درس هایی از تاریخ برای ترامپ

اشتباهات درباره ایران نباید تکرار شود

۰۳ دی ۱۳۹۵ | ۱۵:۰۲ کد : ۱۹۶۵۲۴۸ آمریکا خاورمیانه یادداشت
ری تکیه می‌نویسد: از آن جایی که دولت جدید ترامپ در جستجوی سیاستی جدید است اعضای آن می‌توانند درس‌های مهمی از پیشینیان خود بگیرند.
اشتباهات درباره ایران نباید تکرار شود

نویسنده: ری تکیه

دیپلماسی ایرانی: وقتی که ترامپ در ژانویه دفتر ریاست جمهوری را تحویل بگیرد میزبان مشکلات سیاست خارجی در خاورمیانه خواهد بود: از جنگ داخلی تا شورشیان تروریست. اما در میان همه آنتاگونیست های منطقه ای آمریکا، ترامپ باید به فکر ایران باشد. کشوری غیرقابل پیش بینی که پرچمش را در مهم ترین پایتخت های عربی از بیروت تا بغداد به اهتزاز درآورده است. برای ترامپ یک سیاست خارجی موفق در خاورمیانه به یک سیاست موفق در قبال با ایران، بستگی دارد.

از آن جایی که دولت جدید ترامپ در جستجوی سیاستی جدید است اعضای آن می توانند درس های مهمی از پیشینیان خود بگیرند. از زمان انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، دولت های مختلف آمریکایی ـ چه جمهوری خواه و چه دموکرات ـ به طور متوالی در برابر ایران همان فرض ها و همان اشتباه های همیشگی را پی گرفتند. برای جلوگیری از افتادن به این دام، تیم جدبد باید درس های درستی از تاریخ بگیرد.

درس اول این است که ایران باید به عنوان یک دولت ـ ملت واحد در نظر گرفته شود نه مجموعه ای خط کشی شده از تندروها و میانه روها که سیاست آمریکا می تواند آن را به نفع خود دستکاری کند. کل مفهوم درگیری های جناحی ایران باید پس از سال 2009 در نظر گرفته شود زمانی که اصلاح طلبان به طور گسترده ای از صفحه سیاسی حذف شدند. این ساده انگارانه و سطحی است که فکر کنیم ایران در زمان اجماع کامل داخلی است اما حکومتی که زمانی جداشده بود حالا کمتر در حالت حاد، فوری و رقابتی قرار دارد. در مورد مسائل هژمونی و استحکام حکومتی، جمهوری اسلامی در شرایطی قرار دارد که بین رهبر انقلاب، آیت الله خامنه ای و حسن روحانی رئیس جمهوری اشتراکاتی در اهداف وجود دارد حتی اگر تاکتیک ها در زمان هایی متفاوت باشد.

علاوه بر این، حتی اگر ایران هنوز با اختلافات داخلی روبرو باشد این نباید توجیهی برای اقدامات آمریکا شود. دولت کارتر در جریان گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی در سال 1979 از ترس تضعیف میانه روها کاری انجام نداد. کل توجیه تیم ریگان در مورد سیاست سلاح در برابر گروگان ها رسیدن به معامله ای برای توانمندسازی نزدیکان میانه روی آیت الله خمینی بود. اما دیگر آیت الله خمینی درگذشته است و هیچ رئیس جمهوری بیشتر از اوباما نگران تغییر سیاست ایران از یک جهت عمل گرا به سمتی تند نیست. با یک توافق کنترل تسلیحاتی در برابر برداشتن تحریم ها، اوباما امیدوار بود که به تحکیم قدرت دولت روحانی کمک کند. همه کشورها از جمله ایالات متحده از جناح گرایی رنج می برند و هنوز ایران تنها کشوری است که هوشمندانه از رقابت داخلی برای گمراه کردن غربی های ساده لوح، استفاده می کند.

درس مهم دوم این است که ایران به استفاده از تهدید و زور حساس است. در طول بحران گروگان گیری بحث های زیادی در تهران برای تشکیل دادگاهی برای دیپلمات های آمریکایی به وجود آمد. کارتر مخفیانه ایران را از عواقب اقدامات تلافی جویانه چنین حرکتی آگاه و به آنها هشدار داد. ممکن است چنین هشداری از ادامه مراحل این حرکت جلوگیری کرده باشد. مقامات دولت کارتر خود تلاش می کردند تا بحران گروگان گیری هرچه سریع تر پایان یابد چرا که با انتخاب رونالد ریگان ممکن بود رویکرد او به موضوع کاملا متفاوت باشد و شدت برخورد بالا برود. استفاده از کارت ریگان بحران را به پایان رساند.

