرا» که در آن تمام گروه های قومی و فرقه های مذهبی مجددا در «صلح، امنیت و بهره مندی از حقوق و فرصت های برابر» زندگی می کنند، پایبند است.
این سند همچنین طراحی شده است تا اتهامات روسیه در جنگ سوریه را لغو کند – حتی اگر چنین ژستی از نظر فنی کاری برای مسکو نکند. در مورد ایران، کرملین به دنبال توسعه «یک همکاری جامع» با تهران است و امیدوار است برنامه هسته ای ایران «براساس قطعنامه 2231 تصویت شده در شورای امنیت سازمان ملل» و دیگر روش های مربوط به «آژانس بین المللی انرژی اتمی» مدیریت شود. همه اینها برای جلوگیری از یک مداخله نظامی خارجی علیه جمهوری اسلامی است.
در مورد سوم، روسیه در جستجوی افزایش فعالیت های خود از طریق چارچوب های مختلف سازمانی است: جلب همکاری اعراب از طریق انجمن همکاری روسیه و عرب که در حال حاضر وحود دارد و گسترش روابط متقابل و مشارکت های توسعه ای با جهان اسلام از طریق سازمان همکاری های اسلامی.
از نظر امنیتی توجه بیشتری به خاورمیانه شده است. در فصل دوم این سند تحت عنوان «جهان معاصر و سیاست خارجی روسیه»، مسکو بر مفهوم «امنیت متحد و یکپارچه» اصرار دارد و ساختارهای نهادی سفت و سخت را محکوم و بی اثر عنوان می کند: «همکاری های سیاسی ـ نظامی موجود قادر به مقابله با تمام تهدیدات و چالش های معاصر نیستند. امروز، یعنی زمانی که وابستگی متقابل بین مردم و دولت ها به طور قابل توجهی افزایش یافته است، هر گونه تلاش برای امنیت و ثبات در قلمروهای جداگانه بیهوده است.» بنابراین، روند سیاست خارجی روسیه به سمت ایجاد اتحادهای ویژه منطقه ای و فرامنطقه ای خواهد رفت و معمولا به زمان هایی اشاره دارد که مسکو احساس می کند اوضاع مطابق با منافع خودش است.
یکی دیگر از نکات حساس دیگری که در خاورمیانه قطعا در رادار روسیه خواهد بود مقابله آنها با تروریسم است. به مساله مقابله با افزایش تروریسم بین المللی در این متن، در یک فصل جداگانه با عنوان «تقویت امنیت بین المللی» پرداخته شده است. 10 پاراگراف به طور انحصاری به سیاست های روسیه در مبارزه با این پدیده اختصاص یافته است. در فصل «اولویت های روسیه در حل مشکلات جهانی» بخش بزرگی از متن در مورد تهدیدات دیجیتال و ضرورت مقابله با «تهدیدات تروریستی و جنایی» در اینترنت بحث می کند. تروریسم «یکی از خطرناک ترین واقعیت های جهان مدرن» نام گرفته است. در حالی که خاورمیانه منبع نخست پدیده تروریسم به شمار می آید از دید مسکو «مشکلات سیستماتیک توسعه در منطقه ای که در معرض جهانی شدن قرار گرفته است» و «دخالت های خارجی» هر دو به «تخریب مکانیسم های سنتی حاکمیت دولت و گسترش غیرقانونی سلاح» منجر شده است.
برای مسکو گسترش داعش و گروه های مشابه نشان دهنده «یک شخصیت کیفی جدید در تهدیدهای تروریستی جهانی است.». از نگاه کرملین ایجاد یک ائتلاف گسترده بین المللی ضدتروریستی با یک مبنای قانونی ثابت و بدون وجود استانداردهای دوگانه» که باید در مسیر اصلی مبارزه با تروریسم باشد تنها راه حل مقابله است. این ایده اولین بار توسط پوتین سال گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شد پیش از این که روسیه وارد جنگ در سوریه شود. پوتین تا حد زیادی قدرت خود را به دلیل موفقیت در مقابله با گروه های شورشی در شمال قفقاز در اواخر دهه 90 و اوایل سال های 2000 به دست آورد. در نتیجه از نظر او مبارزه با تروریسم بین المللی ریشه های عمیق در روانشناسی سیاسی دارد. او واقعا معتقد است که تروریسم تهدیدی واقعی برای ایجاد یک اتحاد است که دولت جدید ایالات متحده هم می تواند در آن عضو باشد.
«همکاری آمریکا و روسیه مورد علاقه همه جهان است. ما مسئولیت مشترکی برای تامین امنیت و ثبات بین المللی داریم. ما روی آمریکا برای همکاری علیه تهدیدهایی حقیقی نه خیالی، حساب باز کرده ایم و این تهدید تروریسم بین المللی است.» پوتین این را در سخنرانی خود در جمع نمایندگان پارلمان گفت. چنان چه چنین همکاری چشم گیری ایجاد شود این سومین همکاری ضدتروریسم آمریکا خواهد بود. دو تلاش مشابه قبلی بعد از 11 سپتامبر در سال 2001 و بمب گذاری ماراتون بوستون در سال 2013 شکل گرفت که هر دو موفق بودند.
منبع: المانیتور/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :