در جهان آشوبهای به هم پیوسته به سر میبریم
اثرات پروانهای انفعال در سوریه بر اروپا
نویسنده: ریچارد کوهن
دیپلماسی ایرانی: اثر پروانه ای نشان دهنده تئوری آشوب است: تغییر کوچکی مانند بال زدن یک پروانه می تواند مجموعه ای از تغییرات را به دنبال داشته باشد که میلیون ها مایل آن طرف تر منجر به یک طوفان شود؟ آیا می توان از اثر پروانه ای برگزیت سخن به میان آورد؟
چرا نه؟ به نظر می رسد که این اصطلاح برای شرایط حاضر مناسب باشد. یک روز پس از رای مردم بریتانیا به ترک اتحادیه اروپا، بازارهای جهانی افول کرد و این ها همه به خاطر صدور دستور همه پرسی از سوی دیوید کامرون است که تحت فشارها از سوی امثال نایجل فاراژ صادر شد.
بازار ها تا حد قابل توجهی با گذشت یک هفته بهبود یافتند، اما هر چه باشد شاخص داوجونز نزدیک به ۸۰۰ واحد افول داشت و این به معنای ایجاد و از میان رفتن فرصت های بسیار زیادی است. همه این ها بخاطر رای بریتانیایی ها به وقوع پیوست.
گاوریلو پرینسیپ هم با حرکت خود اثراتی جاودانه به وجود آورد. وی یک صرب بوسنیایی بود که در ۱۹۱۴ ولیعهد امپراتوری اتریش-مجارستان را به قتل رساند. در سه سال مردان جوانی از سراسر دنیا در حال مبارزه با آلمان در فرانسه بودند. امپراتوری اتریش-مجارستان از میان رفته، آن مردان جوان هم دیگر در این دنیا نیستند، اما دنیایی که پرینسیپ با اقدام خود ساخت همچنان برقرار است. آشوب فعلی در خاورمیانه تا حدودی به اقدام وی باز می گردد. اثر پروانه ای در اینجا هم دیده می شود.
در مورد محمد بوعزیزی چه می توان گفت؟ دستفروش ۲۶ ساله ای که خود را آتش زد و به سرعت شعله های آتش بیشتر کشورهای خاورمیانه را فرا گرفت. این تنها آغاز بهار عربی بود و بهار عربی با مصادره کالاهای بوعزیزی از سوی یکی از کارمندان شهرداری شروع شد. آن مامور شهرداری «فیدا حمدی» نام داشت. جهان عرب به سرعت درگیر آشوب شد، سوریه وارد جنگ داخلی درازمدتی شد، داعش به یک باره سر بر آورد و بار دیگر سربازان آمریکایی درگیر جنگ شدند.
درسی که در اینجا می توان آموخت لزوم توجه به ارتباط متقابل اموری است که شاید در وهله اول بی ارتباط به نظر برسند. مثال خوبی دیگری که می توان بده آن اشاره کرد، جنگ داخلی سوریه است. زمانی که برخی از کار شناسان توصیه به مداخله آمریکا در سوریه می کردند، حتی تصور این را هم نداشتند که جنگ سوریه تا این اندازه گسترش پیدا کند و دامنه بحران مهاجرت حتی کشورهای غرب اروپا را هم درگیر کند.
عمده واکنش ها در بریتانیا و آمریکا به موج مهاجرت در قالب بازگشت به انزواگرایی خود را نشان داده است؛ ترک اتحادیه اروپا، احداث دیوار مرزی. دولت آمریکا به جای اینکه درک کند در صورت عدم مداخله چه عواقبی بروز خواهد کرد، مدعی شد که امور در هر صورت از دست خارج شده و آمریکا نمی تواند نقش پلیس جهانی را ایفا کند. دولتمردان اظهار کردند که گاهی مداخله آمریکا تنها اوضاع را بدتر می کند.
اما انفعال آمریکا در مورد سوریه باعث بروز سونامی مهاجرت شد که اروپا را به وحشت انداخت؛ آلمانی ها نگرانی خود را نشان داده اند. مجارستان، اتریش و حتی لهستان به احزاب دست راستی متمایل شده اند. فرانسه هم شرایط بهتری ندارد.
دنیا آن قدر بزرگ نیست که آمریکا بتواند به مسائل دیگر کشور ها پشت کند و نگران امنیت ملی خود نباشد. تاریخ نشان داده است که انفعال هم واجد اثر پروانه ای است. شاید همین انفعال بوده است که اهداف والای اتحادیه اروپا را نشانه رفته است.
منبع: واشنگتن پست / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی / ۲۵
نظر شما :