آنان که میتوانند رویای اردوغان را بر باد دهند
تداوم نقش تخریبی ترکیه در خاورمیانه
نویسنده: صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی
دیپلماسی ایرانی: نقش ترکیه در خاورمیانه، همچنان مخرب است. آنکارا کماکان به نقش تخریبی خود در منطقه ادامه داده و تخم ناامنی با تحریکات مذهبی، قومی می کارد. نه کودتا و نه ناامنی های منطقه ای و داخلی ترکیه، هیچ کدام تغییری در رویکرد مبتنی بر مدیریت بحران، توسط آنکارا ایجاد نکرده است. در حالی که تجاوز به جرابلس آرام، آرام به حلب امتداد می یابد، اردوغان از قصد ترکیه برای عملیاتی مشابه سپر فرات در موصل سخن به میان آورده است. ابراهیم کالین مشاور و سخنگوی اردوغان در اظهاراتی قابل تامل که مصادف با آتش بس شکننده سوریه است، حزب الله را گروهی تروریستی چون داعش عنوان نموده و مشروعیت مبارزه حزب الله با داعش را در حالی زیر سئوال برده که مذاکرات بر سر مصادیق گروه های تروریستی در دستور کار می باشد.
احزاب مخالف اردوغان در مجلس ترکیه، کشورهای منطقه، اروپا، امریکا و روسیه همه بارها به صراحت و بعضا غیرمستقیم از حمایت های ترکیه از داعش و زیرمجموعه های تغییر نام داده شده آن سخن گفته اند. با این وجود آنکارا در این خصوص تغییر راهبردی در سیاست خود ایجاد نکرده و از سوی دیگر مجموعه ملاحظات روابط کشورها با ترکیه و بازی های پیچیده و چند وجهی در خاورمیانه، سبب شده فشار جدی برای تغییر رفتار ترکیه اعمال نگردد. فارغ از نقش ویژه امریکا در منطقه، اگر قرار باشد یک کشور به عنوان عامل اصلی ناامنی و بحران در منطقه معرفی شود، بی شک این کشور ترکیه بوده و می باشد. دیروز آنکارا سبب ساز سقوط موصل به دست داعش شد و امروز نیز با وجود مخالفت بغداد می خواهد در آزادسازی موصل نقش ایفا نماید. نقش دیروز و نقش امروز هر دو مخرب و علیه منافع مردم عراق و در جهت یارگیری قومی و مذهبی بوده و می باشد. بیم آن می رود توهم خودبزرگ بینی اردوغان چون ترک های جوان، نه رویای اردوغان، بلکه ترکیه را بر باد دهد. سرکوب کردها در داخل ترکیه، گسترش دامنه بحران سوریه و بازی با عنصر ناامنی در عراق، نه تنها اکراد را به حاشیه نرانده، بلکه آنان را از حاشیه به متن آورده و سبب شده به یکی از مهمترین بازیگران و از نگاهی بزرگترین برنده تحولات تبدیل شوند.
سیاست های سلبی آنکارا، شرایط سوریه و عراق را در قیاس با شش سال پیش علیه ایران کرد، اما این همه ماجرا نبوده و آتش افروخته توسط ترکیه وارد مرزهای این کشور شده و بنابر اعتراف بن العالی ایلدیریم برخی درصدد هستند ترکیه را چون عراق و سوریه با بحران و خطر تجزیه مواجه نمایند. ترکیه ابعاد بازی بزرگ را درک نکرده و فریب خورده است. آنکارا نه تنها در ظرفیت بازی سازی نیست، بلکه در درون بازی قرار گرفته شده است که یکی از اهداف اصلی آن، تجزیه ترکیه در شرایط خاص است.