دولت جورج دبلیو بوش مورد خوبی برای مطالعه است تا دریابیم چه چیزی در رابطه با ایران جواب می دهد و چه چیزی جواب نمی دهد. پیروزی نظامی آمریکا در برابر طالبان و صدام حسین، باعث شد ایران در سال 2003 با بی قراری برنامه هسته ای خود را تعلیق کند. عدم توانایی دولت بوش در ادامه جنگ در خاورمیانه باعث شد خیلی سریع همه چیز در باتلاق مذاکره سقوط کند. در سال 2005 آمریکا، نیروی نظامی را کنار گذاشت و به دنبال تعامل با ایران برای برقراری ثبات در عراق و حل وفصل مسئله هسته ای بود. این حالتی ساده برای جمهوری اسلامی بود که برنامه هسته ای خود را شتاب دهد و نیروهای آمریکایی را در عراق با شبه نظامیان شیعه درگیر کند.

درس بعدی برای به خاطر سپردن این است که جمهوری اسلامی علاقه ای به عادی سازی روابط خود با ایالات متحده ندارد. برای چند دهه گذشته، رئیس جمهورهای آمریکا امیدوار بودند که پیشنهاد برقراری دیالوگ به امکان برقراری روابط و عادی سازی آن منجر شود. کارتر می خواست بحران گروگان گیری به شکلی حل وفصل شود که امکان برقراری روابط مجدد با ایران وجود داشته باشد. نماینده ریگان رابرت مک فارلین، در سال 1985 به تهران وارد شد با این امید که راه های بهبود روابط را بیابد. اوباما اغلب از کنار هم قرار دادن تاریخ دو ملت و تلاش برای حرکت به آینده ای بهتر با ایران سخن می گفت. نکته ای که بسیاری از اعضای کاخ سفید از یاد برده اند این است که جمهوری اسلامی، دولتی انقلابی است که در کل با نظام سرمایه داری غرب خصومت دارد. برای حاکمان مذهبی ایران از سرگرفتن روابط با آمریکا خالی از تهدید نیست.

همه این ها برای ترامپ چه معنایی دارد؟ دولت ترامپ عاقل خواهد بود اگر به سادگی سیاستی واقعی در برابر ایران پیش بگیرد نه این که به مانند دو رئیس جمهور پیشین وسواس گونه فقط به دنبال یک سری از پیشنهادهای کنترل سلاح باشد. جوهر چنین سیاستی تضعیف ایران در جهت مخالف با جستجوی راهی برای توانمندسازی جناح اصلاح طلب معتدل است. در جمهوری اسلامی امروز هیچ عمل گرایی برای ترمیم روابط با واشنگتن وجود ندارد. در این میان، آمریکا می تواند از طریق همکاری با متحدان عرب و اسرائیل، ایران را در خاورمیانه به عقب براند.

با توجه به وضعیت جنگ طلب تیم ترامپ، تهدید استفاده از زور نگرانی های ایران را تحریک می کند. با توجه به صداهای پرشماری که هشدار می دهند دولت جدید نمی تواند تمام جنبه های توافق کنترل هسته ای که توسط اوباما امضا شده را نادیده بگیرد، ترامپ فرصتی مناسب دارد تا ایران را بار دیگر پای میز مذاکره بکشاند تا به معامله ای جدید درباره جنبه های مشکل ساز برجام برسد. ترامپ و مشاورانش باید توجه کنند که تهران چه نیت هایی دارد و رفتار این کشور در خاورمیانه را ارزیابی کنند. غفلت دولت جدید از متحدانش در دنیای عرب و اسرائیل به حاکمان ایران اجازه می دهد تا فضای مانور بیشتری داشته باشند.

منبع: پولیتیکو/ مترجم: روزبه آرش

انتشار اولیه: جمعه 19 آذر 1395 / انتشار مجدد: جمعه 3 دی 1395

کلید واژه ها: ترامپ کارتر خاورمیانه ریگان ایران


نظر شما :