بدیهی است از ترکیه حامی داعش، اندیشه ای برخیزد که حزب الله را تروریست قلمداد نماید. آنکارا در پی تسلط بر حلب و دستیابی به موصل است. اردوغان در چارچوب میثاق ملی، موصل را از آن ترکیه می داند اما چون دیگر الحاق خاک در دنیای امروز سخت است، وارد بازی پیچیده شده و در کنار حضور در بعشقیه و آمادگی برای آزادسازی موصل، با حضور نرم اقتصادی و فرهنگی با توافق با برخی از سران اعراب سنی موصل و کردهای بارزانی در فکر چیدمانی است که ثمره آن تجزیه عراق و در نهایت تجزیه ترکیه خواهد بود. برخی از تحلیلگران و مقامات ایرانی که با چند سفر، یک کودتا و ... باور کرده اند ترکیه تغییر رویه داده و در رویکردش به سوی اصلاح رفتار سوق یافته است سخت در اشتباه اند. سیاست راهبردی کشورها از جمله ترکیه نه با کودتا و نه حتی تغییر رژیم دچار تحولات بنیادی نمی گردد. تغییرات اگر حاصل تغییر نگاه و ذهنیت نباشد، تاثیرات رفتاری و راهبردی نخواهد داشت. ایران در ذهنیت ترک ها همچنان جدی ترین رقیب آنان در خاورمیانه است . ترکیه، ایران را در بهترین شرایط روابط، به عنوان رقیب می نگرد. مدتی است بخش مهمی از این رقابت، در رویارویی آنکارا با تهران در وسعت خاورمیانه، قفقاز و بخصوص عراق و سوریه تبلور یافته است. ترکیه انتقام سقوط صدام را از مردم عراق گرفته و یکی از مهمترین علل ایجاد بحران در سوریه توسط آنکارا، جبران باخت راهبردی در عراق بوده است.
با وجود این ناملایمات و چالش ها در روابط تهران و آنکارا، ایران نباید چون ترکیه بر طبل بحران بدمد. در حال حاضر روابط تهران و آنکارا نیاز به مدیریت هوشمندانه چند وجهی و بکارگیری سیاست پیچیده مبتنی بر عقلانیت دارد. در روابط ایران و ترکیه مهمترین ملاحظه باید آن باشد که روابط دو کشور به سوی گزینه های آخر سوق نیابد. از سوی دیگر صحنه سیاست و تحولات را نباید بگونه ای خالی کرد که ترکیه پس از عملیات تجاوزگرایانه سپر فرات، جسارت یافته از تکرار آن در موصل، سخن بگوید.
سخن آخر آنکه دلخوشان رویای عثمانی نه از ظرفیت دیروز برخوردارند و نه به این نکته آگاهی دارند که آنانی که با سایکس ـ پیکو بساط عثمانی را برچیدند امروز یا فردا نیز می توانند هم رویای اردوغان را بر باد دهند و هم از جغرافیای امروز ترکیه، سایکس ـ پیکوی جدید ترسیم نمایند. عراق اهمیتی راهبردی برای ایران داشته و تحولات آن مستقیم بر امنیت ملی آن تاثیرگذار است. برای ایران، عراق فراتر از سوریه است. با توجه به اهمیت عراق برای ایران، در صورت تهدید منافع تهران، حفظ سیاست اجتناب از سوق یافتن روابط به سوی گزینه های آخر، بسیار دشوار خواهد شد. تهران و آنکارا باید همیشه این نکته را مد نظر قرار دهند که یکی از مهمترین اهدف قدرت های بزرگ خصوصا امریکا از بحران سازی در عراق و سوریه، بسترسازی برای ایجاد جنگ میان ایران و ترکیه بوده و می باشد. با حفظ هوشیاری و رعایت منافع متقابل نباید در این دام افتاد. تاکنون مقامات ایرانی با استفاده از تجربه دولتمداری ایرانی در حالی که مقامات ترکیه به مقامات ایران توهین کرده و به سیاست های کشورمان تاخته اند خویشتن داری کرده و بر محور مدارا حرکت کرده اند. ادامه این سیاست بستگی به آن دارد که ترکیه تا کجا پیش خواهد آمد. جنگ و بحران برای همه خسارت دارد، اما گسترش آن برای ایران و ترکیه غیرقابل جبران خواهد بود. تا دیر نشده باید برای صلح با تغییر ذهنیت پلی ساخت.
نظر شما :